سفارش تبلیغ
صبا ویژن
03955809074 سید مهدی ملک الهدی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 12:34 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


«ایران باید تکلیف خود را مشخص کند و صراحتا موضع خود را اعلام کند که آیا طرف نزاع و تنش در منطقه است
یا حامی ثبات و استقرار می باشد.»متیو تولر


جام نیوز: "متیو تولر" سفیر آمریکا در یمن در گفتگو با روزنامه الشرق الاوسط گفت:

«هیچ راهکار نظامی در یمن وجود ندارد و تنها باید به راهکار سیاسی فکر کرد.»

متیو تولر در ادامه به الشرق الاوسط گفت: «بکارگیری موشک های ایرانی در جنگ یمن و قرار گرفتن این موشک ها در نزدیکی مرزهای سعودی ما را آزار می دهد و مایه تهدید عربستان است.»

سفیر آمریکا در یمن در ادامه افزود: «ایران باید تکلیف خود را مشخص کند و صراحتا موضع خود را اعلام کند که آیا طرف نزاع و تنش در منطقه است یا حامی ثبات و استقرار می باشد.»


  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 12:7 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


تحلیل جالب نشریه «تلگراف» از یک تحول اساسی در خاورمیانه

دلایل نزدیکی تدریجی کشورهای عربی به اسرائیل / ازدواج دوشیزه و مرد متاهل

در حال حاضر ائتلاف غرب در خاورمیانه در یک وضعیت نا به سامان و بلا تکلیف قرار دارد. ترکیه در حال نزدیک شدن به روسیه و مبارزه با کردها یعنی مهمترین متحدان آمریکا در کشور سوریه است. کشورهای اروپایی از اقدامات اسرائیل در مورد تخریب مناطق مسکونی فلسطینیان – ساخته شده توسط اروپایی ها – دچار خشم و غضب هستند. رئیس جمهور آمریکا به صراحت متحدان عربی این کشور را مورد انتقاد قرار داده و آنها را «سواری بگیران مجانی» خطاب کرده است و در همین حال برخی مقامات ایالات متحده نیز انتقادات شدیدی از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل داشته اند و یکی از این مقامات وی را صراحتا «پست و خوار» خطاب کرده است.

نشریه تلگراف چاپ لندن با اشاره به این موضوعات ادامه میدهد که با وجود همه این ها اما یکی از رقابت های دیرینه در منطقه خاورمیانه در حال کمرنگ شدن است. تخاصم میان کشورهای عرب و اسرائیل که از سال 1948 آغاز شده بود، اخیرا تا حدی اندک اما بسیار حائز اهمیت در حال تعدیل شدن است.

البته و قطعا اسرائیل همچنان در خاورمیانه منزوی باقی خواهد ماند و در حال حاضر 18 مورد از 21 کشور عضو اتحادیه عرب اسرائیل را به رسمیت میشناسند. در عین حل بسیاری از کشورهای عرب از جنبش حماس که شعار اصل آن نابودی همه اقدامات اشتباه و غیر عادلانه صهیونیست ها است، حمایت مالی و سیاسی کرده و میزبان دفتر این جنبش در خاک خود هستند.

از سوی دیگر هر زمان که اتحادیه اروپا یا ایالات متحده اقدام به فروش تسلیحات جدید و پیشرفته به کشورهای عربی منطقه میکند، اسرائیل از این عمل نا خرسند بوده و نسبت به آن انتقاد میکند. اما در پشت صحنه، سناریو در حال تغییر کردن است.

  دلایل نزدیکی تدریجی کشورهای عربی به اسرائیل / ازدواج دوشیزه و مرد متاهل

 در ماه قبل یکی از ژنرال های بازنشسته ارتش عربستان سعودی دیداری با وزیر خارجه تندروی رژیم اسرائیل «دور گلد» در هتل «کینگ دیوید» بیت المقدس داشت که در واقع دومین دیدار آن دو در عرض یکسال بوده است. همچنین در تابستان سال گذشته سفیر سابق رژیم اسرائیل در واشنگتن خرسند از ملاقات با همتایان عرب خود آنها را افرادی «استثنایی» خطاب کرد. در همین حال در ماه ژانویه سال جاری وزیر انرژی اسرائیل در خفا و چراغ خاموش اقدام به سفر به امارات متحده عربی کرد که در پی خبر باز شدن دفتر حافظ منافع این رژیم در ابوظبی بود.

تلگراف اشاره میکند که این روابط به شکلی استعاری مشابه با ازدواج یک دوشیزه با یک مرد متاهل است. در حالی که یک طرف این ماجرا به شدت خواهان علنی کردن ارتباط در نزد افکار عمومی است، سوی دیگر ماجرا هراسان از تبعات داخلی نزد افکار عمومی، خواهان در خفا ماندن این ارتباط است. اغلب کشورهای عربی در صورتی که بدون در اختیار داشتن راه حلی نهایی و عادلانه در خصوص مسئله فلسطین اقدام به برقراری رابطه با رژیم اسرائیل کنند، مورد خشم و غضب شهروندان خود قرار خواهند گرفت.

میتوان به خوبی حدس زد که دلیل این ارتباط نزدیک مخفیانه چیست. طی چند دهه گذشته متحدان منطقه ای ایران به شدت گسترش یافته و تقویت شده اند. برای مثال حزب الله لبنان که از دهه 1980 توسط ایران شکل گرفته است زرادخانه موشکی خود را در مرز اسرائیل مستقر کرده است و همچنین بر علیه نیروهای شورشی و تروریستی مورد حمایت کشورهای عربی و غربی در سوریه و یمن مقابله میکند.

از آن سوی هم آمریکا و هم ایالات متحده ترجیح میدهند که مقابله و مواجهه جدی با ایران نداشته باشند. آنها سال قبل با ایران به یک توافق جامع هسته ای دست پیدا کرده اند و حتی به رئیس جمهور ایران، حسن روحانی در پاریس و رم خوش آمد گفتند. به شکل طبیعی و در واکنش به این مسائل کشورهای عربی و اسرائیل بر طبق این قانون رفتار میکنند که دشمن دشمن شما، دوست شما است.

همانگونه که یکی از مقامات ارشد اسرائیلی در سال 2010 به دیپلمات های آمریکایی گفته بود: کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس میدانند که میتواندد برای مقابله با ایران بر روی اسرائیل حساب کنند. آنها اعتقاد دارند که اسرائیل میتواند شعبده کند!

به گزارش تابناک، این روند البته یک روند شکننده است و میتواند با پررنگ شدن مسائل فلسطین به کلی از میان برود. اما چنانچه این روند پا برجا با قی بماند، نکات مثبت فراوانی برای آمریکا و غرب دارد. غرب همیشه خواهان آن بوده است که کشورهای عرب لحن تهاجمی و تخاصم خود نسبت به اسرائیل را تعدیل کنند و در حالی که نتانیاهو تمایل چندانی به پیش بردن مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین ندارد، چنانچه روابط این رژیم با کشورهای عربی شاهد یک بهبود حتی نسبی باشد، این امکان وجود دارد که جایگزین بعدی نتانیاهو که به اندازه وی تندرو نباشد، این مذاکرات را به پیش ببرد.

از سوی دیگر غرب بارها از کشورهای عرب خواسته است که به جای اتکا به غرب، خود مسئولیت تامین امنیت خود را بر عهده بگیرند و اکنون چنانچه این کشورها دست نیاز به سمت رژیم اسرائیل برای تامین امنیت خود دراز کنند، غرب از این موضوع شکایتی نخواهد داشت و حتی خوشحال نیز میشود.

تلگراف به صراحت بیان میکند که بوریس جانسون وزیر خارجه جدید انگلستان و همچنین وزیر خارجه بعدی ایالات متحده آمریکا با دو موضع مواجه هستند. یکی آن که همکاری غرب با اسرائیل و کشورهای عربی در راستای مبارزه با تروریسم و همچنین مداخله در خاورمیانه – هر زمانی که منافع غرب ایجاب کند – اساسی و ضروری است.

به گفته این روزنامه ایران جایگزین واقع بینانه ای برای این اتحاد نیست زیرا همچنان از رژیم بشار اسد در سوریه حمایت میکند و در حالی که جاسوسان انگلیسی و عرب به شکل روزانه اطلاعات را در اختیار یکدیگر قرار میدهند، ایران علاقه ای به این کار ندارد.

در عین حال تلگراف میگوید که موضع دوم این است که نزدیکی و اتحاد با کشورهای عربی و اسرائیل به معنی دور شدن از ایران نیز نیست. توافق هسته ای قدرت مانور ایران را زیاد کرده است اما در عین حال یک جنگ تمام عیار را که میتوانست ما، اسرائیل و کشورهای عربی را به نابودی بکشاند، رفع کرده است.

به گفته این روزنامه بریتانیای بعد از خروج از اتحادیه اروپا نمیتواند اجازه دهد که کشورهای فرانسه و ایتالیا و سایر اقتصاد های بزرگ اتحادیه، مانع از ورود انگلیس به بازار در حال ظهور ایران شود و نباید از ارتقای روابط دیپلماتیک با ایران در سطح سفیر هراسان بود.

ارتباطات عربی- اسرائیلی نشانه ای از یک منطقه در حال تحول است و به گفته تلگراف، دیپلماسی غرب باید به اندازه کافی برای تطابق با این تحول چابک باشد.



  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 12:1 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


مدیر مرکز مطالعات و رسانه های خاور جدید سوریه تاکید کرد: ایستادگی سوریه و متحدان روس و ایرانی در برابر گروههای تکفیری و تروریستی تنها راهی است که موجب خواهد شد ترکیه متوجه شود چشم اندازی برای امید بستن به گروههای تروریستی وجود ندارد.

ترکیه باید از ایستادگی سوریه و حمایت ایران و روسیه از دمشق درس بگیرد

«غالب قندیل» مدیر مرکز مطالعات و رسانه های خاور جدید در گفت وگو با تسنیم اظهار داشت: ایستادگی سوریه و متحدان آن در برابر گروههای تکفیری و تروریستی تنها راهی است که موجب خواهد شد ترکیه متوجه شود چشم اندازی  برای امید بستن به گروههای تروریستی وجود ندارد.

ترکیه همچنان در صف مقدم ائتلاف ضد سوری

وی در مورد دیدار اخیر رجب طیب اردوغان با ولادیمیر پوتین همتای روس خود گفت که این دیدار تا این لحظه نتایج ملموسی که حاکی از تغییر رفتار ترکیه در ارتباط با حمایت از متجاوزان سوریه، نداشته است و ترکیه همچنان در صف مقدم ائتلاف ضد سوری جا دارد.
این کارشناس سوری در مورد موضع اردوغان در قبال مبارزه با تروریسم در جریان سفر به روسیه گفت: آنچه در نشست پترزبورگ رخ داد، تلاش برای بازگشت به شرایط پیش از سرنگونی جنگنده روس به دست دولت ترکیه بود تا از این طریق روابط با روسیه و مشارکت تجاری و اقتصادی بین دو طرف که در طول پنج سال بحران سوریه پابرجا بود، حفظ شود.

صحبت های شیرین اما بی حاصل

قندیل ادامه داد: ادعاهای اخیر رهبران ترکیه مبنی بر اینکه در مرحله آینده شاهد تغییرات جدی در روابط ترکیه و سوریه خواهیم بود، در حالی است که همواره رهبران ترک در مورد مبارزه با تروریسم سخنان شیرین برزبان می آورند، اما خیلی زود پس از این صحبت ها شاهد افزایش سطح حمایت ترکیه از گروههای تروریستی مانند داعش، جبهه النصره و سایر گروههای مشابه هستیم که علیه سوریه وارد جنگ شده اند.

مانور کلامی در مورد مبارزه با تروریسم

مدیر مرکز مطالعات خاور جدید گفت که اردوغان و معاونان او به صحبت هایی از این دست معروف هستند با این حال منظور این نیست که احتمال تغییر در سیاست ترکیه وجود ندارد بلکه اگر تغییری به وجود آید، حاصل ایستادگی سوریه و متحدان واقعی آن است.

تنها ایستادگی سوریه و حمایت متحدانش رمز پیروزی است

وی تاکید کرد که حمایت ایران، حزب الله و روسیه از سوریه موجب خواهد شد که رهبران ترکیه احساس کنند که چشم اندازی برای امید بستن به گروهک های تروریستی وجود ندارد و در واقع این ایستادگی و حمایت تنها راهی است که رهبران ترکیه را به تجدید نظر در محاسبات خود در قبال سوریه و گروههای تروریستی وا خواهد داشت.

جنگ علیه تروریسم در حلب

قندیل در ارتباط با عملیات ارتش سوریه و متحدانش در حلب واقع در شمال سوریه تصریح کرد: جنگ نیروهای ارتش و متحدان آن علیه گروههای تروریستی در حلب که از حمایت سرویس اطلاعاتی ترکیه برخوردار هستند و به سلاح های ترکیه مجهز شده و آموزش دیده اند و با شبکه های ارتباطی در داخل خاک این کشور با مدیریت افسران آمریکایی و ترک ارتباط دارند، همچنان ادامه دارد و ارتش و متحدانش دستاوردهایی را به ثمر می رسانند.

تلاش ایران برای دور کردن ترکیه از محور ضد سوری

وی در بخش دیگری از این گفت وگو تصریح کرد: روسیه و ایران از پنج سال پیش همواره تلاش کرده اند ترکیه را از ادامه حمایت از گروههای تروریستی بازدارند و این تلاش ها به پشتوانه روابط عمیق تجاری و اقتصادی آنان با ترکیه صورت می گیرد اما متاسفانه این تلاش ها همواره با روابط ترکیه با ناتو و آمریکا و نقشه های منطقه ای آنان برخورد پیدا کرده است.

تغییر روابط با غرب چیزی جز باج خواهی ترکیه نیست

قندیل در خصوص احتمال تغییر روابط ترکیه و غرب در قبال تحولات منطقه ای اظهار داشت: به نظر نمی رسد رهبری ترکیه به ریاست رجب طیب اردوغان اکنون در صدد بازنگری در روابط خود با غرب باشد به ویژه اینکه این روابط تاریخی بوده و زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی را شامل می شود با این حال ترکیه به تغییر روابط با غرب اشاره دارد و در نظر دارد با این کار به نوعی باج خواهی اقدام کرده و دستاوردهای بیشتری را از آمریکا و اتحادیه اروپا برای خود محقق سازد.

بسته شدن مرزهای ترکیه به روی گروههای تروریستی

مدیر مرکز مطالعات خاور جدید در ادامه درباره اظهارات برخی مسئولان ترک در مورد تصمیم به مسدود کردن مرزهای ترکیه به روی گروههای تروریستی تاکید کرد: تا این لحظه مرزها باز است و ترکیه هیچ اقدامی در این خصوص اتخاذ نکرده است، بنابراین تا پیش از بسته شدن مرزها نمی توان از تغییر موضع ترکیه صحبت کرد و نمی توان به اظهارات اردوغان مبنی بر اینکه فردا مرزها بسته خواهد شد و پایگاههای تروریستی علیه سوریه از هم پاشیده می شود، چندان امیدوار بود زیرا یک سامانه کامل جنگی در ترکیه تشکیل شده است که هدف از آن دشمنی علیه سوریه و تجاوز به آن است.

آیا ترکیه به دعوت ایران پاسخ خواهد داد یا خیر؟

وی گفت: در ارتباط با تلاش ایران برای تغییر مواضع ترکیه در قبال سوریه باید گفت که روابط ترکیه و ایران برای هر دو طرف حائز اهمیت است و اکنون ایران پس از توافق هسته ای به مقصد اقتصادی و بازرگانی تمام کشورهای جهان تبدیل شده است از همین رو ترکیه نیز به دنبال منافع خود در این زمینه است اما باید پرسید آیا ترکیه به پافشاری مداوم ایران مبنی بر خروج از ائتلاف ضد سوری پاسخ خواهد داد یا خیر؟ این موضوعی است که در آینده روشن خواهد شد.

دست و پا زدن گروههای تروریستی در شکست و ناکامی

قندیل تاکید کرد: جنگ علیه سوریه وار مرحله ناکامی شده است و گروههای تروریستی در طول بیش از پنج سال گذشته از تغییر معادله مبتنی بر مقاومت دولت سوریه و متحدان قوی آن به ویژه محور مقاومت ناتوان ماندند، بنابراین نتیجه نهایی پیروزی سوریه و متحدانش در جنگ علیه تروریسم خواهد بود و حتی اگر زمان این جنگ بیش از این نیز به درازا بکشد و  نیازمند خودگذشتگی های بیشتر و خون دادن باشد، باز تروریست ها سرنوشتی جز هلاکت نخواهند داشت.

وی اظهار داشت: ما وارد مرحله پیشرفت شده ایم که دیگر چیزی به نهایی شدن این درگیری باقی نمانده است و واقعیتی که بشار اسد رئیس جمهوری سوریه به آن اشاره کرد مبنی بر این است که ادامه حمایت مالی و تسلیحاتی عربستان و قطر از طریق ترکیه و اردن به گروههای تروریستی تنها چیزی است که جنگ را طولانی می کند.

قندیل ادامه داد: طبیعی است که این حمایت با نظارت آمریکا و نقشه آن و نیز ناتو صورت می گیرد و فرانسه و انگیس و سایر کشورهای غربی نیز در آن مشارکت دارند در نتیجه وقتی این حمایت کاهش یافته و یا در نتیجه تحولات مشخص در توازن قدرت بین المللی و منطقه ای، متزلزل شود در آن صورت نهایی کردن درگیری آسان خواهد بود.

آینده روابط سوریه و ترکیه چگونه خواهد بود؟

وی تاکید کرد: ترکیه جنایت های بزرگی را در حق ملت و دولت سوریه و نیز ارتش مرتکب شده است و رهبری سوریه همواره گفته است که ما به دنبال حسن همجواری بوده و روابط ما با ترکیه برادرانه و مبتنی بر همسایگی و مشارکت منطقه ای است از همین رو آینده روابط در گروی تحولات ترکیه و روند سیاسی رهبران این کشور است و من شخصا پیش بینی می کنم که رهبری سوریه مجموعه شروطی دارند که آینده روابط در هر مرحله ای مبتنی بر آن خواهد بود.



  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 11:56 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی


شهید رئیسعلی دلواری آزادی‌خواه و رهبر قیام جنوب با حکم جهاد علمای دینی بوشهر علیه نیروهای انگلیسی قیام کرد و پس از چندین بار غلبه بر نیروهای غاصب، در 12 شهریور سال 1294 به شهادت رسید و به نماد ایستادگی و مبارزه با استعمار تبدیل شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رئیس علی دلواری فرزند رئیس محمد از خان‌های تنگستان بود که در سال1260 هجری شمسی در روستای دلوار از شهرستان تنگستان استان بوشهر در ساحل خلیج فارس به دنیا آمد. وی از همان دوران نوجوانی با سادات و مجتهدین ارتباطی نزدیک برقرار می‌کند و به آموختن دروس دینی پرداخت. وی هنگامی که متوجه حضور انگلیسی‌ها در بوشهر می‌شود بلافاصله با علمای دینی به شور و مشورت می پردازد و کسب تکلیف می‌کند.

رئیسعلی دلواری در نبردهای مختلفی مقابل نیروهای متخاصم قرار گرفت  که می‌توان به نبردهای جنگ جهانی اول، نبرد دلوار، و نبرد بوشهر اشاره کرد. وی در این نبردها ضربه‌های سنگینی بر پیکره نیروهای انگلیسی وارد کرد و  موفق شد هفت سال این نیروها را از خاک ایران خارج کند.

در سوگندنامه رئیسعلی امده است: ای کلام الله گفتار مرا شاهد باش من به تو سوگند یاد می کنم که اگر انگلیسی‌ها بخواهند بوشهر را تصرف کنند و به خاک وطن من تجاوز کنند، در مقام مدافعه برآیم و تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته است، دست از جنگ و ستیز با آنان نکشم و اگر غیر از این رفتار کنم، در شمار منکرین و کافرین به تو باشم و خدا و رسول از من بیزار شوند.

مبارزات رئیسعلی دلواری با کسب اجازه از علمای دینی

پسرعموزاده رئیسعلی دلواری که در حال حاضر به عنوان راهنمای موزه رئیسعلی دلواری فعالیت دارد در گفتگو با خبرنگار مهر به بیان بخش‌هایی از زندگی و مبارزات رئیسعلی پرداخت و اظهار داشت: رئیسعلی از زمانی که توانست اسلحه به دست بگیرد با سلاح آشنا شد و مهارت‌های بسیار خوبی در تیراندازی داشت.

حیدر شاکر اضافه کرد: رئیسعلی در سن 26 سالگی پس از اطلاع از ورود انگلیسی‌ها به بوشهر، سریعا خود را به این شهر رساند و پس از مذاکره با علمای دینی حکم جهاد علیه نیروهای متخاصم انگلیسی گرفت و در حرکاتی شجاعانه موفق شد انگلیس‌ها را از بوشهر بیرون کند.

رئیسعلی با همراهی دیگر آزادی‌خواهان بوشهر از اوضاع آشفته آن روزگار بسیار متأثر بود و در سفری که به بوشهر داشت در خانه سید محمد رضا کازرونی به کلام خدا سوگند یاد کرد که تا آخرین قطره خون با انگلیسی‌ها مبارزه کند.

انگلیسی‌ها در رمضان سال 1333 ه.ق عملاً بوشهر را اشغال کردند و پرچم خود را بر فراز دارالحکومة و دیگر ادارات به اهتزاز درآوردند. آنها یک آلمانی و همسرش را که علیه انگلیسی‌ها تبلیغ می کردند، توقیف کرده و به هندوستان فرستادند.

نیروهای رئیسعلی با شبیخون‌های شبانه موفق شدند کنسولگری و تأسیسات آن را به آتش بکشند و نایب کنسول انگلیس که مورد محافظت شدید سربازان هندی بود توانست از این مهلکه بگریزد

تلاش انگلیسی‌ها برای تطمیع رئیسعلی

زمانی که مقامات انگلیسی تصمیم قطعی درباره اشغال بوشهر و پیشروی به سوی شیراز را داشتند به منظور تطمیع رئیس علی، دو نفر از متابعان حیدرخان حیات داودی را به دلوار فرستادند تا موافقت او را با پیاده شدن قوای انگلیس در کرانه خلیج فارس و حرکت به سوی شیراز جلب کنند.

نمایندگان حیدرخان ضمن ملاقات با رئیس علی متذکر شدند که چنانچه او از قیام علیه قوای اشغالگر صرف نظر کند، مقامات انگلیسی چهل هزارپوند به او خواهند پرداخت. رئیس علی در پاسخ می‌گوید: چگونه می‌توانم بی‌طرفی اختیار کنم در حالی که استقلال ایران در معرض خطر جدی قرار گرفته‌است.

پس از مراجعت نمایندگان حیدرخان، نامه تهدیدآمیز از طرف مقامات انگلیسی به رئیس علی نگاشته شد مبنی بر این که چنانچه بر ضد دولت انگلستان قیام و اقدام کنید، مبادرت به جنگ می‌کنیم، در این صورت خانه‌هایتان ویران و نخل‌هایتان را قطع خواهیم کرد.

رئیس علی در پاسخ مقامات انگلیسی نوشت: خانه ما کوه‌ است و انهدام و تخریب آن‌ها خارج از حیطه قدرت و امکان امپراطوری بریتانیای کبیر است. بدیهی است که در صورت اقدام آن دولت به جنگ با ما، تا آخرین حد امکان مقاومت خواهیم کرد.

راهنمای موزه رئیسعلی در ادامه سخنان خود با خبرنگار مهر به تلاش انگلیسی‌ها برای تطمیع رئیسعلی اشاره کرد و بیان داشت: انگلیسی‌ها به این نتیجه رسیدند که رئیسعلی مرد سازش نیست و تلاش بسیار زیادی برای تطمیع آو با پرداخت مبالغ زیادی داشتند که با مخالفت رئیسعلی مواجه شدند.

شاکر اضافه کرد: انگلیسی‌ها با چهار کشتی جنگی برای گلوله باران دلوار و مجاهدان دلواری به همراه پنج هزار سرباز انگلیسی و هندی وارد منطقه شدند که رئیسعلی در اولین اقدام خود زنان و کودکان را از دلوار خارج کرد.

سربازان با قایق به سمت دلوار آمدند رئیسعلی دستور داد مبارزان از تیراندازی دست بردارند و پس از آنکه سربازان بیگانه رسیدند، دستور حمله داد از کثرت انفجار دود باروت بر سر دلوار آسمان ساحل دریا چنان تیره و تار شد که نیروهای دشمن دیده نمی‌شدند.

رئیسعلی دستور عقب‌نشینی به تپه‌های اطراف دلوار را داد و نیمه شب با بکارگیری تاکتیک قدیمی خود، شبیخون نهایی را آغاز کرد؛ جنگی تن به تن در گرفت و فرمانده دشمن به دست رئیسعلی کشته شد و تا ظهر روز بعد، با ازدیاد تلفات دشمن نسیم  فتح و پیروزی بر پرچم رئیسعلی و دلواری‌ها وزید و دشمن عقب نشینی کرد.

شهادت رئیسعلی دلواری به‌دست یک سرباز خائن

نیروهای انگلیس پس از شکست دلوار، قشون باقیمانده خود را عازم بوشهر کردند. آوازه رشادت رئیس علی نه تنها در ایران بلکه در اروپا هم ورد زبان‌ها شد و روزنامه تایمز صفحاتی از اخبار خود را به آن اختصاص داد.

رئیسعلی در میدان جنگ در تنگک توسط یک نفر فریب خورده وطن‌فروش به شهادت رسید. جنازه رئیسعلی شش ماه در گورک به صورت امانت نگه داری شد و پس از آن با تشییع جنازه‌ای طولانی و بی‌نظیر، جسد او را به وادی‌الاسلام در نجف اشرف حمل کرده و در کنار پدرش به خاک سپردند.

در سال شهادت رئیس علی مردم تنگستان یک‌سال تمام مشکی پوشیدند و عزاداری کردند. حتی در مسجد شاه تهران رئیس دولت، میرزا حسن خان مستوفی الممالک ، برای رئیس علی ختم گرفت و بسیاری از شخصیت‌های دولتی و مذهبی برای عرض تسلیت به نزد زائر محمد آمدند.

سرنوشت قاتل رئیسعلی دلواری

پسرعموزاده رئیسعلی دلواری به کشته شدن رئیسعلی دلواری به دست یکی از همرانش اشاره کرد و بیان داشت: این اقدام به حدی زشت و ناروا بود که حتی برخی از انگلیسی‌ها هم این کار را سرزنش کردند.

 قیام مردم تنگستان بر روی هم هفت سال طول کشید و در این مدت دلیران تنگستانی دو هدف عمده را دنبال می‌کردند، پاسداری از بوشهر و دشستان و تنگستان به عنوان منطقه سکونت خود و جلوگیری از حرکت قوای بیگانه به درون مرزهای ایران و دفاع از استقلال وطن نیز هدف دیگر آنها بود.

رئسیعلی چهار زن داشت که فقط از آخرین همسر خود (مدینه دختر صفر از اهالی دلوار) صاحب فرزندی به نام عبدالحسین (بهادر شهیدی) شد. نوه‌های رئیسعلی از بهادر، سه نفر به نام‌های غلامحسین، فرنگیس و گل اندام هستند که تنها گلندام در قید حیات است.

حضور مقام معظم رهبری و رئیس جمهور در زادگاه رئیسعلی دلواری

مقام معظم رهبری در سفر سال 1370 خود به استان بوشهر به شهر دلوار زادگاه رئیسعلی دلواری رفتند و در جمع مردم این شهر رشادت‌ها و دلاوری‌های رئیسعلی و همرزمانش را ستودند.

رهبر معظم انقلاب در سفر به دلوار در جمع مردم این شهر بیان داشتند: شجاعت‌های رئیس علی دلواری و نیز پشیتبانی مردم بوشهر از مبارزات آیت الله سید عبدالحسین لاری و شجاعت های شهید عاشوری از جمله یادگارهای ارزنده تاریخی ایران است.


رئیسعلی نماد روحیه استکبارستیزی مردم بوشهر است

مدیرکل امور اجتماعی استان بوشهر در گفتگو با خبرنگار مهر، رئیسعلی دلواری را الگویی واقعی برای جوانان معرفی کرد و با اشاره به رشادت‌ها و دلاورمردی‌های این شهید گرانقدر، اظهار داشت: رئیسعلی دلواری انسانی هوشمند، آگاه، متعهد، هدفمند و شجاع بود.

نصرالله شفیعی به رشادت‌های رئیسعلی دلواری در مبارزه با استعمار پیر انگلیس اشاره کرد و ادامه داد: رئیسعلی دلواری نمادی از فرهنگ و روحیه استعمارستیزی مردم استان بوشهر و دیگر نقاط ایران است.

وی با بیان اینکه این مبارزات نشان داد که ایران و ایرانی هیچگاه در مقابل زورگویان کوتاه نمی‌آید، ادامه داد: رئیسعلی دلاورمردی است که مبارزاتش برابر انگلیس تا همیشه تاریخ بر کرانه‌های نیلگون خلیج فارس می‌درخشد.

‌مدیرکل امور اجتماعی استانداری بوشهر رئیسعلی دلواری را نماد مبارزه با استعمار و استکبار توصیف کرد و گفت: تلاش کرده‌ایم با پیش‌بینی برنامه‌های مناسب، سالروز شهادت رئیسعلی دلواری و روز مبارزه با استعمار را متناسب با شأن این شهید و مردم استان بوشهر گرامی بداریم.

وی اضافه کرد: هدف از اجرای این برنامه‌ها علاوه بر گرامیداشت روز مبارزه با استعمار، بزرگداشت و تبیین شخصیت و مبارزات مردی است که در تاریخ و فرهنگ ملی و مذهبی ما نماد رشادت، دلیری و تبعیت از روحانیت است.

تبعیت از روحانیت عامل پیروزی رئیسعلی بود

معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به سالروز شهید رئیسعلی دلواری اظهار داشت: رئیسعلی دلواری از شخصیت‌های بزرگ و مبارز در تاریخ ایران اسلامی است و همواره نام ایشان با ایثار و جوانمردی همراه است.

خداکرم یزدانپناه اضافه کرد: حدود 100 سال قبل جوانی 33 ساله به‌وسیله یکی از دوستان خودش با تحریک انگلیس به شهادت می‌رسد. این جوان چند سال در مقابل انگلستان با دوستانش مقاومت کرد و حدود هفت سال نگذاشتند که انگلستان که قسمت‌هایی از بوشهر را تصرف کرده بود بتواند دلوار و اهرم و جاهای دیگر را به تصرف خودش در بیاورد.

وی با ماندگار دانستن شهید رئیسعلی دلواری، ایستادگی در برابر استعمار انگلستان و مبارزه تا آخرین توان را از ویژگی‌های وی عنوان کرد و افزود: تبعیت محض از روحانیت زمان از مهم ترین عوامل موفقیت رئیسعلی دلواری بوده و این ویژگی ارزش و اهمیت بسیار زیادی دارد.

معاون فرهنگی ارشاد بوشهر ادامه داد: نکته مهم در مورد رئیسعلی دلواری این است که ایشان جان باخته و فدایی ولایت بود و برای مبارزه با انگلستان از ولی زمان خودش و مراجع عظام کسب تکلیف کرده بود، البته همه ما افتخار می کنیم رئیسعلی دلواری متعلق به نظام اسلامی و ایران است.

وی ادامه داد: ما بوشهری‌ها این افتخار را داریم که خون آن عزیز در رگ جوان‌های ماست و امروز هم همان جوان‌ها که در این هشت سال دفاع مقدس نشان دادند که خون رئیسعلی در رگ‌هایشان هست و امروز هم با قامتی استوار در مبارزه انگلستان و آمریکای جهان‌خوار ایستاده‌اند و تا پیروزی کامل مقاومت خواهند کرد.

........................

گزارش: سعید رضائی



  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 11:31 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی


افسران - ما باید هسته های مقاومت را در جهان بوجود "بیاوریم(تولی



  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 10:36 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی


 بی‌شک نقش مخرب یا سازنده رسانه‌ها در مقوله فرهنگ موضوعی روشن و غیر قابل انکار است. رسانه‌های شنیداری یا دیداری ابزاری قدرتمند در انعکاس و گسترش اطلاعات و جریانهای فرهنگی و ضد فرهنگی در جهان مدرن به حساب می‌آیند.

                                                                         Post Image

 

رسانه های غربی با برنامه‌های از پیش طراحی شده و منسجم فعالیت های خود را به گونه‌ای سامان می‌دهند که موضوع حیا و عفا در زندگی چیزی تفننی و غیر لازم جلوه نماید. در واقع اگر به نوع فعایت‌های از پیش طراحی شده دشمن توجه شود به فرمایش امام علی‌(علیه‌السلام) رهنمود خواهیم شد که شمن هیچ‌گاه به خواب وغفلت نرفته است و این نیرویهای خودی هستند که باید هوشیار باشند. «وَ إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْهُ وَ السَّلَام‏؛[1] مرد جنگجو همیشه بیدار و هوشیار است، و هر که از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت. و السلام‏».در این نوشتار سعی داریم به بعضی ازشیوه‌های برخورد با حجاب در رسانه‌ها را مورد بررسی قرار دهیم.
1-تصویر سازی غلط از حجاب
از جمله مهمترین شیوه‌های مبارزه با حجاب در رسانه‌های غربی ایجاد تصویر غلط از  مقوله حجاب، و پاکدامنی است. برای نمونه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در نوامبر سال2005م. در یک بیانیه رسمی، موضع و دیدگاه آمریکا پیرامون حقوق زنان ایرانی را به این شرح  در رسانه‌ها تشریح می‌کند.

«دولت نسخه‌ای از اسلام را تبلیغ می‌کند که زنان را به طور مؤثر از برخی حقوق در نظر گرفته شده برای مردان محروم  می‌کند؛ جدا سازی بر مبنای جنسیت، بدون در نظر گرفتن مذهب در سراسر کشور اعمال می‌شود که می‌تواند برای آنهایی که پیرو قوانین سختگیرانه مذهبی اسلامی نیستند ایجاد مزاحمت کند. زن ها باید در بخش جداگانه‌ای از اتوبوس‌های عمومی  قرار بگیرد و از ورودی جداگانه وارد ساختمان‌های دولتی، دانشگاه‌ها و فرودگاه‌ها شود نقض کننده این محدودیت ها با مجازاتهایی همچون شلاق، یا جزای نقدی روبه‌برو هستند...رعایت نکردن معیارهای پوشش اسلامی در محیط کار، مجازاتهایی مانند: شلاق و جزای نقدی را در پی‌دارد».[2]در واقع رسانه‌های غربی با نشان دادن عواقب سخت و خشن حجاب داشتن در ایران تصویر غلط و غیر قابل تحمل از آن به جهان ارائه می‌دهد، تا اینکه بدین وسیله گامی در جهت برداشتن حجاب و عفاف برداشته باشد.

2-تحریف ریشه موفقیت  زنان محجبه
دومین شگرد رسانه‌ها و تلویزیون در غرب، تحریف ریشه موفقیت زنان محجبه است. با توجه به تبلیغات ضد حجاب در رسانه‌های غربی، طبیعتاً وجود زنان محجبه موفق و مؤثر در عرصه‌های مختلف، بطلانی بر ادعا‌های این رسانه‌ها است، به هین دلیل نویسندگان و گزارشگران غربی، اگر چه پوشش زن را عامل رکود و عقب ماندگی وی معرفی می‌کنند، اما در توجیه حضور زنان موفق و با حجاب که علیرغم پوشش رشدی همه جانبه  را از خود نشان ‌می‌دهند، اظهار می‌کنند که این زنان نمی‌دانند از چه مکتبی پیروی می‌کنند.[3]

3-تبلیغ و ترویج کارشناسان دینی سکولار
در این شیوه حجاب ستیزی رسانه ها غربی با برجسته کردن  و استفاده فراوان از کارشناسان دینی سکولار، در جهت  الگو تراشی برای زنان و توجیه بی‌حجابی و بی‌عفتی قدم بر می‌دارند. به عبارتی دیگر شبکه های مختلف دیداری و شنیداری و نوشتاری در برنامه‌هایی که در راستای شناخت و تبیین  اسلام و آموزه‌های آن برگزار می‌شود، اقدام به دعوت از زنان مسلمانی می‌کنند که کاملاً پیرو مدلهای غربی بوده و خود مروج تفکر سکولار می‌باشند تا آنها به عنوان کارشناس مسائل حقوقی از دیدگاه اسلام بحث کنند. مثلاً نوال ساداوی، فمینیست مصری یا فاطمه مرنیسی که غالباً با طرح حجاب به عنوان نماد تضییع حقوق فردی زنان، بر ادعاهای غربی در مورد حجاب اسلامی مهر تأیید می‌زنند.[4]

4-سانسور تصویر زنان مسلمان
چهارمین شگرد این رسانه‌ها به تصویر نکشیدن زنان مسلمان به صورت مطلق و سانسور کامل تصویر آنها است. چرا که همین دیده شدن آنها باعث مشروعیت‌شان خواهد شد. مثلاً در برنامه روز خدا شبکه FR2 که به چهار آیین اسلام، مسیحیت، یهودیت،‌و بودایی، دقایقی را اختصاص داده است به ندرت می‌توان زن محجبه‌ای را در بخشی که به معرفی اسلام می‌‌پردازد مشاهدکرد.[5]

اگر قرار باشدتصویری از زنان در معدود سریالهای تلویزیونی نشان داده شود، نقش زن محجبه مظلوم، توسری، خور بی‌سواد،‌ و بی‌اراده به نمایش گذاشته‌ می‌شود.

5-انعکاس موفقیت زنان مسلمان غیر محجبه
پنجمین عملکرد رسانه‌های غربی انعکاس موفقیت‌های زنان مسلمان غیر محجبه است. تأثیر این عملکرد در ذهن مخاطبین که ذهنشان مالامال از تبلیغ علیه حجاب و نان محجبه است، این خواهد بود که در میان زنان محجبه تنها زنانی امکان خروج از فلاکت و بدبختی را دارد، دست از حجاب برداشته و غربی شوند، اگر چه نام مسلمان را همچنان به یدک می‌کشند.[6]

6-مشروعیت بخشی به هر رفتاری با مسلمانان
ششمین کار رسانه‌های غربی، مشروعیت بخشی به رفتارهای غیر انسانی و غیر قانونی نظام سلطه با مسلمانان در معنای اعم آن و زنان محجبه در معنای اخص می‌باشد؛ به عبارتی رسانه‌ها با عقب مانده،‌تروریست، خشونت طلب، مانع آزادی زن، خطرناک، ...خواندن زنان محجبه و ایجاد فضای بدبینی نسبت به آنان در فضای افکار عمومی زمینه را برای برخوردهای مورد نظر نظام حاکم فراهم می‌نمایند. و طبیعی است که برخورد خشن و ضد انسانی نیروهای امنیتی با زنان محجبه در برخی کشورهای غربی در صورتی که با این زمینه سازی فرهنگی و تحت تأثیر قرار دهی افکار عمومی همراه نباشد، با این سرعت و سهولت مورد پذیرش افکار عمومی واقع نشده و قابل پیاده سازی نمی‌باشد.[7]

سخن آخر
با توجه به هزاران برنامه از قبل طراحی شده مخالفان حجاب و عفاف در هزاران رسانه ضد اسلامی، این سوال مطرح است که متولیان فرهنگی و مسئولین حفظ هویت دینی و اسلامی کشور چه برنامه متقن و از پیش طراحی شده برای مقابله با تهاجم فرهنگی رسانه‌های غربی در پیش گرفته است. یقیناً اگر به فرهنگ و هویت دینی به عنوان یک اسلحه مهم و استراتژیک نگاه شود هر عقل سلیمی حکم به حفظ و نگهداری از آن می‌کند و هر گاه این امر مهم مورد غفلت مسئولان فرهنگی قرار گیرد دشمن می‌تواند دیوارهای هویت و مرزهای فرهنگی را فتح نماید: رها کردن فرهنگ خودی همچون رها کردن اصلحه در تهاجم فرهنگی گسترده جهان فعلی است که خداوند متعال می‌فرماید: «ْوَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَةً واحِدَة؛[نساء/102]کافران آرزو دارند که شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شوید و یکباره به شما هجوم آورند».

پی‌نوشت:
[1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص452.
[2]. مسأله حجاب، در غرب، تألیف علی، غلامی، ص184.
[3]. مسأله حجاب، در غرب، تألیف علی، غلامی، ص184.
[4]. همان.
[5]. همان.
[6] همان.
[7]. همان.
منبع:‌ مسأله حجاب، در غرب، تألیف علی، غلامی، انتشارات دانشگاه امام صادق، پژوهشگاه فرهنگ هنرو ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد.



  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 9:36 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی


از مجموع آیات و احادیثى که به صورت خلاصه و اجمالى، آورده شد، به خوبى مى توان ضرورت یارى رساندن به مظلومان و ستمدیدگان را به عنوان یک وظیفه و تکلیف الهى، استنباط نمود. به عبارت دیگر، مسلمانان مکلفند به فریاد و استغاثه ستمدیدگان، جواب مثبت داده و در حد توان تلاش نمایند تا در پیشگاه خدا، مورد توبیخ، سرزنش و مؤاخذه قرار نگیرند.
                                                            Post Image

مسلمانان و خصوصا شیعیان این روزها، ایام پر التهاب و سختی را پشت سر می نهند، هر روز در یک نقطه از جهان شیعیان را تنها به جرم شیعه بودن و محب علی(علیه السلام) بودن مورد تعرض و کشتار قرار می دهند و از نهاد های بین المللی طرفدار حقوق بشر صدایی در نمی آید، این بار شیعیان نیجریه،  بزرگترین کشور مسلمان قاره آفریقا مورد تعرض قرار گرفته و رهبر آنها شیخ زکزکی هدف تیر دشمنان اسلام و مسلمانان قرار گرفته است و تعداد زیادی از شیعیان نیجریه به شهادت رسیده اند. در این برهه زمانی وظیفه هر مسلمان و شیعه ای است که به هر طریقی که می تواند به یاری این مظلومان بشتابد؛ عده ای با قلم، عده ای دیگر با زبان و عده ای دیگر با مال.در این مطلب برخی از مبانی اسلامی کمک و یاری رساندن به مظلوم از دیدگاه قرآن و روایات را مورد بررسی قرار می دهیم.
 

از نگاه قرآن

1.کمک به مظلوم به عنوان یکی از وظایف و تکالیف مسلمانان
«وَإِنِ اسْتَنصَرُ‌وکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ‌[انفال/72] اگر در [کار] دین از شما یارى جویند، یارى آنان بر شما [واجب‌] است»خدای متعال در این آیه شریفه با کمال صراحت، مسلمانان را ملزم مى نماید تا به یارى برادران دینى خود که مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند، شتافته و به وظیفه دینى خود عمل نمایند.

چراغى که به خانه رواست به مسجد حرام است ؟؟

متأسفانه عده ای مرتب به این ضرب المثل اشاره می کنند و آن را دست مایه ای قرار می دهند تا ثابت کنند که این سیاست جمهوری اسلامی اشتباه است.اما واقعیت آن است که این ضرب المثل نیز همانند برخی دیگر از ضرب المثل های فارسی مانند « خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» با آموزه های اسلامی و دینی مطابقت ندارد و بر خلاف آنهاست.تنها ملاک برای کمک به نیازمندان، وجود توان یاری رسانی در کمک کننده است، به هر مقدار که برای او ممکن است، و شرط نیست که آیا خود انسان به آن احتیاج دارد یا نه؟

در اسلام حتی کسانی که در تنگدستی به سر می برند موظفند تا در راه خدا انفاق کنند، لذا خداوند خطاب به آنها می فرماید:« وَمَن قُدِرَ‌ عَلَیْهِ رِ‌زْقُهُ فَلْیُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّـهُ[طلاق/7] و آنها که تنگدستند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق نمایند»امام صادق(علیه السلام) در ضمن روایتی می فرماید:« گاهى اوقات من تنگدست مى شوم و به وسیله صدقه ، با خدا سودا مى کنم .»[1] یعنی در عین اینکه خود تنگدست است و نیازمند به فقرا کمک می کند و صدقه می دهد.از این رو شرط یاری این است که اگر کسی نیازمند بود و ما نیز توان یاری داشتیم به قدر وسع و توانمان به او کمک کنیم و این فرهنگ قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) است.
 

یک هشدار!!!
« لازم است به همه عزیزان، مخصوصاً نوجوانانى که در معرض هجوم این افکار  شیطانى هستند هشدار دهیم؛ مسلمان با مسلمان برادر، و حفظ حقوق آنان بر یکدیگر لازم است، خواه در یک چارچوب جغرافیایى قرار گیرند و یا خارج از آن باشند.در مرحله اول حفظ دین آنان و آن‌گاه حفظ جان، مال و ناموس آنان بر ما واجب است. پس چنان نیست که بتوانیم، بگوییم: «چراغى که به خانه روا است به مسجد حرام است». هرجا مسلمان زیست مى‌کند، آن‌جا در حکم خانه ما است »[2]

2.سرزنش بی تفاوتان نسبت به مظلوم
«وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّ‌جَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَ‌بَّنَا أَخْرِ‌جْنَا مِنْ هَـذِهِ الْقَرْ‌یَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرً‌ا[نساء/75] و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات‌] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمى‌جنگید؟ همانان که مى‌گویند: «پروردگارا، ما را از این شهرى که مردمش ستم‌پیشه‌اند بیرون ببر، و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده، و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما»

در این آیه خداوندکسانى را که نسبت به کمک و یارى ستمدیدگان، سکوت و بى تفاوتى اختیار کرده اند و قیام نمى کنند سرزنش و ملامت نموده و مورد سؤال قرار مى دهد.مؤلف تفسیر «اطیب البیان»، در ذیل این آیه مى گوید: «از این آیه استفاده مى شود که بر مسلمانان واجب است اگر دیدند مسلمانى گرفتار ظالمى شده، به قدر قوه و قدرت خود باید اقدام کنند و رفع شر آن را بنمایند»روایاتی که از حضرات معصومین (علیهم السلام) نقل شده، چند دسته است که به صورت گذرا به آنها اشاره می کنیم و علاقه مندان را به کتاب های حدیثی ارجاع می دهیم:

دسته اول، روایاتى است که امت اسلامى را در جهت یارى رساندن به مظلوم و ستمدیده و مقاومت و ایستادگى در برابر ظلم و ستم، تشویق و ترغیب مى نماید که به یک نمونه اشاره مى شود:پیامبر اسلام(صلی الله و علیه و آله) فرمود:« مَن أخَذَ لِلمَظلُومِ مِنَ الظّالِمِ کانَ مَعِیَ فی الجَنَّةِ مُصاحِباً[3] هر که داد ستمدیده را از ظالم بگیرد در بهشت با من همنشین خواهد بود.»

دسته دوم، احادیث و روایاتى است که یارى مظلوم و مبارزه با ظلم و ستم را به عنوان یک وظیفه و تکلیف شرعى، قلمداد مى نماید:پیامبر اسلام فرمود:« لِیَنْصُرِ الرَّجُلُ أَخاهُ ظالِما أَوْ مَظْلُوما إِنْ کانَ ظالِما فَیَنْهیهُ فَإِنَّهُ لَهُ نُصْرَةٌ و َإِنْ کانَ مَظْلوما فَیَنْصُرُهُ[4] انسان باید برادر (دینى) خویش را یارى کند چه ظالم باشد چه مظلوم اگر ظالم باشد او را باز دارد که این به ‏منزله یارى کردن اوست و اگر مظلوم باشد یاریش کند.»دسته سوم، افراد سُست عنصر و سهل انگار را نسبت به سرنوشت مظلومان وستمدیدگان، توبیخ و سرزنش مى نماید؛ لذا در حدیثى از رسول اکرم مى خوانیم: « مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ[5] کسى که [ شب را] صبح کند و نسبت به سرنوشت مسلمانان [ بى تفاوت بوده و] اهتمام به خرج ندهد، مسلمان نیست.»

پی نوشت:
1
.
محمدی ری شهری، منتخب میزان الحکمه، ج1، ص 319، ح 3529
2.آیت الله مصباح یزدی، نظریه حقوقی اسلام، ج2 ،ص 114
3.علامه مجلسی، بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 72، ص 359
4. نهج الفصاحه ص 665، ح 2422
5.کافی، ج2، ص 69
- منابع برای مطالعه بیشتر:
اصول کافی، جلد 2 ، بَابُ الإهْتِمَامِ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ وَالنَّصِیحَةِ لَهُمْ وَنَفْعِهِمْ



  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 9:19 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی



دوازدهم دی ماه خبری تکان دهنده در رسانه های عربستان مبنی بر اعدام شیخ «نمر باقر النمر» به همراه 46 نفر دیگر منتشر گردید که اعلان آن نه تنها قلب مسلمانان، بلکه همه کسانی که دغدغه های انسانی دارند را جریحه دار نمود و موجی از اعتراض را در میان مسلمانان جهان برانگیخت,امری که بر خلاف تصور آن ها هزینه های سیاسی، امنیتی و اجتماعی بسیاری را در سطوح داخلی، منطقه ای و جهانی برای عربستان به دنبال خواهد داشت.

                                                                      Post Image   

 


استکبار از هیچ تلاشی برای در هم کوبیدن ندای عدالت‌خواهی ملت‌ها فروگذار نکرده و هر بار در یک‌ جای عالم، خود یا نوکران ابوسفیانی و سفاک‌شان، انسان‌هایی را به خاک و خون کشیده و عده‎ای دیگر را مورد ظلم و ستم قرار داده است. از جمله نوکران خون‌خوار آمریکای جهان‌خوار، دولت دست‌نشانده‌ آل سعود است که در هر برهه‌ای از تاریخ جنایتی شنیع و کشتاری وحشیانه را رقم‌زده است.این فرزندانِ منحوسِ میراث‌خوارانِ ابو‌سفیان با پشتیبانی از گروهک‌های تروریستی داعش، طالبان و ...، شب و روز را از مردم مظلوم و محروم منطقه گرفته‌اند و با پی‌ریزی جنگی توسط  آمریکایِ تروریستِ بالذات، به مردم بی‌گناه یمن حمله‌ای ناجوانمردانه کردند و آن‌ها را به خاک و خون کشیدند.

مدتیست که رژیم ریاض در طول ادوار متمادی همواره سیاست قوم گرایی وتفرقه انگیز را در پیش گرفته و متاسفانه جامعه جهانی نیز چندان به سیاست های غوطه ور در جهل مرکب این قوم سفیانی واکنش خاصی نشان نمی دهد؛لازم بذکر است که عربستان سعودی دارای نظامی سیاسی متکی بر سلطنت استبدادی است که کمترین آزادی و مردمسالاری در آن وجود ندارد و صحبت از حقوق مردم و آزادی در این کشور به مانند افسانه ای دست نیافتنی است.این حکومت دست نشانده ، از ابتدا  به سان مزدوری اجیر شده و نوکری حلقه به گوش و بی اختیار و مسلوب الاراده ، در خدمت اربابان خود و سیاست ها و منافع انگلستان و امریکا و صهیونیسم قرار دارد که  بارز ترین نماد سرسپردگی این حکومت نامشروع ، جنگ با اسلام ناب محمدی ، ترویج توهمات و انحرافات وهابی ، جنگ افروزی و دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه ، ایجاد اختلاف در جهان اسلام ، تقویت و صدور تروریسم تکفیری و اشغال حرمین شریفین است .

در حکومت استبدادی و بسته آل سعود نه تنها مجوزی برای اعتراض های مسالمت جویانه صادر نمی شود بلکه از فعالیت سیاسی مخالفان جلوگیری و این حرکت ها به شدت سرکوب می شود.بی شک عربستان سعودی از نظر شاخص های مردمسالاری جزو عقب مانده ترین و مرتجع ترین کشورها به حساب می آید.در کنار سکوت وقاحت‌بار مدعیان حقوق بشری و حکام دست‌نشانده کشورهای اسلامی، کار شیوخ وحشی سعودی را به جایی رسانده که بی‌پروا دست به اعدام علنی و سیستماتیک رهبران دینی می‌زنند.امروز اینان که در تشکیل گروههای تکفیری و تروریستیسهیم هستند، با صدور فتاوی مضحک و نامشروع، چهره خبیثانه خود را نمایان کردند،در روزهای گذشته در میان ناباوری جهان با خبری مواجه شدیم که قلب هر آزاده‌ای را بر هم می‌فشارد،خبر این بود که باردیگر دستهای پلید و ناپاک اخلاف بنی امیه با حمایتهای پشت پرده‌ استکبار جهانی به سرگردگی آمریکای جنایتکار از آستین بیرون آمد و عالمی از مجاهدان فی سبیل الله  را به شهادت رساند.

امروز همه آزادمردان و آزادزنان جهان می دانند که حکم ظالمانه رژیم روسیاه و منحوس آل سعود علیه مجاهد و مبارز خستگی ناپذیر آیت اله شیخ نمر باقر النمر، حکمی علیه آزادی و آزادگی است. حکمی علیه مکتب تشیع و عدالت خواهی است.گرچه ماهها حبس و نحوه رسیدگی به اینگونه پرونده ها در عربستان سعودی، احتمال به شهادت رساندن وی را همواره در اذهان مطرح می ساخت، انتظار نمی رفت که در ماه ربیع المولود که امت اسلامی میلاد پیامبر رحمة للعالمین را بزرگداشته و از این فرصت برای نزدیک کردن مذاهب اسلامی به یکدیگر ومعرفی چهره پراز مهر و محبت پیامبر اکرم (ص)، به جهانیان استفاده می نماید، این عالم دینی به این شکل به شهادت برسد.امت اسلامی امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند وحدت در مقابل چالش های بیرونی و گروههای تکفیری که از درون همه تارو پود این امت را نشان گرفته اند و به صغیرو کبیر رحم نمی نمایند، می باشد.

عربستان با حاکمیت وهابی صهیونیستی و حلقه به گوش آمریکا از قدرت گرفتن شیعیان و انقلاب اسلامی در هراس است و فکر می کند که با به شهادت رساندن آیت الله نمر و شیعیان مبارز می تواند حرکت بیداری اسلامی را در نطفه خفه کند. اعدام آن عالم مجاهد، آل سعود خائن را به چالشی عمیق خواهد کشید و مژده پایان دیکتاری حاکمان وهابی را به مسلمانان نوید خواهد داد.

تاریخ جنایت هایی که امروز شیطان بزرگ و بازوان اجرایی آن در منطقه انجام می دهند رافراموش نخواهد کرد، از شهادت شیخ نمر در عربستان تا کشتار شیعیان در نیجریه، سربریدن کودکان در سوریه، زنده زنده سوزاندن مردم بی دفاع سرزمین یمن، ترور و انفجار و کشتار در عراق هرگز فراموش نشدنی نیست، چرا که حکایت آل سعود حکایت امویان و عباسیان ظالم و ستمگر تاریخ هستند.آخرین تیر ترکش اسلامِ آمریکایی برای جلوگیری از شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی با محوریت ایران اسلامی و نفوذ امواج بیداری اسلامی در میان ملت‌های منطقه و جهان، شهادت مظلومانه شیخ باقر النمر رهبر مردمی عربستان سعودی است.تیری که پیش از این در این نقاط مختلف دنیا از جمله لبنان، سوریه، عراق، نیجریه و حتی کشورمان بارها آزموده شده و نشان داده در مقابل بیداری ملت‌های منطقه هیچ‌گاه جوابگو نبوده و نیست.

حکام آل‌سعود باید بدانند که امروز نزد ملت‌های ایران و ملت‌های آزاده جهان، منفورترین و محکوم‌ترین حکام منطقه هستند. اگر در نزد ملت‌های منطقه و جهان، رژیم صهیونیستی غاصب، قبله اول مسلمانان است، حکام آل‌سعود این وارثان ابوسفیان و ابو‌لهب و این رهروان راه یزید، نیز غاصب قبله دوم مسلمانان هستند.آل‌سعود، این شجره خبیثه آمریکایی و صهیونیستی باید به مانند آل‌یهود منتظر قیام فراگیر در نقاط گوناگون عالم علیه خود باشد و بداند که این تازه نقطه آغازی است که پایان عمر ننگین و سراپا خیانت و جنایت این رژیم را رقم زده و دست و پا زدن دیوانه‌وار قطعاً فرو رفتن بیشتر در این باتلاق را به همراه خواهد داشت.تفکراتی که ریشه در دوران جاهلیت و صدر اسلام داشت اکنون گریبانگیر.حاکمان کنونی عربستان که همان ابوسفیانهای زمانه هستند شده است که دست از خدعه برنمی دارند. همانگونه که ابوسفیان و خاندان بنی امیه و مروان نقش اول دشمنی با اسلام را بازی می کردند، آل سعود نیز امروزبا پیروی از همان تبار و تفکر در جبهه جاهلیت سعی در ضربه به اسلام رحمانی هستند.

این قوم یهودی نسب که غیر از نفت و خرما و تروریسم چیزی برای دنیا ندارد , تبدیل به دره سلفی‌گری و ترور شده است که با درآمد میلیاردی هزینه‌های وحشیگری‌های افراط‌گرایان را می‌دهد. این دولت یاغی چیزی مانند داعش است که به پیشرفت آن هم کمک کرده است. لذا دور نخواهد بود زمانی که عذاب خدا از همچون صاعقه ای دردناک و صیحه ای دهشتناک از آسمان خشم مردم منطقه بر این جانیان بالفطره نیز نازل گردد .لذا قانون خداوند ساری و جاری خواهد شد و خون مسلمانان مظلوم ریخته شده توسط این منافقان پایمال نخواهد شد.خداوند از حق الناس مردمان این دین الهی نخواهد گذشت و ترفندها و حقه هایشان را بخودشان بازخواهد گراند، ؛و مکروا ومکر الله والله خیر الماکرین" تردیدی نیست که عمر سگ زنجیری استکبار به پایان خود نزدیک شده است.

شیخ نمر شخصیت بزرگ دنیای اسلام و یک عالم شیعی و رهبر شیعیان عربستان بود که آرمانش، گسترش اسلام ناب محمدی و بیداری روح خفته و تحت ستم آل سعود و مبارزه با افراطی گری بود؛شیخ نمر مبارزی مدنی بود که همواره راهکارهای مسالمت آمیز را دنبال می کرد و هیچگاه خواهان مبارزه مسلحانه نبود.اقدام جنون آمیز رژیم استبدادی سعودی نه تنها نمی تواند باری از مشکل های مختلف این رژیم در داخل و منطقه بر دارد بلکه خود تبدیل به شعله هایی می شود که پایه های این رژیم را می سوزاند,لذا؛تکانه ناشی از این اقدام شنیع عربستان به اندازه ای بود که دامنه اعتراض ها نسبت به آن محدود به خاورمیانه و جهان اسلام نشد و در بسیاری از کشورهای غربی نیز مسلمانان و پشتیبانان حقوق بشر در واکنش به این اقدام عربستان در مقابل نمایندگی های سعودی دست به تجمع های اعتراض آمیز زدند  که منتج به شکل گیری موجی از خشم و نفرت  جهانی نسبت به این اقدام غیر انسانی گردید.

 جهلی مدرن و مرکب از ابوسفیان تا آل سعود

دیگراز حکام آل‌سعود که خارج از عقل اقدام می‌کنند انتظاری نیست؛ولی جای بسی تاسف است که امروزه دیگر واژه حقوق بشر در بین مجامع وسازمان های به اصطلاح بین الملل و در راس آن سازمان ملل و کمیته حقوق بشر مبنا و تعریف جامعی ندارد,قاطعانه میتوان گفت که وجدان های جنون آمیز اعضای سازمان ملل و طرفداران حقوق بشرهیچ درک انسانی ندارند؛اینها عده ای مزدور سران سلطه جهانی اند که در جاهایی کاملا کر و کور و در جایی دیگر فریادشان گوش فلک را کر می کند.بی شک جوشش خون شهید نمر و دیگر آزادیخواهان مسلمان وجود آل سعود و ایادیش را از کره زمین محو و نابود خواهد کرد.لذاهر چه، آرام‌تر و ذلیلانه‌تر با نامحرمان نجس آمریکا و آمریکا زاده‌ها برخورد شود خوی درندگی آن‌ها بیشتر می‌شود و همچون حجاج بن یوسف‌ها خون یاران علی را بیش‌ازپیش خواهند ریخت.

زمان آن رسیده است تا مجاهدین مستضعف و خون دل خورده شیعی و سنی در سرزمین مادری مسلمین و علمای روشن‌‌ضمیر و شجاع جهان اسلام، حلقه‌های مبارزه علیه این رژیم خبیث شیطانی را به مانند حلقه‌های مقاومت علیه رژیم صهیونیستی چنان به هم متصل کنند تا همچون زنجیری از عدالت، آویزه‌ای برای اعدام حاکمان ظالم حجاز و زمینه‌ساز فردای روشنی در جهان شود که ائمه معصوم(ع) آن را پیشاپیش با ظهور حضرت مهدی (عج) وعده داده‌اند.امید است خون پاک این شهید بتواند مسیر مبارزه با دشمنان در صراط مستقیم را بیش از پیش تحقق بخشد؛شهادت آیت الله نمر و دیگر شیعیان عربستان قطعا جوشش بیداری اسلامی در منطقه و عربستان را شدت بیشتری خواهد داد و باعث می شود در آینده نزدیک فروپاشی حاکمیت صهیونیستی آل سعود را شاهد باشیم.



  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 9:9 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی


مرگ بر امریکا فریاد و دعایی است که از آه دل مظلومان عالم به خصوص مردم مظلوم ایران در طول تاریخ برخاسته و بر می خیزد

این شعار نماد نفرت از هر گونه جنایات بی شمار و زورگویی ها، چپاولگری ها و خود برتربینی های آمریکا بر مردم مظلوم ایران است

و خاطرات دردناک آن هنوز هم برای مردم ایران آزار دهنده است

Post Image

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون خاطرات مردم ایران از آمریکا آزار دهنده است، چون ما آمریکا را متهم نمی کنیم بلکه این تاریخ است که آمریکا را متهم می کند، چون آمریکا به خاطر منافعش به شعور خودش هم توهین میکند برای همین هم هیچ دوستی در دنیا ندارد.

چرا مرگ بر آمریکا ؟چون مرگ بر آمریکا  نیاز زمانه ماست و فرمولی مطمئن و خطا ناپذیر است برای در هم کوبیدن سلطه گران جهانی ، افتخاری است برای مسلمانان و نجات ستم دیدگان و آزادیخواهان جهان از چنگال استعمار صهیونیست مسیحیان غاصب جهانی

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون که نابودی اسرائیل در گرو شعار مرگ بر آمریکاست، و امروزه اگر رژیم صهیونیستی هر جنایتی که بر علیه مسلمانان در جهان اسلام مرتکب می شود با حمایت و پشتیبانی آمریکا است که صورت می گیرد، بنابراین هر گونه تغییر در سیاست های استراتژیک آمریکا ضربه مهلکی بر پیکر رژیم صهیونیستی تلقی می شود، به عبارت دیگر تحقق شعار مرگ بر آمریکا در واقع تحقق نابودی رژیم منحوس اسرائیل را در پی دارد، و روز سیزده آبان روز برائت از کفار است با فریاد مرگ بر آمریکا که تداعی کننده نابودی اسرائیل است.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون آمریکا همواره تلاش کرده است که مردم شیعه ایران را با نگاه خرده فرهنگ قومیتی و سیاه نمائی علیه حاکمیت نسبت به نظام مقدس اسلامی بدبین کند و همه اینها سازوکار هایی است که در اتاق بیضی شکل کاخ سفید تئوریزه شده، ولی به لطف خدا و اراده مردم ایران در عرصه عملیاتی شدن با مشکل مواجه می شود.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون ما باید به پیروی از فرموده مولای متقیان حضرت علی (ع) رویکرد ظلم ستیزی خود را بیشتر شتاب بدهیم، و این بسیار ناراحت کننده است که آمریکا با صهیونیست های افراطی جهود رژیم منحوس اسرائیل بخواهند به امت پیامبر خاتم به خصوص دوستان و پیروان اهل بیت پیامبر خاتم صلوات اله علیه بیش از این ستم کنند و ایران و جهان اسلام ساکت بماند.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون شهیدان ما شهادتشان تاکید بر عدالت داشت و گواهی بر کرامت و به همه ما آموختند در این دنیا جز خدا کس دیگری حاکم نیست و حاکمیت هیچ کس جز خدا را نباید بپذیریم، و امروز ما وقتی می توانیم از فلسفه نهضت امام حسین (ع) صحبت کنیم که از قسط و عدل و ظلم‌ستیزی آن بزرگوار سخن بگوییم و گرنه سخنانمان ربطی به قیام امام حسین (ع) نخواهد داشت و این درس فرهنگ عاشورا ست که از آن یگانه عالم به ما رسیده است و ما امنیت و عزت و پیشرفت و همه دستاوردهای مادی و معنوی خود را مدیون شهدا و فرهنگ ایثار و شهادت در راه ظلم ستیزی پیشوایمان آقا حسین بن علی (ع) می دانیم.

چرا مرگ بر آمریکا؟ چون آزادی و حقوق بشر در آمریکا یعنی تایید اعمال و کردار ارتش اسرائیل غاصب در فروختن اعضای بدن نوجوانان فلسطینی در بازار سیاه و اگر آمریکا در این موارد سکوت میکند به خاطر حرمت گذاشتن به زندگی انسانی است که با این پیوند زندگی دوباره ای به دست می آورد و این یعنی حقوق بشر امریکایی.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون تفرقه اندازی در بین ملتها به ویژه جهان اسلام یکی از دلائلی است که امریکا را مستحق نفرت مردم ایران و مسلمانان و آزادیخواهان جهان در عرصه جهانی کرده است و مهم تر اینجاست که آمریکا با سنگر گرفتن در پشت مفاهیم حقوقی سازمان ملل انگیزه های سیاسی خود را برای سرنگونی نظام اسلامی ایران و کشورهای آزادیخواه جهان تعقیب می کند.

چرا مرگ بر آمریکا ؟چون مرگ بر امریکا اراده ای راسخ ، درایتی عمیق و بینش سیاسی آگاهانه و به دور از حب و بغض دنیوی می خواهد، باوری عمیق به عدالت خواهی  و عشق به حریت و آزادگی می خواهد، عشق به خدا و میهن را همراه با پاکی و یک رنگی به حقیقت طلبی می طلبد، شور و شعور توحیدی و شور و شوق حسینی می خواهد، و عشقی والا به عدالت طلبی علی (ع) و لبیکی مخلصانه به امام حسین (ع) می خواهد.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون مرگ بر امریکا فریاد و دعایی است که از آه دل مظلومان عالم به خصوص مردم مظلوم ایران در طول تاریخ برخاسته و بر می خیزد این شعار نماد نفرت از هر گونه جنایات بی شمار و زورگویی ها، چپاولگری ها و خود برتربینی های آمریکا بر مردم مظلوم ایران است و خاطرات دردناک آن هنوز هم برای مردم ایران آزار دهنده است، در حقیقت نفرت و بی اعتمادی مردم ایران به دولتمردان آمریکا عمیق تر و تاریخی تر از آن است که به سادگی و با لبخندهای دیپلماتیک قابل حل و فصل باشد.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون شعار مرگ بر آمریکا سلاحی از دیانت و تدبیر است، چون حضرت امیر المومنین علی (علیه السلام) به شیعیانش یاد داد هرکس که به وقت یاری رهبرش در خواب باشد زیر لگد دشمنانش بیدار میشود و مرگ بر آمریکا فرمان قائد و رهبر معظم ماست.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون ثروت اندوزی و زیاده خواهی های سیری ناپذیر، سردمداران نظام سلطه آمریکا را به این نتیجه رسانده تا با خلق بهانه های متفاوت بستر بی ثباتی و نا امنی ذهنی و عینی را برای افکار عمومی مردم ایران و ملت های منطقه و در اقصی نقاط جهان فراهم کنند به عنوان نمونه حمله نظامی به افغانستان و عراق که هیچ دلائل منطقی و استدلال دارای وجاهت حقوقی را در مورد هیچ کدام از این دو کشور ارائه نکردند.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون چه چیزی در اعمال و کردار و سخنان آمریکا تغییر کرده که رفتار ما نیز مطابق آن در ایران تغییر کند؟ زمانی که دولت امریکا همچنان فقط در جهت حفظ امنیت و تأمین منافع نامشروع اسرائیل و منافع نامشروع خودش جنایت می کند و جنگ ها راه می اندازد، این است که خلاف مصالح بشریت و امنیت عمومی برای صلحی پایدار در منطقه و جهان امروز به حساب می آید و مرگ بر آمریکا را برای همه انسانها واجب کرده است.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون تاکنون هیچ ملت و دولتی نتوانسته اعتماد امریکا را به خود جلب کند چرا که امریکا هر موقع که احساس خطر کند و یا منافعش تهدید شود و یا بخواهد به چپاول گری های بیشتری دست بزند مثل آب خوردن و به راحتی همه دوستی ها و قراردهای امضا شده بین المللی را پا گذاشته و در لحظه ای تبدیل به دشمن می شود و در جهت حفظ امنیت و منفعت خود مجاز است دست به هر کاری بزند حتی جاسوسی از دوستان و متحدان خودش در اروپا و جهان و مهم تر این که پیشرفته ‌ترین کشورها و متمدن ‌ترین ملت ‌ها نیز اذعان دارند که آمریکا شیطان است و از سفارتخانه ‌های خود به عنوان مراکز جاسوسی استفاده می کند.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون دموکراسی در آمریکا یعنی اینکه بگویند ما فقط زبان و چماق داریم و گوشی برای شنیدن نداریم و بقیه کشورها باید فقط گوشی برای شنیدن و دستی برای گرفتن هویچ داشته باشند و داشتن زبان برای آنها را سلاحی تروریستی می دانند که اگر این زبان سخن از مقاومت علیه سلطه گری آمریکا بگوید اول باید تحریم اقتصادی شود و بعد هم طبق بند هفتم منشور سازمان ملل باید پرونده آنها به شورای امنیت برود برای انجام حمله نظامی احتمالی به آن کشور.

چرا مرگ بر آمریکا ؟  چون آزادی در آمریکا یعنی بمب های خوب پهبادهای آمریکا باید بر سر آدم های بد جهان سوم فرود آید که مخالف سلطه آمریکائی ها بر کشورشان هستند و این همان نظم نوین جهانی است که وعده اش را داده اند.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون آزادی در آمریکا یعنی زمانی که اعلام میکند سیاست ما مذاکره نکردن با تروریستهاست عیبی ندارد و این خیلی هم خوب است ولی اگر به صورت علنی در کشورهای حوزه خلیج فارس مثل قطر با تروریست های طالبان به گفتگو می نشینند باید مردم جهان بدانند این از تبصره های آزادی و حقوق بشر آمریکا برای مردم افغانستان و ملت های منطقه و جهان است و منعی ندارد.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون آزادی و حقوق بشر در آمریکا یعنی اگر فقط تشخیص دادند صدام سلاح هسته ای در عراق تولید میکند خود را مجاز بدانند که به آن کشور حمله کرده و یک میلیون عراقی بی گناه را با بمب های ده تنی به کشتن بدهند هر چند تشخیص آنها غلط بوده باشد یا عمدا دروغ گفته باشند حتی کشتن خود صدام منبع جنایت های فاش نشده مردم عراق را یکی از ارزش های والای آزادی و دموکراسی می دانند

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چرا که در نظر امریکائیان دموکراسی و آزادی و حقوق بشر یعنی تحریک صدام به جنگ با ایران و حمایت از او در به دست آوردن سلاح شیمیایی و اجازه استفاده از سلاح های شیمیایی به صدام علیه مردم ایران و مردم مظلوم عراق و این از جذابیت های حقوق بشر و آزادی آمریکایی برای مردم جهان است.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون آزادی و حقوق بشر در آمریکا یعنی سرنگون کردن عمدی هواپیمای مسافربری ایران و کشتن سیصد زن و بچه بی گناه و اگر هم بگویند این یک اشتباهی راداری بوده و به فرض هم برای این اشتباه به فرمانده آن ناو، برای کشتن290 نفر انسان بی گناه مدال افتخار می دهند به این خاطر است که در محاسبات خودشان ملت ایران را تحقیر کنند و این یعنی اینکه آنها به شدت پیش مردم ایران، فرهنگ و مذهب ایران و تمدن ایران احساس حقارت می کنند که علنا جنایت می کنند.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون آزادی در آمریکا یعنی اگر کسی هولوکاست را نقد کند مثل گالیله او را تهدید به سوزاندن میکنند ولی اگر به همه مقدسات و شخصیت ها و ادیان الهی توهین کنند خوشحال هم میشوند و مگر میشود چیزی که رژیم منفور اسرائیل را خوشحال کند حقوق بشر و دموکراسی و آزادی نباشد.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون آزادی در آمریکا یعنی ازدواج مرد با مرد و یا زن با زن و دادن بچه به آنها از پرورشگاه برای بزرگ کردن یک بچه در خانه ای که دو زن و یا دو مرد همجنس باز به عنوان زن و شوهر در آن خانه زندگی میکنند و از بین بردن کانون خانواده که محل اصلی پرورش بشریت است،

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون آنها همجنس گرایی را ارزشی برای آزادی امروزی میدانند ولی داشتن حجاب برای زنان را عقب ماندگی و عملی  تروریستی می دانند که باعث عقب افتادگی زن ها شده است و این همان دموکراسی شیطانی غرب لیبرال است.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون آزادی در آمریکا یعنی دخالت و جنایت و چپاولگری در کشورهای دیگر برای منافع نامشروع خودشان به بهانه های واهی ،مثلا امریکائیان منابع کشورهای دیگر را به تاراج می برند و با رسانه های خودشان برای آزادی و حقوق بشر مردم آن کشورها دل هم می سوزانند و یا مزدورانشان رئیس جمهور برگزیده و مردمی مصر را محاکمه و زندانی می کنند و خودشان هم میلیون ها نفر را در ویتنام با گازهای سمی می کشند و با بمب های اتمی در ژاپن دویست هزار نفر در چند ثانیه می کُشند و همه این جنایات برای آمریکا منعی ندارد و نقص آزادی و دموکراسی و حقوق بشر نیست و همین موارد است که جذابیت های آزادی و حقوق بشر آمریکا را نشان می دهد.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون آزادی در آمریکا یعنی اینکه جهانیان باید بفمند که آزادی در آمریکا در لوله اسلحه ای است که به طرف مخالفان امریکا نشانه رفته است، آزادی و حقوق بشر در آمریکا یعنی همین بس که در سازمان ملل به ملت های دیگر اجازه بدهند فقط حرف بزنند هر چند با قانون آزادی حق وتو و با تهدید و تطمیع نمی گذارند به شخصیت جناب آقای آزادی و حقوق بشر و دموکراسی امریکایی در دنیای آزاد توهین بشود و این هم یکی دیگر از جذابیت های دموکراسی و حقوق بشر برای جهان آزاد است که از آن دم می زنند.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون انتقاد از زرادخانه ها و بمب های اتمی اسرائیل یعنی مخالفت با دنیای آزاد و این یعنی عدالت، حقوق بشر، آزادی و دموکراسی آمریکایی برای همه مردم جهان و هر کس که مخالف این چیزی بگوید و حرکتی انجام بدهد یعنی بی عدالتی و زیر پا گذاشتن قانون و این اعمال برای امریکا خیلی هم عادلانه و افتخار آفرین است.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون حرف حساب آمریکا در جهان یعنی اینکه وقتی که آنها بگویند که ما با تروریست ها می جنگیم هر کسی که با آنها نباشند تروریست است و در محور شرارت قرار می گیرد هر چند خودشان این گروههای تروریست را بوجود آورده باشند.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون آزادی در آمریکا یعنی اینکه درست است که اسرائیلی های غاصب بی ریشه دارترین و سفیه ترین انسان های روی زمین هستند که از طرف همه پیامبران و ادیان الهی مطرود گشته اند و پیامبرشان هم آنها را نفرین کرده ولی در نظر آمریکا جهانیان باید بدانند که آزادی و حقوق بشر یعنی تایید تمام جنایات اسرائیل در غصب کشور فلسطین و مُهر تاییدی بر همه اعمال و کردار اسرائیل به خاطر نشاندن نمایندگان مجلس آمریکا روی صندلی هایشان.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون آزادی در آمریکا یعنی اینکه هر چه آمریکا بگوید عین حقیقت است و باید قانون شود همچون قانون کاپیتالسیون و یا حق وتو و یا انکار هولوکاست و غیره ...... و بقیه باید گوش کنند و فرمان ببرند، چون آزادی در آمریکا یعنی همین قدر که اسرائیل اجازه بدهد فلسطینیان مظلوم و رانده شده از سرزمن شان نفس بکشند کافی است و از سرشان هم زیاد است و بی عدالتی در آمریکا یعنی اگر فلسطینیان بخواهند علیه رژیم غاصب اسرائیل انتقاد کنند تروریست های افراطی محسوب می شوند و باید کشته و یا زندانی شوند و هزاران جنایت ها و جنگ های دیگر که به اسم آزادی و حقوق بشر که به عنوان وسیله ای برای توهین و چپاول حقوق انسان امروزی به کار می برند.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون هنوز ادبیات سردمداران امریکا و مسئولان دستگاه دیپلماسی این کشور نسبت و ایران و ملت های جهان همان ادبیات قرون وسطایی است که با بی شرمی و گستاخی هر چه تمام تر و فقط با رنگ و بویی مدرن تر بر ملت ها تحمیل می کنند و از موضع برتری جویانه و توهین آمیز با مردم عزتمند ایران حرف می زنند.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون که دولتمردان و سران مستکبر امریکا دستیابی به منافع ملی و امنیت ملی خود را در تفرقه و اختلاف افکنی و ایجاد جنگ های خونین میان کشورها و گروهها و قومیت ها می بینند و این را حق خود می دانند که با بوجود آوردن جنگ ها بتوانند کارخانه های اسلحه سازی خود را سر پا نگه دارند و سلاح های از رده خارج خود را به اسم ایران هراسی به دیکتاتورهای منطقه بفروشند و بوجود آوردن جنگها و به خاک و خون کشیدن میلیونها نفر انسان بی گناه هم ذره ای ناراحتی وجدان برایشان ایجاد نمی کند و تازه اعمال ننگین خود را به اسم حفظ منافع توجیه کرده و خود را محق هم می دانند.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون فریاد برائت مردم ایران و جهان به خاطر سیاست های ظالمانه دولت آمریکاست و تا آمریکای صهیونیست پرور هست مرگ بر آمریکا هم هست و تا مردم ایران و آزادیخواهان جهان هستند مرگ بر آمریکا هم هست و در روز سیزده آبان یک بار دیگر میزان مکتبی بودن مردم ایران به نمایش گذاشته خواهد شد، مردم ایران نشان خواهند داد که هرگز نفرت انقلابی خود را نسبت به امریکا فراموش نمی کنند و فریاد برائت مسلمانان در روز سیزده آبان شعار مرگ بر آمریکا ست که اصلی ترین و مهمترین شعار مردم ایران در تظاهرات ضد استکباری مردم ایران است و بسیار پر شور تر و متفاوت تر از سال ‎های گذشته فریاد زده خواهد شد و مردم ایران این روز را به روز برائت از مشرکین و کفار و روز اعتراض به جبهه استعمارگرانه آمریکا به عنوان نماد استکبار ستیزی بدل خواهند کرد.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون ملت شهید پرور و استکبارستیز ایران همچنان آمریکا را شیطان بزرگ و دشمن شماره یک خود و بلکه جامعه بشری و مخل صلح و امنیت جهانی می دانند که بر اساس ادامه یافتن خوی ظالمانه و مستکبرانه امریکا، همچنان شعار مرگ بر آمریکا به عنوان اصلی‎ ترین و مهم ‎ترین شعار مردم در تظاهرات ضد استکباری یوم الله سیزدهم آبان فریاد زده خواهد شد.

چرا مرگ بر آمریکا ؟ چون اگر سران کاخ سفید آمریکا و سران جهود رژیم صهیونیستی و کودک کش اسرائیل در روی زمین وجود نمی داشتند جهان خیلی زیباتر از این و جایی بهتر برای زندگی کردن بود و اینک مردم مسلمان ایران و رهروان راستین حسین بن علی علیهم السلام با اقتداری که هزار و چهارصد سال از داشتنش محروم بودند امریکا و اربابان صهیونیست شان را همراه با این آزادی و حقوق بشر و دموکراسی رذالت گونه و جنایت بارشان را به زباله دانی تاریخ می سپارند پس قرار ما همه با هم در روز سیزده آبان، مرگ بر آمریکا.

یادداشت از:بهمنیار



  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 8:58 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی


قرآن با متذکر شدن آیه 103 سوره آل عمران(َ واعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا)

یگانه راه رسیدن به وحدت و یک دلی در همه شراط را چنگ زدن به ریسمان الهی می داند.

اما«حبل‌الله» چیست که چنگ زدن به آن سبب وحدت و یکدلی امت اسلامی می شود؟

Post Image

قرآن با متذکر شدن آیه 103 سوره آل عمران(َ واعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا) یگانه راه رسیدن به وحدت و یک دلی در همه شراط را چنگ زدن به ریسمان الهی می داند. اما«حبل‌الله» چیست که چنگ زدن به آن سبب وحدت و یکدلی امت اسلامی می شود؟

جنگ نهروان، از جمله جنگ هایی است که با آنکه کوتاه ترین جنگ حضرت علی(علیه السلام) است[1] اما درس ها و عبرت های مهمی را دربر دارد. شاید مهم ترین درس این جنگ یک روزه، عدم هوشیاری مسلمانان در برابر سیاسیت تفرقه بینداز و حکومت کن معاویه بود.جنگ نهروان، از آنجا شروع شد که در جنگ صفین با حیله معاویه و عمروعاص قرآن ها را بر سر نیزه کردند و در این سوی میدان، یاران ساده لوح حضرت علی(علیه السلام)، غافل از اینکه قرآن ناطق در کنار آنهاست، اصرار به پذیرش حکمیت داشتند، بعد از این جریان بود که گروه خوارج شکل گرفت و در نهایت به جنگ نهروان رسید.

جریان باطل، بیش از آن که برای بقاء خود امیدوار به حرکات نظامی و سیاسی خود باشد، امید به اختلاف در جبهه خودی ها دارد. حضرت امیر(علیه‌السلام) در خطبه ای که خطاب به خوارج ایراد فرمودند خواستگاه این گروه منحرف را همان تفرقه معرفی می کند و آنها را از تفرقه بر حذر می دارد و به شدت با آنها برخورد می کند.آن حضرت می فرماید:« وَالْزَمُوا السَّوادَ الاَعْظَمَ فَاِنَّ یَدَاللّهِ عَلَى الْجَماعَةِ، وَ اِیّاکُمْ وَالْفُرْقَةَ فَاِنَّ الشّاذَّ مِنَ النّاسِ لِلشَّیْطانِ، کَما اَنَّ الشّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ اَلا مَنْ دَعا اِلى هذَا الشِّعارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ کانَ تَحْتَ عِمامَتى[2] پس ملازم راه وسط باشید و با اکثریت همراه شوید، که دست خدا بر سر جماعت است، و از تفرقه و جدایى بپرهیزید، که جدا شده از مردم بهره شیطان است، چنان که گوسفند دورمانده از گله نصیب گرگ است. آگاه باشید کسى که به این شعار (تفرقه) دعوت کند او را بکشید گر چه زیر عمامه من باشد.»
 

نهی از تفرقه در قرآن
قرآن به عنوان کتاب هدایت امت اسلامی صریحا مسلمانان را از هر گونه تفرقه و دو دستگی برحذر داشته و از آنها می خواهد تا حول محور ولایت جمع شده و دین خود را حفظ نمایند.« وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین[انفال/46] و اطاعت (فرمان) خدا و پیامبرش نمائید و نزاع (و کشمکش) مکنید تا سست نشوید و قدرت (و شوکت و هیبت) شما از میان نرود و استقامت نمائید که خداوند با استقامت کنندگان است.»از این آیه شریفه چند نکته استفاده می شود که می تواند راهی برای بیداری و مبارزه در مقابل توطئه های دشمن برای ایجاد انشقاق و دو دستگی بین صفوف مسلمانان باشد، همچنین بزرگترین دلیل و راهنما برای اتحاد میان نیروهای انقلاب اسلامی برای مقابله با تفرقه افکنی دشمن به حساب آید.

برخی از این نکات عبارتند از:
1.عامل وحدت , ولایت پذیری خدا و رسول و رهبر الهی است .
2- در هنگام بروز اختلاف فصل الخطاب و رافع منازعات رهبری است و همه باید این محوریت را بپذیرند .
3- نزاع از منهیات الهی است که نهی از آن برای همه مومنان لازم است .
4- اولین اثر نزاع و درگیری و اختلاف , سست شدن جبهه حق است که طبعا موجب طمع دشمنان خواهد شد .
5- دومین اثر اختلاف و نتیجه طبیعی آن از میان رفتن عظمت و قدرت مسلمانان است .
6- اگر در حرفها و سخنان رقیب, کسی حرف تندی بشنود باید برای رضای خدای متعال صبر کند .

قرآن یگانه راه رسیدن به وحدت و یک دلی در همه شراط را چنگ زدن به ریسمان الهی می داند. «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا[آل‌عمران/103] و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید»«حبل‌الله» چیست که چنگ زدن به آن سبب وحدت و یکدلی امت اسلامی می شود؟ امام صادق (علیه السلام) در روایتی به این موضوع پرداخته است. آن حضرت می فرماید:« وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا قَالَ: نَحْنُ حَبْلُ اللَّهِ[3] در تفسیر آیه‏ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا فرمود: ما اهل بیت پیامبر حبل اللَّه هستیم. که اعتصام به آن واجب است.»

حضرت علی(علیه السلام)  باز شدن در هر فتنه ای را مرهون تفرقه ای می داند که قبل از آن ایجاد شده است. از این رو خطاب به خوارج نهروان می فرماید:«إِنَّ اَلشَّیْطَانَ یُسَنِّی لَکُمْ طُرُقَهُ وَ یُرِیدُ أَنْ یَحُلَّ دِینَکُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً وَ یُعْطِیَکُمْ بِالْجَمَاعَةِ اَلْفُرْقَةَ وَ بِالْفُرْقَةِ اَلْفِتْنَةَ[4] بی تردید شیطان راههای خود را برایتان هموار ساخته و می خواهد پیوند دینتان را کم کم بگسلد و اجتماعتان را بپراکند و آنگاه در فتنه را بگشاید.»از این رو هر گاه صدای تفرقه و دو دستگی در کشور رو به فزونی می نهد باید منتظر بروز فتنه ای باشیم، و تنها راه جلوگیری از ایجاد فتنه در هر دوره ای پذیرش ولایت ولی خدا و گردن نهادن به اوامر و دستورات اوست.
 

پی‌نوشت
1.این جنگ یک روز به طول انجامید. روز 9 صفر شروع و در همان روز نیز به پایان رسید.
2.نهج‌البلاغه، خطبه127
3.حسکانی،شواهدالتنزیل، ج1، ص169
4.نهج‌البلاغه، خطبه 1



  




  پیام رسان 
+ هر کسی نام کسی گفت سرش بالا رفت ما که از لطف تو داریم سری در سر ها ازدحام است سر کوی شما اذن بده لااقل ما بنشینیم همین آخرها

+ سلیمانا از این خرمن فقط یک خوشه میخواهم ز گوشه گوشه دنیا فقط شش گوشه میخواهم برگ زردی با سماجت شاخه را چسبیده بود دستهای خویش و دامان توام آمد به یادم یا حسین

+ سلام دوستان عزیز

+ سال پر خیر وبرکتی داشته باشین دوستان پارسی بلاگ

+ سال نو به همه دوستلن عزیز مبارک

+ سال نو بغیر از تعویض لباس و کفش وغیره سالی برای تعویض رفتار ها وکردارهایمان باشد برایملن ابدی ومبارکتر خواهد بود

+ سال1397 برای همه دوستان عزیز مبارک باشد

+ پیشاپیش سال پر خیر وبرکتی را در پناه مهدی صاحب الزمان برایتان ارزومندم انشالله سال ظهور حضرت بقیه باشد

+ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

+ روز میلاد بانوی بزرگ اسلام، پرستار تمام نیکی ها پرستار تن رنجور ولایت، پرستار ارزش های مقدس عاشورا، زینب کبری(س) بر همه پرستاران و پیروانش مبارک باد.




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ