طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
نوشته شده در تاریخ 95/6/8 ساعت 8:33 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی
نوشته شده در تاریخ 95/6/7 ساعت 9:10 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی
سردار فدوی مطرح کرد:
بکارگیری زیردریاییهای خاص در دستورکار سپاه
فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: نهتنها احتمال جنگ نبود، بلکه شرایط بازدارنده ما بهنحوی بود که دشمن بهدنبال ایجاد بازدارندگی
برای خود بود، لذا این افراد باید از این حرف توبه کنند.
روز پاسدار امسال مصادف شد با شهادت سردار محمد ناظری، فرماندهای که افراد زیادی را برای
پاسداری از انقلاب اسلامی و جهان اسلام تربیت کرد و آموزش داد.
شهادت این فرمانده، بهانهای شد تا به همراه شاگردانش در یگان ویژه دریایی سپاه به «فارور»
جزیرهای که با نام «حاج محمد» جان گرفته بود- برویم؛ جزیرهای که 9 سال پیش سردار ناظری
آن را در حالیکه خالی از سکنه و فاقد هرگونه امکاناتی بود برای آموزش تکاوران ندسا انتخاب کرد.
انتخاب جانشین سردار ناظری برای فرماندهی یگان ویژه، سردار علی فدوی فرمانده ندسا را هم به جزیره کشانده بود و آنچه در ادامه می خوانید گفتوگوی دریادار علی فدوی در ساختمان فرماندهی یگان ویژه دریایی سپاه در جزیره فارور است.
***
سردار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه در این گفتوگو پیرامون شخصیت سردار شهید محمد ناظری فرمانده یگان ویژه دریایی سپاه اظهار داشت: شهید ناظری پاسدار انقلاب اسلامی بود و بر موضوع پاسداری بابصیرت اصرار داشت.
وی افزود: این پاسداری یک شاخصه مشترک بین همه ندارد و اگر این شاخصه در فرد بالا برود، آن فرد میشود شهید همت، خرازی، کاظمی، زینالدین و....
* التزام نداشتن برخی مسئولین به امام مشکل شیعه است
فدوی ادامه داد: بصیرت خاصی که در طول تاریخ شیعه نبودنش مشکل ایجاد کرده، التزام نداشتن به امام به عنوان نقطه عطف اسلام و شیعه است. یکی از نگرانیهایی که وجود دارد نبود این بصیرت در افرادی است که جایگاهی در انقلاب دارند.
فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: اگر کسی بفهمد امام دارد، دیگر حرف دیگران برایش اهمیتی ندارد و نمیتواند بگوید که امام ما نظرش این است و من نظرم چیز دیگری است، این حرف یعنی آن بصیرت وجود ندارد و آقای ناظری در این خصوص بسیار حساس بود.
* عیدهای نوروز سردار ناظری با بسیجیان در فارور
وی در ادامه تصریح کرد: طیف وسیعی به واسطه داشتن بصیرت و پاسداری از انقلاب در محدوده نظر شهید ناظری قرار میگرفتند. ناظری بر این قائل بود که باید به باطن توجه کرد و روالش نیز همین بود که این روال را در سازمان هم ایجاد کرده بود، لذا در یگان ویژه دریایی، هم پاسدار با لباس سبز داریم و هم بسیجی دائمی با لباس خاکی و بسیجی غیردائم بهاضافه بسیجیانی که فقط در زمانهای بسیار کمی میتوانند در این یگان فعالیت کنند و شهید ناظری همین را هم غنیمت میشمرد و از آنها استقبال میکرد.
فدوی تأکید کرد: همیشه در زمان عیدهای نوروز که همه کار را تعطیل میکردند، شهید ناظری برای آموزش بسیجیانی که فقط در این زمان امکان حضور در جزیره فارور را داشتند در آنجا میماند و این 14 روز را در کنار این 200 بسیجی میگذراند.

وی افزود: ناظری از نیروهایی بود که از اول در عین حال که یک نیروی عملیاتی بود، کار آموزش را نیز به صورت دائم انجام میداد، آن هم آموزش افرادی که خودشان میخواستند در مکانهای دیگری منشأ باشند.
فرمانده نیروی دریایی سپاه تصریح کرد: شهید ناظری آموزش را در دانشگاه امام علی(ع)، دانشگاه امام حسین(ع) و بعد در یگان هوابرد ادامه داد و از زمانی که یگان ویژه را در ندسا تشکیل دادیم، این شاخصه بروز عینی و کامل داشت.
* آموزش ویژه رزمندگان محور مقاومت توسط سردار ناظری در فارور
فدوی اظهار داشت: یگان ویژه ما هم عملیاتی و هم آموزشی بود، آن هم آموزش در طیف وسیع برای نیروهای مختلف داخل کشور و خارج کشور و همه کسانی که توسط شهید ناظری در ایران آموزش دیدند از محور مقاومت بودند و انواع آموزشهایی که نیاز داشتند با محوریت نیرهای ویژه را میدیدند.
وی با اشاره به تأثیر کلامی سردار ناظری گفت: خارجیانی که زبان فارسی را نمیفهمیدند، الگوی کلامیشان را از ناظری میگرفتند و بدون اینکه معنی جمله را بفهمند، جملات او را تکرار میکردند.
* تیپهای «واکنش سریع» سپاه در راهند
فرمانده نیروی دریایی سپاه در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به ایجاد تیپهای واکنش سریع در سپاه، گفت: قرار است چند یگان در سپاه رسماً به عنوان تیپ واکنش سریع معرفی شوند که یکی از آنها یگان ویژه ندسا است که به عنوان تیپ ویژه واکنش سریع این نیرو معرفی میشود.
وی افزود: البته یگان ویژه ندسا خصوصیت تیپ واکنش سریع را هم دارد و مقاطع مختلفی پیش آمده که ما ظرف چند ساعت برای اعزام به مکانهای بسیار دور آماده شدهایم.
فدوی خاطرنشان کرد: نیروی دریایی سپاه از زمان تشکیل در سال 65 تا الان کارویژههای زیادی کرده که قریب به اتفاق آن هم در رابطه با آمریکاییها بوده و خیلی موارد نادری مربوط به غیرآمریکاییها میشده است.
* ندسا بدنبال زیردریاییهایی متفاوت از تعریف معمول زیرسطحی در دنیا
فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به تهدیدات زیرسطحی در آبهای جنوب، گفت: رصد کردن زیر سطح الزاماً نیاز به داشتن زیرسطحی ندارد و راههای مختلفی وجود دارد که ما هم بهدنبال آن هستیم و موفق هم بودهایم و روی آن کار میکنیم.
فدوی تأکید کرد: از طرفی هم داشتن زیردریایی که در برنامههای ندسا است، ولی نه زیردریایی با روال معمول که دنیا، آمریکا و روسها تعریف کردهاند، اصولا یکی از مشخصههای ندسا ایجاد یک تئوری و تعریف جدید از توان دریایی است.

وی ادامه داد: تعریف از توان دریایی در ندسا متناسب با همه مشخصههای انقلاب اسلامی است که دو مشخصه بسیار مهم دارد، یکی توانمندی و مختصات پاسداران انقلاب اسلامی و دوم تهدید جمهوری اسلامی که امریکاست.
* کسی مطابق قوانین ما عمل نکند در تنگه هرمز اعمال حاکمیت میکنیم
فرمانده نیروی دریایی سپاه در ادامه در خصوص موضوع بستن تنگه هرمز اظهار داشت: کنترل تنگه هرمز مطابق با همه قوانین مصوب داخلی جمهوری اسلامی که خیلی از آنها با حقوق کنوانسیون و حقوق بینالملل دریاها مطابقت دارد، در اختیار جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشور ساحلی است.
فدوی تأکید کرد: مطمئناً اگر کسی مطابق این قوانین عمل نکند، ما اعمال حاکمیت میکنیم و مهم نیست چه کسی باشد، همان طور که بارها در مقابل آمریکاییها این کار صورت گرفته است، برای مثال در سال 94، سه، چهار موضوع پیش آمد که یکی از آنها ابلاغ حکم دادگاه محلی بندر لنگه علیه شرکت مرسک بود.
وی افزود: مرسک یک شرکت بینالمللی است که نزدیک به 700 کشی دارد و اتفاقاً بعد از ابلاغ این حکم اولین کشتی این شرکت که به این منطقه آمده بود، آمریکایی بود و البته این موضوعی سیاسی و نظامی نبود. این پرونده 10 سال به طول انجامیده بود و این حکم ابلاغ شد و ما این کشتی را در تنگه هرمز در حضور ناوشکن، شناور گشتی و هواپیمای آمریکایی گرفتیم و این توانمندی فقط در نیروی دریایی سپاه وجود دارد.
فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: ما 4 بار علیه آمریکاییها و انگلیسیها اعمال حاکمیت و آنها را بازداشت کردیم، در حالی که هیچ کس در دنیا جرأت این کار را ندارد.
* سالهاست اجازه عبور شناورهای نظامی آمریکا و متحدینش از برخی آبراهها را نمیدهیم
فدوی تأکید کرد: سالهای طولانی است که شناورهای نظامی آمریکا و متحدان آنها نمیتوانند از آبراههای مشخصشدهای که بر روی نقشه است، استفاده کنند. چون آن آبراهها در آبهای بینالمللی نیست و جزو آبهای سرزمینی ما محسوب میشود، لذا همه کشتیها میتوانند از آن استفاده کنند، ولی به لحاظ اینکه عبور آمریکاییها مصداق عبور بیضرر نیست، بلکه به مصداق شر مطلق است، سالهای طولانی اجازه عبور به آنها را ندادهایم.
* توان ندسا، مانع اسکورت آمریکایی در تنگه هرمز
وی خاطرنشان کرد: مدتی قبل موضوعی پیش آمد و آمریکاییها گفتند میخواهیم کشتیهای آمریکایی را در تنگه هرمز اسکورت کنیم، اما آنها چون فهمیده بودند و میفهمند که اگر قرار شود این کار صورت بگیرد و ما اعمال حاکمیت کنیم، آنها قادر به جلوگیری نیستند، لذا رسماً اعلام کردند که هیچ کشتی آمریکایی اسکورت نمیشود.
* برخی سعی در انحراف مردم داشتند؛ احتمال جنگ از سوی آمریکا کذب است
فرمانده نیروی دریایی سپاه در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار داشت: یکی از موضوعات مهم امروز این است که یک سری از افراد کتمان حقیقت کردند و سعی در انحراف افکار عمومی و مردم داشتند، مبنی بر اینکه احتمال وقوع جنگ وجود دارد و سرمنشأ آن هم آمریکاییها هستند، در حالیکه این موضوع کاملاً برعکس است و سالهای طولانی است آمریکاییها به شرایطی رسیدهاند که مواظبترین کشور برای اینکه تیری در خلیج فارس شلیک نشود، هستند، چون آنها اطمینان دارند اگر تیری شلیک شود، ضرر و زیانش با منافع آنها قابل مقایسه نیست.
* کسانیکه گفتند فلان کار را کردیم که جنگ نشود، توبه کنند
فدوی ادامه داد: یک ماه و چند روز پیش وزیر دفاع آمریکا در پایگاه ظفره امارات که در اختیار آمریکاییهاست، اعلام کرد که ما و متحدان بیناللملی و منطقهایمان به دنبال این هستیم که توانی ایجاد کنیم که مقابل توان ایران بازدارنده باشد. این یک مطلب کلیدی و مهم است و خلاف حرفهایی بود که برخی افراد برای اهداف و غرایضی میزدند و میگفتند که ما فلان کار را کردیم که از جنگ جلوگیری کنیم، در حالی که اصلاً چنین چیزی نبود.
وی گفت: نهتنها احتمال جنگ نبود، بلکه شرایط بازدارنده ما بهنحوی بود که دشمن بهدنبال ایجاد بازدارندگی برای خود بود، لذا این افراد باید از این حرف و انحرافی که ایجاد کردهاند، توبه کنند. در دنیا کتمان واقعیت و دروغ و فریب افکار عمومی بزرگترین گناه است، هرچند که مسلمان هم نیستند، ولی این موضوع قبیحترین و زشتترین کار در یک کشور است که اگر مشخص شود فردی اینکار را کرده، کمتر از یک ساعت استعفا میدهد.
منبع: فارس
نوشته شده در تاریخ 95/6/7 ساعت 8:11 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی
فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: امریکا 37 سال است هیچ غلطی نمیتواند بکند اما چطور یک سری موضوع به این شفافی را نمیفهمند و برای قدرت امریکا رسمیت قائل هستند؟
دریادار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه طی سخنانی در مراسم بزرگداشت سردار شهید محمد ناظری فرمانده نیروهای ویژه دریایی سپاه که صبح امروز در حسینیه ثارالله بندرعباس برگزار شد، با بیان اینکه سردار ناظری در این سی و چند سال در راه انقلاب اسلامی ثابت قدم بود، او هیچگاه از خودش تعریف نمی کرد ولی در زمان حضور امام(ره) در جماران یکی از افراد اصلی در حفاظت از ایشان بود.
فدوی، ولایت فقیه را نقطه عطف شیعه و انقلاب اسلامی دانست و تصریح کرد: اگر به این موضوع توجه شود همه قدرتهای عالم هم نمیتوانند خدشه ای به قدرت انقلاب اسلامی وارد کنند.
وی ادامه داد: مشکلاتی که مثلا امروز در کشوری نظیر عراق میبینیم، بدلیل همین خلا است در حالیکه ایران اسلامی، قدرت و آرامش خودش را از ولایت فقیه دارد.
فرمانده نیروی دریایی سپاه، بصیرت عملی را یکی از ویژگیهای مهم سردار شهید ناظری عنوان کرد و گفت: یک مرتبه سردار ناظری در مراسمی که توسط یکی از آقایان به مناسبت روز عاشورا برگزار شده بود، شرکت کرد. آن آقا در سخنانش حرفی میزند که سردار ناظری احساس میکند او سطح امام(ره) و ولایت فقیه را در حد افراد عادی جامعه پایین آورده است. بلند میشود و اعتراض میکند و میگوید اگر امام(ره) نبود، شما نمیتوانستید همین مراسم و بحثها را داشته باشید. بعد هم به همراه اطرافیانش، مراسم را ترک میکند.
سردار فدوی خاطرنشان کرد: وقتی ولایتمدار باشیم ترس برای مسئولین نباید معنی داشته باشد. الان 37 سال است دشمنان هر اقدامی توانستهاند کردهاند اما چرا برخی می ترسند؟ وقتی ما در مسئولیت و جایگاهی قرار میگیریم که مربوط به انقلاب اسلامی است، حق نداریم بترسیم.
وی تاکید کرد: مردم ما از هیچ قدرتی نمیترسند و باور دارند امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: امریکا 37 سال است هیچ غلطی نمیتواند بکند اما چطور یک سری موضوع به این شفافی را نمیفهمند و برای قدرت امریکا رسمیت قائل هستند؟
سردار فدوی گفت: اگر مردم بفهمند کسانی از شیطان بزرگ میترسند، آن وقت تصمیم میگیرند.
وی ادامه داد: یک ماه و چند روز پیش وزیر دفاع امریکا در پایگاه امارات گفت که ما باید با همپیمانان منطقهای و غیر منطقهای، قدرت بازدارندهای در برابر توان ایران ایجاد کنیم. این حرف را کسی از سپاه و مسئولان سیاسی یا جمهوری خواه و انتخاباتی امریکا نمیزند، این حرف وزیر دفاع امریکاست.
فرمانده نیروی دریایی سپاه با بیان اینکه تحریمهای امریکا هیچگاه کم نشده، تصریح کرد: متاسفانه الان بعد از 37 سال برخی به قدرت شیطان بزرگ و تحریمها رسمیت میبخشند.
سردار فدوی افزود: متاسفانه در سالهای اخیر یک سری افراد به این تحریمها رسمیت داده و اثر وضعی آن را برای مردم علنی کردند که این کار از اواخر دولت قبل شروع شد و الان تشدید شده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: وزرای دفاع و خارجه و نیز رییس جمهور امریکا میگویند 5 سال در سوریه هستیم اما موفق نشدیم چون ایران پشتیبان سوریه است.
سردار فدوی تاکید کرد: ما در نیروی دریایی سپاه و در دریا به قدرت امریکا اهمیتی نمیدهیم و شناورهای تندرو ما، ناو هواپیمابر امریکا را به رسمیت نمیشناسند.
فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: کسی جرات چپ نگاه کردن به ایران را ندارد چه برسد بخواهد جنگ نظامی کند اما متاسفانه برخی میگویند در شرایط احتمالی جنگ از سوی دیگران هستیم که این حرف کاملا غلط است.
وی تصریح کرد: این حق جمهوری اسلامی نیست که برخی از افراد اینچنین سخن میگویند در حالیکه گلوی امریکا و استکبار در دست انقلاب اسلامی است.
دریادار فدوی خاطرنشان کرد: هیچکس سردار ناظری را در موضع انفعال ندید چون شان افراد انقلاب اسلامی انفعال نیست بلکه شور و نشاط و ابتکار عمل است.
فرمانده نیروی دریایی سپاه افزود: بصیرت یعنی اینکه همواره آمریکا را محور دشمنی با خود بدانیم و آن را با شیطانکهای کوچک جایگزین نکنیم.
وی با بیان اینکه روند قدرتافزایی ما یک لحظه هم متوقف نمیشود، گفت: دشمنان توان واقعی ما را موقعی میفهمند که دیگر بعد از آن، وجود نخواهند داشت.
منبع: فارس
نوشته شده در تاریخ 95/6/7 ساعت 8:4 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی
بیشک یکی از قدرتهای بازدارنده ایران در مقابل دشمنان و بخصوص آمریکا، توان دریایی سپاه در خلیج فارس است، از طرفی یگان ویژه دریایی سپاه با عنوان Sepah Navy Special Force که بصورت مخفف S.N.S.F شناخته میشود، زبدهترین تکاوران دریایی این نیرو را در خود دارد.
اما این یگان تاثیرگزار، اواخر اردیبهشت ماه امسال (همزمان با روز پاسدار) موسس و فرمانده خود، دریادار شهید محمد ناظری را ازدست داد.

شهادت این فرمانده، بهانهای شد تا به همراه شاگردانش در یگان ویژه دریایی سپاه به «فارور» -جزیرهای که با نام «حاج محمد» جان گرفته بود- برویم؛ جزیرهای که 9 سال پیش سردار ناظری آن را در حالیکه خالی از سکنه و فاقد هرگونه امکاناتی بود برای آموزش تکاوران ندسا انتخاب کرد.
انتخاب جانشین سردار ناظری برای فرماندهی یگان ویژه، سردار علی فدوی فرمانده ندسا را هم به جزیره کشانده بود و با حکم سردار فدوی، ناوسالاریکم اصغر معماری به فرماندهی نیروهای ویژه دریایی سپاه منصوب شد.
آنچه در ادامه می خوانید گفتوگوی ناوسالاریکم اصغر معماری در یکی از شناورهای یگان ویژه دریایی سپاه در اطراف جزیره فارور است.
سرهنگ اصغر معماری فرمانده جدید یگان ویژه نیروی دریایی سپاه در ابتدای این گفتوگو به تاریخچه تشکیل این یگان پرداخت و اظهار داشت: من از سال 61 وارد سپاه شدم و از همان ابتدا در خدمت یگان رزم لشکر 41 ثارالله بودم. سپس از زمان تشکیل نیروی دریایی سپاه به آن ملحق شدم.
وی افزود: در ابتدا مجموعهای به نام گردانهای تفنگداران در جزایری مثل ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک تشکیل شد و 10 سال را در آنجا نیز خدمت کردم.
وی با اشاره به سابقه 28 ساله همکاری با سردار شهید حاج محمد ناظری گفت: در سال 87 ابلاغ شد که «یگان ویژه» باید تشکیل شود که به همراه سردار ناظری مسئولیت راهاندازی این یگان را داشتیم و در همان زمان با حدود 6-5 نفر از نیروهایی که معمولا کسی آنها را به دلیل تفکراتشان قبول نمیکرد، با درایت سردار ناظری این یگان به راه افتاد.
* «فارور» را تبعیدگاه و جزیرهای برای جذامیها میدانستند
معماری ادامه داد: با حمایت های فرمانده وقت نیرو سردار صفاری و جانشینش سردار فدوی این مجموعه راهاندازی و قرار شد که در یکی از جزیرهها مستقر شویم. در آن زمان جزایر زیادی را مورد بررسی قرار دادیم که نهایتا به جزیره «فارور» آمدیم و با تأیید سردار ناظری و سردار فدوی، مرکز کار یگان ویژه دریایی سپاه تعیین شد.
فرمانده جدید یگان ویژه نیروی دریایی سپاه تصریح کرد: زمانی که ما به فارور آمدیم مخروبهای بود که همه فکر میکردند تبعیدگاه است و عدهای میگفتند اینجا برای جذامیها درست شده است. به هر حال شرایط سختی بود اما حاج محمد آن را پذیرفت.
وی افزود: حدود 6 ماه از تشکیل یگان نگذشته بود که مسئولیت استقرار در جزیره را به ما دادند و ما شروع به ساخت و ساز و آماده کردن جزیره کردیم. در حالیکه هیچکس آن اوایل فکر نمیکرد کسی بتواند در اینجا زندگی کند.
معماری با بیان اینکه در یکسال اول حضور در جزیره، نه آب داشتیم و نه برق، گفت: در آن زمان هفتهای یک بار با شناور آب میآوردند که نسبت به جمعیت 200 نفری ما بسیار کم بود. در آن زمان خیلی از همین بچههای بسیجی که در اینجا بودند کارهای آشپزی و خدماتی را هم انجام میدادند و شرایط بسیار سخت بود.
فرمانده جدید یگان ویژه نیروی دریایی سپاه اظهار داشت: گاهی به حاجی(ناظری) میگفتیم که به مسئولین وقت پشتیبانی فشار بیاورد. نمیشود که ما هم کار عملیاتی کنیم و هم کار خدماتی و پشتیبانی اما روحیه حاجی به گونهای بود که اجازه نمیداد هیچ وقت اظهار گلایه و شکایت کنیم.
وی در ادامه این گفتوگو تصریح کرد: ما در آن اوایل فقط یک موتور و یک ماشین داشتیم و حتی شناوری برای برگشتن به عقبه در اختیار نداشتیم و هرگاه میخواستیم جابهجا شویم باید شناوری را از بندر لنگه میفرستادند. با این شرایط در همان ابتدا به ما مأموریت حضور در خلیج عدن ابلاغ شد.
* چانهزنی سردار ناظری با دزدان دریایی در عدن
معماری گفت: اوایل سال 87 بود که دو کشتی ایرانی را به نامهای ایران جوان و دیانت در خلیج عدن دزدیده بودند و مسئولیت بازپسگیری و عملیات نظامی رهایی گروگان یا مذاکره را به ما داده بودند.
فرمانده جدید یگان ویژه نیروی دریایی سپاه افزود: طرح ما این بود که با عملیات نظامی کشتی را آزاد کنیم اما مسئولین وقت اجازه ندادند و گفتند که باید این کار با مذاکره انجام شود.

وی افزود: به هر حال ما با دو کشتی به آنجا رفتیم و به جای تیم مذاکرهکننده خود حاج محمد مسئول مذاکره شد و به قدری با دزدهای کشتی چانهزنی کرد که مبلغ را پایین آوردند. به یاد دارم که یکی از آن دزدها میگفت این پول خمس و زکات است که باید به ما بدهید و به هر ترتیب کشتی را آزاد کردیم.
* اعزام 2 کشتی سپاه به خلیج عدن
معماری خاطرنشان کرد: بعد از آن بحث امنیت کشتیها مطرح شد و هیچکس تجربه این کار را نداشت. ابتدا مأموریت با ارتش بود که به هر دلیلی این کار صورت نگرفت و سپس به ما ابلاغ شد و ما برای این کار دو کشتی را اعزام کردیم که یکی در ابتدای خلیج و دیگری در انتهای خلیج عدن مستقر شد.
فرمانده جدید یگان ویژه نیروی دریایی سپاه ادامه داد: استقرار این کشتیها با شرایط مواج دریا بسیار کار مشکلی بود با این حال خود حاج محمد همیشه پای کار بود و هر وقت مأموریتی بود او را در نوک پیکان میدیدیم.
* حضور نیروهای ویژه سپاه در پوشش گارد امنیتی روی کشتیها
وی همچنین اظهار داشت: تأمین امنیت کشتیهای ایرانی در خلیج عدن همچنان برقرار است و ما روشهای دیگری را در دستور کار داریم. الان تیمهای عملیاتی ما در پوشش گارد امنیتی در خطوط کشتیرانی هند و شرق آفریقا حضور دارند و هیچ کشتی بدون گارد امنیتی به دریا نمیرود و خودشان این را از ما درخواست میکنند.
* تاکید سردار ناظری بر لباس نیروهای ویژه ندسا
معماری در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به تلفیق نیروهای پاسدار و بسیجی در یگان ویژه دریایی سپاه گفت: هیچ کسی انتظار کاری که حاج محمد ناظری کرد را نداشت. او نیروهایی را از بسیجیان سنین 14 تا 24 سال پذیرفت و با تمرین و آموزش مداوم نیروهایی از آنها ساخت که ناممکنها را ممکن کردند.
وی تصریح کرد: حاج محمد همیشه اعتقاد داشت که مجموعه ما باید ویترین نیروی دریایی سپاه از لحاظ نوع برخورد، لباس، مأموریت و ... شود.
فرمانده جدید یگان ویژه نیروی دریایی سپاه گفت: خیلی از لباسهایی که بچههای یگان دارند مصوب نیرو نیست اما حاجی کار خودش را میکرد و وقتی همه میدیدند کار خوبی است آن را میپسندیدند. البته این به دلیل اعتماد فرمانده نیرو به سردار ناظری هم بود.
* ماجرای حاج محمد و یارانهای که هیچوقت نگرفت
معماری با بیان اینکه سردار ناظری فردی سخاوتمند و با روحیه سال 57 بود، گفت: این اواخر فهمیدم حاج محمد عابربانکی که یارانهاش به آن واریز میشده را به یکی از نیروها که از لحاظ مالی مشکل داشت داده بود و اصلا خودش از یارانهاش استفاده نکرد. او همچنین کمکهای مالی به نیازمندان و محرومان منطقه نیز داشت.

فرمانده یگان ویژه نیروی دریایی سپاه خاطرنشان کرد: سردار ناظری از 12 ماه 11 ماه در جزیره بود و این یک ماه هم که خارج میشد به دلیل مأموریت یا جلسات نیرو بود. او ماهها خانوادهاش را نمیدید و در اینجا مشغول آموزش نیروها بود.
* آموزش نیروهای جبهه مقاومت در جزیره فارور
معماری در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به تأثیرگذاری سردار ناظری در جبهه مقاومت، گفت: شهید ناظری بنیانگذار بسیاری از مراکز آموزشی جبهه مقاومت و نهضتهای اسلامی بود و با آنها کار میکرد و دورههای مختلفی را برایشان آموزش میداد.
وی تأکید کرد: شهید ناظری به این نیروها آموزش کاربردی میداد و نه کلاسیک و به یاد دارم یکی از فرماندهان ارتشی جبهه مقاومت که با نیروهایش برای آموزش به جزیره آمده بود دیدگاه عجیبی داشت و نیروهایش به شدت از او میترسیدند. اولین کار حاجی این بود که به آن فرمانده آموزش فرماندهی داد و گفت که تو باید روی فکر، ذهن و قلب این نیروها کار کنی تا برای تو بجنگند.
فرمانده جدید یگان ویژه نیروی دریایی سپاه افزود: به هر حال سردار ناظری به قدری با آن فرمانده کار کرد که او کاملا عوض شد و منش حاجی را گرفت و در روز آخری که این رزمندگان جزیره را ترک میکردند به دلیل جدایی از حاج محمد گریه میکردند که البته تعدادی از آنها نیز در سوریه به شهادت رسیدند.
* ورود به اتاق سردار ناظری هیچگاه به هماهنگی نیاز نداشت
وی تصریح کرد: ما برای تشکیل یگان ویژه دریایی از یک جمع 6-5 نفره شروع کردیم و به رقم 600-500 نفر رسیدهایم که این به دلیل تلاشهای بی وقفه سردار ناظری بود.
معماری با بیان اینکه سردار ناظری هیچ وقت دفتری برای خود نداشت، گفت: او به گونهای نبود که در دفترش بنشیند و اگر کسی بخواهد او را ببیند قبلش هماهنگ کند. هر وقت هر کسی میخواست میتوانست وارد اتاقش شود و او را ببیند.
* ناراحتی حاج محمد از «سردار» خطاب کردنش
فرمانده جدید یگان ویژه نیروی دریایی سپاه تصریح کرد: از وقتی که او به درجه سرداری رسید به شدت ناراحت می شد که کسی او را سردار صدا کند و چهرهاش برمیگشت. او اصلا در بند درجه نبود و با نیروهایش دوستانه و برادرانه برخورد میکرد و وقتی کسی از بیرون به جزیره می آمد اصلا متوجه نمیشد چه کسی پاسدار است، چه کسی بسیجی و چه کسی فرمانده.
معماری افزود: هیچ گاه ندیدهام سردار ناظری خسته باشد. البته شاید خستگی جسمانی داشت اما در روحیهاش هیچ گاه خستگی مشاهده نمیشد.
* فیش حقوقی فرمانده تفنگداران دریایی سپاه
وی به ذکر خاطرهای پرداخت و گفت: ما در اتاق یک میز مشترک برای فرمانده و جانشین داشتیم که حاج محمد اصلا پشت میز نمینشست و من برای انجام کارها بیشتر در آنجا بودم. حدود 3-2 سال پیش یک روز کشوی میز را باز کردم و چند فیش حقوقی بازنشده از حاج محمد را دیدم. به جهت ارتباط و اعتمادی که بین من و ایشان بود این فیش حقوقی را باز کردم و دیدم کسی که فرمانده یگان ویژه است، 750 هزار تومان حقوق میگیرد. در آن زمان من در حدود 2 میلیون حقوق میگرفتم. دلیلش این بود که سردار ناظری هیچ گاه به دنبال افزایش حقوق و پارامترهای آن و جایگاهش نبود و کسی هم دنبالش را نگرفته بود.
معماری تأکید کرد: به هر حال روزی به او گفتم که کپی شناسنامه و فیشهای حقوقیات را بده که عصبانی شد و گفت که آن را برای چه میخواهی؟ به هر ترتیب مدارک را از او گرفتم و دنبال مطالباتش رفتم. در آن زمان 7-6 سال از زمان بازنشستگی حاج محمد هم گذشته بود.
* افزایش استعداد سازمانی یگان ویژه با تیپ شدن آن
معماری در پایان با اشاره به تیپ شدن یگان ویژه دریایی گفت: کارهای مقدماتی آن انجام و برنامهریزی و طرح تدوین شده است و الان در مرحله سلسله مراتب روند خود را طی میکند.
وی گفت: در صورتی که این کار انجام شود استعداد سازمانی ما بیشتر میشود. ما الان هم یک یگان مستقل هستیم و هر جایی که نیروی دریایی تشخیص دهد هر مأموریتی را تحت هر شرایطی میپذیریم.
منبع: فارس
نوشته شده در تاریخ 95/6/7 ساعت 7:59 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی
NRA؛ فرشته نجاتی که برای کشتار بیشتر تبلیغ میکند
موضوع حق داشتن اسلحه، خرید سلاح و مسائل مربوط به ایجاد محدودیت برای خرید آن توسط غیر نظامیان در آمریکا از جمله مسائل بسیار داغ و پر حاشیه در جامعه این کشور محسوب می شود و خصوصا در زمان نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا این بحث ها از شدت بیشتری برخوردار می شود.
اما ریشه این بحث ها چیست؟ سود شرکت های اسلحه ساز کجاست؟ لابی قدرتمند NRA در این میان چه می کند؟ برای یافتن پاسخ به این سوالات، باید این مطلب را مطالعه کنید.
متمم دوم قانون اساسی؛ نقطه آغاز داستان اسلحه در آمریکا
بحث اسلحه و حق حمل اسلحه توسط شهروندان در آمریکا شاید به قدمت خود آمریکا است. متمم دوم قانون اساسی این کشور که به تاریخ 15 دسامبر 1791 تصویب شده است، حق داشتن سلاح برای شهروندان آمریکایی را تضمین می کند. از آن زمان تا به امروز بحث " متمم دوم قانون اساسی" یک واژه بسیار مهم در ادبیات سیاسی آمریکا به شمار می آید.
اما در طول سالهای بعد و خصوصا در قرن بیستم و سالهای گذشته از قرن بیست و یکم بازیگران بسیار مهمی به این مسئله اضافه شدند.
NRA از یک گروه آموزشی ساده تا قوی ترین لابی سیاسی آمریکا
هر زمان که بخواهیم درباره مسئله سلاح در آمریکا بحث کنیم مسلما با واژه NRA مواجه خواهیم شد. National Rifle Association یا همان انجمن ملی اسلحه در آمریکا حدود 144 سال قبل تشکیل شده است. در ابتدا، این گروه چیزی نبود به غیر از عده ای از افرادی که کار با اسلحه را به خوبی بلد بوده و به شهروندانی که تازه سلاح خریده بودند یا کودکان، آموزش های اولیه درباره تیراندازی و نکات امنیتی را آموزش می دادند. از همان ابتدا این انجمن اعلام کرد که وارد سیاست نخواهد شد و حقیقتا باید گفت برای مدت های مدیدی نیز به این صورت بود.
اما همه چیز از اواخر دهه 1960 میلادی به بعد تغییر کرد. با تصویب قانون کنترل مربوط به سلاح در سال 1968 میلادی، کم کم اعضای این گروه توجه خود را به بحث سیاست و لابی گری در فضای سیاسی آمریکا جلب کردند. اما یکی بزرگترین حرکت های سیاسی در تاریخ آمریکا مربوط به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2000 بود.
در آن زمان رقابت بین دو نامزد جمهوری خواه و دموکرات یعنی بوش پسر و ال گور به شدت در جریان بود اما NRA تمام توان خود را جذب کرد که ال گور را از دور خارج کرده و بوش را به کاخ سفید برساند. اما علت این همه مشکل بین این گروه و ال گور چه بود؟
در 13 سپتامبر 1994 میلادی قانون ممنوعیت برای سلاح های تهاجمی در آمریکا در مجلس آمریکا تصویب شده و توسط رییس جمهور وقت یعنی بیل کیلینتون نیز به امضاء رسید. بر اساس این قانون تولید سلاح های هجومی مثل گونه های نیمه اتوماتیک سلاح های هجومی یا اکثر سلاح های با ظرفیت خشاب بالا، به مدت 10 سال ممنوع شد.
امضاء قانون منع تسلیحات هجومی توسط بیل کلینتون
در سال 1999 فاجعه کشتار در مدرسه کلمباین رخ داد ودر این حادثه 15 نفر کشته و 24 تن نیز مجروح شدند. مهاجمین در این حادثه توانسته بودند با استفاده از یک شخص ثالث سلاح های مورد استفاده در این کشتار را از یک نمایشگاه فروش سلاح تهیه کنند. یکی دیگر از مشکلاتی که تا امروز در آمریکا محل بحث قرار دارد این نکته است که در نمایشگاه های اسلحه به که به صورت دوره ای در تمام این کشور برگزار می شود هیچ گونه کارت شناسایی یا مدرک عدم سوء پیشینه از خریدار خواسته نمی شود.
یک نمایشگاه اسلحه در آمریکا
بعد از این حادثه دولت کلینتون به دنبال کنترل بیشتر بر روی سلاح های گرم رفت و ال گور به عنوان نامزد بعدی دموکرات ها و معاون بیل کلینتون اعلام کرد که این سیاست ها را در صورت انتخاب ادامه خواهد داد. اینجا بود که شاید NRA برای اولین بار قدرت واقعی خود را در فضای سیاسی این کشور نشان داده و حدود 20 میلیون دلار در این انتخابات بر ضد ال گور و به نفع بوش پسر هزینه کرد. حرکتی که به اعتقاد کارشناسان یکی از عوامل مهم برای پیروزی بوش بود.
در سال 2004 میلادی و با انقضاء قانون ممنوعیت سلاح های هجومی نیز اقدامی برای تمدید آن نشده و تا به امروز نیز تلاش ها برای تجدید آن به دلیل لابی بسیار نیرومند این گروه در کنگره آمریکا به شکست انجامیده است. یکی از آخرین موارد از این تلاش ها بعد از فاجعه دردناک تیراندازی در مدرسه ابتدایی سندی هوک به سال 2012 که به مرگ 28 نفر که عمده آنها کودک بودند، انجام شد که باز هم به لطف لابی NRA راه به جایی نبرد.
قدرت و ثروت لابی اسلحه از کجا می آید؟
شاید این سوال برای بسیاری از شما پیش آمده باشد که چگونه اسلحه تبدیل به یک مسئله بسیار مهم و جنجالی در این کشور شده است. برای پاسخ به این سوال به این اعداد توجه کنید. به ازای هر 100 شهروند آمریکایی حدودا 112 اسلحه در این کشور وجود دارد که بیشترین تعداد در جهان است.
ارزش کلی صنعت و تجارت سلاح های سبک در آمریکا در حدود 14 میلیارد دلار به صورت سالانه برآورد شده و رقمی در حدود 5 میلیارد و هشتصد میلیون دلار نیز توسط این صنایع به صورت مالیات به دولت آمریکا پرداخته می شود. هزاران نفر از مردم این کشور نیز به صورت مستقیم در این صنعت درگیر بوده و با هر گونه تغییر در وضعیت بازار و ایجاد هرگونه محدودیت، ممکن است شغل خود را از دست بدهند.
یک نماشگاه اسلحه در آمریکا
مسئله به نوعی تاسف بار اینجاست که این بعد از هر تیراندازی بزرگ در آمریکا و به محض آغاز اعتراضات و درخواست از دولت برای انجام کاری به منظور محدود کردن صنایع اسلحه سازی و ایجاد قوانینی در این بخش، رسانه ها و تبلیغات لابی های فروش اسلحه باعث می شود اسلحه فروشی های آمریکا مجددا پر از مردمی شود که از ترس ایجاد محدودیت سعی می کنند سلاح و مهمات بیشتری را خریداری کنند!
لابی های اسلحه سازان غیرآمریکایی هم از راه رسید
«هزینههای میلیونی برای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا» عنوانی است که شبکه خبری «دویچهوله» برای گزارش چندی پیش خود درباره انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و هزینههای آن انتخاب کرده بود.
در این گزارش آمده بود که فقط شرکتهای آمریکایی و اتحادیههای داخلی این کشور در انتخابات آمریکا سرمایهگذاری نمیکنند، بلکه حتی شرکتهای اروپایی هم در این زمینه فعال هستند. یکی از مهمترین سرمایهگذاران در این زمینه یک کنسرسیوم تسلیحاتی انگلیسی است.
دویچه وله اعلام کرد که اطلاعاتی در دست دارد که نشان میدهد شرکتهای تابع آمریکا در کنسرسیومهای جهانی در جریان رقابتهای انتخاباتی آمریکا تاکنون تقریبا 10 میلیون دلار (9.8 میلیون یورو) هزینه کردهاند که 8.6 میلیون دلار از این مبلغ که بیشترین سهم است هم به شرکتهای اروپایی اختصاص دارد.
یک فروشگاه اسلحه در آمریکا
این اطلاعات را مرکز سیاستهای پاسخگو گردآوری کرده است. همچنین علاوه بر کشورهای اروپایی، ژاپن با هزینه 597 هزار دلاری، اسرائیل با اختصاص 159 هزار دلار، کانادا 108 هزار دلار، مکزیک 61 هزار دلار و استرالیا 32 هزار دلار در زمره کشورهایی هستند که برای انتخابات آمریکا هزینه کردهاند.
این اقدامات در حالی صورت میگیرد که شرکتهای خارجی و افرادی که حق اقامت دائم در آمریکا ندارند، نمیتوانند برای انتخابات آمریکا هزینه کنند، اما این قانون شامل شرکتهای وابسته آمریکا نمیشود و این یعنی شرکتهایی که مقر اصلی آنها در آمریکاست میتوانند برای همکاران آمریکایی و وابستگان آنها موسوم به کمیتههای اقدام سیاسی (PACs) و نیز سازمانهای جمعآوری اعانه سیاسی به صورت قانونی تبلیغ کنند. البته تمامی اعضای کمیته اقدام سیاسی، باید در کمیسیون انتخابات فدرال ثبت شده باشند.
بر این اساس، کنسرسیوم انگلیسی BAE، دومین سرمایه گذار بزرگ در زمینه انتخاب آمریکا است. این سازمان تاکنون برای نامزدهای انتخابات کنگره 412 هزار و 500 هزینه کرده است و «مک تورن بری» و «جان مککین» از اعضای جمهوریخواه کنگره کمکهای مالی قابل توجهی دریافت کردهاند. هر دوی این افراد از اعضای کمیته نظامی هستند.
هیلاری کلینتون یا ترامپ؛ مسئله این نیست !
اما امسال مستاجر جدید کاخ سفید مشخص می شود و نامزد دموکرات ها در این بخش باز هم یک کیلینتون است. هیلاری کلینتون همسر رییس جمهور سابق آمریکا این بار یکی از مهمترین امیدها برای رسیدن به کاخ سفید است و به صورت کاملا علنی اعلام کرده است که سیاست های بسیار جدی و سختگیرانه ای را در زمینه کنترل سلاح، لزوم چک کردن سوء پیشینه و بحث خرید آزادانه سلاح در نمایشگاه ها اعمال می کند.
در طرف مقابل دونالد ترامپ نیز از فرصت استفاده کرده و سعی کرده است تا با دادن وعده هایی در این بخش دارندگان اسلحه و لابی NRA را به سمت خود جذب کند. لابی اسلحه این کشور نیز در ماه های اخیر کمپین بسیار گسترده ای را بر علیه هیلاری کیلینتون آغاز کرده است.
در عین حال با توجه به اعلام برخی نظر سنجی ها در پیشتاز بودن کلینتون در انتخابات، با تبلیغات لابی های این بخش، فروش اسلحه نیز بسیار افزایش یافته و مردم این کشور از ترس اعمال محدودیت در صورت پیروزی اولین زن در انتخابات ریاست جمهوری، خرید سلاح هایی خصوصا مثل سری AR-15 را افزایش داده اند.
شاید در نهایت لابی فروش اسلحه در امریکا نتواند تبلیغات فعلی خود علیه کلینتون را به نتیجه رسانده و جلوی ریاست جمهوری وی را بگیرد اما تجارب گذشته نشان داده به خوبی می تواند سوار بر اسب برنده شده و شرایط کسب درآمد و افزایش نفوذ خود در فضای سیاسی و اقتصادی آمریکا را تضمین کند؛ موضوعی که اهمیت مصادیقی چون ترامپ یا کلینتون را بسیار کمرنگ می کند.
نوشته شده در تاریخ 95/6/7 ساعت 7:53 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی
فرزاد، تنها قربانی سبکسریهای صدام حسین نبود.
هیچکس نمیداند حمایت همهجانبهی دولت «مارگارت تاچر» از رژیم صدام حسین در جنگ ایران و عراق چرا به کینهای تمامنشدنی در قلب رئیس رژیم بعث تبدیل شد. کینهای که به اعدام «فرزاد بازفت» خبرنگار انگلیسی ایرانیالاصل در عراق منجر شد. در طول سالیان گذشته درخصوص این خبرنگار گمانهزنیهای متعددی مطرح شدهاست.
از جاسوسی برای اسرائیل تا تلاش برای افشای استفاده رژیم بعث از سلاحهای شیمیایی در عراق. با این نوشتار سعی داریم فعالیت و سرانجام اعدام پرشائبه این خبرنگار را به بررسی بنشینیم.
از خاک ایران تا قلب انگلیس
گرچه فرزاد بازفت یکی از خبرسازترین خبرنگاران در دهههای اخیر است، اما هنوز اطلاعات صددرصدی و تائید شدهای از وی در دست نیست. برخی رسانههای غربی مانند گاردین، تلگراف، بیبیسی، نیویورکتایمز و... در خصوص او مطالبی را منتشر کردهاند و در مطالب خود نیز به اسناد مختلفی، استناد کردهاند. بخش «بازفت» مربوط به شهرستان کوهرنگ در چهارمحالوبختیاری است، اما گفته میشود که وی در سال 1958 (1337) میلادی در آبادان متولد شدهاست. به دلایل نامشخص در 16 سالگی و در حدود 1354 برای ادامهی زندگی به بریتانیا مهاجرت میکند و تحصیلات خود را ادامه میدهد تا اینکه به عنوان یک روزنامهنگار آزاد شروع به فعالیت کرده و پس از مدتی به عنوان خبرنگار رسمی در روزنامهی «آبزرور» کارش را ادامه میدهد، در حالی که مقالات وی صرفا تحولات حوزهی خاورمیانه و بهخصوص جنگ ایران و عراق را دربرمیگرفت. بازفت، چندی بعد به یک تحلیلگر و کارشناس حرفهای مبدل شد. تعلق عجیب وی به رسانههای انگلیسی برکسی پوشیده نبود.

«جان سیمپسون»، سردبیر بخش جهانی بیبیسی در کتاب Strange Places دربارهی «بازفت» اینچنین میگوید: «اوایل 1980 (1359) با یک جوان ایرانی که به نظر باهوش میآمد، در یک مهمانی آشنا شدم. او نسبت به گزارشهای من دربارهی ایران اظهار لطف کرد و معلوم شد که خواهان گرفتن شغلی در بیبیسی است. بعدها او به من تلفن میکرد و به من اطلاعاتی جسته گریخته دربارهی ایران میداد که معمولا صحیح بود. گاهی به او مبالغی برای کارش پرداخت میکردم. او به جای بیبیسی به (روزنامهی) آبرزور رفت. آشکار بود که در آبزرور نیز به او اعتماد زیادی نداشتند، زیرا گرچه کارهای او را گهگاه چاپ میکردند اما به او شغل دائم ندادند. فرزاد بازفت بیچاره همیشه احساس میکرد که باید سختتر بکوشد و کمی جلوتر (از دیگران باشد) تا بتواند توجه کسانی را که با آنها کار میکرد، جلب کند. به همین دلیل به عراق رفت. به عنوان یک ایرانی که کشورش در جنگی سبعانه از سال 1980 تا 1988 (1359 تا 1367) با عراق جنگیده بود، این کاری خطرناک بود. بهویژه آنکه یک گذرنامهی موقت بریتانیایی بیشتر نداشت. او بین سالهای 1987 تا 1989 (1367 تا 1368)پنج بار به عراق سفر کرد.
آخرین بار سپتامبر 1989(شهریور 1368) بود. روزی که او لندن را ترک کرد، خبرهایی درز کرد که ماه قبل انفجار عظیمی در کارخانهی تولید تسلیحات رژیم بعث در القعقع در نزدیکی شهر حله در 90 کیلومتری بغداد روی داده است.»
فرزاد؛ کنجکاوی یا جاسوسی
کنجکاویهای بازفت ناشی از هر انگیزهای که باشد، اما او را در جهت افشای موجودیت سلاحهای کشتار جمعی در عراق رهنمون میکرد. برخی گمانهزنیها حاکی از آن است که وی جاسوس انگلیس و رژیمصهیونیستی در عراق بود و تنها به جمعآوری آن دسته از اطلاعاتی میپرداخت که طرفهای مذکور به آن نیاز دارند. برخی دیگر مانند خود او معتقدند که صرفا برای کنجکاوی و فعالیت خبری، دست به این اقدامات زدهاست. در آگوست 1989 (مرداد1368) انفجاری بزرگ در کارخانهی تولید تسلیحات بهوقوع میپیوندد. به گفتهی مسئولان رژیم بعث، 17 نفر و بنابر اظهارات دیگر حدود 700 نفر بر اثر این انفجار جان خود را از دست میدهند. همین موضوع نظر فرزاد بازفت را به خود جلب میکند و بعد از آشنایی با یک پرستار زامبیایی ساکن بغداد به نام دافنه پریش به محل وقوع حادثه میرود. اظهارنظرهای متفاوتی درخصوص نحوهی حضور او در منطقهی حادثه وجود دارد.

جان سیمپسون معتقد است: «در آنجا هیچ چیز پنهانی وجود نداشت. او از یک وزیر عراقی و وزارت اطلاعات برای رفتن به آنجا کمک خواست و در یک مکالمهی تلفنی با آبزرور از خطی که کاملا کنترل میشد، گفت که چه کار میخواهد بکند. این یک قمار بود و البته قمار در طبیعت بازفت بود.» اما برخی دیگر از حضور پنهانی وی سخن میگویند که طی دو مرحله صورت گرفت. در هرحال او همراه دافنه پریش درحالی که قصد بازگشت به انگلستان را داشت، توسط ماموران رژیم بعث در فرودگاه دستگیر شد، در حالی که در چمدان وی نمونههایی از آثار باقی مانده ناشی از انفجار کشف شد.
اعتراف با طعم شکنجه
برابر گزارش منتشر شده در روزنامه گاردین، کاظم عسکر، افسر اطلاعاتی رژیم بعث بازجویی پروندهی فرزاد بازفت را عهدهدار میشود. سرانجام پس از تحمل شش ماه حبس و بعد از اینکه فرزاد بازفت تحت شکنجهی شدید نیروهای اطلاعاتی رژیم بعث قرار میگیرد، به جاسوسی برای انگلیس و رژیم صهیونیستی اعتراف میکند.
جان سمپسون در بخش دیگری از کتاب خود میگوید: «او شکنجه شد و بالاخره به هر چه آنها میخواستند اعتراف کرد، بهویژه به جاسوسی برای بریتانیاییها و اسرائیلیها. خانم پریش از اعتراف سر باز زد، برای اینکه او هیچ کار اشتباهی انجام نداده بود. وقتی مقامهای عراقی آنها را با هم روبهرو کردند، فرزاد سعی کرد پریش را قانع به اعتراف کند. فرزاد به او گفته بود این باعث رهاییاش میشود. البته اینطور نبود. اعتراف فقط به این معنا بود که عراقیها زمینهای (و بهانهای) برای اعدام فرزاد یافتند. در محاکمهی آنها، فرزاد به مرگ محکوم شد و خانم پریش به 15 سال حبس.»
فرزاد بیگناه بود؟!
سرانجام صبح 15 مارس 1990 (24 اسفند 1368) و رأس ساعت 6:30دقیقه به دستور شخص صدام حسین، فرزاد بازفت اعدام شد. براساس گزارش گاردین و براساس یک فایل صوتی، صدام حسین خطاب به مارگارت تاچر میگوید: «آیا آنها ما را دستکم گرفتهاند؟ بعد از اینکه در این هشت سال (جنگ ایران و عراق) این همه خسارت به ما وارد شد؟ بریتانیا هنوز ما را خوب نشناخته. تاچر برای ما یک پیام فرستاد و ماهم به او یک جواب خوب میدهیم.»
اعدامی که در نتیجه یک دادگاه یکروزه و پشت درهای بسته برگزار شد و هیچ حق اعتراضی نسبت به حکم صادره وجود نداشت. با همه این تفاسیر، افسر اطلاعاتی پروندهی فرزاد بازفت در سال 2003 دست به یک اعتراف بزرگ زد؛ «من بارها درخصوص بیگناهی فرزاد به صدام هشدار دادم. او با اطلاع ما به منطقهی انفجار رفته بود. فرزاد بازفت، بیگناه بود.»
نوشته شده در تاریخ 95/6/7 ساعت 5:9 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی
تمام مکالمات جهان را شنود میکنند؛ با طراحی یک بدافزار سعی میکنند برنامه هستهای ایران را متوقف کنند؛ سیستم پدافند هوایی ارتش سوریه را از کار میاندازند تا جنگندههای اسرائیلی با خیال راحت تأسیسات هستهای این کشور را با خاک یکسان کنند. این تنها بخشی از اقدامات مرکز فرماندهی خرابکاری سایبری اسرائیل موسوم به یگان 8200 است.
دولتها نه فقط برای مدیریت شهروندان خود، بلکه برای گسترش منافع خود در جهان نیازمند اطلاعات هستند، اطلاعاتی از همه مکانها، همه رخدادها، همه اقدامات و تصمیمات و نهایتاً همه انسانهای روی کره زمین. شاید 99% از این اطلاعات هیچگاه به درد نخورد، اما همین که دولتی به آنها دسترسی داشته باشد، احساس قدرتمندی میکند زیرا میداند هر تهدیدی را میتواند در نطفه خفه کند. با این حال اقداماتی این چنین با چند دهه پیش تفاوتی فاحش پیدا کرده و آن بهرهگیری از ارتباطات راه دور و فضای مجازی توسط مردم و توسط مراکز اطلاعاتی است. مردم اطلاعات خود را در فضای مجازی وارد میکنند، در همان جا گفتگو کرده و تصمیم میگیرند و اصلاً شاید در همان فضای مجازی نیز اقدام کنند: مانند امضای یک طومار اعتراضی یا اعلام حمایت در یک موضوع خاص. این وضعیت، سازمانهای اطلاعاتی یادشده را مجبور میکند تمرکز خود را بیش از پیش بر فضای مجازی قرار داده و از هر راه ممکن، حداکثر دادههای اینترنتی را جمع آوری و رمزگشایی نمایند .

رژیم اسرائیل نیز در راستای منافع خود بیش از 60 سال است که از هر راه ممکن جاسوسی کرده و اطلاعاتی را از تمام نقاط دنیا گردآوری میکند. از آنجا که بیشتر تهدیدات ضداسرائیلی از منطقه خاورمیانه بلند میشود و تاریخِ این 60 سال نیز مؤید آن است، قطعاً یکی از مهمترین حوزههای فعالیت جاسوسی این رژیم، همین منطقه است. در حدود سه دهه اخیر نیز ایران به عنوان محور مقاومت علیه گسترش رژیم صهیونیستی نقش مؤثری ایفا نموده و قطعاً هدف اقدامات اطلاعاتی اسرائیل قرار گرفته است. از این رو بد ندانستیم همان گونه که آنها ما را جدی گرفتهاند، ما نیز آنها را شناخته و تصویر دقیقتری از اینگونه فعالیتهای اسرائیل داشته باشیم، فعالیتهایی که عمدتاً در یگان 8200 برنامه ریزی و اجرا میشود.
سابقه اداری و جایگاه علمی یگان 8200
جمعآوری دادههای مجازی، جاسوسی از ایمیلها و اطلاعات اینترنتی در کنار رمزگشایی از کدها، وظایف اصلی این واحد نظامی-اطلاعاتی را تشکیل میدهد. نامهای دیگر این یگان مانند «واحد مرکزی ارتش اطلاعاتی» به همین وظایف اشاره دارد. این واحد در سال 1952، یعنی تنها چهارسال پس از تأسیس اسرائیل با استفاده از تجهیزات آمریکایی راهاندازی شده و دو سال بعد در مقر دائمی خود در Glilot، منطقهای واقع در شمال تل آویو مستقر شد. گفته میشود یگان 8200، بزرگترین واحد در وزارت دفاع رژیم صهیونیستی از نظر تعداد نیروها است.
به ادعای رژیم صهیونیستی، سربازان یگان 8200 در علوم رایانه و فناوری اطلاعات در جهان سرآمد هستند
پایگاه بیزینس اینسایدر مدعی شده است یگان 8200 به تربیت نیروهایی میپردازد که از نظر تخصص، سرآمد علوم رایانه در جهان هستند تا جایی که میتوان گفت این یگان، «پیشگام جهش در فناوری اطلاعات» است. این پایگاه مهارت نیروهای یگان 8200 را قابل استفاده در دنیای مجازی عادی دانسته و از آگهیهای استخدامی خبر داده که مخصوصاً در آن اشاره شده صرفاً به فارغ التحصیلان یگان 8200 نیاز دارند.
شرکتهای غیرنظامی مانند Nokia و Disney World به فعالیتهایی روی آوردهاند که بازار کار خوبی برای این افراد است. اینگونه فعالیتهای شبهنظامی که از مکانیابی مشترک موردنظر شروع شده ولی خیلی از آن فراتر رفته است، متخصصانی را نیاز دارد که با توجه به تجربیات نظامی و اطلاعاتی خود قادر به نوشتن الگوریتم و مدیریت پروژه آن باشند. پروژههای یادشده به ویژه شبیه به الگوریتمهایی است که متخصصان یگان 8200 مینویسند تا جرائم و خرابکاریهای احتمالی را پیشبینی و ردیابی کنند.
پایگاه اصلی یگان 8200 در شمال تل آویو قرار دارد
کدام یک از اقدامات یگان 8200 فاش شده است؟
دولتها از مراکز اطلاعاتی خود استفادههای فراوانی میکنند، که برخی از آنها از نظر اخلاقی و انسانی محکوم است اما به هر حال هدف همه این اقدامات، گسترش قدرت دولت متبوعشان است. هانس مورگنتا نظریهپرداز رئالیست روابط بینالملل از مفهومی به نام «اخلاق سیاسی» در کتاب مشهور خود با نام «سیاست میان ملتها» نام میبرد که به باور وی جای اخلاق دینی را میان دولتها گرفته است. بر اساس این مفهوم، هر اقدامی که برای افزایش قدرت دولت متبوع فرد انجام شود و موفقیتآمیز باشد، اخلاقی است و هر گاه فردی با کارهایش به کاهش اقتدار دولت خود در جهان یاری رساند، از نظر اخلاق سیاسی محکوم است حتی اگر کار او از نظر اخلاق دینی ستوده باشد. ظاهراً دولتها دنیای خود را دارند. کتاب مورگنتا به «انجیل سیاستمداران» مشهور است.
بر این اساس مراکز اطلاعاتی در هر کشور، تلاش میکنند از هر راه ممکن به افزایش قدرت دولت خود کمک کنند. این مراکز شاید به زندگی خصوصی مردم سرک بکشند، یکی دو نفر از مخالفان سرسخت را بی سروصدا ترور کنند، محدودیتهایی برای اتباع کشور خود در سرزمینهای دیگر ایجاد کنند، اخبار دروغی را از طرق ناشناخته در فضای عمومی منتشر کنند، جلوی موفقیت اقتصادی و رشد ثروت برخی افراد را بگیرند یا اصلاً آنها را ورشکسته کنند، سیاستمداران مشهور را حتی از طریق همسران جعلی تحت کنترل خود درآورند، با فرستادن پیامهای تهدیدآمیز (مانند تهدید به قتل خانواده) از اقدامات یک فرد مشهور و اثرگذار جلوگیری کنند و ... .

یگان 8200، یکی از متهمان پرونده ویروس استاکس نت در صنایع هسته ای ایران است
یگان 8200 نیز اگر چه در وزارت دفاع رژیم صهیونیستی قرار دارد ولی مأموریت آن اطلاعاتی است. تا به حال برخی اقدامات این یگان رسانهای شده است که در ادامه به برخی از آنها میپردازیم. اما ابتدا باید متذکر شویم که مراکز اطلاعاتی گاهی خودشان به انتشار دادههایی پیرامون عملیاتها و اقدامات خود مبادرت میورزند و هدف آنها نشان دادن قدرت خود و افزایش جایگاه خود در افکار عمومی است. این کار به ویژه زمانی صورت میگیرد که یک دولت با کاهش محبوبیت یا افزایش نارضایتی میان مردم خود یا در جهان مواجه میشود و تلاش میکند از این طریق بر ناتوانیهای خود سرپوش بگذارد.
بسیاری از رسانهها خبر از دخالت مؤثر یگان 8200 در شیوع ویروس استاکس نت در صنایع حساس کشورمان به ویژه صنایع هستهای در سال 2010 دادهاند. ایرانیها نیز هر گاه خبر از فعالیتهای اطلاعاتی اسرائیل میشنوند، یاد موساد میافتند در حالی که بسیاری از این اقدامات توسط یگان 8200 انجام میشود. روزنامه تلگراف انگلیس درباره نقش یگان 8200 در خرابکاری برضد برنامه هستهای ایران مینویسد: «متخصصان رایانه پس از بررسی کدهای ویروس استاکسنت، در رمزنگاریهای آن به کلمه myrtus رسیدن که نام گیاهی به نام «مورد یا مورت» است و در زبان عبری به آن «هدسه Hadassah» میگویند. هدسه نام اصلی ملکه استر دخترک یهودی و ملکه ایران در دوران خشایارشاه است.» (برای آشنایی با استر و روایت توطئه قوم یهود و کشتار دهها هزار ایرانی، گزارش مشرق را از اینجا مطالعه نمایید.)

تلگراف در ادامه مینویسد: «همانطور که در کتاب استر، یهودیان حملهای پیشدستانه به تحریک ملکه استر برضد ایرانیان انجام دادند، اسرائیل نیز ایران را بارها به انجام چنین حملاتی برضد تأسیسات هستهای این کشور تهدید کرده است. رالف لانگنر (Ralf Langner) محقق آلمانی میگوید یگان 8200 اسرائیل با نفوذ به کامپیوترهای نیروگاه اتمی بوشهر، بدافزار استاکسنت را وارد این سیستمها کرده است. کارشناسان پس از ماهها تحقیق بر روی این بدافزار که سیستمهای ساخت شرکت زیمنس آلمان در سراسر جهان را آلوده کرده بود، این احتمال را مطرح کردهاند که این ویروس از طریق یک فلش مموری Memory stick توسط یکی از مهندسان روس شاغل در نیروگاه بوشهر به این سیستمها وارد شده است.»

روزنامه لوموند دیپلماتیک در سال 2010 فاش ساخت یگان 8200 در صحرای جنوبی اسرائیل موسوم به نگب، پایگاه عظیمی را استقرار داده است. مسئولیت این شبکه وسیع اطلاعاتی، شنود و مانیتورینگ تماس های تلفنی، ایمیلها و مانند آن است، از هر جا که باشد، آفریقا، آسیا، خاورمیانه و حتی اروپا. حتی کشتیها در دریا نیز از دسترس این پایگاه خارج نیستند. یگان 8200، همه سفارتخانههای اسرائیل در کشورهای مختلف جهان را رصد میکند و از جتهای مجهز شرکت آمریکایی گلف استریم برای عملیاتهای جاسوسی خود بهره میگیرد.

پایگاه شنود یگان 8200 در صحرای نگب
روزنامه نیویورک تایمز نیز در همان سال مطلب دیگری را پیرامون اقدامات این یگان در عملیات بمباران منطقه دیرالزور در سوریه فاش کرد. این بمباران در سپتامبر سال 2007 توسط اسرائیلیها انجام شد، به این دلیل که با توجه به تصاویر هوایی و اطلاعات به دست آمده، مشکوک به تأسیس یک مرکز هستهای در دیرالزور شده بودند. روزنامه یادشده فاش کرد یگان 8200 توانست سیستم ضدهوایی سوریه را با موفقیت از کار بیاندازد.

یگان 8200 از جتهای گالف استریم برای انجام عملیات جمعآوری اطلاعات استفاده میکند
در نیمه شب 5 سپتامبر 2007 آموزشهای لازم برای حمله به تاسیسات در حال ساختمان دیر الزور به یکی از پایگاههای نظامی هوایی اسرائیل داده شد و در تاریخ 6 سپتامبر 2007 ده جنگنده اسرائیلی از نوع اف 15 برای حمله، به سمت منطقه دیر الزور پرواز کردند.
به گزارش اشپیگل، جنگندههای نظامی اسرائیل بعد از 18 دقیقه به پایگاه هستهای در حال ساخت سوریه در منطقه دیر الزور رسیدند و با موشکهای هوا به زمین از نوع " 65 – A G M " و بمبی نیم تنی این پایگاه را بمباران کردند.

نتانیاهو، موشه یعلون وزیر دفاع و بنی گانتز رئیس کارکنان وزارت دفاع، سه تن از اهداف نامه جنجالی 43 افسر و سرباز یگان 8200 بودند
افسرانی که دستورات یگان 8200 را نپذیرفتند
در سال گذشته میلادی یکی از افتضاحهای تاریخی برای اسرائیل به وقوع پیوست. داستان از این قرار بود که 33 سرباز و 10 افسار یگان 8200 در نامهای سرگشاده اعتراض خود را نسبت به جمعآوری برخی اطلاعات شخصی شهروندان فلسطین مانند مسائل جنسی و مشکلات جسمی ابراز کردند چرا که به نظر آنها جمع آوری این اطلاعات قدم اول برای اجبار این شهروندان به خبرچینی از هموطنان یهودی خود برای یگان 8200 است.
این نامه خطاب به چندین نفر نوشته شده بود: نتانیاهو نخست وزیر، بنی گانتز رئیس کارکنان وزارت دفاع و نفر سوم نیز رئیس شاخه اطلاعاتی وزارت دفاع که نام وی محرمانه است. در بخشی از نامه آمده است: «اطلاعاتی که در کرانه غربی جمعآوری میشود، به مردم بیگناه صدمه میزند و برای اهدافی چون تعقیب سیاسی و نقش حریم خصوصی شهروندان فلسطینی استفاده میشود... ما از روی وجدان خود اعلام میکنیم قادر به ادامه خدمت در این سیستم نیستیم.» در آخر نامه، امضاکنندگان نامه آمادگی خود را با خدمت در دیگر حوزههای مرتبط با دولتهای متخاصم اعلام کردهاند.
یکی از افسران معترض، در گفتگو با مجله سیها موکمیت در اینباره گفت «ما میفهمیم که باید از از خودمان دفاع کنیم و اینکه کار اطلاعات بنا به تعریف خود امر کثیفی است و حتی اینکه اسرائیل در مقایسه با سایر کشورها واقعاً کمتر میتواند از دیگران برای دفاع از خود کمک بگیرد، اما متأسفانه هدف اصلی از فعالیتهای یگان در مورد فلسطینیها، تداوم نوعی حکومت نظامی در کرانه غربی است.»
البته سرویس اطلاعاتی وزارت دفاع اسرائیل بلافاصله دست به کار شد و از 200 افسر دیگر، امضا جمع کرد که ابراز بیزاری از اقدام همکاران خود کرده بودند. آنها ورود این مسائل امنیتی به فضای سیاسی را کاری نادرست دانسته بودند. وزارت دفاع در اولین اعتراض خود به نامه 43 افسر اطلاعاتی، اعلام کرد «این یگان با استفاده از ابزار گوناگون در عرصههای مختلف استفاده میکند و تکنیکها و قواعد خود را صرفاً بر مبنای اهداف اطلاعاتی تنظیم کرده است. کسانی که در این یگان خدمت میکنند، در فرآیندی طولانی و دقیق به مهارتآموزی پرداخته و تحت برنامهای قرار میگیرند که در هیچ مرکز اطلاعاتی اسرائیلی یا حتی مراکز دیگر در جهان، نظیر ندارد. در طول مهارت آموزی، تأکید ویژهای در حوزه اخلاق، اصول اخلاقی و قواعد کارکردن گذاشته میشود.»
نامه 43 افسر و سرباز یگان 8200 نشان می دهد جبهه جدیدی در جنگ علیه فلسطینیان گشوده شده است
موشه یعلون وزیر دفاع به شدت از نامه 43 افسر یگان 8200 ابراز نگرانی کرد و آن را نوعی کمک به کسانی دانست که در جای جای دنیا برای کاهش مشروعیت دولت اسرائیل تلاش میکنند. البته در این سخن وی، حقیقتی تلخ برای اسرائیلیها نهفته است چرا که نوعی اعتراف به اعمال خلاف اخلاق و عرف بین المللی توسط یگان 8200 است. وی همچنین خبر از نقش پررنگ این یگان در حفظ امنیت و حتی موجودیت اسرائیل داد و اقدامات آن را «خدایی» توصیف کرد!
رئیس پارلمان این رژیم نیز با اعتراف به بحرانی بودن امنیت اسرائیل، نامه 43 افسر یگان 8200 را «خدمتی بزرگ» به کسانی دانست که «از اسرائیل نفرت دارند».
وزارت دفاع اسرائیل نهایتاً در بیانیهای از برکناری 43 امضاکننده نامه اعتراضی خبر داد و علت آن را عدم تناسب فعالیت سیاسی با وظایف نیروهای امنیتی دانست. IDF اعلام کرد تردیدهای اخلاقی در جمعآوری هرگونه اطلاعات برای حفظ امنیت شهروندان اسرائیلی، همواره وجود داشته و هر کس که دچار چنین تردیدهایی شود، به فرمانده خود ارجاع داده میشود تا اقناع گردد. اما هیچگونه مخالفت با دستورات پذیرفته نمیشود.
هاآرتص اقدام افسران یگان 8200 را امری بدیع خواند از آن نظر که تا این زمان، هیچ خط روشنی میان جمعآوری دادههای سایبری و جاسوسی علیه دشمنان اسرائیل از طرفی و جاسوسی علیه شهروندان عادی اسرائیل کشیده نشده بود. به قول این پایگاه، این اقدام یک تفاوت واضح با اقدام اسنودن دارد: این افسران هرگز از کشور نگریختهاند و گفتهاند حاضرند هزینه اقدام خود را بپردازند. هاآرتص خبر از سربازان وظیفه و سربازان ذخیرهای میدهد که پیشتر مخالفت خود را در نامههایی سرگشاده علیه خدمت در سرزمینهای اشغالی اعلام کردهاند، اما این نامه اخیر را از همه مهمتر میداند.

نظارت بر مسائل خصوصی زندگی فلسطینیان، بُعد جدیدی از آپارتاید اسرائیلی را تکمیل میکند
گاهی رژیمهای سیاسی نیاز به دشمن ندارند زیرا خود علیه خود اقدام میکنند. یک سازمان یا ارگان علیه سازمانی دیگر بیانیه میدهد و گروهی سیاسی علیه گروهی دیگر. تا جایی که این انتقادات، سازنده باشد، موجب رشد نظام سیاسی میشود و آنجا که آبروی یک کشور را به خطر می اندازد، مقدمه زوال دولت است. رژیم صهیونیستی هم از این قاعده مستثنی نیست و شرایط فعلی آن در بیشتر بخشها اعم از کابینه یا ردههای نظامی یا حتی اجتماعی، چیزی شبیه به اتفاقی است که در یگان 8200 به آن اشاره شد.
در آخر چند جملهای هم در مورد نتانیاهو بشنویم. در دوره نخست وزیری وی افتضاحاتی به بار آمده است که برخی از آنها کم نظیر و برخی بی نظیر بودهاند. سیاست های تندروانه وی و دولتش موجب شده بسیاری از افراد زیردستش به رسانهها پناه ببرند و از این همه ظلم و ستم بر فلسطینیها شکوه کنند. به قول معروف، آش آن قدر شور شده است که... . به نظر میرسد اقداماتی چون نامه اعتراضی 43 سرباز و افسر یگان 8200، نشان دهنده ترکهایی است که روز به روز دهان باز میکند و ممکن است به زودی مسببان خود را ببلعد.
نوشته شده در تاریخ 95/6/6 ساعت 2:24 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی
میثم مطیعی در مراسم یادواره شهدای حریم که یکشنبه گذشته در مسجد دانشگاه امام صادق علیه السلام برگزار شد، رجزی به زبان عربی و با لحنی بسیار حماسی علیه آل سعود خواند
متن رجز خوانده شده به همراه ترجمه فارسی آن
یا آلَ سُعودْ
ای آل سعود
یا خُدَّامَ أمریکا و الصَّهایِنة... أیُّها الأذِّلاءْ
ای خادمان پست و ذلیل آمریکا و صهیونیزم
یا مَن مُلِئَتْ بُطُونُکم من الحَرامْ...
ای کسانی که شکمهایتان از حرام پر شده است
نحنُ من یَحرُصُ و یُحافِظُ على الوَحدَةِ بین المُسلمینْ
ما کسانی هستیم که به وحدت مسلمانان حریصیم و از آن حفاظت می کنیم
أمَّا أنتم فقد کُنتم و لا زِلتم تَعبَثُونَ بِوَحدةِ الأُمَّةِ الإسلامیة و تُمَزِّقونَ صُفوفَها ...
ولی شما، وحدت امت اسلامی را ضایع کرده و میکنید و صفوف مسلمانان را متفرق میکنید
یا آلَ سُعود ... أنتم من أوجَدتمُ الإرهابَ ..أنتم أصلُ داعشَ و التَّکفیرییّن
ای آل سعود، شما همان کسانی هستید که تروریسم را به وجود آوردید... شما ریشه داعش و تکفیریها هستید
یا آلَ سُعودْ ..أنتم خَوَنةُ الحَرمینِ الشَّریفینْ
ای آل سعود... شما خائنان حرمین شریفین هستید
نأملُ من الله أن یُحرِّرَ قریبا قِبلتَینا المسجدَ الحرامَ و المسجدَ الأقصى
امیدواریم خداوند به زودی دو قبله ما، مسجد الحرام و مسجد الاقصی را
من بَراثنِ الیهودِ و من بَراثِنِکم یا أشِقّاءَ الیهودْ
از چنگال یهودیان و از چنگال شما برادران یهود آزاد کند
بالأمسِ قَتلتمُ المُسلمینَ الأبریاءَ فی الیمنِ و فی مِنى
دیروز مسلمانان بیگناه را در یمن و منا کشتید
والیومَ تَبللَّت أیدِیَکم بدماءِ الأبریاءِ کالشَّیخِ النَّمِرْ
و امروز دستتان به خون بیگناهانی مانند شیخ نمر آلوده شده است
وهذا الدَّمُ المسکوبُ ظُلماً سَیَنالُ منکم سریعاً
و این خون به ناحق ریخته شده، به سرعت دامن شما را خواهد گرفت
ترقَّبوا الرَّدَ القاسی مِن شَبابِ المسلمینَ و من شُعوبِ الأمةِ الإسلامیة .
منتظر پاسخ سخت جوانان مسلمانان و ملتهای امت اسلامی باشید
أعمالُکم تدلُّ على اقترابِ نهایتِکم وذاکَ الیومُ قریبٌ إن شاء الله.
این کارهایتان نشان از نزدیکی پایان شما دارد و آن روز نزدیک است ان شاءالله
لبیک یا رسولَ الله...
لبیک یا رسول الله
نوشته شده در تاریخ 95/6/6 ساعت 2:19 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی
آیا خداوند بعد از انسان، موجودات دیگری را خلق خواهد کرد؟ آیا دوباره حضرت آدمی آفریده می شود و دنیایی نظیر دنیای ما به وجود خواهد آمد ؟ یعنی آخر آخر دنیا چه می شود ؟وقتی همه انسان ها مردند آیا زمین و آسمان هم به طور کل نابود می شود؟وقتی بهشتیان و جهنمیان هم سرنوشتشان معلوم شد چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؟ خداوند متعال چه برنامه ای برای خلقت دارد؟
از دیرباز این پرسش ذهن بشر را مشغول داشته که سرانجام جهان چگونه است و آفرینش به کجا میانجامد در روایات و منابع دینی، موارد متعددی وجود دارد که اشخاص چنین سؤالاتی را از معصومین داشتهاند از جمله:
1. ابوخالد قماط میگوید به امام صادق ـ علیه السّلام ـ عرض کردم: زمانی که بهشتیان وارد بهشت و اهل دوزخ وارد جهنم شدند چه میشود؟ حضرت فرمود: اگر خداوند بخواهد موجوداتی را بیافریند و برای آنها دنیایی را ایجاد کند، این کار را انجام میدهد.[1]
2. محمدبن مسلم از امام باقر ـ علیه السّلام ـ روایت کرده که حضرت فرمود: خداوند از روزی که در زمین بنای آفرینش را نهاد هفت عالم فرید که آنها از فرزندان آدم به حساب نمیآمدند، آنها را از زمین آفرید و پی در پی بر آن ساکن شدند و سرانجام منقرض شدند. پس آدم ابوالبشر (پدر بزرگ نسل حاضر) را آفرید و فرزندان او را از نسل او خلق کرد، به خدا سوگند هیچگاه بهشت از ارواح مؤمنان خالی نبوده و آتش از ارواح کافران و گنهکاران خالی نمانده است.
اگر خداوند این عالم و همه موجودات در آن را آفریده و آن را به بهترین نظامی تدبیر کرده، با قدرت و علم او بوده و همین قدرت و علم هنوز هم باقی بوده و چیزی از آن کم نشده، پس خداوند از خلقتی جدید و اینکه خلقت دنیایی عالم را به خلقتی دیگر تبدیل کند، عاجز نیست، ضمناً عقل و نقل و متکلمان اسلامی چنین چیزی را نفی نمیکنند
شاید این گونه میپنداری که چون قیامت برپا گردد و خداوند بدنهای اهل بهشت را با ارواح آنها همراه گرداند و بدنهای اهل دوزخ را همراه ارواحشان در جهنم یکی سازد، دیگر او در شهرها مورد پرستش قرار نمیگیرد و خلقی نمی آفریند تا او را بپرستند و به یکتایی و بزرگی او بپردازند؟ چنین نیست به خدا سوگند آفرینشی خواهد داشت، که بدون نر و ماده پدید آمده و او را بندگی کنند، بزرگش شمارند. او زمینی میفریند که نان را حمل کند و سمانی بیافریند که در سایهاش باشند. یا نمیبینی خداوند میفرماید: «یوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ»[2] یعنی در آن روز، این زمین به زمین دیگر، و آسمان ها به آسمان های دیگر تبدیل میشود. و میفرماید: «أَفَعَیینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ»
[3] یعنی آیا ما از آفرینش نخستین عاجز و ناتوان ماندیم که آنان درآ فرینش جدید شک و شبهه داشته باشند.[4]
بنابراین از آیه استفاده میشود که اگر خداوند این عالم و همه موجودات در آن را آفریده و آن را به بهترین نظامی تدبیر کرده، با قدرت و علم او بوده و همین قدرت و علم هنوز هم باقی بوده و چیزی از آن کم نشده، پس خداوند از خلقتی جدید و اینکه خلقت دنیایی عالم را به خلقتی دیگر تبدیل کند، عاجز نیست، ضمناً عقل و نقل و متکلمان اسلامی چنین چیزی را نفی نمیکنند.
علامه طباطبایی در ذیل یة «یوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ» میفرماید: معنای تبدیل آن است که حقیقت آسمان و زمین و آنچه بین آنهاست، همان آسمان و زمین است، جز اینکه نظام جاری در آنها غیر از نظام جاری در دنیاست، بنابراین اوصاف زمین و آسمان تبدیل میشود نه خود آنها.[5] زیرا تبدیل غیر از معدوم کردن است و بعید نیست از همین ماده و عناصری که اکنون در بنای آسمان و زمین به کار رفته است نظامی تازه ساخته و موجودات تازهای آفریده شود؛ زیرا پس از برپایی قیامت، بساط آفرینش برچیده نمیشود گرچه خداوند، گسترة آسمانها را طومار گونه درهم میپیچد. نسل کنونی انسان ساکن بر روی کرة خاک که فرزندان حضرت آدم و حوا به شمار میروند نخستین سلسله بشر نیستند بلکه در رتبه و پایههای بعدی قرار گرفته و پیش از آن چندین نسل منقرض شدهاند و پس از انقراض این نسل، دگربار آفریده دیگری بدون پدر و مادر در زمینی جدید آفریده میشود و این گونه گزارهها نشان دهنده دوام فیض خداست.[6]
ما زآغاز و ز انجام جهان بیخبریم اول و آخر این کهنه کتاب افتادست
پی نوشت ها :
[1] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ج8، ص376، ح18.
[2] . ابراهیم/ 48.
[3] . ق/ 15.
[4] . بحرانی، سیدهاشم، تفسیر برهان، تهران، انتشارات فتاب، ج4، ص219، ذیل یه 15 سوره ق.
[5] . طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، چاپ چهارم، تهران، بنیاد علامه طباطبایی، 1370، ج12، ص91ـ93.
[6] . جوادی ملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرن کریم، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، 1381، ج5، ص534 ـ 538.
نوشته شده در تاریخ 95/6/6 ساعت 2:17 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی
یکی از دلایلی که در زمینه اصل رجعت وجود دارد و از مسلمات اعتقادات شیعه هم هست آیات قرآن است که در ذیل این آیات، روایات فراوانی آیات را به رجعت تأویل یا تفسیر کرده اند.
آیات 82 تا 85 سوره نحل و آیات 55 و 56 و73 و 259و 243 بقره و آیه 110 مائده و همچنین داستان اصحاب کهف در سوره کهف و آیات فراوان دیگری بر اصل رجعت دلالت دارد. در این زمینه آیات، فراوان است که در حد توان این نوشتار به آن اشاره می کنیم.
رجعت در قرآن
رجعت یکی از مصادیق آیه "إن الذی فرض علیک القرآن لرادک الی معاد" است و مصداق دیگر هم این است که ای پیغمبر غصه نخور ما تو را دوباره به مکه برمی گردانیم چنان که همین طور هم شد و پیغمبر دوباره به مکه برگشت.
ممکن است آیه مصادیق دیگری هم داشته باشد. بنابراین اگر آیه ای را می خوانیم و به دنبالش روایتی را مبنی بر اینکه مراد از این آیه رجعت است در واقع عمدتاً از باب جری و تطبیق و مصداق است.
آیه دیگری که در روایات، فراوان از آن به رجعت تاویل شده و گفته شده که مراد رجعت است این آیه است که می فرماید: "ما از پیامبران میثاق گرفتیم که شما را یاری کنند".
مصداق از یاری شونده امام علی(علیه السلام) است. آیه با صراحت می فرماید که ما از همه پیامبران میثاق گرفتیم وقتی که پیغمبر اسلام آمد به او ایمان بیاورند و به مردم گوشزد بکنند و این دین را یاری کنند. در روایات آمده مراد از یاری پیامبران، یاری امام علی(علیه السلام) در دوران رجعت است. روایات فراوانی وارد شده که این نصرت و پیروزی، در رجعت خواهد بود.
امام صادق(علیه السلام) درباره این آیه فرمود: خداوند هیچ پیغمبری از زمان آدم تا آخر پیامبران نفرستاد مگر اینکه به دنیا بر می گردند و امام علی(علیه السلام) را نصرت و یاری می کنند و این مطلب مصداق همین آیه کریمه است.
منظور از "دابة من الارض" امام علی(علیه السلام) است که قبل از قیامت، خداوند متعال او را خارج می کند در حالی که عصای موسی و خاتم سلیمان پیغمبر همراه اوست و مومن و کافر را از هم جدا می کند
آیه دیگری که بر رجعت دلالت دارد "و إذا وقع القول علیهم أخرجنا لهم دابة من الارض تکلمهم أنّ الناس کانوا بایاتنا یوقنون" وقتی که قول خداوند متعال بر انسان هایی که آیات الهی را قبول نمی کنند واقع بشود خداوند جنبنده ای را از زمین خارج می کند که با مردم سخن می گوید و کسانی که یقین به آیات الهی نداشتند با این حادثه مشکلشان حل می شود.
در روایات فراوانی نقل شده منظور از "دابة من الارض" امام علی(علیه السلام) است که قبل از قیامت، خداوند متعال او را خارج می کند در حالی که عصای موسی و خاتم سلیمان پیغمبر همراه اوست و مومن و کافر را از هم جدا می کند و هر کدام مشخص می شوند. این قضیه در واقع آیه ای از آیات الهی است که دین خدا را برای مردم بازگو می فرماید.
در تفسیر قمی امام صادق(علیه السلام) فرمود: پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) امام علی(علیه السلام) را در مسجد دید که ریگ های مسجد را جمع کرده و سرش را روی آن ریگ ها گذاشته و خوابیده است. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) او را حرکت داد و به او فرمود: بلند شو ای دابة الله (جنبنده) یکی از اصحاب که آنجا بود گفت: یا رسول الله آیا بعضی از ما می تواند بعضی دیگر را با این اسم صدا بزند؟ حضرت فرمود: نه، به خدا قسم هیچ کس شایستگی این اسم را ندارد جز علی بن ابیطالب که می تواند به این اسم نامیده شود.
سپس پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به امام علی(علیه السلام) فرمود: یا علی وقتی که آخرالزمان بشود خداوند تو را در بهترین صورت ها خارج می کند و همراه تو عصایی است که با آن عصا دشمنانت را می زنی و ....
قرآن می فرماید "و یوم نحشر من کل أمة فوجاً ممّن یکذب ءایاتنا" روزی که ما از هر امتی گروهی را محشور می کنیم به خاطر اینکه آیات الهی را تکذیب می کردند. این آیه قطعاً حشر قیامت نخواهد بود چون در قیامت خداوند متعال از هر امتی گروهی را محشور نمی کند بلکه همه امت ها را محشور می کند.
آیه دیگری از قرآن می فرماید "و حشرناهم فلم نغادر منهم أحدا" روز قیامت که می شود اینها را محشور می کنیم و هیچ کس را باقی نمی گذاریم. پس در قیامت کبری همه مردم محشور می شوند اما آیاتی از قرآن دلالت بر این دارند که قبل از قیامت کبری افراد برگزیده ای از هر امت محشور می شوند. قاعدتاً این حشر که از هر امتی گروهی محشور می شوند، نمی تواند حشر قیامت باشد و شاهد خوبی است چنان که در روایات هم فراوان به آن اشاره شده.
امام صادق(علیه السلام) درباره این آیه فرمود: خداوند هیچ پیغمبری از زمان آدم تا آخر پیامبران نفرستاد مگر اینکه به دنیا بر می گردند و امام علی(علیه السلام) را نصرت و یاری می کنند
از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر آیه اول نقل شده که پرسیدند: مردم در این باره چه می گویند؟ به عرض حضرت رساندند که می گویند قیامت است. حضرت فرمود "أیحشر الله یوم القیامة من کل امة فوجاً و یترک الباقین" خداوند متعال از هر امتی گروهی را روز قیامت محشور می کند و بقیه را رها می کند و محشور نمی کند؟ سپس فرمود نه، این گروه ها در رجعت محشور می شوند. اما آیه ای که مربوط به قیامت است آیه "و حشرناهم فلم نغادر منهم أحداً" است که خداوند می فرماید ما همه اینها را محشور کردیم و هیچ کس را باقی نگذاشتیم که محشور نکرده باشیم.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: مراد از این روز، روز رجعت است و گرنه در قیامت همه مردم محشور می شوند. تفسیر امام صادق(علیه السلام) در ذیل آیه کاملاً همان برداشتی را می رساند که گفته شد. پس آیه اول دلالت بر رجعت و آیه دوم دلالت بر قیامت دارد.
خلاصه سخن
رجعت یکی از قطعی ترین باورهای شیعه است که در قرآن آیات فراوانی آن را بیان کرده است و ائمه معصومین(علیهم السلام) نیز آن را به طور کامل شرح داده اند. برای اطلاعات بیشتر می توان به تفاسیر مراجعه کرد.
دکتر جعفری
منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی، موجود در سایت رادیو معارف