طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
نوشته شده در تاریخ 95/6/3 ساعت 11:54 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی

ابطحی از حضور وزیر اقتصاد در کمیسیون اقتصادی مجلس برای پاسخگویی به سئوالات نمایندگان درباره اتهامات برادر و دستیار رئیسجمهور خبر داد.
محمد جواد ابطحی نماینده مردم خمینیشهر و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با اشاره به دستور کار جلسه امروز کمیسیون متبوعش گفت: بر اساس برنامهریزیهای انجام شده، قرار است علی طیبنیا وزیر اقتصاد در این کمیسیون حاضر شود.
وی با اشاره به علت حضور وزیر اقتصاد در جلسه امروز کمیسیون اقتصادی مجلس افزود: قرار است وزیر اقتصاد در این جلسه به سئوالات نمایندگان درباره اتهامات «حسین فریدون» برادر و دستیار رئیسجمهور در حوزه مسائل اقتصادی پاسخ دهد.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با تاکید بر اینکه اگر از پاسخهای وزیر اقتصاد درباره اتهامات برادر رئیسجمهور قانع نشویم، سئوالات خود در این باره را از آقای روحانی مطرح میکنیم، گفت: پیش از این نیز وزیر اقتصاد گفته بود که فعالیتهای فریدون بر اساس دستورات رئیسجمهور انجام شده است.
به گزارش تسنیم، پیش از این نیز شماری از نمایندگان مجلس در نامهای به رئیسجهور خواستار پاسخگویی وی درباره اتهامات حسین فریدون دستیار و برادر وی درخصوص از جمله تحصیل توصیهای در مقطع دکتری دانشگاه شده بود.
در همین زمینه حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده مردم شاهینشهر در مجلس گفته بود که تخلفات «حسین فریدون» دستیار و برادر رئیسجمهور را به دولت انتقال دادهایم اما رئیسجمهور در این باره جوابی به نمایندگان نمیدهد.
نوشته شده در تاریخ 95/6/3 ساعت 11:48 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی
ترامپ پس از توئیت های ضدیهودی و جلب حمایت نازی ها و کوکلوس کلانها، در جذب رای یهودیان با مشکل جدی روبه رو است.

کمتر از سه ماه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مانده است و وضعیت خوبی در انتظار دونالد ترامپ نیست.
در نظرسنجی های ملی و ایالت های متغیری مانند ویرجینیا، اوهایو و پنسیلوانیا، آرای ترامپ بسیار پایین هستند.
اما چند هزار کیلومتر آن طرف تر، جایی هست که جمهوری خواهان امید دارند بتواند سرنوشت انتخابات آمریکا را رقم بزند.
مارک زل، رئیس جمهوری خواهان مقیم اسرائیل می گوید: «منافع اسرائیل در نوسازی و احیای روابط نزدیکی است که آمریکا و اسرائیل داشته اند. کل خاورمیانه طی دوران اوباما، درگیر آتش نبرد شده است.»
روابط بین آمریکا و صهیونیست ها در دوران ریاست جمهوری اوباما به سردی گراییده است. بنیامین نتانیاهو، رئیس رژیم صهیونیستی، در یکی از موارد پرتنش این روابط، در ماه مارس 2015 به صراحت از اوباما انتقاد کرد و کنگره آمریکا را مخاطب قرار داد. او خواستار این شد که نمایندگان، جلوی توافق هسته ای با ایران را بگیرند.
جمهوری خواهان معتقدند اگر رای اسرائیلی ها را به اندازه کافی جلب کنند، می توانند در ایالت های دارای رای نزدیک، تاثیر بگذارند. در سال 2000، جرج بوش موفق شد در ایالت فلوریدا فقط با اختلاف 537 رای برنده شود.
بر اساس آمار آی وت اسرائیل، سازمانی که رای دهندگان واجد شرایط اسرائیلی را ثبت می کند، رژیم صهیونیستی دارای 200 هزار نفر واجد رای آمریکایی است. وزارت امور خارجه آمریکا برآورد کرده است که حدود 9 میلیون شهروند آمریکایی در خارج از آمریکا زندگی می کنند ولی نتوانسته مشخص کند هر کشور، چند رای دهنده دارد.
در انتخابات گذشته، میت رامنی موفق شد 85 درصد رای اسرائیلی ها را به دست بیاورد. زل ادعا کرد: «ما صاحب نفوذ هستیم.»
اما اعمال نفوذ در انتخابات آمریکا، مشکل است. جدیدترین نظرسنجی های سی ان ان نشان می دهد که هیلاری کلینتون دموکرات با اختلاف حدود 10 درصد از ترامپ پیش است و برخلاف روند کلی اسرائیلی آمریکایی ها در رای دادن به جمهوری خواهان، حالا این دودستگی وجود دارد که به چه کسی باید رای داد. حتی شبکه دو تلویزیون اسرائیل نیز اذعان کرد کلینتون با اختلاف 16 درصد، برای ریاست جمهوری، سزاوارتر از ترامپ است.
در سال 2013، مرکز تحقیقات پیو در تحقیقات خود متوجه شد که 70 درصد رای دهنده یهودی آمریکا، دموکرات هستند.
ترامپ پس از ادعاها و نوشتارهای ضدیهودی در حساب توئیتری خود و جلب حمایت حزب نازی آمریکا و دیوید دوک رهبر کوکلوس کلان، در جذب رای یهودیان با مشکل جدی روبه رو است.
برخی از صهیونیست ها این ادعاها را رد می کنند و معتقدند هدف از این اخبار، مخدوش کردن چهره ترامپ است.
اما بسیاری از آمریکایی اسرائیلی ها به هر دو نامزد بی اعتماد هستند. آن ها به کلینتون اعتماد ندارند و ترامپ را دیوانه می دانند و ترجیح می دهند یا رای ندهند و یا به کلینتون رای بدهند.
نوشته شده در تاریخ 95/6/3 ساعت 11:40 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی
همزمان با پیروزیهای ارتش سوریه و متحدانش در حلب، عربستان و آمریکا در تلاشی پیگیر و مداوم در تکاپوی سد کردن راه این پیروزیها و حمایت از تروریستها هستند تا جایی که باید پرسید واشنگتن نگران چیست؟
پایگاه خبری العهد: روند شتابان پیروزیهای ارتش سوریه و متحدانش در حلب از یک سو و تلاش پیگیر و مداوم عربستان و آمریکا برای سد کردن راه این پیروزیها و حمایت از تروریستها به گونهای است که باید پرسید واشنگتن نگران چیست؟
بان کی مون در صف واشنگتن و ریاض
ادامه نبرد حلب و دستاوردهای ارتش سوریه و متحدانش از نگرانی آمریکا و متحد سعودی آن به اضافه بان کی مون دبیر کل سازمان ملل از پیروزی های ارتش پرده برداشت زیرا آنان بیم دارند موفقیت عملیات نظامی ارتش سوریه و حامیانش در مبارزه با تروریسم به بیرون راندن کامل تروریست ها از حلب و حومه آن منتهی شده و در نهایت شکست بزرگ تروریست ها را به دنبال داشته باشد.
تکاپوی آمریکا و متحدانش برای جلوگیری از شکست حتمی تروریستها
بنابر اعلام منابع دیپلماتیک اکنون روشن شده است که چگونه نگرانی این گروه موجب شد برای جلوگیری از دستاوردهای ارتش سوریه و نجات گروههای تروریستی از شکست حتمی در حلب و حومه به مجموعه اقدامات و گام های نظامی و دیپلماتیک دست بزنند در نتیجه آماده آمریکا و متحدانش بر موارد زیر متمرکز شد:
در سطح نظامی و میدانی این ائتلاف به استفاده از تمام برگه های نظامی خود متوسل شد از جمله گشودن مرزهای ترکیه برای انتقال هزاران فرد مسلح از مناطق مختلف به ویژه حلب و اطراف آن تا حومه شمالی این استان و نیز تسریع عملیات مسلح کردن تروریست ها به انواع سلاح های پیشرفته.
نظارت بر حملات تروریست ها برای بازگرداندن مناطق آزاد شده از سوی ارتش سوریه و متحدانش بخش دیگری از اقدامات نظامی و میدانی آمریکا برای کمک به تروریست ها بود.
آمریکا و متحدانش برای تحقق این اهداف بیش از ده هزار فرد مسلح را تحت نظارت کامل سرویس اطلاعاتی واشنگتن و ریاض و حتی آنکارا به انواع سلاح مجهز کردند تا از آنان برای حمله به مناطقی که در حومه شمالی حلب از دست داده بودند و نیز شکست محاصره افراد مسلح در مناطق شرقی این استان استفاده کنند.
ناتوانی گروههای مسلح تحت حمایت آمریکا و عربستان
با اینهمه گروههای مسلح از بازپس گیری مناطقی که از آن بیرون رانده شده بودند ناتوان ماندند حتی نیروهای ارتش سوریه و متحدانشان توانستند در زمانی کوتاه علاوه بر آزادسازی مناطق گسترده ای از اشغال تروریست ها از مرحله دفاع به مرحله هجومی منتقل شوند که این اقدام موجب بیرون راندن تروریست ها از بسیاری از مناطق و بسته شدن محدود گذرگاههای باقی مانده آنان در محل های شرقی حلب شد.
آزادسازی حلب تصمیم بی بازگشت
اما در سطح دیپلماتیک نیز هنگامی که آمریکا و متحدانش احساس کردند تروریست های مسلح در تمام حملات خود برای شکست محاصره مناطق شرقی حلب شکست خورده اند و برخی از آنان در پاسخ به فراخوان نیروهای ارتش سوریه در صدد خروج از این مناطق هستند، به اقدامی به اصطلاح انسانی متوسل شدند و درخواست آتش بس را مطرح کردند و حتی بان کی مون نیز به طور غیرمنتظره و البته به خواست آمریکا با آنان همراه شد.
پشت پرده درخواست آتش بس
هدف واقعی از طرح موضوع انسانی و آتش بس فراهم کردن فرصتی برای گروههای مسلح است که خود را بار دیگر ساماندهی کرده و در این فاصله آمریکا و متحدانش نیز بتوانند مقادیر بیشتری سلاح و افراد مسلح وارد سوریه کنند و این چیزی است که وزیر خارجه روسیه پس از دیدار با همتای آلمانی خود به آن اشاره کرد.
بنابراین باید پرسید دلیل اینهمه نگرانی و آماده باش آمریکا و متحدانش و نیز بان کی مون چیست؟
بر اساس داده های موجود دیپلماتیک نبرد حلب اگر به طور کامل تعیین کننده درگیری های سوریه نباشد ولی کنترل بر آن به مثابه سنگ ترازویی است که با آن آغاز پایان جنگ در سوریه سنجیده می شود.
مسدود کردن راه تنفس تروریستها در حلب و مرزهای ترکیه
به عبارت دیگر اول اینکه هر کس در نبرد حلب پیروز شود با در دست داشتن برگ برنده بزرگتری راهی مذاکرات می شود و دوم اینکه پیروزی ارتش سوریه در حلب موجب بسته شدن مرزها با ترکیه و در نتیجه مسدود شدن راه تنفس افراد مسلح می شود به ویژه اینکه نظام اردوغان همچنان در پاسخ به درخواست روسیه مبنی بر بستن مرزها مانور می دهد.
سوم اینکه بازگشت حاکمیت کامل سوریه بر حلب و حومه آن به معنی از بین رفتن هرگونه امکان تقسیم کشور است و این چیزی است که آمریکا از دستور کار خود درجنگ علیه سوریه حذف نکرده است.
بر این اساس فشار آمریکا برای آتش بس در حلب همچنان ادامه دارد زیرا متوجه شده است پیروزی ارتش سوریه و متحدانش در جنگ علیه تروریسم به معنی باخت هرچه بیشتر آمریکا و از دست دادن برگ های برنده خود است، بنابراین فقط دو گزینه برای آن باقی خواهد ماند:
یا حضور ضعیف در مذاکرات ژنو که در نتیجه باید در مسیر حل و فصل سیاسی مورد توافق با روسیه در نشست وین گام بردارد و یا مشاهده شکست و ناکامی هرچه بیشتر افراد مسلح.
در این میان منابع دیپلماتیک تاکید دارند که با وجود توسل آمریکا و متحدانش به اعمال فشارها در ارتباط با آتش بس و نیز ارائه سلاح های پیشرفته در اختیار افراد مسلح، سوریه و متحدانش تا زمانی که ائتلاف خصم با مسیر حل و فصل سیاسی مبتنی بر تضمین حاکمیت سوریه با رهبری بشار اسد مخالف است، بر ادمه آزاد سازی مناطق باقی مانده حلب پافشاری دارند.
این در حالی است که استیفان دیمستورا فرستاده سازمان ملل به سوریه نیز برای آغاز مجدد گفت وگوهای ژنو نتوانست کاری انجام دهد و حضور نمایندگان مخالفان را در آنجا توسعه دهد به گونهای که فقط به حضور ائتلاف مخالفان محدود نماند و علاوه بر این نتوانست واشنگتن را متقاعد کند که در چارچوب حل و فصل سیاسی هیچ جایگزینی برای بشار اسد وجود ندارد. وی همچنین نتوانست مانع حمایت عربستان از تروریسم و تروریست ها در سوریه شود.
منبع: تسنیم
نوشته شده در تاریخ 95/6/3 ساعت 11:33 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی
حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی نوشت: میگویند یکی از نامزدهای نمایندگی مجلس در سخنرانی انتخاباتی خود به مردم وعده میداد که اگر مرا انتخاب کنید، با امپریالیسم، سوسیالیسم، کاپیتالیسم، کمونیسم، راشیسم، فاشیسم و... به شدت مبارزه میکنم و همه آنها را ریشهکن خواهم کرد. پیرمرد رنجوری از میان جمعیت برخاست و در حالی که به سختی تعادل خود را حفظ میکرد گفت؛ قربان! من که از این «ایسم»ها سر در نمیآورم ولی حالا که قصد مقابله با آنها را دارید، لطفاً یک فکری هم برای «رماتیسم» بنده بکنید که مدتی است بدجوری به جانم افتاده و زمینگیرم کرده است!

دیروز آقای روحانی، رئیس جمهور محترم کشورمان که به مناسبت روز پزشک و بزرگداشت این روز در جمع پزشکان سخن میگفت، در بخشی از سخنان خود از مخالفتهایی که در برگزاری کنسرتها صورت گرفته ابراز تأسف کرد و اظهار داشت «در کشورمان فقط یک مجلس شورای اسلامی به عنوان مجلس قانونگذاری وجود دارد و هر کس که تریبون در اختیار میگیرد، نمیتواند قانونگذاری کند، وزیر هم نمیتواند از این خواسته تبعیت کند، بلکه وزیر باید تابع قانون باشد... هیچ وزیری در برابر هیچگونه فشاری نباید کوتاه آمده و عقبنشینی کند... همه افتخار ما این است که کشور ما کشور قانون است و در بیانات امام(ره) صدها بار تأکید شده که جمهوری اسلامی ایران، حکومت قانون است».
سخنان رئیس جمهور محترم درباره قانون و جایگاه مجلس شورای اسلامی، اگرچه با کمتوجهی دولت به نظرات مجلس و ضرورت حضور و دخالت و نظارت آن در برخی از تصمیمهای سرنوشتساز، نظیر آنچه در جریان توافق هستهای شاهد آن بودیم و یا امضای FATF بدون کسب مجوز از مجلس شورای اسلامی و شماری از نمونههای دیگر همخوانی ندارد و دولت محترم در موارد متعددی مجلس شورای اسلامی را از چرخه تصمیمگیری حذف کرده است، ولی اصل سخن که قانونگذاری برعهده مجلس است، جدای از میزان تعهد دولت به این اصل، قابل قبول است و رعایت آن برای تمامی دستگاهها ضروری است. اما موضوع این یادداشت، بخش دیگری از سخنان رئیسجمهور است که در آن به ماجرای «کنسرت»ها پرداخته و از برخی مخالفتها در برگزاری کنسرتها ابراز نگرانی کردهاند! این نکته که آیا غیر از مجلس شورای اسلامی هیچکس حق اظهارنظر درباره مسائل جاری کشور را ندارد! نیز اگرچه با تأکیدهای غلیظ و شدید و چندین باره رئیسجمهور بر ضرورت نقد در تضاد آشکار است و ایشان پیش از این هم در بسیاری از موارد، نقدها را به «عیار» نگرفته و منتقدان را با الفاظی نظیر بیسواد، برو به جهنم و... نواختهاند! اما، این نکته نیز بیرون از موضوع وجیزه پیش روی است و سخن در این نوشته و سؤال از رئیس جمهور محترم آن است که برگزاری یا مخالفت با برگزاری کنسرتها در میان انبوه مشکلاتی که مردم با آن روبرو هستند و دولت مسئول مستقیم آنهاست، چه جایگاهی دارد و از چه درصد و میزان اهمیت برخوردار است که در سخنان رئیس جمهور محترم به یکی از دغدغههای اصلی ایشان تبدیل شده است؟!
چند ماهی است که ماجرای برگزاری کنسرتها و مخالفت با انجام برخی از آنها از سوی رئیسجمهور، وزیر ارشاد و روزنامهها و رسانههای حامی دولت به یکی از مسائل اصلی کشور تبدیل شده و مشکلات دیگری که مردم در زندگی روزمره خود با آن دست به گریبان هستند را به حاشیه رانده است! این سر و صدا و هیاهو در حالی است که به گفته آقای رحمانی فضلی، وزیر محترم کشور «کمتر از یک درصد کنسرتها لغو شده است». اگر نظر این مقام رسمی دولت را ملاک و معیار قضاوت در این باره بدانیم که به یقین رئیس جمهور محترم نباید نظر رسمی وزیر کشور و عضو کابینه خود را نفی کند، به این نتیجه قطعی میرسیم که ماجرای کنسرتها و سر و صداهای پیرامونی آن در یک کلمه «هیاهوبرایهیچ»! است. آیا غیر از این است؟! و آیا لغو - به قول وزیر کشور- کمتر از یک درصد کنسرتها میتواند دغدغهآفرین باشد؟ پاسخ این سؤال بدون کمترین تردیدی منفی است، بنابراین پرسش بعدی آن است که چه کسانی به رئیس جمهور اطلاعات غلط و مشاورههای جهتدار و مشکوک میدهند؟ و از اصلی کردن این مسئله جزئی آنهم در میان مشکلات فراوانی نظیر بیکاری، تورم، گرانیسرسامآور کالا و خدمات، تعطیلی پیدرپی شماری از کارخانههای بزرگ و مراکز تولید، قاچاق کالا، حقوقهای نجومی برخی از مدیران دولتی، دستاورد «تقریباهیچ» برجام، بعد از اختصاص سه سال از عمر و امکانات دولت به آن و... کدام هدف پنهانی را دنبال میکنند؟!
انتظار آن بود - و هست - که رئیسجمهور محترم در فرصت به دست آمده به دغدغههای اصلی مردم بپردازند و درباره وعدههای فراوانی که دادهاند و متاسفانه بسیاری از آنها بر زمین مانده است برای ملت توضیح بدهند، مگر ماجرای کنسرتها که به گفته وزیر محترم کشور فقط از برگزاری کمتر از یک درصد آنها جلوگیری شده و این یک درصد هم بهعلت مغایرت با اخلاق و یا خودداری برگزارکننده از پذیرش مسئولیت آن بوده است، دغدغه چه تعدادی از مردم است؟
مطابق آمار رسمی، نزدیک به 60 درصد ظرفیت تولیدی کشور متوقف شده است، براساس آماری که دیروز یکی از خبرگزاریهای حامی دولت منتشر کرده است، بیش از 8 میلیون نفر با پدیده خانمانسوز بیکاری دست به گریبان هستند، به گفته وزیر محترم کار در هر 5 دقیقه یک نفر به متقاضیان کار افزوده میشود مشکل مردم، تورم طاقتفرساست که دو روز قبل سخنگوی محترم دولت مژده داد، تورم به 8/7 درصد کاهش یافته است ولی به قول رئیسجمهور محترم، میزان و معیار برای تورم، جیب ملت است و جیب ملت نظر سخنگوی دولت را تائید نمیکند. مشکل مردم، حقوقهای نجومی و چند ده میلیونی برخی از مدیران دولتی و دستدرازی آنان به بیتالمال مسلمین است در حالی که نهفقط اقشار مستضعف، بلکه بسیاری از مردم عادی نیز با توجه به تورم و گرانی سرسامآور از تأمین مایحتاج معمولی زندگی خویش عاجزند و به سختی روزگار میگذرانند. مردم میخواهند بدانند چرا در برخورد با آنان کوتاهی میشود و نه فقط اقدامی برای مجازات و بازپسگیری بیتالمال از این مدیران متخلف صورت نپذیرفته بلکه آنان را ذخیره نظام! و امانتداران بزرگ هم نامیدهاند؟! باید برای ملت توضیح داده شود که زندگیهای اشرافی، خودروهای لوکس چند میلیارد تومانی از کجا آمده است؟! و صاحبان آن این ثروت انبوه را از کدام راه به دست آوردهاند؟ به یقین ثروت انباشته و انبوه از طریق حلال و قانونی به دست نمیآید و به قول حضرت امیر علیهالسلام، هرجا ثروت انبوهی هست، در کنار آن حق ضایع شدهای وجود دارد. دولت به جای ابراز نگرانی از برگزار نشدن کنسرتهای موسیقی باید در پی کم کردن فاصله غنی و فقیر باشد ولی همین دو روز قبل، مشاور محترم رئیسجمهور در مصاحبه با یکی از روزنامههای زنجیرهای میگوید؛ مخالفان دولت به دنبال زنده کردن جنگ فقر و غنا هستند! و توضیح نمیدهد مگر قرار است جنگ فقر و غنا که آنهمه حضرت امام(ره) بر ضرورت آن تاکید میفرمودند، به فراموشی سپرده شود؟! و اینکه چرا باید دولت از مقابله با ثروتاندوزان حرامخوار و حمایت از محرومان و مستضعفان نگران باشد؟! و...
و اکنون جای این پرسش از رئیسجمهور محترم است که برگزار نشدن فقط کمتر از یک درصد کنسرتهای موسیقی در مقایسه با مشکلات فراوان مردم - که به بخشی از آن اشاره شد - چه جایگاهی دارد و از چه درجه اهمیتی برخوردار است که به یکی از دغدغههای اصلی جنابعالی تبدیل شده است؟! و آیا تصور نمیکنید که برخی از مشاوران شما با ارائه اینگونه مشاورهها به حضرتعالی به دنبال حاشیهسازی برای فرار از پاسخگویی در قبال وعدههای برزمین مانده دولت به مردم هستند؟!
آقای رئیسجمهور، نگاهی به اطراف بیندازید! بیش از 8 میلیون نفر از مردم این مرز و بوم با بیکاری و در نتیجه سختی معیشت دستبهگریبانند آیا رسیدگی به شرایط دشوار آنان باید دغدغه شما باشد یا خواسته یک مشت مرفه بیدرد که از برگزار نشدن فلان کنسرت موسیقی خلاف اخلاق عصبانی شده و رگهای گردنشان بیرون زده است؟! آن 8 میلیون بیکار نگران تأمین معیشت خود هستند و جماعت مرفهان بیدرد نگران سپری کردن اوقات بیکاری خویش! هر دو بیکارند، اما، این کجا و آن کجا؟!
حسین شریعتمداری
نوشته شده در تاریخ 95/6/3 ساعت 11:29 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی
دریادار "گوآن یوفی" رئیس دفتر همکاریهای بین المللی شورای مرکزی ارتش جمهوری خلق چین این روزها از دمشق دیدن کرده و وعده داد که کمکهای نوعدوستانه به نیروهای مسلح سوریه افزایش و آموزش نظامیان سوری در چین گسترش یابد.

دریادار "گوآن یوفی" رئیس دفتر همکاریهای بین المللی شورای مرکزی ارتش جمهوری خلق چین این روزها از دمشق دیدن کرده و وعده داد که کمکهای نوعدوستانه به نیروهای مسلح سوریه افزایش و آموزش نظامیان سوری در چین گسترش یابد.
به گزارش جام نیوز، "واسیلی کاشین" کارشناس نظامی روس در مصاحبه با خبرگزاری اسپوتنیک متذکر شد که این تصمیم میتواند در سیر حوادث جنگی سوریه اهمیت زیادی داشته باشد. چین میتواند کمکهای صرفاً نظامی روسیه به سوریه را در جایی که کافی نیست، تکمیل کند.
وی ادامه داد: «پیشتر چین به یگانهای دولتی سوریه کمکهای چشمگیری میرساند از جمله در قالب وسایل نقلیه، لباس نظامی و تجهیزات؛ ولی از گفتههای تازه پیداست که این حمایتها گسترش خواهد یافت. حالا ارتش سوریه به وسایل نقلیه و ارتباطات و تکنیک مهندسی احتیاجی کمتر از تسلیحات ندارد.
درباره آموزش پرسنل نیز باید گفت که چین از این نظر از برتری برخوردار است زیرا برخی تسلیحات بکار رفته در عملیات جنگی در سوریه هنوز هم در حوزه تسلیحاتی ارتش چین است. آنها سامانههای توپخانه شوروی سابق مثل هویتزر-دی20 با کالیبر 152 میلیمتر و دی30، 122 میلیمتری و نفربرهای بی.ام.پی-1 و توپهای ضدهوایی اس-60، 57 میلیمتری هستند که مشابههای دقیقشان در تجهیزات ارتش چین وجود دارند.

بسیاری نمونههای اسلحه سبک و برخی انواع مسلسلها و توپهای بدون لگد چین با سلاحهای ساخت شوروی شباهت صددرصد دارند. چین میتواند آموزش کارشناسان حمل و نقل، ارتباطات، لجستیک و پزشکی نظامی را بهعهده خود بگیرد.»
کارشناس نظامی روس در پاسخ به این سوال که "چرا چین برای بالا بردن نقش خود در منطقه این موقع را انتخاب کرده است؟" میگوید: «اصلاً انتخاب خط درست در سوریه برای چین همیشه دشوارتر از روسیه بود. چین با همه کشورهای منطقه خاور نزدیک از جمله با آنهایی که با هم مقابله میکنند روابط تجاری مقیاسی داشته و حالا هم دارد. عربستان سعودی و ایران به یک اندازه طرفهای مهم چین برای همکاری اقتصادی و در رشته انرژتیک هستند.
اکنون سوریه به محلی تبدیل شده که انواع و اقسام پیروان اسلام رادیکال از سراسر جهان در آنجا جمع میشوند. از منطقه خودمختار شین جیانگ [سین کیانگ] چین نیز صدها نفر به آنجا رفتهاند. این شبهنظامیان در سوریه مدرسهها و اردوگاههای جنگی دارند. چین علاقمند به نابودسازی این افراطیون است.
بعلاوه، پایان یافتن جنگ با حفظ دولت سوریه و ادامه حکومت بشار اسد و یا بخشی از اطرافیان او، پیروزی مهمی برای همه کشورهای در حال رشد است. در این صورت استراتژی آمریکایی تعویض رژیمها و حمایت از قیامها و برقراری رژیمهای هواخواه غرب در سراسر جهان شکست میخورد. پیامدهای آن نیز جنبه جهانی خواهد داشت و در همه جا اعم از خاور نزدیک و آمریکای لاتین و آفریقا و آسیای شرقی قابل مشاهده میباشد.
استراتژی آمریکایی «انقلابهای رنگی» مایه نگرانی چین است و پکن در عقیم ماندن آن ذینفع است.
در حال حاضر به دنبال نبردهای سخت اطراف "حلب" جنگ وارد فاز قطعی میشود. الان کل کشورهای درگیر در این اختلاف مساعی خود را میافزایند زیرا این روزها معلوم میشود که چه کسانی ساختار بعد از جنگ این منطقه را تعیین خواهند کرد. از این رو برای چین که قدرت بزرگ جهانی است بهترین زمان مداخله فرا رسیده است.»
نوشته شده در تاریخ 95/6/3 ساعت 11:26 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی
نماینده مردم شاهینشهر در مجلس گفت: قرارداد نفتی را دو خانم که سالهاست مقیم انگلستان هستند به همراه فردی که سابقه تنظیم کرسنت را هم داشته تنظیم کردهاند.
به گزارش فارس، حسینعلی حاجیدلیگانی با اشاره به ابلاغ قراردادهای نفتی اظهار کرد: متأسفانه در قضیه قراردادهای نفتی کلاه بزرگی سر نمایندگان مجلس گذاشتند که این در واقع کلاه گذاشتن بر سر مردم است.
وی افزود: قواره این قراردادها دارای اشکال زیادی بود و خود معاون اول رئیسجمهور بارها اذعان کرد که ما 150 ایراد آن را بررسی و رفع کردهایم.
نمایندگان شاهینشهر و برخوار در مجلس بیان کرد: آیا جای تعجب نیست یک مجموعه مصوبهای که 10 صفحه است 150 ایراد از آن گرفته شود؛ بنابراین مشخص است که زیرساخت این قرارداد اشکال دارد.
عضو فراکسیون ولایت تأکید کرد: این قرارداد را دو نفر خانمی که سالیان سال در انگلستان بودند و در آنجا زندگی کردهاند به همراه یک فردی که سابقه تنظیم کرسنت را هم داشته تنظیم کردهاند و مشخص است این قراردادی که زیرساخت آن بر مبنای تفکر درست نباشد و برخلاف منافع ملی و منافع ایرانیان باشد به کشور لطمه خواهد زد.
حاجیدلیگانی اضافه کرد: این قراردادها حقوق ملت ایران را از بین برده و حتی ما را به زمان قبل از ملی شدن صنعت نفت باز میگرداند چراکه در آن زمان هم میخواستند نیروی انسانی را به سخره بگیرند و نفت را ببرند و تاکنون در این قراردادها این اتفاق افتاده است.
وی خاطرنشان کرد: ما یک طرح دوفوریتی را تهیه کردیم که تنظیم و چارچوب و قواره قرارداد در اختیار مجلس قرار بگیرد تا منافع مردم حفظ شود اما با این کاری که آقای لاریجانی انجام داد و جلسه را غیرعلنی کرد؛ از طرفی بهنوعی نمایندگان را توجیه که بحثها در منظر مردم نقد نباشد و کارشناسان نتوانند آن را نقد کنند و از طرفی دیگر فرصت ما را هم گرفت.
عضو کمیسیون تلفیق برنامه ششم توسعه گفت: تا سه هفته دیگر که مجلس جلسه علنی ندارد؛ این کار به تعویق افتاد.
حاجیدلیگانی تصریح کرد: علیرغم اینکه به منتقدان و نمایندگان قول داده شده بود تا روز یکشنبه نظرات جمعبندی شده تا اشکالات را بررسی و رفع کنند و بعداً کمیسیون تلفیق جمعبندی را به دولت برای اصلاح ارسال کند ولی متأسفانه دیروز دقیقاً همان متن قبلی که اشکالات زیادی داشت و منافع ملی ما را به خطر میاندازد برای اجرا ابلاغشده است.
وی با اشاره به اقدامات صورت گرفته برای ابطال مصوبه هیأت دولت در خصوص قراردادهای نفتی عنوان کرد: بنده و تعدادی از نمایندگان محترم بهمنظور ابطال مصوبه هیأت دولت شکایتی را به دیوان عدالت اداری تقدیم کردهایم که باید سریعاً رسیدگی شود.
منبع: فارس
نوشته شده در تاریخ 95/6/3 ساعت 11:11 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی
رجب طیب اردوغان این روزها چمدانهای خود را میبندد تا یکشنبه آینده به تهران سفر کند. این سفر اندکی پس از دیدار وی با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در شهر سنپترزبورگ بود که سیگنالی از تحول در سیاست خارجی آنکارا به شمار رفته و نشان میدهد رویکرد جدیدی از سوی مقامات ترکیه در قبال تحولات منطقه ایجاد شده است. بلافاصله پس از این دیدار بود که محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان به آنکارا رفت تا از جزئیات نشست سران ترکیه و روسیه در سنپترزبورگ مطلع شود.
سفر هفته آینده رجب طیب اردوغان به تهران نیز در همین چارچوب قابل ارزیابی است. به این ترتیب به نظر میرسد مثلثی شامل ترکیه، روسیه و ایران برای رسیدن به برونرفتی فوری در قبال بحران سوریه تشکیل میشود.
در چارچوب همین تغییر رفتار است که روزنامه السفیر لبنان دیروز اعلام کرد که معاون رئیس دستگاه اطلاعاتی ترکیه به دمشق رفته و با مقامات ارشد این کشور در رابطه با مسائل فیمابین دیدار و گفتوگو کرده است. بنا به اعلام منابع مطبوعاتی مهمترین موضوع بررسی شده در این دیدار معضل تشکیل احتمالی اقلیم خود مختار کردها با حمایت آمریکا است.
در همین رابطه بینالی یلدیریم نخست وزیر ترکیه دوشنبه در اظهاراتی مطبوعاتی پس از نشست دولت این کشور، توقف خونریزیها و بازگشت صلح و ثبات سوریه را اولویت بسیار با اهمیت ترکیه دانست و تأکید کرد که روسیه و آمریکا و دولتهای منطقه باید بدون اتلاف وقت با همکاری یکدیگر صفحه جدیدی را در خصوص سوریه باز کنند.
وی در رابطه با تلاش کردها برای ایجاد منطقه خودمختار گفت که تشکیل هر رژیم این چنینی در شمال سوریه یا جنوب ترکیه یا هر منطقه دیگری کاملاً غیرقابل قبول است.
یلدیریم همچنین در گفتوگو با روزنامه قرار ترکیه تصریح کرد: ما به راهکاری برای حل بحران سوریه نزدیک شدهایم. وی ادامه داد که راه حل این بحران شامل سه اقدام حمایت از مرزها، عدم صدور مجوز برای تشکیل دولتی زیر نظر حزب اتحادیه دموکرات کردها و بازگشت آوارگان سوری به داخل کشور خود است. وی در اظهارات خود در رابطه با حل بحران سوریه به مطالبات گذشته ترکیه در خصوص براندازی دولت سوریه یا سرنوشت بشار اسد هیچ اشارهای نکرد.
محمد جواد ظریف نیز در گفتگوی مطبوعاتی خود در آنکارا با ابراز استقبال کشورش از همگرایی بین روسیه و ترکیه تأکید کرد که اختلافات بین ترکیه و ایران در قبال سوریه ممکن است از طریق تمرکز بر نشستها و گفتگوهای فیمابین حل و فصل شود. وی افزود که آنکارا و تهران در رابطه با وحدت اراضی سوریه و مبارزه با تروریسم اتفاق نظر دارند. چاوش اوغلو وزیر خارجه ترکیه نیز در این رابطه گفت که کشورش در آینده با ایران در رابطه با بحران سوریه همکاری خواهد کرد.
این در حالی است که ایگور موروزوف عضو کمیسیون روابط بینالملل در مجلس اقتصادی روسیه اعلام کردند که ترکیه با استفاده هواپیماهای روسی از پایگاه اینجرلیک این کشور برای هدف قرار دادن کانون استقرار تروریستها در منطقه حلب موافقت کرده است. گرچه ابهاماتی در رابطه با این موضوع و نحوه ایجاد هماهنگی بین استفاده از هواپیماهای آمریکایی و روسی از این پایگاه وجود دارد، اما انتشار چنین اخباری حکایت از تغییرات ریشهای در مواضع ترکیه نسبت به بحرانهای منطقهای به ویژه اوضاع سوریه دارد.
عوامل تغییر سیاستهای منطقهای آنکارا
درباره عوامل تغییر ناگهانی سیاستهای منطقهای اَردوغان که بعد از پنج سال حمایت گسترده از مخالفان سوریه برای براندازی دولت این کشور در پیش گرفته شده، عوامل زیادی مطرح شده است. طی سالهای گذشته اقتصاد ترکیه که بیشتر متکی به سرمایهگذاریهای خارجی بود، به علت چالشهای امنیتی و ناآرامیها و انفجارهای گسترده در این کشور نتوانسته توقع مردم و سیاستمداران این کشور را برآورده کند و اقتصاد این کشور با افت شدید لیر مواجه شده است. در چند ماه گذشته هم تعداد گردشگران این کشور که در اقتصاد آن نقش اصلی دارد، به شدت کاهش پیدا کرده است.
همچنین فروپاشی رویاهای بازگشت امپراتوری عثمانی همزمان با فروپاشی محاسبات جریان حاکم در آنکارا در تکیه بر گروههای افراطگرای ایدئولوگ برای تسلط بر مقدرات منطقهای و اثبات ناتوانی ترکیه برای تاثیرگذار بودن در تعیین حاکمیت سوریه از دیگر موارد تغییر موضع اَردوغان برشمرده شده است.
کودتای نافرجام آمریکایی غربی در ترکیه را میتوان یکی دیگر از عوامل تغییر رفتار آنکارا در چرخش از غرب به سوی شرق ارزیابی کرد، رجب طیب اردوغان که سعی در افزایش وزن منطقهای خود از طریق تکیه بر عوامل خارجی قدرت داشت، ناگهان خود را در آستانه براندازی دید. جالب اینجا بود که بنابر ادعای مقامات آنکارا عوامل اصلی این براندازی از طریق کشورهایی تأمین میشدند که ادعای هم پیمانی و اتحاد با ترکیه را دارند. به این ترتیب آنکارا خود را مجبور دبد که در روابط بینالمللی خود تجدیدنظر کرده و به دنبال متحدان جدید و قابل اعتماد برای خود باشد.
چرایی تغییر برگه بازی آمریکا از تروریست ها به کردها
در این میان اما یکی از مهمترین کابوسهایی که باعث تغییر رفتار ترکیه نسبت به همسایگان خود شده است ، کابوس تشکیل رژیم خودمختار کرد در مرزهای ترکیه است. آنکارا این موضوع را خط قرمز خود میداند و معتقد است که حتی ایجاد منطقهای امن در شمال سوریه نیز گر چه راهکاری موقت برای دور کردن این کابوس به شمار میرود، اما نمیتواند خطرات امنیتی ناشی از این اتفاق را کاهش دهد.
این در حالی است که فشارهای ترکیه به آمریکا برای مخالفت با تشکیل منطقه مستقل کردنشین در سوریه به جایی نرسیده و واشنگتن به جای حساب کردن بر روی برگه گروههای تروریستی ، این بار به دنبال استفاده از پتانسیل کردهای سوریه برای براندازی دولت بشار اسد است.
آمریکاییها برای اجرای تغییرات مورد نظر خود در سوریه به دنبال جای پایی جهت براندازی دولت هستند، آنها در سالهای اولیه بحران سوریه بر روی گروههای تروریستی و تکفیری حساب کردند، اما در ادامه با سرایت موج ناآرامی ها و تهدیدات امنیتی به اروپا مشخص شد که گروههای افراطگرای تروریستی قابل اعتمادی نیستند، علاوه بر این که افشای مناسبات آمریکا با این گروهها وجهه حقوق بشری این کشور را زیر سؤال برده و هزینههای سنگینی برای آنها در پی داشت. به این ترتیب آمریکاییها به دنبال متحد جدیدی برای ادامه سیاستهای خود در سوریه بودند.
آنها به این نتیجه رسیدند که میتوانند برای رسیدن به اهداف خود در سوریه در زمینه فدرالیته و تجزیه کردن این کشور بر روی کردها حساب کنند. واشنگتن در این زمینه منافع مشترکی با جریان های کرد مستقر در شمال سوریه دارد. کردها هم با داعش و تروریستها مشکل دارند. علاوه بر این که کردها از گذشتههای دور در مناطق شمالی سوریه سکونت داشته و مشروعیت بیشتری در نظر افکار عمومی و قوانین بینالمللی دارند. همچنین از دیدگاه مقامات کاخ سفید آنها نسبت به تروریستهای تکفیری قابل اعتمادتر هستند. مجموعه این عوامل باعث شد آمریکا از کردها به عنوان متحد جدید سیاست پردازیهای خود در منطقه استفاده کند.
گزارشها حاکی از آن است که آمریکاییها به کردهای سوریه متعهد شده اند که در صورت تسلط آنها بر منطقه عفرین، رسماً موضوع استقلال و خودمختاری آنها را به رسمیت شناخته و مانند اقلیم کردستان عراق با آن رفتار خواهند کرد. در سایه همین مشوقها است که روحیه کردها در مبارزه با داعش بالا رفته و آن ها به دنبال تحقق شرایط مورد نظر واشنگتن هستند.
معامله روسیه و ترکیه
ترکیه اما از سرایت رویکردهای استقلال طلبانه کردها به جبهه داخلی خود به شدت نگران است، این نگرانی هنگامی افزوده میشود که میبینیم ترکیه با حدود 20 میلیون نفر نسبت به همسایگان خود بیشترین اقلیت کرد را در خود جای داده و این جریان ها از مخالفان سرسخت کنونی دولت به شمار می روند. رویکردهای استقلالطلبانه در میان کردهای منطقه بر کسی پوشیده نیست، به این ترتیب در صورت تحقق سناریوی استقلال کردها در سوریه، بخش عمدهای از اراضی تحت حاکمیت ترکیه با خطر جنبشهای تجزیهطلب کرد مواجه خواهد شد.
به این ترتیب اَردوغان سفر به مسکو را با محوریت پرداختن به موضوع کردها انجام داد. روسیه با استفاده از فضای موجود سیاسی در منطقه، حلوفصل ماجرای چچن و جلوگیری از تردد تروریستهای چچنی از طریق ترکیه به سوریه را به عنوان راهکاری برای مهار نگرانیهای ترکیه در رابطه با کردها میداند. درواقع مسکو به آنکارا پیشنهاد داد که در قبال حل بحران چچن، مخالفت خود را با استقلالطلبی کردها اعلام کرده و گامهای اساسی در بهبود مناسبات اقتصادی خود با ترکیه بر می دارد که این روند به خودی خود باعث بهبود اوضاع اقتصادی آنکارا میشود.
البته مسکو همچنان نگرانیهایی در رابطه با بی وفایی ترکیه نسبت به تعهداتش در قبال خود داد، لذا رویکرد لغو تحریمها را به صورت مرحله به مرحله و همزمان با اتخاذ اقدامات عملی ترکیه در راستای انجام تعهداتش در دستور کار قرار میدهد. به این ترتیب با وجود سفر رئیسجمهور ترکیه به روسیه ، تا زمانی که ترکیه به تعهدات خود در قبال روسیه عمل نکند، تمامی تحریمهای این کشور بر ضد آنکارا به قوت خود باقی است.
نوشته شده در تاریخ 95/6/3 ساعت 11:7 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی
بمب افکنهایی که از نوژه پرواز، آسمان عراق را پشتِ سر گذاشته و مواضع تروریستهای تکفیری در «دیرالزور» سوریه را مورد هدف قرار داده بودند.

چند روز پیش بود که خبر پرواز هواپیماهای سوخو 34 روسیه از پایگاه هوایی نوژه در همدان همچون یک بمب در رسانهها منفجر شد و به سرعت به تیتر اول بسیاری از مطبوعات جهان رسید.
بمب افکنهایی که از نوژه پرواز، آسمان عراق را پشتِ سر گذاشته و مواضع تروریستهای تکفیری در "دیرالزور" سوریه را مورد هدف قرار داده بودند.
منابع خبری تروریستها همان روز اعلام کردند که در نتیجه این حمله چند اردوگاه نظامی داعش مورد هدف قرار گرفته و بیش از یک صد نفر از تروریستها نیز کشته یا زخمی شدهاند.
پس از افشای این خبر منابع رسمی در وزارت دفاع روسیه با تایید آن جزئیات دیگری از این عملیات را هم بیان کردند و گفتند که هواپیماهای روسی از بمبهای500OFAB — برای هدف قراردادن تروریستها استفاده کردهاند.
با اعلام این خبر برخی رسانههای داخلی و خارجی که پیشتر فرش قرمز برای مذاکره ایران با آمریکاییها پهن کرده بودند، با پرداختن به آن تلاش کردند با فشار بر ایران و روسیه، این مسئله را مغایر با قطعنامه 2231 سازمان ملل جلوه دهند، همچنین از طرفی آن را در تضاد با قانون اساسی ایران معرفی کنند و از سوی دیگر نیز بگویند که این اتفاق در راستای اجبار و الزام ایران برای اعتماد و به عبارتی باج به روسیه با در اختیار قرار دادن خاک خود برای بهرهبرداری نظامی این کشور بوده است.
البته در همین زمینه باید از نامه 20 نماینده مجلس از جمله علی مطهری، محمود صادقی، مصطفی کواکبیان و... هم که با ایراد بنیاسرائیلی در مورد مقابله بینالمللی با داعش، خواهان توقف این همکاری بودند، به عنوان محرک این رسانهها نام برد.
سردار حسین دهقان وزیر دفاع ایران صبح شنبه گذشته در نشست خبری خود با پاسخگویی نسبت به این شبهههای ایجاد شده در رسانهها گفت که اولاً این امور نیازی به هماهنگی با مجلس شورای اسلامی ندارد و ثانیاً نباید در این امر مغلطه کرد چرا که به نحوی عمل شده که ناقض قوانین داخلی کشور نباشد.
هرچند که علاء الدین بروجردی هم به عنوان رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در پاسخ به این سؤالات گفت که این اقدام ناقض اصل 146 قانون اساسی نیست چرا که هیچ پایگاه نظامی خارجی در ایران تاسیس نشده و امکان استفاده از نوژه برای مدتی برای روسیه فراهم آمده است.
این مسئله البته آنقدر مهم بود که کارمندان سفارت انگلیس و فرانسه که قبلا ً از ماجرا بو برده بودند دست به ریسک بزرگی بزنند. "شارلوت لوپز" دبیردوم سفارت انگلستان در ایران و "سباستین سورن" رایزن سفارت فرانسه دیپلماتهایی بودند که در پوشش افراد عادی به استانهای غربی کشور رفته و اقدام به تصویربرداری از اماکن نظامی این مناطق کرده بودند، اقداماتی که از نظر کارشناسان کاملاً با مسئله استفاده روسیه از پایگاه هوایی همدان مرتبط بوده است، این دو دیپلمات در حین تصویربرداری از مناطق غربی کشور از سوی دستگاههای امنیتی کشور بازداشت شدند.
همکاری ایران و روسیه در راستای مبارزه با تروریسم این روزها به اوج خود رسیده است و در اختیار قرار دادن پایگاه نوژه همدان قطعاً در همین مسیر ارزیابی میشود، اتفاقی که از نگاه بی بی سی و دیگر رسانههای مطرح دنیا مهم و حساس خوانده شد.
اولاً پایگاه نوژه همدان دارای ویژگیهای استراتژیک در منطقه است، ویژگیهایی که سبب شد سلطنت طلبان و منافقین در ابتدای انقلاب کودتای بزرگ "نقاب" را با محوریت آن سازماندهی کنند.
العالم به نقل از یک پایگاه اطلاع رسانی روس در خصوص انتخاب نوژه برای عملیات هوایی علیه تکفیریها مینویسد: علت اصلی استفاده بمبافکنهای روسی از پایگاه نوژه در همدان ، تلاش مسکو برای مخفی کردن زمان حملات هوایی به تروریستها از چشم جاسوسانِ حاضر در اطراف پایگاه لاذقیه است و دلیل دیگر استفاده از پایگاه همدان، مصرف سوخت کمتر و امکان بارگیری بیشتر بمب و موشک برای هواپیماهاست و پرواز جنگنده های روسی از همدان، کارایی آنها در حمله به تروریست ها را تا 60 درصد افزایش می دهد.
در همین حال گفته می شود که پایگاه هوایی روسیه در لاذقیه هم در حال حاضر از نظر فنی ، امکان پذیرش هواپیماهای غول پیکر و دورپرواز را ندارد و این هم مزید بر علت شده تا ایران و روسیه بر سر نوژه به توافق برسند.
علاوه بر این مسئله، برخی در تحلیل این واقعه از در پیش بودن عملیات موصل در عراق نیز یاد میکنند. موصل در نزدیکی مرزهای ایران نسبت به لاذقیه سوریه (به عنوان پایگاه اصلی نیروی هوایی سوریه در خاورمیانه) قرار دارد و با استقبالی که عراقیها از حضور روسها در عملیات آزادسازی موصل داشتهاند و حشدالشعبی نیز از مدتها پیش گفته بود که در عملیاتی که آمریکا حامی آن باشد در عراق شرکت نمیکند، احتمال حضور روسها در جریان آزادسازی موصل بسیار محتمل به نظر میرسد.
اما نوژه در نگاهی دقیق شاید واجد ویژگیهای مهم دیگری هم باشد که در برهه زمانی کنونی به صورت ویژه بر اهمیت آن بیفزاید.
کارشناسان نظامی این روزها نوژه را در مقابل "اینجرلیک" در خاک ترکیه (Incirlik Air Base) قرار میدهند و میگویند که حضور روسها در همدان پاسخی به حضور ناتو، آمریکاییها و سعودیها در مرزهای جنوبی ترکیه است و باعث توازن قوای نظامی در منطقه میشود.
برخی ناظران سیاسی اما برداشت دیگری از حضور روسها در همدان دارند، این گروه معتقدند استفاده از نوژه پیش از اینکه نیاز نظامی روسها را تامین کند حامل پیام مهمی برای غرب است. پیامی سیاسی که حلقه اتحاد روسیه و جریان مقاومت در منطقه را در مقابل سلسلسه آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی مستحکمتر از قبل به نمایش میگذارد.
"اسپوتنیک روسیه" در همین زمینه می نویسد که پایگاه هوایی نوژه همدان از نظر ژئو استراتژیک در مقابل دیگر پایگاه های نظامی منطقه از جمله اینرجلیک بسیار مهم و پر ارزش به حساب می آید و این پایگاه که قرار بود زمانی از سوی ناتو و آمریکا برای حمله به شوروی مورد بهره برداری قرار گیرد، اینروزها میزبان جنگنده های روسیه است.
"المانیتور" البته این مسئله را چالش بزرگی برای سعودیها ارزیابی میکند. "ارگان خبری واشنگتن پست در خاورمیانه" استقرار جنگندههای روسی در پایگاههای نظامی ایران نخستین حضور نظامی روسیه (به عنوان یک کشور خارجی) در ایران از زمان سرنگونی شاه بوده و این یک کابوس تمام عیار برای خاندان آل سعود است.
وضعیت اما در رسانههای غربی دقیقا عکس است و حتی برداشتشان از این ماجرا سنگینتر و عمیقتر هم هست.
یوناینتدپرس اینترناشنال رسانهای است که در این میان پیکان انتقاد را به سمت دولتمردان آمریکا گرفته است. این رسانه میگوید مطمئناً در شرایط جدید ایجاد شده در خاورمیانه، آمریکا بزرگترین بازنده است و تفاهم ایران وروسیه به منزله پایان ماه عسل در روابط تهران و واشنگتن در جریان مذاکرات هستهای یا همان برجام است.
"یونایتدپرس اینترنشال" در اظهار نظر به سبک و سیاق منتقدین دولت اوباما تنها نیست و در میدان تلاش برای تضعیف دولت دموکراتها در آستانه انتخابات آمریکا رسانهها و فعالین سیاسی-نظامی دیگری را نیز در کنار خود میبیند.
"وال استریت ژورنال" هم میگوید روسیه برای بمباران سوریه به پایگاههای هوایی ایران نیاز ندارد. این خبرگزاری آمریکایی بیان میکند که روسیه و ایران با این اقدام اتحادشان در خاورمیانه را به رخ میکشند .
"آسوشیتدپرس" دیگر رسانه آمریکایی است که پیام حضور روسیه در ایران را برای آمریکاییها تفسیر میکند. این خبرگزاری می نویسد که استفاده بمب افکنها و هواپیماهای جنگی روسیه از پایگاه هوایی همدان برای حمله به مواضع داعش و مخالفان سوری، پیامی است مهم برای آمریکا؛ "با ما باش وگرنه باید از دشمنانت کمک بگیریم."
از طرفی روزنامه "العرب" چاپ لندن در این زمینه مسئله بسیار مهم دیگری را هم مد نظر قرار میدهد و مینویسد که اقدام ایران در واگذاری پایگاه هوایی به روسها، اقدامی هماهنگ شده با ابرقدرتها در خصوص مسئله سوریه بود. ایران در حالی به این اقدام دست زد که چین برای اولین بار در تاریخ مشرق زمین دست به آموزش نظامی نیروهای ارتش سوریه زده و روسیه هم قدرتنمایی خود در لاذقیه و حلب را به رخ جهان میکشاند.
کارشناسان نظامی و سیاسی در داخل و خارج از ایران این روزها ورود چین به ماجرای روسیه را نیز به عنوان دیگر واقعه تاریخی این روزهای خاورمیانه شناسایی میکنند. آنها این ماجرا را آنقدر اساسی میدانند که میگویند شکل و شمایل جدید خاورمیانه در آینده آتی به هیچ عنوان همچون گذشته نخواهد بود و با ورود چین و حضور جدی روسیه باید منتظر تحرکات بسیار وسیع آمریکا و ناتو نیز بود.
اما در بررسی اهداف و نتایج احتمالی همکاری نظامی ایران و روسیه که علی قول سردار دهقان، در نشست سران نظامی و وزرای سه کشور ایران، روسیه و سوریه شکل گرفته است، میتوان مواردی را مد نظر قرار داد که از اهمیت بالایی برخوردار هستند و حتی میتوانند ورق را در منطقه برگردانند.
روزنامه "رأی الیوم" چاپ لندن رسانهای است که اهداف اساسی ایران از واگذاری پایگاه هوایی به روسیه را به تفصیل بررسی کرده است. این روزنامه می گوید با همکاری جدی ایران و روسیه تروریست های در سوریه و عراق با محدودیت عمل بسیار جدیتری روبرو خواهند بود و احتمال حرکت آنها به سمت مرزهای ایران به کمترین میزان در 5 سال گذشته خواهد رسید.
این روزنامه ادامه میدهد ایران با این اقدام مسیر همکاری های خود با حزب الله لبنان و دولت سوریه را تسهیل و تحکیم کرده است و در کیلومترها دورتر از مرهای جغرافیایی خود به تهدیدات امنیتی پاسخ جدی داده است.
از طرفی دیگر کارشناسان هم می گویند که اگر فرض بر این باشد که حلقه ایران عراق و روسیه از مرزهای شرقی با قوت تر از قبل به سمت غرب و حتی درون مرزهای سوریه حرکت کند، آنگاه پایگاه اصلی و پایتخت تروریست ها یعنی دیرالزور هدف قرار خواهد گرفت و این به منزله حرکت به سمت قلب داعش خواهد بود.
برخی دیگر از کارشناسان به این ماجرا حضور بدون سروصدا و مخفیانه مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه در تهران را نیز اضافه میکنند، آنها معتقدند که این حضور ؛ با توجه به دیدارهای اخیر اردوغان-پوتین و نزدیکی بیشتر آنکارا- مسکو؛ با تحرکات جدید روسیه بیارتباط نیست و قطعاً در یک راستا قابل بررسی و تحلیل است. آنها میگویند با این اوصاف پای کردهایی که با حمایت آمریکا شمال سوریه را به طور کامل به تصرف خود در آوردهاند هم به میدان میآید و اینجاست که احتمالاً پرونده کردستانسازی آمریکا در خاورمیانه نیز برچیده خواهد شد.
بر همین اساس با مد نظر قرار دادن وقایع دیپلماتیک و با توجه به شرایط میدانی از جمله تکمیل مجدد حصر حلب توسط ارتش سوریه و نیروهای مقاومت، به نظر میرسد سخنان برخی خوشبینان به ماجرای سوریه را باید بیشتر از گذشته جدی گرفت، چرا که معادلات اخیر نشان میدهند عزم محور مقاومت در کنار روسیه برای فتح و بازپسگیری زمینهای اشغالی عراق و سوریه جدیتر از گذشته شده است.
نوشته شده در تاریخ 95/6/3 ساعت 11:0 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی
نماینده سابق پارلمان عراق مطرح کرد؛
دروغهای مداوم سفیر سعودی در عراق/ پیام اعدام جنایتکاران اسپایکر
نماینده پارلمان عراق با بیان اینکه ما به دروغهای سفیر سعودی عادت کردهایم، گفت: پرونده جنایت اسپایکر هنوز مختومه نشده است.

«سامی العسکری» نماینده سابق پارلمان عراق در گفتگو با تسنیم گفت: پرونده جنایت اسپایکر هنوز مختومه نشده و این پرونده جز با محاکمه همه جنایتکاران و قصاص آنها مختومه نخواهد شد.
وی درباره پیام اعدام یکباره شمار زیادی از جنایتکاران اسپایکر گفت: اعدام این 36 جنایتکار حاوی این پیام است که تروریستها سزای اعمال خود را خواهند دید و دل بستن آنها به فشارهای سیاسی یا بیگانگی، نتیجه ای جز خسران و تباهی ندارد.
این سیاستمدار عراقی، ایجاد تردید برخی از سازمانهای منطقه ای، طرفهای بین المللی و داخلی درباره روند محاکمهها در عراق گفت: ما به این موضوع عادت کرده ایم و حتی محاکمههایی که با حضور ناظران بینالمللی در عراق صورت گرفته است از شک و تردید در امان نمانده است. ما عراقی ها بر سر این موضوع به توافق رسیده ایم که مبارزه با تروریسم را تا ریشه کنی آن از عراق بدون در نظر گرفتن اینکه دیگران چه می گویند، ادامه بدهیم. منفعت عراق، حفظ امنیت و جان شهروندان مهمتر از جلب رضایت این سازمانهای خارجی است.
عسکری درباره ادعاهای سفیر عربستان مبنی بر سوء قصد به جان وی و اتهامات او به جمهوری اسلامی ایران و نیروهای داوطلب مردمی در این زمینه گفت: ما به دروغهای سفیر عربستان و دخالتهای وی در امور عراق عادت کرده ایم. دولت عراق رسما اعلام کرده است که هیچگونه شکایتی از سفیر عربستان درباره ادعاهایی که وی مطرح کرده دریافت نکرده است. بنابراین چیزهایی که ما شنیدیم صرفا اظهاراتی مطبوعاتی از سوی وی بوده است که به شنیدن آن عادت کرده ایم.
این نماینده پارلمان عراق افزود: اختلافات بین دولت عراق و اقلیم کردستان بر نبردهای موصل تاثیری نخواهد گذاشت. ارتش عراق، نیروهای پیشمرگه کرد، نیروهای داوطلب مردمی، و ائتلاف بینالمللی در نبرد آزادسازی موصل شرکت دارند و اختلافات بر روند عملیات تاثیری نخواهد گذاشت، زیرا این اختلافات به مرحله بعد از داعش مربوط میشود.
نوشته شده در تاریخ 95/6/3 ساعت 10:57 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی
می توان گفت با توجه به تمام دلایل گفته شده و همچنین مشکلات رژیم صهیونیستی و شرایط وخیم منطقه، در شرایط کنونی شروع جنگی دیگر از سوی صهیونیست ها علیه نوار غزه بسیار بعید است.
منابع فلسطینی اعلام کردند، رژیم صهیونیستی یکشنبه شب و بامداد روز دوشنبه بیش از 60 حمله هوایی و زمینی به نوار غزه انجام داده و جنگندههای این رژیم در شمال نوار غزه در ارتفاعات پایین به پرواز درآمده و بالنهای حرارتی شلیک کردهاند. رژیم صهیونیستی مدعی شده که این حملات در پاسخ به شلیک یک موشک از نوار غزه به سمت شهرک صهیونیستی سدیروت انجام گرفته که منجر به خسارتهای زیادی شده است.
سخنگوی وزارت بهداشت فلسطین هم اعلام کرده که در این بمبارانها پنج فلسطینی از جمله یک نوجوان 17 ساله بر اثر اصابت ترکش زخمی شده و به بیمارستان منتقل شدند.
بنابر اعلام رژیم صهیونیستی این حملات زمینی و هوایی، شدیدترین حملات پس از جنگ 51 روزه غزه در سال 2014 بوده که در نهایت یک تونل و یک پایگاه حماس را بمباران کرده است.
سامی ابوزهری سخنگوی حماس در واکنش به این حملات اعلام کرد که رژیم صهیونیستی مسئول کامل پیامدهای این اقدام و متشنج کردن اوضاع غزه است.
رژیم صهیونیستی اما پس از این حملات وحشیانه در شهر «عسقلان» واقع در مرز نوار غزه حالت فوقالعاده اعلام کرد. منابع نظامی اسرائیلی اعلام کردهاند که ارتش این رژیم از ترس پاسخ موشکی مقاومت حالت فوقالعاده اعلام کرده است.
اما اهداف این حملات چیست و آیا این ابتدای یک روند جنگی است یا تنها حملاتی پراکنده در جهت تامین اهدافی مشخص است؟
آیا ماشین جنگی اسرائیل به راه افتاده است؟
از زمانی که نتانیاهو، لیبرمن را به عنوان وزیر جنگ انتخاب کرد کارشناسان از احتمال "تابستانی جنگی" برای فلسطین و به ویژه نوار غزه خبر دادند، چرا که لیبرمن به عنوان فردی جنگ طلب و افراطی شناخته می شود.
اقدام نتانیاهو در برکناری یعلون و انتصاب لیبرمن به پست وزرات جنگ باعث شد تا رسانه های صهیونیستی از افراطی ترین کابینه این رژیم نام ببرند. به دنبال قطعی شدن برکناری یعلون، نتانیاهو مذاکرات خود را با لیبرمن رهبر حزب راستگرای افراطی "اسرائیل خانه ما" آغاز کرد و در نهایت توانست لیبرمن را به اردوگاه خود بکشاند. به این ترتیب رادیکال ترین و صهیونیست ترین دولت در تاریخ اسرائیل روی کار آمد.
لیبرمن که سابقا وزیر خارجه رژیم صهیونیستی بود، به دلیل پیشنهادات افراطیاش در سیاست داخلی و خارجی، از جمله صدور حکم اعدام برای حملهکنندگان با سلاح سرد، بمباران سد آسوان مصر، الحاق بخش زیادی از کرانه باختری به سرزمین های اشغالی و... معروف است و به آن اندازه صهیونیست سرسختی است که خود در میان شهرکنشینان صهیونیست در کرانه باختری زندگی میکند. وی تهدید کرده که با کمک ماشین های نظامی ارتش، نوار غزه را به استادیوم فوتبال تبدیل خواهد کرد.
در فضای سیاسی کنونی رژیم صهیونیستی، گروهی در حال سلطه کامل بر سیاست هستند که «ارزشهای یهودی» (آن هم با قرائت بسیار فاشیستی و ارتدوکس) را بالاتر از هر چیز دیگری در ساختار سیاسی قرار میدهند.
آنها «نو-صهیونیست»هایی هستند که به گفته خود قصد دارند عرصه را از دست «فسیلهای سیاسی» نگهدارنده به اصطلاح «دموکراسی سکولار» رژیم صهیونیستی بیرون آورند. آنها مفاهیمی چون سکولاریزم، حکومت قانون، ارزشهای جمهوریخواهانه و امثال اینها را منسوخشده میدانند. دههها بود که ارتش صهیونیستی، در درون این رژیم از سوی جناحهای مختلف سیاسی معتبرترین و انسجام بخش ترین نهاد محسوب میشد که ورای نزاعهای سیاسی و انتقادات قرار میگرفت. حال اوضاع عوض شده است، و جناحی در درون این رژیم سر بر آورده است که ارتش درّنده صهیونیسم را به «نرم خویی» متهم میکنند!
حضور لیبرمن در کابینه اسرائیل باعث تغییرات راهبردی در کشمکش این رژیم با فلسطینی ها شده است. موضع گیری های افراطی و خطرناک لیبرمن به توضیح نیاز ندارد، لیبرمن پیش از این خواستار انحلال تشکیلات خودگردان و یافتن جایگزینی برای محمود عباس شده بود.
تعیین لیبرمن در وزارت جنگ رژیم غاصب مستلزم آن است که فلسطینی ها در حال آماده باش باشند. در راستای همین سیاست شاهد حملات اخیر صهیونیست ها به نوار غزه هستیم و سران صهیونیستی آن را شدیدترین حملات پس از جنگ 51 معرفی کرده اند. از همان زمان مطرح شدن لیبرمن به عنوان وزیر جنگ، پیش بینی حملات جدید علیه مقاومت فلسطین می شد و اکنون این پیش بینی ها به تدریج به سمت تحقق می رود.
پنج هدف حملات اخیر صهیونیست ها
نباید حملات اخیر صهیونیست ها را نشانه و علامت جنگ گسترده این رژیم با فلسطینیان دانست. رژیم اسرائیل چندین بار مقاومت فلسطین را آزموده است و نتوانسته بر آن ها غلبه کند و از سوی دیگر شرایط انفجار گونه منطقه باعث شده است که کشورها و رژیم های منطقه به نوعی از دست زدن به اقدام خطرناک جدید دوری کنند.
رژیم صهیونیستی نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین هر چند لیبرمن به عنوان جنگ طلب ترین فرد اسرائیلی پست وزارت جنگ را بر عهده گرفته است اما نباید انتظار جنگی وسیع در حد جنگ 51 روزه را داشت. با این حال اگر رژیم اسرائیل به دنبال راه اندازی جنگ جدیدی نیست چه اهدافی را از حمله اخیر پیگیری می کند:
1- یکی از مهمترین اهدف این رژیم می تواند بالابردن توان چانه زنی در مذاکرات سازش باشد. روز دوشنبه منابع خبری فاش کردند یک هیئت اسرائیلی برای بررسی طرح رئیسجمهور مصر درباره سازش بین تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی به قاهره سفر کرده است. عبدالفتاح السیسی اواسط ماه مه گذشته (اردیبهشت) طرحی را برای از سرگیری مذاکرات سازش ارائه کرده بود که به شدت از سوی صهیونیستها مورد استقبال قرار گرفت. مقامات این رژیم عنوان میکنند که این طرح رویای از نیل تا فرات را تحقق خواهد بخشید و به مراتب از طرح پاریس بهتر است!
پیش از این، فرانسه طرحی را برای سازش فلسطینیان و رژیم صهیونیستی پیشنهاد کرده بود که در آن راهکار دو دولت عنوان شده بود، اما با مخالفت رژیم صهیونیستی روبهرو شد، چرا که صهیونیستها ادعا کردند که این طرح مستلزم این است که قدرت های بزرگ در این مذاکرات حضور داشته باشند در حالی که رژیم اسرائیل خواستار مذاکرات مستقیم با محمود عباس بدون دخالت دیگران بود.
سفیر فلسطین نیز در روسیه اعلام کرد که وزرای خارجه 30 کشور، ماه آینده میلادی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به عنوان بخشی از طرح ابتکاری فرانسه درباره فرایند صلح بین رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطینی گفتوگو خواهند کرد. بنابراین با توجه به نزدیک بودن این مذاکرات، نتانیاهو به دنبال آن است که به اصطلاح با دست پر قدم در این مذاکرات گذارد و بتواند امتیازات بیشتری از محمود عباس دریافت کند.
2- دلیل دوم به نوعی به آزمایش و محک زدن گروه های مقاومت و در حالت ترس و واهمه نگه داشتن آن ها باز می گردد. نظر به ادامه انتفاضه قدس (از اکتبر 2015 آغاز شده) در کرانه باختری و توسعه جغرافیای درگیری از قدس به تمامی نقاط کرانه باختری و احتمال انتقال گروه های مقاومت و تجهیزات نبرد از نوار غزه به کرانه باختری جهت تشدید انتفاضه، رژیم صهیونیستی با آتش بازی جدید به دنبال پیشگیری است، تا به این ترتیب نیروهای مقاومت را در حالت ترس و تهدید جنگ نگه دارد.
این در حالی است که لیبرمن باید بداند با توجه به فعال بودن انتفاضه در کرانه باختری، تحمیل هرگونه درگیری حتی محدود در نوار غزه به یکپارچگی نیروها و انگیزه ها در درون فلسطین میان اهالی کرانه باختری، نوار غزه و قدس منجر شده و فضا برای انتقال تجهیزات از نوار غزه به کرانه باختری و چه بسا قدس و تسلیح انتفاضه مساعد خواهد شد.
از سال 2006 تاکنون تل آویو مراقب استمرار این تفکیک جغرافیایی بوده و از پیوند این دو ممانعت کرده است. وقوع هرگونه جنگی حتی محدود و کم دامنه علیه نوار غزه بی شک زمینه های مناسبی جهت یکپارچگی این دو منطقه از فلسطین ایجاد خواهد کرد که کمترین نتیجه آن تسلیح کرانه باختری محصور شده توسط تشکیلات خودگردان فلسطین و اسراییلی ها است. بنابراین هدف رژیم اسرائیل از حملات اخیر به نوعی محک زدن این احتمال (همگرایی نوار غزه و کرانه باختری) و ایجاد هراس با هدف پایان انتفاضه سوم است.
3- برخی کارشناسان معتقدند که وجهه نتانیاهو به دلیل انتفاضه سوم و پیامدهای آن در سرزمین های اشغالی تخریب شده است و وی به کمک لیبرمن به دنبال آن است تا با تمسک به این گونه حملات به نوعی خود را تا حدودی از زیر بار فشارهای افکار عمومی برهاند.
4- نباید از نظر دور داشت که لیبرمن از زمان تصدی پست وزارت جنگ، انتظار صهیونیست های افراطی را جهت برخورد نظامی با مقاومت فلسطین بالا برده بود و اکنون می خواهد خودی نشان دهد و افراطی ها را اقناع کند. از این رو با توجه به تمام مشکلات موجود، حملات اخیر انجام شد.
5- پیش از این هرگاه موشک یا خمپاره ای از نوار غزه به سمت سرزمین های اشغالی شلیک می شد، رژیم صهیونیستی متناسب با تعداد موشک های شلیک شده، حملاتی را صورت می داد، اما این بار در ازای شلیک یک موشک سبک زمین به زمین، حمله ای هوایی با شلیک 16 راکت صورت گرفته است. تحلیلگران فلسطینی بر این باورند صهیونیست ها به دنبال ایجاد معادله جدیدی بین حماس و گروه های مقاومت و این رژیم هستند و آن معادله از این قرار است که یک شلیک با ده ها شلیک پاسخ داده خواهد شد.
ایجاد این معادله جدید به نظر می رسد با این هدف است که صهیونیست ها بیشترین میزان بازدارندگی را نسبت به نوار غزه ایجاد کند. ایجاد بازدارندگی نسبت به دشمن اصل اولیه راهبرد رژیم صهیونیستی است.
تجربه جنگ 51 روزه با همه حملات وحشیانه و صهیونیست ها به فلسطینیان، هزینه های بالایی را نیز برای آنها به وجود آورد؛ هزینه هایی که با شروع انتفاضه قدس ادامه یافت و امروز در قالب افت شدید گردشگری و افول اقتصادی ناشی از تحریم کالاهای اسرائیلی خود را نشان داده است.
بنابراین صهیونیست ها در دوره بعد از جنگ 51 روزه به دنبال ایجاد بالاترین میزان بازدارندگی با پاسخ های تند و ایجاد رعب و وحشت برآمده اند، از همین رو گمان می کنند با ایجاد معادله ده ها موشک در قبال یک موشک می توانند بالاترین میزان بازدارندگی را ایجاد کنند. از این جهت نیز شروع جنگی جدید علیه نوار غزه بعید به نظر می رسد.
فرجام سخن
در پایان می توان گفت با توجه به تمام دلایل گفته شده و همچنین مشکلات رژیم صهیونیستی و شرایط وخیم منطقه، در شرایط کنونی شروع جنگی دیگر از سوی صهیونیست ها علیه نوار غزه بسیار بعید است و احتمالا این رژیم به حملاتی از این دست پناه خواهد برد تا بتواند اهداف محدود خود را محقق کند.
یوسف شفیعی-پایگاه بصیرت