نوشته شده در تاریخ 95/7/4 ساعت 8:4 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی
نوشته شده در تاریخ 95/7/4 ساعت 7:54 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی
آموزشهای طاقت فرسای تکاوران دریایی؛
در دوره SBS نداجا چه می گذرد
ماجرای رخ به رخ شدن کلاه سبزهای ایران و رژیم صهیونیستی در مدیترانه
یکی از مربیان تکاوری نداجا می گوید: مار را به 5 تکه مساوی تقسیم می کنیم و یک قسمت سر و گردن را دور انداخته و سه تکه وسط را استفاده می کنیم.
باد و توربین های بادی سفید رنگ در حال چرخش ، دریاچه نیلگون و مزارع سرسبز زیتون اولین چیزهایی است که در هنگام ورود به منجیل می بینی ، منجیل زیبا به همه این ها شهره است در حالی که کمتر مردمی هستند که بدانند تنها پایگاه آموزش تکاوران دریایی و یکی از بهترین مراکز آموزش تکاور دریایی در غرب آسیا در این منطقه خوش منظره قرار دارد. مرکزی که با پیشینه ای حدود نیم قرن تا امروز توانسته صدها تکاور کلاه سبز رشید و زبده تربیت کند که در ردیف بهترین تکاوران دریایی دنیا باشند .
دیدن تمرینات سخت و طاقت فرسای این عزیزان در کوه و دریا و انگیزه مثال زدنی این جوانان که رنج ماهها دوری از خانواده و فرزند را تحمل کرده تا با کسب آمادگی کامل برای روز مبادایی که میهن عزیزمان نیاز به ایثار آن ها دارد وارد صحنه شوند ، شور و شوق انسان را دوچندان می کند و امنیت خاطری می دهد که مثال زدنی است.
ملاقات با فرمانده
پایگاه تفنگداران و تکاوران دریایی منجیل که به نام دلنشین «قمر بنی هاشم (ع)» مزین شده حدود نیم قرن است (از سال 1348) که در دامنه کوه های مشرف به منجیل جای خوش کرده و با منظره ای زیبا از جنگل های سرسبز درهم تنیده در شمال و دریاچه نیلگون سد سپیدرود در جنوب مکانی زیبا برای زندگی و شاید تحمل تمرینات سخت تکاوری است.
فشارهای جسمانی و آموزش های تئوریک در کنار فشارهای روانی مصنوعی
ناوسروان تکاور دریایی علیرضا زهدی جلال 35 سال دارد و اهل همدان است. او از سال 1380 وارد دانشگاه علوم دریایی امام خمینی نوشهر در رسته تفنگدار دریایی شد و بعد از 4 سال به عنوان نفر اول دوره فارغ التحصیل شد و آن چنان که خود می گوید به خاطر علاقه به رسته تکاور دریایی می پیوندد. در دوره تکاور دریایی هم نفر اول می شود و بعد از افتخار کسب کلاه سبزی به مرحله بعد تکاوری که SBS نام دارد وارد می شود ؛ در این مرحله نیز موفق بوده وهم کانون استاد دوره SBS است.
6 ماه آموزش 24 ساعته بدون مرخصی
زهدی جلال می گوید از بین بچه های تفنگدار دریایی عده ای داوطلب رفتن به رسته تکاوری می شوند البته باید یک سری ویژگی ها را داشته باشند و آزمون هایی بدهند و بعد از این آزمون ها نفرات برای یک دوره 6 تا 8 ماهه انتخاب می شوند. در دوره تکاوری به جز فشارهای جسمانی و آموزش های تئوریک ، فشارهای روانی مصنوعی هم تحمیل می شود تا فرد در شرایط واقعی قرار بگیرد. این افراد، به مدت 6 ماه 24 ساعته اینجا هستند و مرخصی یا اجازه خروج از پادگان را ندارند.
آموزش زنده ماندن در کویر و کوهستان و جنگل و دریا
ساعت 4ونیم صبح زمان بیدارباش است و بقیه مدت هم در فشار سخت هستند. حتی ممکن است کاری از آن ها بخواهند و انجام دهند اما مربی به راحتی آن کار را ازبین ببرد؛ چرا که تلاش داریم تا مربی افراد تحت آموزش را به لحاظ روانی به هم بریزد و افرادی که به لحاظ روحی و روانی قوی نیستند مشخص شوند؛ زیرا این نیروها ماموریت های سنگینی دارند که بیشتر خارج از کشور بوده و حتی ممکن است اسیر شوند که ما رفتار زمان اسارت را هم آموزش می دهیم. همچنین آموزش زنده ماندن در کویر و کوهستان و جنگل و دریا را هم دارند.
مبارزه با تروریسم و جنگ های شهری و خانه به خانه
با توضیحات او پرسیدم منظور از «متناسب با تهدید» یعنی چه ؟ که وی پاسخ می دهد تهدید برای ما همیشه اسرائیل و آمریکا هستند و اینکه چگونه جزایر خود را حفظ کنیم . اینها به عنوان ماموریت ذاتی تفنگداران دریایی به شمار می روند اما در تازه ترین تهدید بحث داعش و نحوه مبارزه با تروریسم و جنگ های شهری را در دستور کار قرار داده ایم چون ممکن است به سوریه اعزام شویم و باید این آموزش های چریکی خانه به خانه و ضد تروریستی را فرابگیریم که در این راستا آموزش های مربوط به جنگهای نامنظم و خانه به خانه را که به صورت محدود داشتیم ، گسترش دادیم.
آموزش های سطحی و زیرسطحی برای مقابله با دزدان دریایی در خلیج عدن
یکی از ماموریت هایی که در سالهای اخیر بسیار شنیده ایم مبارزه با دزدان دریایی است. در این زمینه «زهدی جلال» معتقد است برای مبارزه با دزدان دریایی در دریا آموزش های متفاوتی دارند و کمین در دریا ، و ضد کمین ، نفوذ و ضد نفوذ ، ناوبری سطحی وزیر سطحی از آن جمله است. ضمن اینکه کسانی به خلیج عدن اعزام می شوند که این درس ها را گذرانده باشند. در واقع هر ناو و شناوری که به خلیج عدن می رود حتما افرادی از تکاوران دریایی همراهشان هستند.
پیشرفت های خارق العاده در حوزه شبیه سازها
وی امکانات مرکز منجیل را در میان مراکز آموزشی کشور مثال زدنی می داند و در این زمینه به پیشرفت های صورت گرفته در حوزه شبیه سازها اشاره می کند و می گوید: ما بسیاری از شبیه سازها را داریم ، سالن تیراندازی فاتح ما شبیه سازی همه تفنگ ها را دارد و شبیه ساز تیراندازی روی شناور را خودمان ساخته ایم. همچنین سامانه شبیه ساز خروج از زیر دریایی های کلاس سنگین و سبک را نیز داریم؛ ما جایی که آموزشهای میدانی را نتوانیم به حالت جنگی مناسب انجام دهیم دنبال شبیه ساز می رویم زیرا آموزش با شبیه ساز بسیار راحت تر و کم هزینه تر است.
قبولی کمتر از 10 نفر از بین 200 متقاضی ورود به دوره تکاوری
از فرمانده «زهدی جلال» خداحافظی می کنم و به سراغ یکی از اساتید دوره های تکاوری می روم . او نیز جوان است و پرانگیزه. این را می توان در چشم هایش دید و این که چگونه ریزه کاری های این دوره ها را توضیح می دهد. شاید گمان کرده من هم شاید علاقه مند شوم و رخت نظام بپوشم. ناو سروان تکاور دریایی محسن محمدی یکی از مربیان مرکز آموزش منجیل است که حدود 14 سال است در نیروی دریایی خدمت می کند و 10 سال است کلاه سبز شده و البته دوره SBS را نیز گذرانده است.
غواصی مسیر بسته بدون خارج شدن حباب
بعد از هفته های اول برخی افراد می مانند که این تعداد به عملیات ویژه وارد می شوند و باید در محیط های ویژه دریا و کوه و جنگل و کویر تست شوند و زنده بمانند که در قالب یک سناریو خواهد بود یعنی در یک نقطه رها می شوند و باید در زمان مشخص به نقطه مورد نظر برسند.
دوره بعدی SBS نام دارد که در آن کسانی را آموزش می دهیم که در شرایط بسیار خاص به صورت تیمهای 2 یا 4 نفره وارد عمل شوند و نفوذ کنند و ماموریت انجام دهند اینها حتما باید خروج از زیردریایی های سبک و سنگین و کار با زیردریایی صابحات را فراگرفته باشند که با استفاده از شبیه سازها، عملیات هایی مشابه شرایط واقعی انجام می شود .
با خدا معامله کردیم
در پایان گپ و گفت با این استاد تکاوران در مورد زندگی شخصی اش پرسیدم که پاسخ داد : من همسر و فرزند دارم که اینجا ساکن هستند . خیلی سختشان است اما ما با این لباس با خدا معامله کردیم تا امنیت مردم و کشور را حفظ کنیم . من آدم کارهای راحت و آسان نبودم . روحیه من این نیست که پشت میز بنشینم . شما هر قدر در این کار بیشتر جلو می روی افتاده تر و علاقه مند تر می شوی ضمن اینکه چتر بازی و غواصی و ... علاوه بر کار آموزشی و نظامی ،تفریحی هم هست و اینکه می بینم شاگردانم کار را خوب یاد می گیرند حس خوب و رضایت بخشی دارد.
تیراندازی بعد از 6کیلومتر دویدن سخت
تکاوران با عبور از تپه های پیش روی خود وارد منطقه ای با پوشش گیاهی انبوه درختان زیتون می شوند و این مسیر را باید همچون مراحل پیش با دویدن بگذرانند، آنها تاحدودی خسته شده اند و انرژی شان تحلیل رفته اما باید با 12 فشنگی که در اختیار دارند به سوی سیبل هایی که پیش رو دارند شلیک کنند. نکته مهمی که در این بخش وجود دارد این است که ضربان قلب تکاوران بالا رفته است، بنابراین تمرکز به روی هدف هایی که مقابلشان است کمی سخت می شود ولی به هر حال باید آنان یاد بگیرند با تمرکز بسیار بالا به سیبل ها شلیک کنند و نمره بالایی بگیرند.
تمرینات نیمه شب بعد از یک روز خسته کننده
مربی به برنامه های شبانه نیروها نیز اشاره دارد و می گوید: پس از خاموشی و شروع استراحت تکاوران، شاید یکی از مربیان آنان را از خواب بیدار کند و آموزش های شبانه آغاز شود. از تخت های شان پایین می آیند، پس از آنکارد تخت های خود به صورت خبردار می ایستند. مربی از آنان می خواهد درباره موضوعی که عنوان می کند تکاوران آموزشی نظر خود را بدهند و درباره آن به تبادل اطلاعات بپردازند .پرداختن به یک موضوع آن هم ساعت یک بامداد ،با پشت سرگذاشتن یک روز سخت و پرکار بسیار مشکل است.
شبیه سازی رهایی شناورها از دزدان دریایی
تکاوران علاوه بر این که هرچند روز یک بار به تمرین تاب و توان می پردازند، تمرین های دیگری نیز انجام می دهند مثل شبیه سازی شرایط رهایی شناورهای دزدیده شده.آنان باید از یک صفحه آهنی به ارتفاع 7 متر بالا بروند و خود را به قسمت عرشه برسانند، در ابتدا هریک کوله پشتی همراه با همه ادوات جنگی به وزن 25 کیلوگرم و اسلحه ای پس از تحویل گرفتن به خود می بندند و سپس با گرفتن طناب باید با دست خالی و در سریع ترین زمان ممکن خود را به عرشه رسانده و دوباره از طناب پایین بیایند و اگر رکوردشان بیشتر از میانگین لازم باشد از ادامه دوره تکاوری بازمی مانند و باید در دوره عمومی یا دوره تفنگداران دریایی مشغول به آموزش شوند.
رخ به رخ با نیروی دریایی رژیم صهیونیستی
دیگر قصد خروج از پایگاه منجیل را داشتم که مطلع شدم یکی از تکاوران دریایی که در اولین سفر ناوگروه نیروی دریایی به دریای مدیترانه در بعد از انقلاب حضور داشته نیز در پایگاه منجیل مشغول به کار است . بنابراین فرصت را غنیمت شمرده و با او نیز گپ و گفت کوتاهی ترتیب دادم. ناوسروان حمید حیدری فر در مورد این سفر تاریخی و مهم می گوید : ناوگروه دوازدهم بود و ما در بهمن سال 89 رفتیم و اسفند ماه همان سال بازگشتیم که حدود 2 ماه طول کشید. در این ناوگروه ناو پشتیبانی خارک و ناوشکن الوند حضور داشتند البته هنوز اوضاع سیاسی سوریه متلاطم نشده بود . این اولین بار بود که نیروی دریایی ایران بعد از انقلاب می خواست از کانال سوئز عبور کند و به دریای مدیترانه و سپس سوریه برود . ما ابتدا به عربستان رفتیم و در جده پهلو گرفتیم و بعد به سمت آبهای مصر حرکت کردیم که هم زمان شد با انقلاب مصر و فرار مبارک . همین باعث شد تا حدود 6 روز پشت کانال سوئز بمانیم تا اجازه عبور بدهند.
ابراز احساسات مصری ها برای ناو ایرانی
وی یکی از خاطرات تلخ خود را برخورد سعودی ها در جده می داند و می گوید : تشریفات و احترام خاصی برای استقبال از کشتی نظامی نیاز است اما سعودی ها در جده به خاطر کینه ای که دارند برخورد مناسب را نداشتند. ظهر شد موقع نماز ، اذان موذن زاده را پخش کردیم . واقعا مشخص بود که دلهره و آشوب در نفرات اسکله عربستان ایجاد شده و جالب تر این بود که همه پرسنل روی عرشه نماز جماعت باشکوهی می خواندند یا در کانال سوئز که می رفتیم با همه تبلیغات بدی که علیه کشور ما وجود داشت مصری ها با شور و اشتیاق و با شعارهایی ابراز احساسات می کردند و من که نگهبان عرشه بودم اینها را به چشم می دیدم.
تهدیدهای متقابل با ناوچه رژیم صهیونیستی
به نقطه حساس سفر و عبور از مقابل آبهای فلسطین اشغالی که رسیدیم هیجانش برای تعریف کردن بیشتر شد و با انرژی مضاعفی گفت : غرورانگیز ترین صحنه ، زمان عبور از آبهای رژیم صهیونیستی بود . خیلی تهدید می کردند و ما از دوستان شنود این تهدیدات را می شنیدیم . ناوهای جنگی آن ها را می دیدیم یا اینکه هلی کوپتری را بلند کردند می دیدیم . می گفتند اجازه عبور ندارید یا اینکه برخورد می کنیم و ... اما با شجاعت فرمانده ناوگروه این مسائل تمام شد . ما در آبهای فلسطین اشغالی نبودیم و در آب های بین المللی حرکت می کردیم اما می خواستند تبلیغات کنند که این گونه نشد و از طریق ناو ما هشدار داده شد که حداقل 5 مایل فاصله داشته باشند . حتی تهدید کردیم که اگر هلی کوپتر شما بلند شود و نزدیک بیاید ما هم هلی کوپتر به سمت شما می فرستیم . خیلی دوست داشتند تا حداقل 500 متر هم شده ما از مسیر خودمان منحرف شویم و این را رسانه ای کنند اما به لطف خدا با شجاعت مجموعه و فرماندهان این اتفاق نیفتاد.
اگر شلیک می کردند پاسخ می دادیم
ما آماده باش کامل داشتیم و در حالت جنگی به گونه ای بودیم که اگر شلیک می کردند پاسخ می دادیم. در واقع ما رفته بودیم نمایش قدرت بدهیم که این نمایش داده شد . وقتی به لاذقیه سوریه رسیدیم به داخل شهر رفتیم که واقعا فرهنگ اروپایی داشت ولی از لحاظ رفتاری گویی ایران بود و برخورد بسیار خوبی داشتند ضمن اینکه حرکت ما در دریا مورد استقبال آنها قرار گرفته بود.
منبع : روزنامه خراسان
نوشته شده در تاریخ 95/7/4 ساعت 7:44 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی
نوشته شده در تاریخ 95/7/3 ساعت 2:21 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی