بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 20
کل بازدید : 366207
کل یادداشتها ها : 1747
جملات و متون زیبا به مناسبت فرا رسیدن سالروز میلاد امام هشتم (ع)
میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد
از این همه انزوا مردد شده ام،دیوانه رنگ زرد گنبد شده ام،
امروز دلم حال کبوتر دارد،انگار که بی قرار مشهد شده ام.
میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد
پلک خورشید به فرمان تو بر می خیزد
صبح، از سمت خراسان تو بر می خیزد نور،
هر صبح می افتد به در خانه ی تو
بعد از گوشه ی چشمان تو برمی خیزد
میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد
به نقل از تارنمای روزنامه اسراییلی جروزالم پست حماس با صدور بیانیه ای در این باره تاکید کرده است اظهارات ترکی الفیصل بی پایه بوده و همه ناظرانی که از نزدیک تحولات این گروه را دنبال می کنند به خوبی می دانند که گروه حماس یک گروه مقاومت فلسطینی است که هدف آن آزادسازی اراضی فلسطینی از اشغال صهیونیست هاست.
گروه جهاد اسلامی هم به اظهارات ترکی الفیصل واکنش نشان داده و آن را محکوم کرده است. این گروه فلسطینی در بیانیه ای تاکید کرده است این اظهارات را محکوم می کند و و این اظهارات در راستای دستور کار رژیم صهیونیستی برای به فراموشی سپردن مساله اصلی اشغال فلسطین با ایجاد اختلافات در میان کشورهای اسلامی است.
ترکی الفیصل در اظهارات خود در نشست گروهک مجاهدین خلق در پاریس جمهوری اسلامی ایران را متهم کرده بود که به وسیله گروه هایی چون حماس و جهاد اسلامی در صدد بی ثبات کردن منطقه و دخالت در مسایل کشورهای عربی است.
اظهارات ترکی الفیصل در جمع یک گروه ورشکسته سیاسی که حتی در لیست تروریستی برخی از کشورهای غربی قرار دارد، واکنش هایی را نیز در ایران به دنبال داشته است و استفاده این مقام سابق سعودی از لفظ " مرحوم " برای مسعود رجوی سرکرده سابق این گروهک، بازتاب های گسترده ای در شبکه های اجتماعی و رسانه های ایران داشته است.
گروهک مجاهدین خلق از زمان اشغال عراق از سوی آمریکا و سقوط حکومت صدام حسین ، هیچ تصویری از مسعود رجوی منتشر نکرده است و ظن و گمان بسیاری بر این است که سرکرده سابق این گروه احتمالا در جریان عملیات اشغال عراق کشته شده باشد.
با این حال مسئولان گروهک رجوی در سال های گذشته هیچ اطلاع رسانی درباره وضعیت سرکرده سابق این گروه نداشته اند.
عربستان سعودی و حماس رابطه خوبی ندارند و این گروه مقاومت فلسطینی در سال های گذشته اختلافات شدیدی با ریاض داشت، این اختلافات به حدی بود که در جریان حمله سال 2014 اسراییل به باریکه غزه، دولت سعودی در عمل با انجام انتقادات شدید علیه حماس در جانب اسراییل قرار گرفت.
سردار سیدمسعود جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح در سالگرد عملیات مرصاد در سخنانی با تبیین خاستگاه تروریسم بین الملل و تأکید بر اینکه سازمان منافقین و رسوایی اخیر برخی مقامات غربی و سعودی حاضر در نمایش مضحک همراهی با گروهک تروریستی منافقین در پاریس اظهار داشت:یادآوری عملیات مرصاد و شکست سخت و خفت بار منافقین از رزمندگان اسلام در جریان خیانت و تجاوز به میهن اسلامی در مردادماه 1367 کابوسی مرگبار است که پس ماندههای جبهه نفاق و حامیان آن را همچنان منزوی و مورد تنفر ملت ایران و بلکه ملتهای آزادیخواه، حق طلب و غیرتمند جهان قرار میدهد.
وی افزود: هرچند دستهای پلید منافقین با اراده ملت ایران و هوشیاری و آمادگی نیروهای مسلح و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور قطع شده است، اما شبکه مؤسس و مروج تروریسم جهانی مترصد هر فرصتی است تا این جریان مرده و منفور را احیاء و در مصاف با انقلاب و نظام اسلامی عنصری فعال و مؤثر معرفی نماید.
معاون ستاد کل نیروهای مسلح در ادامه با بیان اینکه تروریسم یک پدیده شوم است که در اشکال و کالبدهای مختلف بروز و ظهور می کند خاطرنشان کرد:تروریسم امروز بخشی در قالب داعش و گروهک های تکفیری –سلفی، بخشی در گروهکهای ضد انقلاب تحت حمایت سازمانهای امنیتی و جاسوسی اقمار صهیونیسم و امریکا، بخشی در سرزمینهای اشغالی و کودککش غزه، بخشی در جنایات جنگی آل سعود علیه مردم یمن و بخشی در گذشته در قالب منافقین عرض اندام میکند، اما در واقع یک روح شیطانی واحد بشمار میرود.
جزایری شبکه سرطانی صهیونیسم و دولتمردان شرور و جنگ افروز امریکا را بعنوان کانون مرکزی استکبار و تروریسم دولتی معرفی و تصریح کرد: هم اکنون برای آحاد بشریت اثبات شده است فرمان ترور و تروریسم در دست سردمداران نظام سلطه و صهیونیسم و به طور مشخص امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی است و دستورات عملیاتی آن از اتاقهای فکر و سرویسهای جاسوسی امریکا و متحدان کاخ سفید بیرون میآید.
رئیس ستاد تبلیغات دفاعی کشور افزود: محاسبات شیطانی قدرتهای سلطهگر، تروریسم را ابزاری برای رسیدن به اهداف شوم خود دانند و چرخهی سیاستها و برنامهریزیهای خود را همواره به این سمت تنظیم میکنند. به گونهای که حامیان آشکار و شناخته شده امروز تروریسم به ویژه تروریسم منفور تکفیری در منطقه، برغم داشتن عقب ماندهترین نظامهای سیاسی در ردیف متحدان ابرسرمایه داری تروریست پرور غرب قرار گرفته اند و به گونهای بیرحمانه به سرکوب پیشروترین و روشنترین اندیشههای ناب برخاسته از مردمسالاری پویا در منطقه می پردازند.
جزایری حمایت و همدستی رژیم آل سعود با امریکا و رژیم صهیونیستی و متحدان غربی تروریسم علیه کشورهای اسلامی را از پدیدههای ناگوار در جهان اسلام قلمداد و افزود:جهان اسلام امروز مهم ترین هدف تروریسم بینالملل است که متأسفانه با حمایتهای آل سعود و رژیم مدعی اسلام و خدمت به حرمین شریفین و برخی دیگر از رژیمهای مرتجع منطقه همراه شده است.
جزایری اقدام اخیر دولت فرانسه در همراهی نسبت به برگزاری نشست گروهک تروریستی منافقین در پاریس و نیز خطای راهبردی رئیس جمهور این کشور در اسلامی خواندن جنایت تروریستی 15 ژوئن شهر "نیس" را امری مذموم و محکوم قلمداد و گفت:عناصر تشکیل دهنده جبهه متحد ضد اسلام و ضد انقلاب اسلامی، برای نشان دادن عمق عداوت و دشمنی خود علیه ملت ایران با یکدیگر مسابقه گذاردهاند و در یک رقابت شیطانی به هر ابزار و اقدامی متوسل میشوند تا گوی سبقت را از دیگری بربایند.
معاون ستاد کل نیروهای مسلح رفتار دوگانه پاریس در قبال تروریسم و تقسیم تروریسم به خوب و بد و حاکمیت تبعیض شدید در جوامع غربی و به ویژه در کشورهای اروپایی که منجر به احساس حقارت و بی هویتی طیفی از جامعه آنان شده است را از زمینههای مؤثر در تقویت جریان تروریسم بینالمللی دانست و تصریح کرد: نقش فرانسویها در پشتیبانی و مدیریت پدیده تروریسم انکارناپذیر است این نقش آفرینی در وضعیت جاری با حمایت از جبهه تروریسم تکفیری که در عرصههای میدانی در سوریه و عراق شکستهای سختی را خورده است، روند جدیدی پیدا کرده است، روندی که جامعه اروپا و به ویژه فرانسه را به شدت مورد تهدید و هجمه قرار داده است.
جزایری سرایت دامنه اقدامات تروریستی به اروپا و فرانسه و امریکا را حاصل شکست جریان تروریسم تکفیری در منطقه و گسیل این پدیده به جغرافیای فراتر از منطقه توصیف و تصریح کرد: مدعیان مبارزه با تروریسم به ویژه دولتهای غربی بهتر است با کنار گذاردن سیاست "رفتار دوگانه" بطور واقعی به صحنه مبارزه علیه پدیده شوم تروریسم پای گذارده و با برنامهریزی و اقدام جدی اجازه ندهند شهروندان بیگناه در جوامع مختلف از جمله در کشور خودشان هزینه سیاستهای غلط دولتمردانشان را بدهند.
رئیس ستاد تبلیغات دفاعی کشور برگزاری نشست گروهک تروریستی منافقین در پاریس با حضور مقامات سیاسی برخی دولتهای غربی و رئیس سابق سازمان اطلاعات سعودیها را از یک سو برملاشدن پیوند مضحک وهابیت و منافقین و از سوی دیگر نقطهای تاریک در کارنامه دولت فرانسه و دخالت آشکار در امور داخلی ایران قلمداد و افزود:میزبانی گروهک منافقین بعنوان یکی از خطرناک ترین و جنایتکارترین گروه تروریستی در جهان و حضور چهرههای سیاسی غربی و عربی نشان دهنده حمایت این کشورها از تروریسم بوده و بویژه سخنرانی و مواضع ضد ایرانی "ترکی الفیصل" و درخواست عملیات تروریستی و اقدام علیه انقلاب و نظام اسلامی موضوعی است که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
سخنگوی ارشد نیروهای مسلح کشور در پایان با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای گرانقدر عملیات مرصاد و تأکید بر لزوم رصد رفتار دولتهای غربی و منطقهای در قبال تلاش برخی کشورها برای احیای گروهکهای تروریستی ضد انقلاب از جمله منافقین گفت:همانگونه که رهبر معظم و آینده نگر انقلاب اسلامی مدتها قبل اعلام خطر کرده بودند پدیده تروریسم تکفیری محدود و محصور به منطقه نخواهد شد و گریبان پدید آورندگان و حامیان آن را خواهد گرفت، انتظار است دولتمردان غربی به ویژه فرانسویها تا دیر نشده اقدام لازم را در راستای منفعت جامعه بشری بعمل آورند و دستگاه دیپلماسی کشور ما نیز در قبال خطای اخیر دولت فرانسه قاطعانه، انقلابی و غیرمحافظه کارانه عمل کنند.
**ارادت ویژه "اسماعیل هنیه" به یگانهای ویژه دریایی حماس
**شکار ویژه کماندوهای حماس؟!!
البته اخیرا هم یگانهای دریایی حماس به توفیقات مهمی در این زمینه نائل شدند و تعدادی از کماندوهای دریایی گردانهای «القسام» شاخه نظامی حماس موسوم به «قورباغههای انساننما» موفق شدند در اقدامی یک عملیات ویژه نیروی دریایی رژیم صهیونیستی را خنثی کنند. یگانهای ویژه حماس متوجه تحرکات عجیب و غریب یک «دلفین» در منطقه ساحلی نزدیک به بندر غزه شدند و در پی این موضوع مجموعهای از کماندوهای دریایی القسام وارد عمل شدند.
متخصصان گردانهای "القسام" که مجهز به دستگاههای ویژه برای پیگیری هر تحرکی در زیر آب هستند، دلفین را به طرف ساحل هدایت کردند و متوجه شدند این دلفین مجهز به دستگاه کنترل از راه دور و دوربین است. همچنین بر روی دلفین مذکور نیزهها و تیرهای کوچکی نصب شده بود که امکان کشتن هر انسانی را دارد و این طرح با هدف کشتن کماندوهای مقاومت بوده است.
-مجموعا یگانهای ویژه دریایی حماس با هدف مقابله با جاسوسی رژیم صهیوینیستی ضد محور مقاومت، حمله به مواضع ارتش اسرائیل در مواقع لزوم و در راستای بازدارندگی، کمک به بهبود وضعیت معیشتی ماهیگیران فلسطینی، حفظ جان مردم مظلوم فلسطین و کمک های لجستیکی و تسلیحاتی به مبارزان فلسطینی از مسیرهای تعریف شده است که باعث میشود ارتش رژیم صهیونیستی بیش از پیش از مقاومت هراس داشته باشد و در فکر تجاوزات گسترده ضد حماس نباشد.
ویژگی دیگر یگانهای دریایی حماس خنثی سازی عملیات جاسوسی صهیونیست ها در بندر غزه است. در این مسیر کماندوهای ویژه حماس از حرکات جاسوسی اسرائیل در مرزهای منتهی به غزه حتی الامکان جلوگیری می کنند و این موضوع باعث میشود تا صهیونیست ها از تجهیزات و نیروهای مقاومت نتوانند جاسوسی کنند. در جنگ جولای 2014 کماندوهای ویژه حماس با یک تک به موقع چندین نظامی تیپ ویژه گولانی را به هلاکت رساندند و مهم نشان از راهبردی بودن نیروهای یگان دریایی حماس است.
گروه گزارش: جامعهالمصطفی در پی تصمیم رژیم آلخلیفه در آغاز نمودن محاکمه «آیتالله شیخ عیسی قاسم»، بیانیهای صادر کرد.
به گزارش مرکز خبر و اطلاعرسانی جامعهالمصطفی، متن بیانیه بدین شرح است:
بسماللهالرحمنالرحیم
«وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ؛
و آنان که ظلم و ستم کردند، به زودی خواهند دانست که به چه کیفرگاهی باز میگردند». (شعرا: 227)
در ششمین سال اعتراضات آرام و مردمی مسلمانان در بحرین به حکومت خودکامه آلخلیفه، هر روز، اخباری غمبار
و بسیار نگرانکننده به گوش جهانیان میرسد.
با مرور سریع بیش از پنج سال خیزش مردم مظلوم بحرین در اعتراض به سفاکی رژیم آلخلیفه، از سویی، آرامش، متانت و حقگویی ملت بحرین و از دیگر سو، سرکوب، ستمگری، توطئه و بیدادگری آلخلیفه خودنمایی میکند. رژیم ظالم آلخلیفه، این بار و باز هم تحت حمایت مرتجعین منطقه، پس از سلب تابعیت از «آیتالله شیخ عیسی احمد قاسم»، روحانی محبوب بحرین، که اعتراض و تحصن مردم بحرین را به دنبال داشت، پا را فراتر گذاشته است و با بیشرمی تمام، تصمیم دارد این روحانی عدالتخواه و مورد احترام مسلمانان را به بهانههای واهی پای میز محاکمه بکشاند.
جامعهالمصطفی، بار دیگر و در پی ظلم فاحش و نابخشودنی رژیم آلخلیفه، به حاکمان زر و زور در بحرین هشدار میدهد از ماجراجوییهایی که نتیجهای جز زوال و نابودیشان ندارد، دست بردارند و با پذیرفتن حقوق اسلامی و انسانی ملت خویش، پاسخی در خور به ندای عدالتخواهی ملت بحرین بدهند. از سوی دیگر، لازم است سازمان ملل متحد، که متعهد به احقاق حقوق ملتهاست، در واکنشی سریع، بجا، مناسب و قاطع، از تداوم یافتن ستمگری حاکمان بحرین جلوگیری به عمل آورد و با استناد به ماده 15 اعلامیه جهانی حقوق بشر، که تصریح دارد هیچ کس را نمیتوان خودسرانه از تابعیت خویش محروم ساخت، اجازه ندهد این عالم بزرگ مسلمان، بیش از پیش مورد هتاکی قرار گرفته، با احساسات مسلمانان و پیروان و دوستداران این روحانی بزرگ بازی نکنند. همچنین از جایگاه بلند و مقام شامخ مراجع عظام تقلید و حوزههای علمیه استدعا دارد همصدا با ولیامر مسلمین جهان، حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدظلهالعالی)، با اقدامی سریع، اقدامات خودسرانه و خودخواهانه رژیم سفاک آلخلیفه را محکوم نمایند و از ایجاد بحران جدیدی در منطقه با دستان پلید توطئهگران و نابخردی رژیم آلخلیفه پیشگیری کنند.
باشد که حاکمان خودسر و مرتجع بحرین با رعایت جایگاه برجسته عالمان بزرگ، نسبت به احکام مقدس اسلامی و بیتالمال مسلمانان و خمس و زکات در اختیار این عالم فرزانه، که از مسلمات اسلام و برای صرف موارد معین شرعی است، تحت عنوان نامربوط «پولشویی» و «کمک به تروریسم» مورد تعرض قرار ندهند و بیش از این آتش فتنه را در منطقه نیفروزند.
جامعهالمصطفیالعالمیه
هرچند آن روزها وزارت امور خارجه و گروه روابط پارلمانی جمهوری اسـلامی ایـران با پارلمان اروپا (به ریاست کاظم جلالی) تلاش کردند تا با پاس دادن مسئولیت این هنجارشکنی دیپلماتیک به همدیگر، از زیر بار پاسخگویی درباره این ماجرا شانه خالی کنند، اما تنها این یک بار نبود که دهنکجی چشمآبیها به میزبان، کام مردم و فعالان سیاسی را تلخ کرد.
کمتر از چهار ماه بعد نیز، با سفر کاترین اشتون هماهنگکننده وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران و همزمان با دیدارهای رسمی وی، ملاقات خانم دیپلمات با چند تن از زنان محکوم در فتنه 88 از جمله نرگس محمدی، باز هم در کانون توجه قرار گرفت. آن روزها هم گذشت و کسی از مقامات دولت حسن روحانی توضیح نداد که دیدارهای یک میهمان خارجی در تهران، با چه ساز و کاری و تحت چه پروتکلی هدایت میشود که ملاقات و دلجویی از محکومان یک فتنه سیاسی امنیتی هم در داخل آن سازماندهی میشود؟!
اما این یک روی سکه ابهام در مناسبات دیپلماتیک دولت روحانی است؛ دو روز پیش بود که سفر دورهای محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان به چهار کشور غرب آفریقا آغاز شد؛ نخستین مقصد هم «نیجریه» بود. کشوری که نام آن، از آذرماه سال گذشته بیش از قبل در خبرها مطرح شد. دلیل این مطرح شدن ناخواسته هم، حمله نیروهای امنیتی این کشور به حسینیه بقیةالله شهر زاریا و دستگیری «شیخ ابراهیم زکزاکی» رهبر جنبش اسلامی شیعیان نیجریه بود که به بهانه تجمع برای حمله به کاروان مسئولان نظامی دولتی، صورت گرفت.
تعارف دیپلماتیک بر سر سرنوشت مظلومان
در حالی که بیش از 7 ماه از دستگیری رهبر شیعیان نیجریه و شهادت و زخمی شدن جمعی از یاران وی میگذرد و خبری از سرنوشت این روحانی مجاهد و وضعیت سلامتی وی در دست نیست، انتظار میرفت در سفر وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی به این کشور، در کنار دید و بازدیدهای دیپلماتیک و لبخندهای اتوکشیده، سراغی هم از سرنوشت و حقوق «شیخ مفقود» گرفته شود و ناصواب بودن رویه دولت «محمد بوهاری» در برخورد با شیعیان نیجریه، گوشزد شود. اما آنچه از این سفر و ملاقاتهای پشت درهای بسته به بیرون درز کرد، تنها همان عبارات متداول و متعارف دیدارهای دیپلماتیک و تأکید بر گسترش مناسبات سیاسی و اقتصادی و ابلاغ سلام گرم این و آن و در نهایت، ابراز نگرانی نسبت به خطر افراطگرایی بود.
شاهد این مطلب هم، خبرهای رسمی منتشر شده از این دیدارها بر روی سایت وزارت امور خارجه و معدود رسانههایی است که در این سفر، دکتر ظریف را همراهی کردهاند.
در روزهای اخیر و همزمان با سفر وزیر امور خارجه کشورمان به آبوجا (پایتخت نیجریه)، برخی شخصیتهای سیاسی و حوزوی، نسبت به لزوم پیگیری سرنوشت شیخ زکزاکی از مقامات این کشور تأکید کردند؛ از جمله آیتالله علی اسلامی عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتگو بامهر تأکید کرده که «در شرایط فعلی که آقای ظریف در آفریقا و کشور نیجریه به سر میبرد، جا دارد وضعیت مسلمانان آفریقا را پیگیری کرده و بیش از همه آزادی شیخ زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه ای را خواستار باشد». وی این واقعیت تلخ را هم یادآور شد که «فرزندان این شیخ بزرگ را به شهادت رساندهاند و جا دارد که وزیر خارجه کشورمان در رایزنیهای دیپلماتیک خود، احقاق حق از دست رفته این عالم بزرگوار را در دستور کار قرار دهد».
حجتالاسلام احمد سالک کاشانی نماینده مردم اصفهان و عضو فراکسیون روحانیت مجلس نیز در همین رابطه اظهار داشت: «در دفاع از شیخ زکزاکی، حرکتی در کشورهای اسلامی شروع شد، اما پس از مدتی متوقف شد؛ به همین دلیل سفرهای دیپلماتیک و پیگیری این مسئله میتواند مقدمهای برای آزادی این عالم مجاهد باشد».
شاید ادعا شود که پیگیری سرنوشت شیخ زکزاکی مد نظر وزیر خارجه و همراهان وی بوده و در دیدارهای دوجانبه مطرح شده، اما رسانهای نشده است؛ در حالی که به گفته سیدهادی سیدافقهی کارشناس «ممکن است پشت پرده دوستان وزارت خارجه اشاراتی به این مساله داشتهاند، ولی علنی کردن این مسئله ارزش دیگری دارد و دلگرمی برای سینهچاکان و هواداران انقلاب اسلامی در سراسر جهان به حساب میآید. آنها به هر جهت انتظار دارند ایرانی که منادی حمایت از مستضعفان چه در کشمیر، چه در افغانستان، چه در آذربایجان و چه در عراق است، از آنها هم حمایت کند».
توقع کمی که برآورده نشد
اما این سفر گذشت و حداقل در اخبار رسمی دیدارها، خبری از شیخ ابراهیم زکزاکی نشد و به قول سیدافقهی، توقع این بود که «حداقل وزارت امور خارجه ما موضع آبرومندانه و خوبی در قبال این موضوع بگیرد که تاکنون متاسفانه چنین موضعی را از آن وزارتخانه ندیده و نشنیدهایم».
حالا باز هم این سوال خودنمایی میکند که وقتی دامنه تاخت و تازهای دیپلماتیک غربیها در خیابانهای تهران، شامل دیدار با محکومان فتنه براندازانه 88 هم میشود، چرا مطرح کردن سرنوشت یک عالم مجاهد شیعه، آنهم نه در دیدارهای پنهانی به سبک غربیها، که در دیدارهای رسمی و دیپلماتیک و علنی کردن این موضعگیریها، اینقدر برای دیپلماتهای دولت حسن روحانی سخت و ملالآور است!؟ نکته قابل تأمل در این رابطه، تفاوت محکومین رسمی دستگاه قضایی ایران با شیخ مجاهدی است که هیچ گاه نهادهای رسمی نیجریه زیر بار مسئولیت حوادث زاریا نرفتند و هربار به بهانهای با فرافکنی از زیر بار این ماجرا شانه خالی کردهاند.
آیا از نظر دیپلماتهای ایرانی، این مسئله دخالت در امور داخلی دیگر کشورها محسوب میشود یا جایگاه «حمایت از مستضعفان و مظلومان» در پازل دیپلماتیک دولت تغییر کرده است؟! پاسخ این سوالها، با خود مسئولان!
خواهرخواندگی بغداد و پاریس در انتحار
دکتر عبدالله گنجی در کانال تلگرامیاش نوشت: بعد از دو انفجار خونین هفته گذشته بغداد دیشب برای سومین بار کشتار جمعی حدود 90 نفر در فرانسه اتفاق افتاد. گر چه کشتن بیگناهان در هر صورت عملی زشت و غیرقابلدفاع است اما هارمونی بغداد-پاریس و درد مشترک اسلام و غرب زمینه همکاری برای حذف تروریست را بیشتر میکند و غرب آرام با همه وجود خنجری که سالها بر پیکر مسلمان فرو کرده است را درک میکند.
اکنون غرب باید جریانهای منطقی اسلامی را به عنوان نمایندگان جهان اسلام به رسمیت بشناسد. از سوی دیگر بین نفت سعودی و انتحار سعودی یکی را انتخاب کند.
دشمنی که مثل کاغذ مچاله شد!
کانال تلگرامی «درس و عبرت» از ابتدا تا انتهای حوادث تیر 1378 به روایت رهبر انقلاب را اینگونه منتشر کرده است:
«یک عدّه دانشجو از حادثه کوی دانشگاه ناراحت و عصبانی شدند و به خشم آمدند.
دانشگاه تهران، محور دانشگاههای کشور است؛ مایه امید همه است.
بچهها عصبانی شدند؛ آنها آمدند و خواستند از عصبانیت این جوانان استفاده کنند؛ داخل صفوف اینها شدند و شعارها را از شعارهای دانشجویی، به شعارهای ضدّ نظام تبدیل کردند؛
بعد هم جریان را به خیابانها کشاندند و قضایایی که شنیدهاید و میدانید.
خیال کردند که کار را پیش بردهاند؛
اما نیروی انتظامی با قدرت وارد شد...
انتظار این بود که نیروی انتظامی بعد از آن ضربه اوّل – ضربه حیثیّتی – اصلاً نتواند هیچ دفاعی بکند؛ اما انصافاً به میدان آمدند و خوب دفاع کردند.
بعد هم که بسیج – آن نیروی اصلی و عظیم ملت ایران – با سازماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد شد و بهطور قاطع، مثل کاغذی که مچاله کنند، دشمن را مچاله کردند.
فردای آن روز هم که ملت به صورت واقعاً خودجوش به خیابانها آمدند و آن تظاهرات پُرشور و عظیم و میلیونی را راه انداختند.» 8/5/1378
درآمد ریالی دولت یازدهم از فروش نفت در سال 95، بیش از درآمد دولت دهم در سال طلایی 90
سیدیاسر جبرائیلی در کانال تلگرامیاش نوشت: روز گذشته قیمت فروش نفت ایران در ماه ژوئن 44.68 دلار اعلام شد و طبق اعلام وزارت نفت هم اکنون روزانه 2.5 میلیون بشکه نفت به فروش میرسد. می دانیم که دولت پول نفت را تبدیل به ریال کرده و به مصرف داخلی میرساند. در صورتی که میانگین قیمت نفت تا پایان سال همین رقم باشد، دولت با احتساب هر دلار (دولتی) 3086 تومان، طی سال جاری حدود 126 هزار میلیارد تومان درآمد نفتی خواهد داشت.
در سال 1390 که درآمد نفتی ایران در اوج قرار دارد -و بعد از آن نصف میشود- درآمد کشور از این محل حدود 113 میلیارد دلار است که با احتساب هر دلار میانگین یک هزار تومان، درآمد دولت دهم 113 هزار میلیارد تومان بوده است.
نتیجه اینکه درآمد ریالی دولت آقای روحانی از فروش نفت در سال 95، بیش از درآمد دولت دهم در سال 90 یعنی سال طلایی درآمد نفت ایران در طول تاریخ است.
توقع زدایی از برجام؛ نگرانی انتخاباتی یا استارت فاز دوم عملیات نفوذ؟!
محمد ایمانی در کانال تلگرامیاش نوشت: «واقعی کردن انتظارات» تبدیل به پیشانی برنامه های برخی مدیران دولتی و حامیان رسانه ای و سیاسی آنها در آخرین سال دولت یازدهم شده است. براستی کدام محافل از سال 91 انتظارات موهوم و دخیل بستن به «کدخدا» و سپس بی عملی راجایگزین مواجهه صادقانه با مردم و همت و عمل کردند؟
رهبر معظم انقلاب گویا چند سال بعد را پیش بینی میکردند که 14 خرداد 92 -دو هفته قبل از انتخابات - در حرم امام فرمودند «نامزدها آنچه توانایی انجامش را دارند به مردم بگویند. حرفی نزنند که اگر سال آینده نوار سخنانشان را جلوشان گذاشتند شرمنده شوند یا گردن این و آن بیاندازند». معظم له برخی اظهار نظرها را بی انصافی توصیف کردند.
از جمله این بی انصافیها آن بود که کسانی مدعی شدند گره های اقتصادی به خاطر درگیری با آمریکاست و توافق و تفاهم با شیطان بزرگ امکانپذیز بوده اما نظام نخواسته چالش را حل کند.
حالا همان طیف بسیج شدهاند و می گویند برجام، تفاهم اقتصادی نیست و نباید نگاه اقتصادی به آن داشته باشیم یا در میان مردم به انتظار گشایش اقتصادی دامن بزنیم (!) خب! پس آن همه امتیازی که دادیم، بدهکاری ما به غرب بود و خواستیم مدیون دولتمردان مستکبر در غرب نباشیم؟!
توقع واقعی غربگرایان تقلیل گرا که میکوشند مردم را نسبت به کدخدا سریع الرضا بلکه بی توقع و بدهکار کنند چیست؟ آیا آنها فقط نگران انتخابات 9 بعد هستند یا برخی از آنها برجام را فقط یک فاز از عملیات چند مرحله ای نفوذ و ضربت در عمق استراتژیک نظام میدانند که باید با فازهای دیگر تداوم پیدا کند؟
روزهای سخت روحانی از راه رسید
دکتر رضا سراج در کانال تلگرامیاش نوشت:
مقدمه
تبدیل مدافعین دیروز برجام به ساکتین و منتقدین برجام، نشانهای از روزهای سخت روحانی است و ایشان در کمتر از یک سال آینده باید به انبوه پرسشها و مطالبات مردم پاسخ دهد.
پرسشها و مطالبات مردم از روحانی:
1. تحریمها چه زمانی لغو میشود؟
2. اشتغال جوانان و فارغ التحصیلان چه شد؟
3. وعدههای 100 روزه برای حل مشکلات چه شد؟
4. گشایشهای روزانه برجام چرا قابل مشاهده نیست؟
5. چرخ اقتصاد برای عبور از رکود کِی بچرخش درمیآید؟
6. 150 وعده اقتصادی انتخاباتی کِی محقق میشود؟
7. حاشیههای فریدون و لابی سرخه به کجا رسید؟
8. فرجام فساد فیشهای نامشروع به کجا رسید؟
9. عبور از رکود علمی کِی عملی میشود؟
10. علل انفعال در برابر عربستان چیست؟
نتیجه
براساس نظرسنجی مؤسسه کانادایی «ایران پل» محبوبیت روحانی از 61% در سال گذشته به 38% در اولین سالگرد برجام رسیده است. با پرسشها و مطالبات انباشته شده جامعه، اقبال عمومی به روحانی در سال آینده چند درصد خواهد شد؟ روزهای سخت روحانی از راه رسیده است.
ترکیه به اردوغان کارت زرد داد
سعدالله زارعی در کانال تلگرامیاش نوشت: کودتای ترکیه که ظاهراً شکست خورده است ولی آثار آن بر فضای سیاسی باقی میماند. امشب ترکیه به اردوغان کارت زرد داده و این به معنای آن است که موقعیت او حتی در صورت غلبه بر کودتا تضعیف شده است. اردوغان که در هفته های اخیر واگرایانه عمل کرد و در صدد حذف احزابی برآمد که حاکمیت مطلقه آ.ک.پ را بر نمیتابیدند. با وقوع کودتا اردوغان قادر نخواهد بود تا اصلاحات مورد نظرش را دنبال کند.
آیا حمایت اولیه امریکا و عربستان از کودتا که به عقب نشینی امریکا از موضعش منجر شد، اردوغان را ناگزیر به اصلاح در دیدگاه خود خواهد کرد؟
دولت اولاند استقلال فرانسه را پیش فروش کرده است؟
محمد ایمانی در کانال تلگرامیاش نوشت: این جهان کوه است و فعل ما ندا... حادثه تروریستی در شهر نیس و در روز ملی فرانسه 80 کشته و 120 مجروح بر جای گذاشت. گفته میشود فرد کامیون سوار طی 2 کیلومتر مردم را زیر گرفته و سپس به رگبار بسته است. وقتی یک نفر بتواند چنین جنایتی بکند لابد حساب عملیات های بزرگتر مهیب تر خواهد بود.
این ماجرا یک هفته پس از آن اتفاق میافتد که دولت فرانسه به سازمان منافقین -با سابفه ترور و کشتار 17 هزار ایرانی- اجازه داد نشستی با حضور برخی مقامات سابق غربی و ارتجاع عربی (از جمله رئیس سابق استخبارات سعودی) با آرزوی براندازی جمهوری اسلامی برگزار کند.
فرانسه کوچک در قلب فرانسه که سال گذشته را با رشد اقتصادی تقریباً صفر درصدی سپری کرد به اختیار دولت این کشور لانه زنبورها و تروریست های رذل با گرایش های مختلف شده که ویژگی مشترک همه آنها ضد مقاومت و ضد ایرانی بودن است؛ اما اوباش و اجامر اجیر شده اگر مدتی هم فرصت تلقی شوند یک تهدید ذاتی برای دولت حامی خود هستند.
فرانسه اینک به انبار باروت وبنزین فاچاق تبدیل شده است. مهم نیست چه کسی و با چه نیتی کبریت را بکشد و در این انبارفاقد استاندارد بیندازد. مهم این است که در آن صورت انفجار قطعی است؛ اما مهم تر از تروریستها، حاشیه بزرگ از مردمی فقیر و محروم است که در طول دهه اخیر تدریجاً تبدیل به متن درحال عصیان و شورش شدهاند. آنها فقط در یک روز 10 هزار اتوبوس و خودرو را در چند شهر به آتش کشیدند.
رژیم فرانسه در طول 10- 15 سال گذشته استقلال رأی خود را به نوچگی و ریزه خواری آمریکا وصهیونیست ها فروخت و این اواخر به تبادل رشوه های آلوده به جنایت با برخی رژیم های مرتجع منطقه پرداخت و اقتصاد و سیاست این کشور را به سمت فعالیت های مافیایی (نظیر حمایت از تروریستها وگرفتن پول در ازای آن یا کاری که در مذاکرات هسته ای کرد) سوق داد. بدین ترتیب فرانسه در دهه گذشته به تدریج تبدیل به پایتخت آشوب و ترور در قلب اروپا شده است.
آیا ماجرای نیس در روز ملی فرانسه دولت این کشور را به خود میآورد یا اینکه برخی ارکان آن، استقلال رأی این رژیم وبه تبع آن امنیت مردم را تماماً به حامیان بزرگتر تروریسم و بی ثباتی پیش فروش کردهاند؟ ملت فرانسه اکنون میوه تلخ تروریسمی را میخورند که دولت آنها با کمک دیگران در سوریه پرورش داد.
جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا و ناامن وضعیف شدن فرانسه، در سر جمع خود، احتمالاً به نفع آمریکا و صهیونیسم بین الملل است که اروپا را گماشته و مباشر خود میخواهند نه شریک و متحدی دارای استقلال رأی از جمله درباره مسائل غرب آسیا و ایران.
روزنامه کیهان در صفحه پاورقی خود نوشت:
رژیم شاه با اطلاع از مخالفت روحانیون و مردم با نفوذ اسرائیل در ایران و خطر آن برای جهان اسلام، برای جلوگیری از گسترش حرکتهای ضداسرائیلی دستور داد که روحانیون حق ندارند در خطابههای خود در مورد اسرائیل صحبت کنند. حضرت امام در سخنرانی عصر عاشورا صریحا به این موضوع پرداختند و دلائل آن را تحلیل کردند.
سیاست توسعه روابط دو کشور و عادی کردن حضور اسرائیل در ایران، با وجود مخالفتهای داخلی ادامه یافت. زیرا تحولات منطقه موجب نگرانی شد و لذا برای حفظ موجودیت خود و کمک به بقای اسرائیل، شاه ترجیح داد که همکاری دراز مدت و همهجانبه با آن دولت را به طور جدی تعقیب کند. تغییر دولتها در ایران و اسرائیل تأثیری در این سیاست نداشت و تبادل هیئتها و عقد قراردادها و همکاریها همچنان در حال افزایش بود.
«بهترین نشانه این سیاست مسافرت اعضای کالج دفاع ملی اسرائیل به رهبری «ژنرال یوزی نارکیس» در اردیبهشت 1343 به ایران بود. در گزارشی که «دوریل» در 20 اردیبهشت درباره این سفر به اسحاق رابین رئیس ستاد ارتش اسرائیل فرستاد، نوشته بود حضور افسران اسرائیلی با لباس متحدالشکل در خیابانهای تهران و شرکت در ضیافتهائی که ستاد ارتش ایران به افتخار آنان داد، بازدیدهایشان از پایگاهها و سربازخانهها در حالی که پرچم اسرائیل برافراشته شده بود و سخنرانیهای پرشور فرماندهادن نظامی ایران در باره لزوم تحکیم روابط نظامی بین دو کشور، را نباید دستکم گرفت. مهمتر از همه ابراز احساسات یهودیان اصفهان و شیراز بود وقتی هواپیمای اسرائیلی و افسران ما را با یونیفورم مشاهده کردند... در واقع این سفر مترادف با یک پیروزی بزرگ بود.»
روابط دو کشور با وجود تحولات داخلی و منطقهای تا پیروزی انقلاب در بالاترین سطح ادامه یافت. جریان انقلاب و تحولات پس از آن نشان داد که چرا شاه و اسرائیل تأکید بر داشتن روابط ویژه داشتند. روابطی که قطعا به زیان ملت ایران و فقط برای حفظ حاکمیت و موجودیت دولتی غاصب و ضداسلام بود. پیرامون روابط ویژه ایران و اسرائیل مطالب بسیاری و اسناد فراوانی وجود دارد که خود نیازمند تحقیقی مستمر است.
بخشی از نفوذ و قدرت تأثیرگذاری اسرائیل مربوط به فقره بهائیت بود. زیرا در واقع فرقه بهائیت بازوی اجرائی و شاخه نفوذی اسرائیل در ایران بود. لذا در این قسمت وضعیت بهائیت در ایران، مختصری از اهداف و عملکردهای آن مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
فرقه بهائیت
«این جانب حسب وظیفه شرعیه به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر میکنم. قرآن کریم و اسلام در خطر است. استقلال مملکت و اقتصاد در معرض قبضه صهیونیستهاست، که در ایران به حزب بهایی ظاهر شدند و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود قبضه میکنند، و ملت مسلمان را از هستی در تمام شؤون ساقط میکنند تلویزیون ایران پایگاه جاسوسی یهود است، و دولتها ناظر آن هستند و از آن تأیید میکنند. ملت مسلمان تا رفع این خطرها نشود، سکوت نمیکنند و اگر کسی سکوت کند در پیشگاه خداوند قاهر، مسئول و در این عالم محکوم به زوال است.»
از آنجایی که بخشی از نفوذ و قدرت تأثیرگذاری اسراییل مربوط به فرقه بهائیت بود آشنایی با این فرقه و نقش آن در تاریخ معاصر ایران- خصوصاً در دوران پهلوی- ضروری مینماید؛ باید گفت که اسناد و مدارک زیادی در باب ماهیت و عملکرد فرقه مزبور وجود دارد که در این کتاب فقط بخشی از آنها عرضه میشود.
1) مختصری از تاریخ بهائیت
«سیدعلی محمد شیرازی» تحت تأثیر افکار شیخ احمد احسایی و سیدکاظم رشتی در سال 1262 (هـ.ق) با دعوی مهدویت خود را «بابالله» معرفی کرد. ابتدا به مکه رفت و در بازگشت به بوشهر عدهای را جهت تبلیغ به اطراف و اکناف روانه ساخت. حاکم فارس او را به شیراز احضار و پس از بحث علما با او دستور مجازات او را داد.
حاکم اصفهان که گرجیتبار بود او را به اصفهان دعوت و اجازه تبلیغ به او داد. مردم بر او شوریدند و به دستور مرکز او را به تبریز تبعید کردند. در تبریز در بحث با علما پاسخهای نامناسبی داد، و از اینرو او را به چوب بستند و این بار توبهنامه کتبی نوشت. سرانجام در سال 1270 قمری به دستور امیرکبیر او را در تبریز تیرباران کردند.
با دستگیری بابیان و کشتن تعدادی از آنان، چند نفر از آنها به بغداد تبعید شدند. بنا بر اظهار شوقی افندی، نوه میرزا حسینعلی نوری (بهاء) و یکی از مقامات بهائیت در کتاب «قرن بدیع»، چون در سال 1268 بهاءالله به اتهام مباشرت در سوءقصد به حیات ناصرالدین شاه دستگیر شد، با وساطت و دخالت «پرنس دالگورکی» سفیر روس در ایران، وی با مصونیت از حکم اعدام به دستور شاه از کشور اخراج گردید.
«سفیر روس چون از فرمان شاه آگاهی یافت، از بهاءالله درخواست نمود، اجازه دهد تا تحت حمایت و مراقبت دولت متبوعه خویش وارد و به کشور روسیه برود.»
دولت عثمانی با آنان به مقابله پرداخت و حسینعلی نوری با مریدانش به عکا تبعید شدند. در آنجا به تدریج تحت حمایت انگلستان بر مریدانش افزوده شد و فرقه بهایی شکل گرفت. پس از فوت بهاء، پسرش «عبدالبهاء» که به همراه پدرش به عکا مسافرت کرده بود، زعامت جامعه بهایی را به دست گرفت. عبدالبهاء بارها مراتب سرسپردگی خود را نسبت به دولت بریتانیا نشان داد.
«پس از محاصره شهر «حیفا» به وسیله نیروهای عثمانی در جریان جنگ جهانی اول، اعضای کابینه انگلستان از وضع مخاطرهآمیز حیفا مطلع گردیدند. با توجه به اهمیت عبدالبهاء برای امپراتوری انگلستان، «لرد بالفور» (طراح ایجاد دولت اسرائیل) وزیر امور خارجه، در همان روز به «ژنرال النبی» فرمانده لشکر انگلیسی در فلسطین دستور اکید داد که با جمیع قوا در حفظ و صیانت عبدالبهاء و دوستان او بکوشد. ژنرال النبی پس از تصرف حیفا، تلگرافی به لندن مخابره و سلامت عبدالبهاء را به اطلاع دولت رسانید. ضمناً فرمانده حیفا را مأمور کرد که تصمیمات لازم جهت حفظ جان عبدالبهاء اتخاذ و از نقشه «جمال پاشا» برای اعدام عبدالبهاء جلوگیری کند.
پس از پایان جنگ، انگلستان مراتب قدردانی خود را از عبدالبهاء با اهداء لقب «نایت هود» و «نشان مخصوصی» نشان داد .
2) سازمان و تشکیلات
در یک جمله کوتاه، بهائیت یعنی تشکیلات پیچیده که ایجاد و گسترش آن وامدار هنر بینظیر صهیونیسم بوده است. تلقی یک فرد بهایی از تشکیلات بهائیت، به مثابه بخشی از آیین و اعتقادات او و به منزله تصور ماهی از آب است. تشکیلات بهائیت در هر کشور از دو بخش انتصابی و انتخابی ترکیب شده است. در رأس تشکیلات «بیتالعدل حیفا» مرکب از شش آمریکایی، یک انگلیسی و دو ایرانی قرار دارد.(سند 2/72)
مشخصههای مهم تشکیلات بهائیت عبارتند از:
1- از گستردگی قابل ملاحظهای به دلیل بافت جمعیت آن برخوردار است و به رغم پراکندگی، تشکیلاتی مخفی است. اصول پنهانکاری به شکل بسیار وسیعی درمورد اسرار تشکیلاتی به وسیله افراد آن رعایت میشود.
2- استقلال از فرد: با این که تشکیلات بهائیت برخوردار از چهرههای قوی فکری، مالی، سیاسی و علمی است که در استحکام و قوت تشکیلات نقش مهمی را ایفا میکنند اما تجربه نشان داده است این تشکیلات برخلاف بسیاری از گروههای دیگر مستقل از افراد میباشد و انهدام مهرههای آن، به انهدام تشکیلات نمیانجامد.
3- قدرت تغییر تشکیلات: این تشکیلات به دلیل ماهیت و اهداف بلندمدت خود، هیچگاه درصدد کسب حاکمیت سیاسی به نام بهائیت نمیباشد. بلکه در شرایط مساعد در هر حاکمیتی سعی مینماید همانند زالویی از بدنه آن حکومت در جهت منافع خود ارتزاق کند. در شرایط نامساعد، با جمع کردن و بسته نمودن تشکیلات و با ایجاد حالت انقباض دفعی و جمع شدن در یک پوسته سخت دفاعی، حیات خود را برای فرارسیدن شرایط مناسب ادامه میدهد.
4- طراحی اصل عدم مداخله در سیاست برای این فرقه مفهوم عمیقی دارد، زیرا که خواستهاند بقاء و تداوم حیات تشکیلات (نظیر صهیونیسم در آمریکا) تابعی از شرایط و تحولات سیاسی جاری کشورها نباشد.
5- پراکندگی جغرافیایی جمعیت بهائیان در ایران و جهان و داشتن عناصر مختلف در تمامی اقشار اجتماعی زبانزد است، به طوری که تشکیلات و سازمان فرقه بهائیت بیشتر شبیه به تشکیلات احزاب سیاسی است تا تشکیلات مذهبی، که خلاصه آن به شرح زیر میباشد:
الف) «جمعیت بهایی»: در نقاطی که عده بهائیان از 9 نفر کمتر باشد، اجتماع آنان را جمعیت بهایی مینامند.
ب) «محفل روحانی»: در نقاطی که عده بهائیان 21 ساله از 9 نفر متجاوز باشد محفل روحانی تأسیس میشود.
ج) «محفل ملی»: کلیه بهائیان یک کشور، همه ساله در اردیبهشت ماه انتخاباتی را انجام داده 9 نفر از بین خود برمیگزینند که آن را محفل ملی مینامند.
د) «حضیرهالقدس»: محل تمرکز کلیه دوایر و محافل بهایی را حضیرهالقدس مینامند که کلیه مراسم خود را در این محل انجام میدهند.
هـ ) «لجنههای محلی»: واحدهایی که وظیفه خاصی را تحت نظارت محفل ملی بر عهده دارند، از قبیل لجنه کتابخانه، لجنه تبلیغ... معبد بهائیان را «مشرقالاذکار» مینامند. بهائیان براساس یک تکلیف واجب هر نوزده روز یک بار باید در جلسات تشکیلاتی به نام «ضیافت» شرکت نمایند و مراسم فرقهای به جای آورند و «برنامههای» مورد نظر محفل ملی و یا «بینالعدل اعظم» به آنان ابلاغ شود.
3) قدرت و امکانات
از تعداد بهائیان به علت مخفی نگهداشتن مسلک خود و نیز پارهای محدودیتهای سیاسی و اجتماعی آمار دقیقی وجود ندارد. آماری هم که از طرف آنان اعلام میگردد اغراقآمیز است.
یکی از اهداف بهائیان، رسمیت دادن به مسلک بهائیت در ایران بود. بیتالعدل اعظم و محفل ملی تلاشهای زیادی کرد تا با ازدیاد نفرات از طریق تبلیغ و گسترش تشکیلات و دادن آمارهای غیرواقعی به این هدف دست یابد.
امکانات مالی بهائیان با حمایت دولتهای حامی آنان بسیار بالا بود. صندوق ملی با جمعآوری کمکهای ثروتمندان، کلیه افراد خود را تحت پوشش قرار میدادند و مانع نیاز آنان به دیگران میشدند.
اگرچه علیالظاهر بهائیان مدعی بودند که در امور سیاسی دخالت نمیکنند و مطیع دولتها میباشند، ولی پیچیدهترین روابط و شبکههای اطلاعاتی و مالی را در داخل و خارج از کشور اداره میکردند. استقرار بیتالعدل اعظم در اسرائیل و ارتباط نزدیک آنان با آمریکا، انگلیس و سازمانهای جاسوسی، بهائیت را به صورت شبکهای بینالمللی در خدمت صهیونیسم قرار داد.
هر سال تعداد زیادی از بهائیان ایران برای ملاقات با رهبران و دیدار از اماکن مورد نظر به اسرائیل سفر میکردند. رهبران نیز با اغلب بهائیان جهان ارتباط مستمر داشتند. هر سال کنگرهای در یکی از کشورها یا شرکت نمایندگان بهائیان جهان تشکیل میشود و تصمیماتی درباره امور تبلیغی، سازمانی و حتی سیاسی اتخاذ میکنند.
4) ویژگیهای فرهنگ بهائیت
شناخت هر مکتب و سازمان، ارتباط زیادی با شناخت تفکرات، عقاید و معیارهای ارزشی آن دارد. باتوجه به پیچیدگی و اختفاء سازمان بهائیت، شناخت ویژگیهای فکری و فرهنگی آن کمک زیادی در شناخت سیاستها و عملکرد گذشته آن خواهد داشت.
بهائیت دارای فرهنگی منحط و امتزاجی از فرهنگهای مختلف است، که بیشتر ماهیت غربی با ماسک شرقی دارد. مشخصههای بارز این فرهنگ عبارتند از:
1- فرهنگ بسته
بهائیت دارای فرهنگی بسته و به ظاهر مستقل است که طراحی آن بهگونهای صورت گرفته تا نیازهای پیروان فرقه در مجموعه بستهای اقناع و در برابر جوامع دیگر غیرقابل نفوذ باشند.
2- ایدئولوژی حزبی
«ایدئولوژی حزبی مدون» که با ایجاد باورها و آرمانهای بزرگ در پیروان خود، آنان را در یک نظام حزبی کامل اداره مینمایند. تربیت حزبی برای پیروانی صددرصد تسلیم شده و چشم و گوش بسته، مهمترین عامل تداوم حیات فرقه بوده است. روحیه تسلیم و انقیاد کامل در برابر تشکیلات، از ابتدای کودکی با تلقینات مکرر، خصلت و خوی مسلط بر پیروان میشود. عصبیت نسبت به بهائیت، تبلیغ و سفرهای تبلیغی و یاکوچهای اجباری (مهاجرت)، در نتیجه فرهنگ تحزب است.
3- نداشتن اصول و معیار
فرهنگی «لین» و «همهجایی» است. زیرا که میخواهد قدرت انطباق و همسازی با جوامع گوناگون را، علیرغم بسته بودن تشکیلات داشته باشد. به همین دلیل بیعلاقگی به فرهنگ، ملیت و کشور خاص از مشخصههای فرهنگی فرقه مزبور است.
4- مظلوم نمایی
ایجاد عقدههای عمیق روحی از خاطرات تلخ و پر رنج تاریخی از نکاتی است که طراحان فرهنگ فرقه برای پیروان در نظر گرفتهاند تا از یک سو قلت پیروان و از سوی دیگر احساس تنفر و بغض نسبت به جامعه اسلامی را در آنان برای همیشه باقی گذارده، تشدید کنند؛ مظلومنمایی در شرایط مختلف با ایجاد ارتباط ذهنی و عاطفی با حوادث دوران باب و بهاء از شگردهای این فرقه است.
5- همدستی با ظالم و تعدی به مظلوم
خط مشی زندگی اجتماعی بهائیت براساس ضربالمثل معروف «کدخدا را ببین ده را بچاپ» تنظیم گردیده است. از این رو همیشه خود را در خدمت قدرتهای سلطهگر و حاکمان مستبد میدانند.
بهائیان برای آن که مردم ایران را مرعوب کنند و تعالیم خود را تبلیغ نمایند، از قدرت ساواک سود میبردند.
«... از طرف تبلیغات اسلامیها (انجمن حجتیه) در آن آبادی مسجدی ساخته شده،و هر روز به عناوین مختلف مزاحم بهائیان میشوند. اما هر وقت به ما فشار میآورند، به سازمان امنیت متوسل میشدیم، چون سازمان میداند تبلیغات اسلامی مسأله خطرناکی برای دولت است، آنها را سرکوب میکنند و شخصاً چند مرتبه به سازمان امنیت مراجعه کردهام و جلوی آنها را گرفتهاند و از این قبیل بحثها نشان میدهند که دولت از آنان پشتیبانی میکند.»(سند 2/73)
6- ترویج فساد و فحشاء
فرقه بهائیت برای رسیدن به اهداف و اجرای دستور رهبران، کلیه اصول اخلاقی و انسانی را زیرپا گذاشته و از کثیفترین روشها جهت تحقق اهداف خود بهره میگیرد.
«فردی بنام سروان احمد نبیلی بهایی، افسر تیپ جام، در مورد اشاعه و تبلیغ مذهبی بهایی در بین مردم و خصوصاً افسران و درجهداران تیپ جام، اقدام (به ارتکاب فحشاء مینمود) و در این راه از وجود کلفت خودکه دختر جوانی است استفاده مینموده است.»(سند 2/74)
افراد فرقه از هیچ گونه اقدامی برای پیشبرد اهداف مورد نظر، خودداری نمیکردند. اقدام به تجارت قاچاق انسان و تحویل «چهار نفر دختر نه تا ده سال برای شیخ حمدان معاون نخستوزیر امارات که به شهوترانی معرفی است» به وسیله یکی از اعضای فرقه که «با خود از ایران برده» نمونهای از تفکر «هدف وسیله را مباح میکند» بود که در بهائیت به شدت جریان دارد.(سند 2/75)