بازدید امروز : 166
بازدید دیروز : 152
کل بازدید : 371140
کل یادداشتها ها : 1747
حجت الاسلام مهدی شیرزادی در گفتوگو با آناج با اشاره به استقبال خوب مردم از کتاب تاریخیِ «آخرین فشنگ»، اظهار داشت: این اثر ماجرای یک سرجوخه و دو سربازی را روایت میکند که 48 ساعت در برابر شورویها مقاومت کردند و با شهادتشان حماسهآفرین شدند.
وی خاطرنشان کرد: 5 سال قبل در مرکز پژوهش آستان رضوی قدس، در رابطه با رمانی در خصوص علامه طباطبایی را مطالعه میکردم و به اتفاقی که در سال 1320 رخ داده بود، برخوردم؛ عمده مردم داستانهایی از حماسه آذربایجانیها در زمان رضا شاه را نقل میکردند و از آنجایی که من در جامعه المصطفی تدریس مینمودم از طریق طلبههای روس با مرکز آکادمی ایرانشناسی روسیه ارتباط گرفتم.
نویسنده کتاب آخرین فشنگ با بیان اینکه در تالیف کتاب از استنادات آکادمی روسیه در تائید وقوع این واقعه تاریخی استفاده شده است، توضیح داد: هنگام حضور شوروی در ایران، رضا شاه به ایستگاه مرزی واقع در جلفا تلگراف میزند و از نیروهای نظامی میخواهد اجازه بدهند شورویها بدون درگیری از خاک ایران عبور نمایند لکن سرجوخه محمدی پیام شاه را پاره میکند و خطاب به سربازان میگوید «هرکسی بخواهد میتواند برو اما من میمانم و مقاومت میکنم.»
وی ادامه داد: سرجوخه محمدی اهل کلیبر به همراه دو سرباز دیگر باسمنجی و مراغهای 48 ساعت در برابر لشکر چهل و هفتم شوروی مقاومت میکنند و بعد از اینکه به شهادت میرسند فرمانده روسها میبیند تعداد نیروهای مقاومت کننده تنها 3 تک تیرانداز بوده است.
حجت الاسلام شیرزادی با اعلام اینکه فرمانده لشکر شوروی هنگام مواجهه با پیکر شهید محمدی یکی از درجههایش را باز کرد و بر روی سینه سرجوخه قرار داد، عنوان کرد: فرمانده روسها به خاطر ایثار و عشق به وطنِ آن سه شهید اشک ریخت و چوپانی را از اطراف پیدا کرد تا آنها را دفن کند، این فرمانده به تمامی نیروهای خود گفته بود به آن سوی پل بازگردند و تا زمانی که سربازان ایرانی دفن نشدهاند وارد خاک کشورمان نشوند.
وی یادآور شد: خانواده سرجوخه بعد از 70 سال متوجه شدند شخصی که در جلفا تدفین شده، شهید محمدی است؛ آنان فکر میکردند این شهید جزو اسرای کار اردوگاه سیبری است.