
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 152
کل بازدید : 370979
کل یادداشتها ها : 1747
خبرگزاری «المانیتور»، در مقالهای نوشت ریاض و آنکارا برای تشکیل اقلیم سنی در عراق خیز برداشتهاند. «عدنان ابوزید»، نویسنده این مقاله به نقل از رهبران سیاسی عراق، نوشته است: «حشدالشعبی» حافظ یکپارچگی عراق است و در جهت خنثی کردن تحرکات تجزیهطلبانه داخلی و خارجی تلاش میکند .
ائتلافهای سنی عراق، در تلاش هستند تا از هماکنون سرنوشت جامعه سنی را پس از شکست گروه تروریستی «داعش» مشخص کنند. این ائتلافها در جهت تشکیل شورایی از رهبران سنی این کشور و آمادهسازی قانونی کلی برای این شورا، با همدیگر به بحث و تبادل نظر نشستهاند .
مردم عراق، در انتظار مرحله پس از آزادسازی عراق از تروریستهای داعش هستند که آیا این مرحله واپسین داعش، وحدت و ثبات را به دنبال خواهد داشت یا مرحلهای توأم با تنش است که منجر به ایجاد مناطق مختلف در عراق میشود .
علیرغم اینکه نیروهای ائتلاف سنی، در بیانیههای رسمی خود بصورت صریح به تشکیل اقلیم سنی اشاره نکردهاند، ولی رسانههای مختلف عراقی از این اقدام آنها برای تشکیل شورا به عنوان گامی مهم برای احیای پروژه طرح ایجاد اقلیم مجزا تعبیر میکنند که استانهای عرب سنینشین مانند صلاحالدین،کرکوک و دیالی را شامل میشود .
«احمدالجبوری»،استاندار صلاحالدین به رسانههای خبری از وجود تحرکات برخی سیاستمداران، برای ایجاد یک منطقه سنی در عراق خبر داد .
«هشام سهیل» نماینده شیعی وابسته به فراکسیون «دولت قانون» در گفتگو با خبرگزاری مانیتور گفت: ائتلافهای سنی به سوی طرح فدرالیسم در عراق گام برمیدارند که این امر به نفع وحدت و یگپارچگی کشور نیست. وی در ادامه گفت تشکیل این شورا به معنی آمادگی رهبران عرب سنی جهت از بین بردن اختلافات بین خودشان، شیوخ عشائر و رهبران دینی و همینطور عملی کردن طرح تشکیل مناطق است.
در بین این دیدگاههای متفاوت و ضد و نقیض در خصوص آینده عراق، این سؤال مطرح میشود که آیا پس از شکست داعش احتمال ایجاد منطقه سنی مانند اقلیم نیمه مستقل کردستان در شمال عراق وجود دارد؟! و چگونه این مناطق در صورت استقلال و جدایی از حکومت بغداد، میتوانند خود را به خودی خود تأمین کنند زیرا در صورت عملی شدن این طرح، یقینا منابع و بودجهای از سوی حکومت مرکزی در بغداد دیگر به آنها تعلق نخواهد گرفت.
پاسخ به این سؤال نزد کسانی است که در تلاش مستمر برای تشکیل منطقهای سنی در عراق هستند و یقین دارند کشورهایی مانند ترکیه و عربستان سعودی طرح ایجاد منطقهای سنی در عراق را حمایت میکنند.
براین اساس، بسیاری از رهبران سیاسی سنی عرب و شیوخ عشائر از هماکنون برای قطع ارتباط با حکومت مرکزی در بغداد و مرحله پس از داعش خود را آماده میکنند. این درحالیست که ائتلافهای شیعه با طرحهایی بویژه پروژه ایجاد منطقه سنی که منجر به تضعیف حکومت مرکزی میشود، به شدت مخالف هستند. همانطور که «مقتدی صدر» رهبر جریان صدر در نوامبر 2015 از امتناعش با تجزیه عراق در رسانهها سخن گفت. «صدرالدین القبانجی» امام جمعه نجف اشرف نیز در دسامبر 2015 با طرح ایجاد منطقه سنی به شدت اعتراض کرد.
باید گفت پروژه ایجاد مناطق در عراق که در نشستها و گفتگوهای سیاسی مطرح میشود منوط به قدرت فعلی نیروها و ائتلافها برای مواجه با داعش در خاک عراق است، که بارزترین آنها «حشدالشعبی» است و اکثریت آنها شیعه هستند. حشد الشعبی معتقد است که مناطق سنی وسیلهای اجارهای نیستند و کسانی که این مناطق را آزاد میکنند باید در این زمینه شایستگی کافی داشته باشند و بتوانند نقش مهمی را در آینده آن ایفا کنند. طبق گفتههای «علی مومن» پژوهشگر متخصص جنبشهای اسلامی در عراق، حشد الشعبی برای حفظ وحدت و یکپارچگی عراق و همچنین مقابله با نیروهای متمایل به تجزیه عراق ایستادگی میکند.
شرط شایستگی و استحقاق برای فعالیت در آزادسازی مناطق سنی که ائتلافهای شیعه از آن سخن میگویند نگرانی ائتلافهای سنی را به دنبال داشته است. همین امر موجب شده تا برخی رهبران سنی به بهانه اینکه حشدالشعبی عامل جنگ فرقهای بین شیعه و سنی است، با حضور آنها در عملیات آزادسازی موصل از گروه تروریستی داعش مخالفت کنند. این درحالیست که «فؤاد معصوم» رئیس جمهوری عراق، در تاریخ ژوئن 2016 تأکید کرد حشد الشعبی یکپارچگی عراق را حفظ کرده است.
نیروهای سنی برای در دست گرفتن زمام امور در آینده و همینطور محدودیت نقش حکومت مرکزی و نیروهای شیعه در مناطق سنی، برای ایجاد منطقهای مجزا تلاش میکنند و برای تحقق خواسته خود به قانون اساسی این کشور که با طرح ایجاد مناطق موافقت کرده است، استناد میکنند.
«عبدالرحمان اللویزی»، یکی از نمایندگان سنی شهر موصل در گفتگو با خبرگزاری مانیتور گفت: درخواستهای اخیر برای ایجاد یک منطقه سنی در عراق بدون برنامهریزی نیست بلکه یک سری مصالح حزبی پشت آن نهفته است. وی در ادامه می گوید:
زینب ناصرعلی,
من از طریق مذاکرات و همینطور تعامل با مجامع سیاسی به این نتیجه رسیدم که رهبران سنی هراس دارند مشروعیت و نمایندگی مناطق سنینشین را به دلیل عدم توانایی در دفاع از مردم این مناطق در مواجهه با داعش از دست بدهند؛ بدین سبب به دنبال راهی قانونی هستند تا آنها را رهبر این مناطق سنی نگه دارد. آنها معتقدند پیشنویس شورای مدیریت استانها که در قانون اساسی عراق مطرح شده،میتواند آنها را به عنوان قدرت و نماینده رسمی مناطق سنینشین معرفی کند.
لویزی در این باره تصریح کرد: مرحله پس از داعش مرحله مبارزه رهبران سنی است و طرح ایجاد یک اقلیم سنی باعث شعلهور شدن اختلافات داخلی خواهد شد که این امر حکومت کردستان را قادر خواهد ساخت سیطره خود را بر بعضی از مناطق موصل گسترش دهد.
در این راستا به گزارشی از «خبرگزاری آناتولی» که در تاریخ 10 آگوست امسال منتشر شد، اشاره می کنیم. این خبرگزاری نوشت وقایع عراق پس از داعش حاکی از این است که مرحله کنونی در آستانه بروز یک واقعیت سیاسی جدید است.
در نهایت، بزودی آشکار خواهد شد که وضعیت سیاسی عراق پس از شکست داعش، از طریق مشاوره و گفتگو بین تمام جناحهای سیاسی حل خواهد شد یا اینکه کشور وارد جنگ داخلی - فرقه ای جدیدی مانند درگیریهای بین سالهای (2006-2008)خواهد شد که باعث اشغال برخی مناطق کشور در سال 2014 توسط گروه تروریستی داعش شد
2- ایالت کشمیر باجمعیتی حدود دوازده و نیم میلیون نفر دارای سه بخش مهم وادی کشمیر، جامو و لداخ است و دارای دو مرکز زمستانی جامو و تابستانی کشمیر است و چون بیشتر خاک این منطقه در کوههای هیمالیا قرار دارد بیشتر مردم در کوهپایهها زندگی میکنند، اینان به زندگی روزمره و ساده خو گرفته اند و از تمامی تنشها و در گیریهای مسائل سیاسی به دور هستند لذا در مسائل سیاسی نقشی را ایفا نمیکنند. امّا مردم جامو که دومین جمعیت کشمیر که اکثریت غیرمسلمان را تشکیل میدهند هیچگاه در درگیریهای سیاسی نقش اساسی نداشته اند و بیشتر ترجیح میدهند که تحت حمایت هم کیشان خود زندگی کنند و باسابقه ناخوش آیندی که از بیرون راندن پندیتها از وادی کشمیر در سالهای گذشته صورت گرفته راضی به جدایی جامو و استقلال کشمیر از هند نیستند. با توجه باینکه حدود 5/68 درصد مردم ایالت جامو و کشمیر را مسلمانان تشکیل میدهند در صورت استقلال کشمیر غیر مسلمانان بعنوان اقلیت باید تحت سلطه اکثریت مسلمان در آیند و این امر برای آنان قابل قبول نیست. لذا در درگیریها و مناقشات مردم کشمیر بادولت شرکت نمیکنند. منطقه ی لداخ در شمال کشمیر به دو بخش عمده ی کارگیل با اکثریت مسلمان (شیعه دوازده امامی)و له با اکثریت بودایی تاکنون در درگیریهایی کشمیر شرکت نکرده اند
و تنها در چند هفته گذشته بااعلام بیانیه ای از دولت هند خواستند که از ظلم و تعدّی و قتل و غارت مردم بیگناه کشمیر توسط نظامیان جلوگیری کند از این رو بنظر نمیرسد که مردمان شمالی ترین منطقه کشمیر نیز خواستار جدایی کشمیر از هند باشند
3- در پی نفود سلفی گری و موج وهابیت در منطقه کشمیر و فعال کردن لشکر طیبه و گروه تروریستی داعش و اعلام موجودیت در این منطقه و حمایتهای حکّام سعودی باهمکاری اسرائیل در منطقه و اتفاقاتی که در چند سال اخیر در کشمیر صورت گرفته ندای استقلال و آزادی نه تنها مشکلی از مشکلات مردم کشمیر را حلّ نمیکند بلکه زمینه را برای مقاصد شوم دشمنان هموار مینماید، موانع حل مسئله کشمیر احتیاج به بررسی عمیق دارد. مسئله کشمیر یک مسئله انسانی است و درگیریها در این منطقه بعد شیعه و سنّی نداشته، زخمی است قدیمی که هر از چند گاهی سرباز میکند و با بی توجهی جامعه جهانی، و سازمانهای بین المللی حقوق بشر، رو برو میگردد موج گسترده ای از کشتارها و دستگیریها و شکنجهها بر مردمانی که خواهان حق تعیین سر نوشت خود هستند. بارها برای مردم این منطقه اتفاق افتاده و پس از چندی سرکوب شده. لذا در مسئله کشمیر واکنش سریع و بدون بررسی جریانات و اتفاقاتی که زمینههای آن از چندین سال قبل برنامه ریزی شده مشکل کشمیر را حل نمیکند هر چند حمایت از مظلوم وظیفه انسانی و اسلامی هر فرد است امّا طرفداری از احزاب و گروهها بدون مطالعه مشکل مردمان کشمیر را بیشتر می کند. آنچه مسلّم است مسئله کشمیر باقدرت نظامی قابل حلّ نیست. رسیدن به حقوق اولیه شهروندی حق مسلّم هر فرد است که مردم کشمیر خواهان آن هستند لذا کشورهای اسلامی و مجامع بین المللی میتوانند از طرق سیاسی دولت هند را وادار به مذاکره با مردم کشمیر کنند. در وضعیت فعلی منازعه کشمیر آتشی است زیر خاکستر که هزار چند گاهی شعله ور میشود. جمعی به خاک و خون کشیده میشوند و گروهی از آن استفاده میکنند بطور واضح مردم کشمیر وجه المصالحه احزاب و گروهها و قدرتها پشت پرده هستند و بدین طریق اگر راه حلّ مناسب برای رسیدن مردم کشمیر به حقوقشان اتخاذ نگردد کشمیر بسوی آینده ای مبهم قدم بر میدارد.
فرمانده کل قوا همچنین بر هوشیاری، اقدام بهنگام و بهکارگیری انواع روشهای متنوع و ابزارهای پیشرفته در پدافند هوایی تأکید و خاطرنشان کردند: دشمن باید بفهمد که اگر تهاجم کند، ضربه محکمی خواهد خورد و دفاع ما شامل پاسخگویی نیز خواهد بود.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، امیر سرتیپ فرزاد اسماعیلی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء(ص) با گرامیداشت هشتمین سالروز تشکیل این قرارگاه گزارشی از مهمترین اقدامات قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) بیان کرد.
چند روز قبل روزنامه واشنگتن پست در گزارشی، از تحقیقات جدید اداره تحقیقات فدرال (FBI) درباره سری جدید ایمیلهای منتشر نشده هیلاری کلینتون خبر داد. در این تحقیقات مشخص شد، حدود 15 هزار ایمیل که از سرور شخصی هیلاری کلینتون فرستاده شدهاند، هنوز به بایگانی وزارت خارجه آمریکا تحویل داده نشده است. نکته جالب توجه آن است که در میان این ایمیلها که طبق برخی اخبار، به وسیلهی یک نهاد حقوقی محافظه کار منتشر شده اند، اسنادی مربوط به درخواست دیدار یکی از کارمندان بنیاد کلینتون با شاهزاده بحرین کشف شده است.
دو روز قبل هم خبرگزاری ap، در گزارشی عنوان کرد که بیش از نیمی از افرادی که مشاغل غیردولتی داشتهاند در دوره چهارساله وزارت خارجه هیلاری کلینتون، با او دیدار کردهاند و به «بنیاد کلینتون» کمک مالی اهدا کردهاند. این حمایتهای مالی یا شخصاً و یا از طریق برخی شرکتها و سازمانها انجام شده است.
«بنیاد کلینتون» توسط بیل کلینتون، رئیس جمهور اسبق آمریکا، در سال 1997 تاسیس شد. هدف (ظاهری) از تاسیس این بنیاد بالابردن امنیت بهداشتی و توان مالی برای مردم جهان بود. فعالیتهای این بنیاد که دفاتر مرکزی آن در نیویورک، لیتل راک و آرکانزاس قرار دارد، از مدتها قبل درباره نحوه کنشهای مالی، شفافیت در ارائه گزارشهای مالی از افراد و شرکتها و حتی دولتهایی که از آنان کمک مالی دریافت شده است و همینطور در خصوص تضاد منافع بین کمکهای مالی به بنیاد کلینتون و اقدامات هیلاری کلینتون (هم در زمان تصدی وزارت خارجه و هم در زمان نامزدی انتخابات ریاست جمهوری) مورد ابهام قرار داشت.
طبیعتا با انتشار این اخبار، دونالد ترامپ که بیش از هر شخص دیگری به دنبال طعمههای رسانهای برای به دام انداختن رقیب دموکرات خود بود، با شنیدن این اخبار ساکت ننشست و در واکنش تند و تیز در جمع هوادارانش اعلام کرد: «اقدامات متعدد و گسترده که به وسیله بنیاد کلینتون و در جهت منافع حامیان مالی آن، در زمان مسئولیت هیلاری کلینتون در وزارت خارجه رخ داده است، باید در اسرع وقت توسط بازپرس ویژه، مورد تحقیق و تفحص و بازپرسی قرار بگیرد.»
البته ترامپ پا را فراتر از این گذاشت و با لکه دار کردن حیثیت پلیس فدرال و وزارت دادگستری آمریکا که به زعم ترامپ در جریان رسیدگی به ماجرای ایمیلهای هیلاری کلینتون، درباره این پرونده کوتاهی کرده بودند، این دو نهاد نظارتی آمریکا را برای بررسی تخلفات بنیاد کلینتون فاقد صلاحیت دانست. ترامپ همچنین درباره ایمیلهایی که هیلاری کلینتون به بایگانی وزارت خارجه آمریکا تحویل نداده بود، گفت: «هیلاری کلینتون گفته بود که همه ایمیل های کاری را تحویل داده است و در برابر کنگره شهادت داد. این شهادت الزام آور بود، یعنی مشروط به مجازات در صورت شهادت دروغ.»
این خیال باطل، به عکس، موجب برافروختن آتش توپخانه ضد ترامپ، در کمپین هیلاری کلینتون شد و بلافاصله رابی موک، مدیر ستاد انتخاباتی کلینتون، در واکنش به این «استعفای مصلحتی» در بیانیهای نوشت: «استعفای مانافورت پایان راه نیست و با خلاص شدن از مانافورت نمیتوان رابطه نزدیک و دوستانه ترامپ با ولادیمیر پوتین را به فراموشی سپرد ... زمان آن رسیده است که دونالد ترامپ در مورد روابط تجاریاش، که منافع روسها را تامین میکند، شفاف سازی کند.»
در گذشته نیز حمایت ترامپ از سیاستهای پوتین در قبال اوکراین و اشغال منطقه کریمه و نیز همنوایی ترامپ با پوتین، درباره موضوع تاسیس داعش توسط اوباما و هیلاری کلینتون، مورد انتقاد شدید دموکراتها و ایجاد فضاسازی رسانهای گسترده علیه دونالد ترامپ، برای تحریک روحیات ضد روس مردم آمریکا شده بود.
رسوایی مالی بنیاد کلینتون که ترامپ از آن به «واترگیت جدید» نام برد و اتهام حمایت ترامپ از روسیه و شخص ولادیمیر پوتین، تازه ترین قسمت سریال اتهامزنی و رسوایی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است.