بازدید امروز : 80
بازدید دیروز : 132
کل بازدید : 363616
کل یادداشتها ها : 1747
قرار است که از غروب دوشنبه درست روز عید قربان، آتش بس در سوریه برقرار شود، این اتفاق بر سر توافقی است که میان روسیه و آمریکا و با موافقت دولت سوریه می افتد.
هدف این دو کشور که در بحران غرب آسیا هر کدام به گونه ای نقش دارند، نابودی گروه های تروریستی مانند داعش و النصره است.
در طرح آتش بس در سوریه که با توافق روسیه و آمریکا به دست آمده است، هنوز چیزی درباره آینده سیاسی سوریه و بشار اسد دیده نمی شود.
به ظاهر تمرکز بر نابودی داعش و جبهه النصره است، اما برای دیگر گروه های تروریستی که با نام ارتش آزاد خوانده می شوند، تصمیمی گرفته نشده است.
آیا گروه های تروریستی که قرار است با آنها مبارزه شود، نابود می شوند؟
نابودی کامل آنها شاید ممکن باشد، اما اراده ای برای آن دیده نمی شود. چرا؟ برای این که این گروه ها، نیرو و ابزاری برای نظام سلطه هستند تا در آینده هم نقش خود را بازی کنند.
آمریکا برای غرب آسیا سناریوهای زیادی دارد. برخی از این سناریوها با شکست همراه گشته و برخی دیگر با پیروزی، اما ابتکار عمل با وجود جبهه مقاومت در دست ایران است.
با این وجود، نظام سلطه با بهره گیری از حکومت ها و نظام های دست نشانده در منطقه ضربات سنگین خود را بر پیکر جهان اسلام وارد کرده است و برای بازسازی آن به سال ها وقت نیاز است. تأسف آور این است که کشورهای همراه آمریکا در ضربه زدن بر پیکر جهان اسلام، کشورهای اسلامی هستند.
اما عزمی محکم و استوار مقابل سناریوهای آمریکایی – اسرائیلی و سعودی وجود دارد که مانع رسیدن آنها به اهدافشان شده است.
اکنون سناریوی آمریکا تغییر کرده و باید برای این که از گروه های تروریستی مانند داعش و النصره همچنان بهره برداری شود، کوچ دادن آنها از سوریه و عراق به دیگر کشورهای اسلامی در دستور کار قرار دارد.
شاید کار تروریست های تکفیری در سوریه و عراق به ظاهر پایان یافته باشد، اما نیروی پر تعداد تکفیری ها برای خود طعمه دیگری می خواهد.
مکان هایی برای کوچ اجباری تروریست های تکفیری وهابی در نظر گرفته شده است که ظرفیت پذیرش آنها را دارد. نه اینکه مردم آن کشورها خواهان حضورشان باشند، بلکه شرایط متزلزل این کشورها زمینه را برای ورود تکفیری ها فراهم می کند.
یکی از کشورهایی که می تواند در سرلیست قرار داشته باشد، یمن است. این کشور اکنون با حملات وحشیانه رژیم سعودی درگیر است. زیر ساخت ها و ساختارهای سیاسی و حکومتی آن تضعیف شده و در نقاط گوناگون این کشور جنگ و درگیری جریان دارد.
در این اوضاع آشفته یمن که باعث آن هم رژیم سعودی است، حضور تکفیری های بیشتر در این کشور می تواند از حضور و عملیات ارتش سعودی بکاهد و او را از مخمصه یمن خلاص کند.
یمن اکنون پس از گذشت بیش از یکسال از حملات سعودی ها، توانمندی خود را برای مقابله با یک ارتش مسلح و منظم نشان داده و توانسته مسائل سیاسی داخلی خود را تا حدود زیادی حل کند. برای هر چه بیشتر بحرانی کردند اوضاع یمن صدور داعش و دیگر تکفیری های تروریسم به یمن در دستور کار آمریکا و سعودی قرار دارد.
با این حساب اگر روسیه قصد مبارزه با داعش و دیگر گروه های تروریستی را دارد، باید به این جبهه هم ورود کند.
از سوی دیگر لیبی با حضور بیشتر گروه های تکفیری که از سوریه و عراق راهی شمال آفریقا می شوند، درگیر خواهد شد.
پس از سرنگونی قذافی در لیبی شرایط این کشور همانند عراق و سوریه شد وهنوز در این کشور یک دولت کارآمد و مقتدر که بتواند مردم را جمع کند، روی کار نیامده است. امتیازی که سوریه و عراق از آن بهره می برند.
گروه های تروریستی به سوی کشورهای عربی از جمله عربستان، امارات، کویت، قطر و برخی دیگر راهی نخواهند شد، این کشورها حامیان اصلی تروریست ها هستند، در این میان مصر هم در خطر است، به خاطر روابطی که میان ترکیه و داعش وجود دارد و روابط تیره شده قاهره و آنکارا، بخشی از گروه های تروریستی تکفیری راهی مصر خواهند شد. این کوچ با تحریک ترکیه انجام می شود.
کارکرد منطقه ای تروریست های تکفیری – وهابی تغییر می کند و از سوریه و عراق حتی به کشورهای مسلمان آفریقایی هم کشیده می شود.
برخی از کشورهای شمال آفریقا هم اکنون هم درگیر وجود تکفیری ها هستند، اما به شدت سوریه و عراق نیست، این مناطق مدت زیادی را با وجود تکفیری ها سپری خواهند کرد.
شرایط کشورهای شمال آفریقا متزلزل است، درگیری های داخلی در این کشورها فرصت را برای حضور تروریست ها بیشتر فراهم می کند.
ضمن این که اروپا همچنان شاهد اقدامات تروریستی از سوی تکفیری ها خواهد بود. در کل نمی توان به ریشه کن شدن کامل تکفیری ها با وجود خاستگاه سعودی آنها امید وار بود.
آتشبس یک هفتهای از دیشب در سوریه آغاز شد؛ اوایل هفته جاری بود که خبر توافق مسکو و واشنگتن برای برقراری آتش بس در سوریه، رسانهای شد؛ علیرغم تعلل آمریکاییها در پذیرش جزییات پیشنویس توافق آتشبس، سرانجام در ساعات پایانی جمعه شب دو طرف توافق کردند که یک مرکز عملیاتی مشترک برای مبارزه با گروههایی که هر دو تروریست میدانند، تاسیس کنند.
استفان دِمیستورا، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه، از این توافق استقبال کرده است؛ داعش و جبهه فتح شام( جبههالنصر سابق) دو گروه تروریستی هستند که به نظر میرسد برای هدف قرار گرفتن مواضع آنها در روزهای پس از آتشبس برنامهریزی شده است.
دولت سوریه نیز اجرای این آتشبس را پذیرفته و اعلام کرده که ترک خشونتها به دلایل بشردوستانه از استان حلب شروع خواهد شد.
ترکیه نیز که در هفتههای اخیر تحرکاتی را در شمال حلب سوریه و نقاط هم مرز با این کشور از جمله "جرابلس" و "اعزاز" انجام داده و بنا بر شواهد متقن به تجهیز و تسلیح برخی گروههای تروریستی در این مناطق مبادرت ورزیده، از آتش بس برقرار شده اعلام حمایت کرده است؛ یک روز پس از انعقاد توافق آتشبس، "مولود چاوشاوغلو" وزیر خارجه ترکیه در تماس تلفنی با "جان کری" همتای آمریکایی خود گفت که آنکارا از آتشبس پیشنهادی مسکو و واشنگتن برای کاهش خشونتها در سوریه استقبال میکند.
واکنش ایران به توافق آتش بس در سوریه مثبت اما توام با گوشزد و اخطار بود؛ بهرام قاسمی سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان در واکنش به توافق روسیه و آمریکا برای برقراری آتش بس در سوریه تاکید کرد که "جمهوری اسلامی ایران همواره از برقراری آتش بس در سوریه و تسهیل دسترسی همه مردم این کشور به کمکهای انساندوستانه استقبال کرده است. آتش بس شامل گروههای تروریستی همچون داعش، جبهه النصره و گروههای تازه تاسیس انشعابی نیست و جامعه جهانی ملزم به برخورد جدی، قاطع، بدون شرط و بی وقفه با تروریسم افراطی تکفیری است. با توجه به تجربه چند ماه گذشته، آتش بس باید پایدار و دارای ضمانت اجرا بوده و به عنوان فرصتی برای تجدید قوا و انتقال جنگجویان و تسلیحات برای گروههای تروریستی مورد سوءاستفاده قرار نگیرد".
یکی از مواردی که تحلیلگران را به پایداری این آتشبس در سوریه امیدوار میکند، عقب نشینی آمریکا از مواضع قبلی خود است؛ واشنگتن پیشتر تروریستهای غیرداعش را با برچسب معارض شناسایی میکرد؛ آمریکاییها هر بار که تروریستهای جبهه فتح شام و جیشالفتح مورد حمله جنگندههای روسیه و یا ارتش سوریه قرار میگرفتند بلافاصله موضع خصمانه اتخاذ میکرد و به حمایت سیاسی و تسلیحاتی از آنها میپرداخت؛ اما حالا به نظر میرسد که سردمداران کاخ سفید از موضع قبلی عدول کردهاند؛ البته این امر بدان معنا نیست که آمریکاییها خیرخواه و دلسوز شدهاند؛ بلکه واقعیتهای صحنه میدانی و قدرت ائتلاف تهران، مسکو و دمشق آنها را وادار به عقب نشینی کرده است.
یکی از بندهای توافق آتشبس اخیر تصمیم آمریکا و روسیه برای تشکیل یک تیم اطلاعاتی جهت تمییز گروههای تروریستی با گروههای معارض است؛ البته تحلیلگران معتقدند پایبندی به این بند به احتمال بسیار زیاد از سوی آمریکا نقض میشود؛ چرا که آنها همچنان گروههای تروریستی نظیر"احرار شام" و "نورالدین زنکی" را که اعمال جنایتکارانهشان برای همگان آشکار شده است، در زمره گروههای "میانه رو" خطاب میکنند.
البته برخی تحلیلگران با دیده تردید به آتشبس توافق شده میان آمریکا و روسیه مینگرند؛ آنها معتقدند عملیات ظفرمندانه روسها و نیروهای محور مقاومت در حلب علیه تروریستها از جمله مسدود کردن جاده استراتژیک "کاستیلو" که تروریستها را در شرق حلب محاصره میکند، آمریکاییها را واداشته است تا به منظور تجدید قوای تروریستها و تحریک و تهییج ترکیه جهت ورود نظامی همه جانبه به سوریه، مفاد آتش بس را بپذیرد و به این امر تن دهد.
به نقل از روزنامه ایران، حالا دنیا پیشرفت کرده و مثل قدیم نیست که اسپند دود کنند و از این سر خیابان تا آن سر خیابان لای ماشینها بلولند. حالا وضع فرق کرده؛ دنیا دنیای انفورماتیک است. گوشیهای هوشمند و اینترنت با کلی برنامه مثل تلگرام و واتس آپ و ویچت و... را برای چی درست کردهاند؟ مگر یکی از کارکردهای این برنامهها گدایی نیست؟
«پریا کوچولوی 3 ساله دچار بیماری لاعلاجی شده و هر هفته برای زنده ماندن باید آمپولی بزند که از خارج وارد میشود. پدر پریا کارگر ساختمانی است و چندماهی میشود که بیکار است. متأسفانه آمپولهای دخترک بینوا تمام شده و خانوادهاش قادر به تهیه دارو نیستند و اگر تا آخر هفته آمپول را به پریا تزریق نکنند به کما میرود. پس از همه کسانی که میخواهند به این دخترک کمک کنند، خواهش میکنم تا دیر نشده، کمکهای خود را به شماره حساب... بانک... شعبه... واریز و در این امر خداپسندانه شرکت کنند.»
کلمات مثل شعر سوررئال با لحن پرسوز و گدازی بر سر کاربر بینوا میبارد و درگیرش میکند. البته اشتباه نکنید، رسته کلاهبرداران و دزدان اینترنتی با تکدگیگری اینترنتی، شاخههای مجزایی هستند که چندان ربطی به هم ندارند. موضوع دیگری که باید در مورد گدایان آنلاین به آن اشاره کرد، این است که آنها مثل گدایان خیابانی شهروندان را نسبت به نیازمندان واقعی بدبین میکنند. در چنین وضعیتی بهتر است به آدمهای شناخته شده و مطلع اعتماد کنید. اینکه چه نوع درخواستی را در صفحه چه کسی میخوانید. به عنوان مثال چندی پیش جمعی از روزنامهنگاران و فعالان اجتماعی توانستند با جمعآوری دیه یک زندانی او را از بالای دار پایین بیاورند.
گدایی پیامکی
پیش از اینکه برویم سر اصل ماجرا بهتر است مرور کوتاهی داشته باشیم در زمینه پیشینه گدایی اینترنتی؛ در سال 2002 میلادی مردی به نام «کارین بوسناک» با راهاندازی سایت گدایی به شهرتی جهانی رسید و طولی نکشید که الگویی شد برای کلاهبرداران و آدمهای بیکاری که دنبال چنین خلاقیتی بودند. با گذشت چندین سال این شیوه به حدی مورد استفاده گدایان اینترنتی قرار گرفت که برخی کشورها برای جلوگیری از رشد قارچگونه آن دست به اقدامهای قانونی زدند.
در ایران گدایی مجازی ابتدا از طریق پیامکها آغاز شد و سپس به شبکهها و گروههای اینترنتی رسید؛ درخواست شارژ اعتبار سیمکارت، درخواست پول، دوستی پس از بازگشت از فلان کشور خارجی درصورت برطرف شدن تنگنای مالی و گدایی خارجی.
گدایی برای دریافت شارژ تلفنهای اعتباری چند سالی میشود که مد شده و هنوز هم شاخه پردرآمدی از گدایی محسوب میشود. آنهایی که با چنین درخواستی مواجه میشوند، اغلب از نتیجه مطلع هستند. با این همه به هیجان آن تن میدهند و راضی میشوند در قبال فرستادن مبلغی به عنوان شارژ چند دقیقهای یک همکلامی ناشناخته را تجربه کنند. درخواست شارژ معمولاً از هزار تومان شروع میشود و به 20 هزار تومان در هر نوبت هم میرسد. البته این نوع گدایی از دیدگاه پلیس، اخاذی و کلاهبرداری است و میتواند پیگرد قانونی داشته باشد.
باید به نوع دیگری از گدایی پیامکی هم اشاره کرد که با شکلگیری گروههای اینترنتی بازار آنها تا حدودی کساد شده است. در این روش نسبتاً قدیمی، فرد فریبکار با ارسال پیامکهایی همچون درخواست پول برای تهیه دارو، اجاره خانه، عمل جراحی و هزاران دروغ دیگر، از مخاطبان میخواست که به شماره حسابش پول واریز کنند. بههر حال اگر از هر 10 نفر یکی هم دلش میسوخت و پول را واریز میکرد، گدایی موفقیتآمیز قلمداد میشد.
گدایی فیسبوکی
گدایی فیسبوکی، یکی از انواع گدایی مجازی است که عمر چندانی از آن نگذشته و خدا را شکر فعلاً تعداد زیادی از سودجویان از آن بهره نمیبرند و خارجیها در این رشته پیشتازند. همین چند روز پیش یکی از همکاران صفحه شخصیاش را در فیسبوک نشانم داد که زنی اهل کشور هند درخواستی با این مضمون برایش ارسال کرده بود: «دوست عزیز من برای سفر به کشور استرالیا آمدهام و متأسفانه کیف پولم از سوی جیببرها به سرقت رفته و تنها وسیلهای که برایم مانده همین گوشی است. اگر امکان دارد مبلغ 500 دلار به این شماره حساب واریز کنید. ظرف چند روز و پس از بازگشت به کشورم این پول را همراه با هدیهای برایتان ارسال خواهم کرد. چند عکس هم از خودم برایتان ارسال میکنم که اگر خوشتان آمد، میتوانیم باهم دوست شویم. پس از بازگشت به هند، نخستین کاری که بکنم، این است که شما را دعوت کنم. راستش را بخواهید من از روی ناچاری این فکر به سرم زد که در فیسبوک بچرخم و کسی را پیدا کنم. چهره شما نشان میدهد آدم قابل اعتمادی هستید و اگر شما هم از من خوشتان آمده، دوستی ما میتواند یک دوستی واقعی و طولانی باشد!»
شیوه دیگری که در فیسبوک کاربرد دارد ساخت صفحه جعلی کمک به نیازمندان است که با انتشار دلنوشته و عکسهای کودکان یا بیماران سعی در فریب مخاطبان خود دارد. باید به این نکته اشاره کنم که این گروهها یا صفحات، خوشبختانه از سوی پلیس تحت رصد قرار میگیرد و در مدت کوتاهی فعالیتشان تعطیل میشود ولی فضای نامحدود اینترنت این مجال را برای فعالیت دوباره و دوباره در اختیارشان قرار میدهد. یکی از شیوههای ابتکاری در این زمینه ترکیب دو روش گدایی پیامکی و فیسبوکی است که البته با پورنوگرافی درهم میآمیزد و تبدیل به گدایی چند رسانهای میشود. در این شیوه بدیع مسئول صفحه شما را به صحبت تلفنی دعوت میکند و البته قبل از آن پول شارژ میخواهد.
گدایی تلگرامی
با توسعه برنامه تلگرام و افزایش استفاده دارندگان موبایلهای هوشمند از این برنامه و کوچ کاربران از شبکههای اجتماعی دیگر به تلگرام، گدایان هم وارد کوچه و خیابانهای این شبکه شده و با روشهای بدیع دنبال گرم کردن بازار خود هستند. حالا دیگر نیازی به تشکیل گروهی فعال از بچههای فال فروش و تجهیز آنها با کولههای پر از فال و رساندنشان با ون به ایستگاههای مترو نیست. در تلگرام میتوانید فال بفروشید، اطلاعات من درآوردی پزشکیتان را نقد کنید و هزار و یک روش دیگر که تحلیلگران دانشگاهی هم سر از چم و خم آن در نمیآورند. در این شهر میلیونی همسایه، همسایهاش را نمیشناسد.
در بین گروههای تلگرامی که هر یک از من و شما میتوانیم در یکی از آنها عضو باشیم، حتماً گدایانی در پوشش جمعآوری کمک به نیازمندان فعال هستند. البته گروههایی نیز هستند که با حسن نیت و با توجه به شناخت اعضا از یکدیگر و نیز شخصیت حقیقی و حقوقی شناخته شدهای که خارج از محیط مجازی دارند، برای کمک به نیازمندان و ایتام فعالیت خداپسندانه میکنند ولی فعالیت قارچگونه کلاهبرداران و گدایان فضای مجازی، ناخودآگاه هر کاربری را که کمتر با طبقه نخبه جامعه سر و کار دارد، دو به شک میکند که آیا واقعاً چنین گروهی نیت درستی دارد یا نه؟
با این همه عکسی از چند بچه بیمار و شماره حسابی که زیر عکسها نوشته شده، دل هر کاربری را میتواند به درد آورد. پرداخت هم میتواند آنلاین باشد.
به هر حال همان طور که آخر شب دارید چند قطره اشک برای کودک بیمار میریزید و آن اتاق محقر و فقیرانهای که بچه در آن بستری است، پنجاه هزار تومانی هم به حساب زیر عکس واریز کنید و خشنود و سبک از کار خیر خود، چشم روی هم بگذارید و به خوابی آرام بروید.
در یکی از این کانالهای گدایی که نزدیک به 400 عضو خیر دارد و من نیز برای تهیه گزارش عضو آن شدهام، روزانه دهها میلیون تومان پول به حساب مسئول گروه ریخته میشود. پولهایی که اگر به حساب مؤسسههای معتبر خیریه ریخته شود، حتماً به دست نیازمندی میرسد.
به نقل از دیده بان، آدرس های زیر به نشریه مجاهد سازمان منافقین اختصاص دارد که بخشی از مقرهای خود را برای مستقر کردن نیروها و ارتباط های بیرونی معرفی می کند.
در روزهایی که پیش روی داریم باید راهکارهای مناسب برای فروپاشی یک گروهک تروریستی که بصورت ساختاری و سازمانی در آلبانی مستقر شده اند را ارائه نماییم.
حضور منافقین در اروپا فرصت مناسبی است تا خانواده اعضای فریب خورده بتوانند با هماهنگی کمیساریای سازمان ملل، نسبت به جداکردن آنها از منافقین اقدام کنند.
مقوله خانواده برای اروپایی ها از اهمیت فراوانی برخوردار است و جلوگیری منافقین از ملاقات اعضای سازمان با خانواده هایشان می تواند جرقه اولیه ای باشد تا اروپایی ها متوجه حضور یک فرقه تروریستی در میان خودشان بشوند.
ایسنا به نقل از روزنامه عرب نیوز نوشت: طی ماههای اخیر، به ویژه بعد از اتفاقاتی که منجر به محروم شدن زائران ایرانی از مناسک حج شد، از هیچ تلاشی برای بیتقصیر نشان دادن مقامات سعودی در فاجعه سال گذشته منا فروگذار نکرده و با ارائه گزارشها، تحلیلها و اخبار کاملا یکسویه و جانبدارانه، سعی کرده وانمود کند این مقامات ایرانی بودند که مانع از حضور زائرانشان در حج شدهاند.
این رسانه سعودی در تازهترین اقدام خود برای تطهیر چهرهی مخدوش شده مقامات سعودی در جهان اسلام و توجیه اقدام "صد عن سبیل الله" آنها، اقدام به انتشار متنهایی به عنوان گفتگوهایی جهتدار با چند ایرانیِ خارجنشین کرده که مخالف علنی نظام ایران هستند.
این افراد که مهمان ویژه رژیم آلسعود در مناسک حج بودند، بعد از خدمات ویژهای که به آنها ارائه شده، اکنون ازسوی این روزنامه به عنوان "ایرانیهای حاضر در حج" معرفی شدهاند و برای جبران این "میهماننوازی خاص" سعودیها، اکنون به تمجید از توان عربستان در برگزاری حج! پرداخته و سعی کردهاند طوقِ ننگِ محروم شدن زائران ایرانی از حج امسال را از گردنِ عربستان باز کند
«علی نادری» که به هویت و مسئولیت او اشارهای نشده و گویا از آمریکا به مراسم امسال حج آمده، میگوید: سازماندهی این پروژه عظیم که به مدت پنج روز در سال برگزار میشود، حاکی از تلاش سخت مقامات سعودی برای خدمت به میهمانان خداست.
«ضیاءالدین صدر الاشرفی» که زادهی استان آذربایجان و عضو شورای فدرال ایرانیان از حزب همبستگی اهواز است و برای اولینبار به حج آمده، به عرب نیوز میگوید: تلاشهای انجام شده برای خدمترسانی به زائران از سراسر جهان، بهترین پاسخ به کسانی است که ادعایی خلاف آن دارند.
وی که به نظر شدیدا از خدمات ارائهشده توسط آلسعود راضی به نظر میرسد، اضافه کرده است: راضی نگه داشتن بیش از یک میلیارد مسلمان از سراسر جهان پاسخی مناسب به اتهامات نادرست رژیم ایران است و هیچ کشوری به جز عربستان نمیتواند چهار میلیون نفر را در محیطی کوچک و در زمانی محدود مدیریت کند.
همچنین «جمال پور کریم» که خبرنگار کُرد و فعال سیاسی معرفی شده نیز در این مصاحبه به روزنامه سعودی میگوید: اولینبار که به عربستان آمدم، متوجه شدم مقامات سعودی از هیچ تلاشی برای ارائه خدمات در سطح جهانی به زائران دریغ نمیکنند و رژیم ایران نیز تنها در تلاش برای تحریف اذهان عمومی از شرایط سخت اقتصادی است.
در حالیکه کشته شدن هزاران زائر بیگناه از کشورهای مختلف در مناسک حج سال گذشته جای هیچ ابهامی برای تایید بیکفایتی و بیتدبیری آلسعود باقی نمیگذارد، مشخص نیست دست و پا زدن بیهوده رسانههای عربزبان، برای توجیهِ کدام اقدام شاخص و تاثیرگذار رژیم آلسعود انجام میگیرد!
ضمن آنکه جلوگیری از حضور حدود یکصد هزار زائر ایرانی که مصداق بارز «صد عن سبیل الله» است، لکه ننگی بر دامان آلسعود است که با اظهارنظرهای جعلی از افراد بیهویت، قابل پاک شدن نیست.
جام نیوز به نقل از پایگاه خبری هیل (Hill) وابسته به کنگره آمریکا نوشت:
این پایگاه خبری با انتشار یادداشتی به تعریف و تمجید از سازمان منافقین پرداخته و از ضرورت حمایت از این گروه تروریستی سخن به میان آورده است.
در این یادداشت که به قلم "جولیو ترزی" یکی از مقامات سابق ایتالیایی، تحت عنوان "هنوز یک جایگزین برای تعامل با رژیم ایران وجود دارد" منتشر شده، می خوانیم:
«کشورهای اروپایی شروع به تجدید روابط با ایران پس از توافق هسته ای کرده اند اما نادیده گرفتن اقدامات جنجالی ایران پس از توافق هسته ای بسیار سخت است. از سوی دیگر توافق هسته ای با وجود تلاش های صورت گرفته، نتوانسته به گسترش میانه روی در ایران کمک کند.
در نتیجه سیاست غرب نسبت به ایران باید تغییر کند و همچنین باید از گروه های مخالف ایرانی بویژه اپوزیسیون سازمان یافته علیه رژیم ایران حمایت صورت پذیرد. پیش از این تلاش هایی در این رابطه صورت گرفته که نتیجه بخش بوده است. متحدان غربی مقاومت ایران توانسته اند توجه ها را به مشکلات سازمان مجاهدین خلق ایران معطوف نمایند و به این گروه در عراق کمک نمایند تا از شرایط خطرناک نجات یابند و اخیرا کمپ لیبرتی 3000 نفر از نیروهای خود را به خانه هایی امن که بیشتر آن ها در آلبانی است فرستاده است.
هر کسی که کوچکترین شناختی نسبت به جمهوری اسلامی داشته باشد به خوبی می داند که تصور دوستی با این رژیم، تصوری واهی است. در این میان کشورهایی که ارتباط نزدیکی با سازمان مجاهدین دارند با رویکرد برقراری روابط نزدیک با جمهوری اسلامی مخالفت می کنند. اما دلیل آنکه برخی کشورهای اروپایی در حال حاضر به دنبال گسترش ارتباطات با ایران و برقراری مذاکرات با تهران هستند آن است که گمان می کنند جایگزینی وجود ندارد.
به بیان دیگر، کشورهای اروپایی در مرور سال ها، فضاسازی های ایران را باور کرده و پذیرفته اند که مقاومت ایران، چیز قابل توجهی نیست. اشتباه نکنید، ایران تا کنون هر چه توانسته انجام داده تا این جنبش را از بین ببرد. در سال 1988 تعداد زیادی از سران سازمان مجاهدین خلق در ایران اعدام شدند و کمپ لیبرتی نیز در عراق هدف حملاتی قرار گرفت. اما این سازمان دوام آورد و اکنون شورای ملی مقاومت ایران، جمعیت بزرگی را در تجمع بین المللی سالانه خود در فرانسه گرد هم می آورد و ثابت کرده است که هنوز اپوزیسیونی سازمان یافته برای مقابله با جمهوری اسلامی وجود دارد. در واقع به نظر می رسد با جابجایی نیروهای سازمان مجاهدین خلق از عراق، افق تازه ای پیش روی سازمان گشوده شده است.
با توجه به این مسائل، تمامی کسانی که در سیاست خارجی اروپا حرفی برای زدن دارند، باید رهبران اروپایی را متقاعد سازند که در دیدگاه شان در رابطه با ایران و انگیزه هایشان برای برخورد آرام با جمهوری اسلامی، تجدید نظر کنند.
باید همه بدانند که حکومت ایران تنها نماینده سازمان یافته مردم ایران نیست بلکه حکومتی دیگر در انتظار ایستاده و آماده است آینده ای را برای ایران شکل دهد که بر پایه اصول اعلام شده سکولاریسم، دموکراسی و برابری جنسیتی بنا شده باشد همانطور که توسط مریم رجوی، رهبر شورای ملی مقاومت ایران، به روشنی بیان شده است.»
سردار علی رزمجو در مراسم به آباندازی "شناور تندرو برد بلند بالگردبر" در منطقه دوم دریایی سپاه در بندر بوشهر در جمع خبرنگاران اظهار داشت: امروز شاهد برگزاری مراسم الحاق شناور شهید ناظری با عنوان "شناورِ تندرو بُرد بلندِ بالگرد بَر" هستیم که برگ زرین دیگری بر افتخارات سپاه است.
فرمانده منطقه دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران خاطر نشان کرد: به فضل خدا امروز برگ زرین دیگری بر افتخارات نظام افزوده میشود و شاهد الحاق شناور شهید محمد ناظری با قابلیت حمل بالگرد هستیم که با موفقیت انجام شده است.
رزمجو افزود: امروز با تلاشها و اقدامات شبانهروزی انجام شده شاهد ورود جدید ترین نوع از بدنه شناورهای روز دنیا با قابلیت دریا نوردی در امواج خروشان و نشست و برخاست بالگرد هستیم که گامی در راستای توفیقات بیشتر کشور در عرصه دفاعی است.
این مسؤول تصریح کرد: نیروی دریایی سپاه پاسداران همواره توفیقات بسیار پیشرفته و ارزشمندی داشته و در شرایط کنونی با برخورداری از فناوری و تجهیزات پیشرفته و بهروز و قدرت موشکی بالا، توانمندی دفاعی و قدرت بازدارندگی، سبب اقتدار جمهوری اسلامی ایران شده است.
فرمانده منطقه دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: نیروی دریایی سپاه در آبهای نیلگون خلیج فارس دارای اقتدار است و در شرایطی که آمریکاییها با تمام ابزار علیه ایران بسیج شدهاند، همواره آماده هستیم و اقتدار کافی در خلیج فارس داریم.
رزمجو تصریح کرد: نیروی دریایی سپاه دارای نیروی انسانی و تجهیزات در عرصههای مختلف است و همچنین دارای برد اطلاعاتی قوی و آمادگی دفاعی کامل و دارای برد اراده و ایمان کارکنان و فرماندهان است و این مردان الهی ثابت کردهاند که هر ناممکنی را ممکن میسازند.
این مسؤول بیان کرد: در سال "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل" شاهد یکی از بزرگترین دستاوردهای دفاعی هستیم که شامل الحاق شناوری است که تمام مراحل طراحی و ساخت آن توسط متخصصان و پاسداران حریم ولایت انجام گرفته است.
فرمانده منطقه دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ابراز داشت: این موفقیتهای عرصه دفاعی در واقع خوشحالی برای دوستداران نظام و یاس و ناامیدی برای دشمنان انقلاب اسلامی است.
برد دریانوردی شناور جدید سپاه 10 هزار کیلومتر است
سردار علی فدوی هم در آیین به آب اندازی شناور بالگردبر سپاه بوشهر اظهار داشت: این شناور با تلاش متخصصان داخلی و بر اساس آخرین استانداردهای بینالمللی انجام شده و امروز به آب انداخته شده است.
وی افزود: موسسه شهید محلاتی تلاش شبانهروزی برای ساخت این شناور داشته و 14 ماه زمان اجرای این پروژه بزرگ و مهم است.
فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاطر نشان کرد: برد دریانوردی این شناور بیش از 10 هزار کیلومتر است و 112 هزار نفر ساعت برای ساخت این شناور صرف شده است.
فدوی بیان کرد: این شناور دارای 55 متر طول، 14.1 متر عرض و ارتفاع 13 متر است و جانمایی و نصب بالگرد نیز موفقیت انجام شده است.
این مسؤول گفت: برد دریانوردی این شناور 10 هزار کیلومتر است که توسط محققین و متخصصان داخلی ساخت و راهاندازی شده است.
به نقل از کیهان، ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی آمریکا بارها روی این نکته متمرکز شده بود که هیلاری کلینتون در ایجاد داعش نقش مستقیم داشته است. حال علاوه بر رسوایی داعش و ایمیلها انتشار ویدئوی غش کردن کلینتون نیز به مستمسکی در دست حزب جمهوریخواه تبدیل شده است تا هیلاری کلینتون را فاقد صلاحیت برای ریاست جمهوری آمریکا معرفی کند.
مشکلات مربوط به سلامتی هیلاری کلینتون که مدتی بود به عنوان یک مسئله جدی در انتخابات ریاست جمهوری سال میلادی جاری مطرح شده بود، اکنون ابعاد تازهای به خود گرفته است.
وی روز پنجشنبه در جریان سخنرانی در سالگرد 11 سپتامبر، دچار ضعف جسمی شدید شد و بر اساس تصاویر و فیلمهای منتشر شده قبل از سوار شدن به خودرو از هوش رفت. به گفته «لیزا بارداک» پزشک کلینتون «وی به بیماری ذاتالریه مبتلا شده است.» همین بیماری ذاتالریه نیز ممکن است معادلات انتخاباتی در آمریکا را بر هم بزند.
موضوع بیماری هیلاری کلینتون البته، مسئله تازهای نیست. هفتههای اخیر اخبار و گزارشهای زیادی در این باره از سوی کمپین انتخاباتی ترامپ منتشر شده بود. «جان جگر» یکی از کارگزاران کمپین انتخاباتی «ترامپ» اخیرا گفته بود هیلاری کلینتون 69 ساله آن چنان بیمار است که در صورت انتخاب به ریاست جمهوری بیش از یک سال زنده نخواهد ماند.
این یکی از تندترین و صریحترین ادعاها درباره وضعیت سلامتی کلینتون از شروع رقابتهای انتخاباتی بوده است. پایگاه اینترنتی «اکسپرس» نیز در گزارشی نوشته که هیلاری کلینتون به بیماری «دمانس عروقی» آن هم از نوع پیشرفته آن مبتلا است و یک سال دیگر بیشتر زنده نخواهد بود.
ترامپ بارها از سخنرانیهای کوتاه کلینتون، عدم شادابی، خمیازههای ممتد و سرفههای تیکوار او به عنوان «نشانههای بیماری و عدم سلامت» یاد کرده بود. رقیب انتخابات کلینتون در اوایل جولای (تیر ماه) نیز در جریان کمپین خود در فلوریدا این گونه به هیلاری طعنه زد: «ببینید، همیشه این طوری است ، او سخنرانی کوتاهی میکند، به خانه میرود تا بخوابد و دوباره دو روز بعد سر و کلهاش پیدا میشود.»
البته شروع زمزمهها درباره سلامتی کلینتون به دسامبر 2012 بازمیگردد که او در کسوت وزیر خارجه به علت «غش» و «بیهوشی» نتوانست در جلسه شهادت کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان (درباره حمله به کنسولگری خارجی در بنغازی لیبی) حاضر شود. مقامات وزارت خارجه در آن مقطع، علت بیهوشی او را «عفونت ویروسی معده» اعلام کرده بودند.
کلینتون، در کتاب خاطرات خود به نحوه ایجاد داعش و اینکه وی چطور به 112 کشور سفر کرد تا رهبران آنها را برای پذیرفتن این گروه برای تجزیه خاورمیانه قانع کند اشاره میکند.
اما اکنون مادر داعش ناتوانی در فهم و بیان کلمات وهمگرایی، سرطان مغز، بیماری قلبی، تصلب چندگانه بافتها، چاقی، دیابت، فشار خون، بیماری پارکینسون، سندرم پس از سکته مغزی، تشنج، خیره شدن ناگهانی و... دست به گریبان شده است. از حال رفتن وی در جریان برگزاری مراسم 11 سپتامبر را شاید بتوان حساسترین موردی دانست که کاملا بر اخبار مربوط به بیماری وی صحه گذاشته و بهانه خوبی به دست ترامپ داده تا بر این موضوع متمرکز شده و کلینتون را فاقد صلاحیت و ناتوان از اداره کشور توصیف کند.
دموکراتها به دنبال جایگزین
در همین زمینه نشریه اکسپرس در مطلبی عنوان کرده است که هیلاری کلینتون برنامههای انتخاباتی خود را به دستور پزشکان متوقف کرده و برنامههای تبلیغاتی خود را نیز تغییر داده است. مسئله آنقدر جدی شده که بنا بر گزارش اکسپرس حزب دموکرات آمریکا به سرعت برای در نظر گرفتن یک نامزد جایگزین برای کلینتون وارد عمل شده است ولی یک مقام ارشد حزب دموکرات تاکید کرده تا زمانی که خانم کلینتون تصمیمی برای کنارهگیری نداشته باشد، حزب دموکرات برای معرفی جایگزین وی اقدام نخواهد کرد.
بر اساس این گزارش حزب دموکرات ممکن است جلسهای اضطراری برگزار کرده و درباره گزینه احتمالی برای جایگزینی هیلاری کلینتون تصمیمگیری کند. البته این اتفاق در حالی به وقوع میپیوندد که شخص هیلاری کلینتون تصمیم بگیرد از رقابتها کنارهگیری کند. گفته میشود در صورت کنارهگیری کلینتون احتمالا « برنی سندرز» که در مرحله مقدماتی از وی شکست خورد و یا «جو بایدن»، معاون اول «باراک اوباما» از گزینههای احتمالی حزب دموکرات برای جانشینی هیلاری کلینتون هستند. اما یافتن کاندیدای جدید آن هم زمانی که تنها چند هفته بیشتر تا زمان برگزاری انتخابات نمانده است کار بسیار دشوار برای حزب دموکرات به شمار میرود.
بحار الأنوار ، ج 51 ، ص 304