سفارش تبلیغ
صبا ویژن
03955809074 سید مهدی ملک الهدی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 2:15 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


پیمان صهیونیستی-وهابی علیه فلسطین و یمن

بیش از یک‌سال است که عربستان سعودی با کشورهای عربی به اصطلاح «میانه‌رو»، پیمانی خصمانه و تروریستی علیه مردم مظلوم یمن امضا کرده است.


فلسطین 
 
 پایگاه خبری المنار در گزارشی نوشت: در حالیکه رژیم صهیونیستی بر تشدید کشتار فلسطینی‌ها تاکید دارد، تحولات منطقه و روابط برخی سران عرب با این رژیم نژادپرست حاکی از آن است که از دیدگاه برخی رهبران خودکامه عرب، قتل و کشتار فلسطینی‌ها تروریسم نیست.
 
بیش از یک‌سال است که عربستان سعودی با کشورهای عربی به اصطلاح «میانه‌رو»، که در واقع محور شر منطقه و جهان هستند، پیمانی خصمانه و تروریستی علیه مردم مظلوم یمن امضا کرده است.
 
به موجب این پیمان خصمانه وهابی- صهیونیستی، این کشورها روزانه جنایت‌های هولناکی علیه مردم، نهادها، بیمارستان و مدارس یمن مرتکب می‌شوند.
 
متحدان آل‌سعود مدعی هستند این پیمان وهابی – تکفیری در راستای مبارزه با تروریست‌ها در یمن صورت گرفته است؛ این امر بدین معناست که این رژیم‌های مرتد، مردم یمن را به دلیل امتناع از  مداخله نظامی تکفیری- صهیونیستی تروریسم توصیف کرده‌اند.
 
کشورهای هم‌پیمان آل سعود برای پیشگیری از محکومیت نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی به دلیل روابط‌شان با تلاویو، و همچنین پیشگیری از تشکیل ائتلافی ضدصهیونیستی، از جرایم این رژیم چشم‍‌پوشی کرده وسکوت اختیار کرده‌اند.
 
در مفهومی گسترده‌تر، از دیدگاه این کشورها کشتار فلسطینی‌ها و جوانان انقلابی و مبارز این سرزمین و همینطور مصادره حقوق آنها ترور نیست؛ بلکه به اعتقاد این رژیم‌های خودکامه، کسانی که در جنگ علیه اسرائیل کنار مردم فلسطین ایستاده و با طرح‌های خصمانه اسرائیل مخالفند،تروریسم هستند. از این روست که حکام مرتد این رژیم‌ها، جمهوری اسلامی ایران و حزب الله را دشمن خود می‌دانند.
 
از سوی دیگر، پس از سکوت برخی کشورهای عربی در خصوص جنایات فجیع عربستان علیه مردم فلسطین و حمایت از تروریسم در منطقه، «سامح شکری» وزیر خارجه مصر اخیرا به سرزمین‌های اشغالی سفر کرد و با «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر جلاد و کودک‌کش اسرائیل دیداری دوستانه داشت؛ تا به جهان اعلام کند کشتار فلسطینی‌ها توسط اسرائیل تروریسم نیست.
 
گفتنی است سامح شکری وزیر خارجه مصر طی هفته جاری در دیدار با دانشجویان در مقر وزارت خارجه مصر در پاسخ به این سوال که قتل کودکان فلسطینی بدست نظامیان صهیونیست تروریسم است یا خیر، گفت که نمی‌توان مادامی که تعریفی جهانی از تروریسم ارائه نشود، این کار را تروریسم خواند.
 
کشورهای عربی موسوم به میانه‌رو دیگر چه چیزی را برای مردم فلسطین و منطقه پنهان کرده‌اند؟! و آیا مردم فلسطین حق ندارند از برگزاری کنفرانس‌های منطقه‌ای و بین المللی سران عرب، تا زمانیکه تلاویو به روند یهودی‌سازی فلسطین ادامه می‌دهد، هراس داشته باشند؟!!
 
برخی نهادهای سیاسی تصریح کرده‎‌اند رژیم‌های عرب بصورت رایگان و بلا عوض به اسرائیل خدمت می‌کنند و برای عملی کردن عادی‌سازی روابط با این رژیم،ایجاد پیمان‌های مشترک و همچنین حذف آرمان فلسطین با هم به رقابت پرداخته‌اند.


  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 2:13 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


خیز آنکارا و ریاض برای تشکیل اقلیم سنی

 

ائتلاف‌های سنی عراق، در تلاش هستند تا از هم‌اکنون سرنوشت جامعه سنی را پس از شکست گروه تروریستی «داعش» مشخص کنند. این ائتلاف‌ها در جهت تشکیل شورایی از رهبران سنی این کشور و آماده‌سازی قانونی کلی برای این شورا، با همدیگر به بحث و تبادل نظر نشسته‌اند

 


 

آیا عراق پس از داعش درگیر فتنه تجزیه‌طلبی می‌شود؟خبرگزاری «المانیتور»، در مقاله‌ای نوشت ریاض و آنکارا برای تشکیل اقلیم سنی در عراق خیز برداشته‌اند. «عدنان ابوزید»، نویسنده این مقاله به نقل از رهبران سیاسی عراق، نوشته است: «حشدالشعبی» حافظ یکپارچگی عراق است و در جهت خنثی کردن تحرکات تجزیه‌طلبانه داخلی و خارجی تلاش می‌کند    .

 

ائتلاف‌های سنی عراق، در تلاش هستند تا از هم‌اکنون سرنوشت جامعه سنی را پس از شکست گروه تروریستی «داعش» مشخص کنند. این ائتلاف‌ها در جهت تشکیل شورایی از رهبران سنی این کشور و آماده‌سازی قانونی کلی برای این شورا، با همدیگر به بحث و تبادل نظر نشسته‌اند    .

 

مردم عراق، در انتظار مرحله پس از آزادسازی عراق از تروریست‌های داعش هستند که آیا این مرحله‌ واپسین داعش، وحدت و ثبات را به دنبال خواهد داشت یا مرحله‌ای توأم با تنش است که منجر به ایجاد مناطق مختلف در عراق می‌شود    .

 

علیرغم اینکه نیروهای ائتلاف سنی، در بیانیه‌های رسمی خود بصورت صریح به تشکیل اقلیم سنی اشاره نکرده‌اند، ولی رسانه‌های مختلف عراقی از این اقدام آنها برای تشکیل شورا به عنوان گامی مهم برای احیای پروژه طرح ایجاد اقلیم مجزا تعبیر می‌کنند که استان‌های عرب سنی‌نشین مانند صلاح‌الدین،کرکوک و دیالی را شامل می‌شود    .

 

«احمدالجبوری»،استان‌دار صلاح‌الدین به رسانه‌های خبری از وجود تحرکات برخی سیاست‌مداران، برای ایجاد یک منطقه سنی در عراق خبر داد    .

 

  «هشام سهیل» نماینده شیعی وابسته به فراکسیون «دولت قانون» در گفتگو با خبرگزاری مانیتور گفت: ائتلاف‌های سنی به سوی طرح فدرالیسم در عراق گام برمی‌دارند که این امر به نفع وحدت و یگپارچگی کشور نیست. وی در ادامه گفت تشکیل این شورا به معنی آمادگی رهبران عرب سنی جهت از بین بردن اختلافات بین خودشان، شیوخ عشائر و رهبران دینی و همینطور عملی کردن طرح تشکیل مناطق است.

 

در بین این دیدگاه‌های متفاوت و ضد و نقیض در خصوص آینده عراق، این سؤال مطرح می‌شود که آیا پس از شکست داعش احتمال ایجاد منطقه سنی مانند اقلیم نیمه مستقل کردستان در شمال عراق وجود دارد؟! و چگونه این مناطق در صورت استقلال و جدایی از حکومت بغداد، می‌توانند خود را به خودی خود تأمین کنند زیرا در صورت عملی شدن این طرح، یقینا منابع و بودجه‌ای از سوی حکومت مرکزی در بغداد دیگر به آنها تعلق نخواهد گرفت.

 

پاسخ به این سؤال نزد کسانی است که در تلاش مستمر برای تشکیل منطقه‌ای سنی در عراق هستند و یقین دارند کشورهایی مانند ترکیه و عربستان سعودی طرح ایجاد منطقه‌ای سنی در عراق را حمایت می‌کنند.

 

براین اساس، بسیاری از رهبران سیاسی سنی عرب و شیوخ عشائر از هم‌اکنون برای قطع ارتباط با حکومت مرکزی در بغداد و مرحله پس از داعش خود را آماده می‌کنند. این درحالی‌ست که ائتلاف‌های شیعه با طرحهایی بویژه پروژه ایجاد منطقه سنی که منجر به تضعیف حکومت مرکزی می‌شود، به شدت مخالف هستند. همانطور که «مقتدی صدر» رهبر جریان صدر در نوامبر 2015 از امتناعش با تجزیه عراق در رسانه‌ها سخن گفت. «صدرالدین القبانجی» امام جمعه نجف اشرف نیز در دسامبر 2015 با طرح ایجاد منطقه سنی به شدت اعتراض کرد.

 

باید گفت پروژه ایجاد مناطق در عراق که در نشست‌ها و گفتگوهای سیاسی مطرح می‌شود منوط به قدرت فعلی نیروها و ائتلاف‌ها برای مواجه با داعش در خاک عراق است، که بارزترین آنها «حشدالشعبی» است و اکثریت آنها شیعه هستند. حشد الشعبی معتقد است که مناطق سنی وسیله‌ای اجاره‌ای نیستند و کسانی که این مناطق را آزاد می‌کنند باید در این زمینه شایستگی کافی داشته باشند و بتوانند نقش مهمی را در آینده آن ایفا کنند. طبق گفته‌های «علی مومن» پژوهشگر متخصص جنبش‌های اسلامی در عراق، حشد الشعبی برای حفظ وحدت و یکپارچگی عراق و همچنین مقابله با نیروهای متمایل به تجزیه عراق ایستادگی می‌کند.


شرط شایستگی و استحقاق برای فعالیت در آزادسازی مناطق سنی که ائتلاف‌های شیعه از آن سخن می‌گویند نگرانی ائتلاف‌های سنی را به دنبال داشته است. همین امر موجب شده تا برخی رهبران سنی‌ به بهانه اینکه حشدالشعبی عامل جنگ فرقه‌ای بین شیعه و سنی است، با حضور آنها در عملیات آزادسازی موصل از گروه تروریستی داعش مخالفت کنند. این درحالی‌ست که «فؤاد معصوم» رئیس جمهوری عراق، در تاریخ ژوئن 2016 تأکید کرد حشد الشعبی یکپارچگی عراق را حفظ کرده است.

 

نیروهای سنی برای در دست گرفتن زمام امور در آینده و همینطور محدودیت نقش حکومت مرکزی و نیروهای شیعه در مناطق سنی، برای ایجاد منطقه‌ای مجزا تلاش می‌کنند و برای تحقق خواسته خود به قانون اساسی این کشور که با طرح ایجاد مناطق موافقت کرده است، استناد می‌کنند.

 

«عبدالرحمان اللویزی»، یکی از نمایندگان سنی شهر موصل در گفتگو با خبرگزاری مانیتور گفت: درخواست‌های اخیر برای ایجاد یک منطقه سنی در عراق بدون برنامه‌ریزی نیست بلکه یک سری مصالح حزبی پشت آن نهفته است. وی در ادامه می گوید:

زینب ناصرعلی,

من از طریق مذاکرات و همینطور تعامل با مجامع سیاسی به این نتیجه رسیدم که رهبران سنی هراس دارند مشروعیت و نمایندگی مناطق سنی‌نشین را به دلیل عدم توانایی در دفاع از مردم این مناطق در مواجهه با داعش از دست بدهند؛ بدین سبب به دنبال راهی قانونی هستند تا آنها را رهبر این مناطق سنی نگه دارد. آنها معتقدند پیش‌نویس شورای مدیریت استانها که در قانون اساسی عراق مطرح شده،می‌تواند آنها را به عنوان قدرت و نماینده رسمی مناطق سنی‌نشین معرفی کند.

 

لویزی در این باره تصریح کرد: مرحله پس از داعش مرحله مبارزه رهبران سنی است و طرح ایجاد یک اقلیم سنی باعث شعله‌ور شدن اختلافات داخلی خواهد شد که این امر حکومت کردستان را قادر خواهد ساخت سیطره خود را بر بعضی از مناطق موصل گسترش دهد.

 

در این راستا به گزارشی از «خبرگزاری آناتولی» که در تاریخ 10 آگوست امسال منتشر شد، اشاره می کنیم. این خبرگزاری نوشت وقایع عراق پس از داعش حاکی از این است که مرحله کنونی در آستانه بروز یک واقعیت سیاسی جدید است.

در نهایت، بزودی آشکار خواهد شد که وضعیت سیاسی عراق پس از شکست داعش، از طریق مشاوره و گفتگو بین تمام جناح‌های سیاسی حل خواهد شد یا اینکه کشور وارد جنگ داخلی - فرقه ای جدیدی مانند درگیری‌های بین سالهای (2006-2008)خواهد شد که باعث اشغال برخی مناطق کشور در سال 2014 توسط گروه تروریستی داعش شد



  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 2:4 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


ناامیدی مردم کشمیر از دستیابی به حقوق اوّلیه خود و تحریکات پاکستان که منطقه کشمیر را جزء لاینفک خود می‌داند موجب اعتراضات و مبارزات خیابانی مردم کشمیر برای احقاق حق خود گردیده است سر سختی‌های نظامیان و ارتش هند و قتل‌های مردم بیگناه زمینه را برای سردادن شعارهای استقلال طلبانه و آزادیخوانه مردم ستمدیده کشمیر فراهم آورده است.



کشمیر

 
 
 بیش از یک ماه از درگیرهای خونین مردم کشمیر با ارتش هند می‌گذرد در این شورش و نا آرامی‌ها ده‌ها نفر کشته و هزاران نفر زخمی شدند. دولت هند اجازه گزارش دقیق از صحنه‌های درگیری را به رسانه‌ها و مطبوعات داخلی نمی‌دهد و تمام وسایل ارتباطی بامردم جنگ زده کشمیر قطع است. امّا صحنه‌های هولناک قتل و غارت و کشتار مردم بیگناه کشمیر که گاه و بیگاه منتشر می‌شود چنان درد آور است که اعتراض بسیاری از دولتمران هند را همراه داشته است.
 
هر چند این اولین باری نیست که آتش جنگ میان مردم کشمیر با نیروهای ارتش هند بوقوع می‌پیوندد. کشمیر از زمان تقسیم شبه قاره هند و بوجود آمدن پاکستان همیشه مورد منازعه دو کشور بوده است و در حقیقت جنگ‌های هند و پاکستان بر سر مسئله کشمیر بازی قدرت دو کشور بر روی مردم مسلمان این منطقه بوده است.
 
میانجیگری کشورهای بیطرف، قطعنامه‌های سازمان ملل، اعتراضات مردمی معاهدات و بر سر یک میز نشستن رؤسای دو کشور و مذاکرات رهبران کشمیر با دولتمردان هند تاکنون نتواسته آرامش را به کشمیر باز گرداند، دولت هند بخاطر شرایط موجود و کنترل این منطقه هیچگاه سرمایه گزاری جدّی برای منطقه کشمیر نداشته و از تأسیس مراکز علمی و فرهنگی، پایگاههای دانش بنیاد، دانشگاههای مختلف در رشته‌های گوناگون و احتیاجات اوّلیه وزیر بنایی برای مردم کشمیر دریغ ورزیده است. محرومیت‌ها و بی عدالتی‌های دولت نسبت به مردم این منطقه در طول سالها متمادی که قربانی قدرت نمایی دو کشور هستند در طی این سالها منجر به مبارزات مردمی در مقابل دولت هند گردیده است. ناامیدی مردم کشمیر از دستیابی به حقوق اوّلیه خود و تحریکات پاکستان که منطقه کشمیر را جزء لاینفک خود می‌داند موجب اعتراضات و مبارزات خیابانی مردم کشمیر برای احقاق حق خود گریده است سر سختی‌های نظامیان وارتش هند و قتل‌های مردم بیگناه زمینه را برای سردادن شعارهای استقلال طلبانه و آزادیخوانه مردم ستمدیده کشمیر فراهم آورده این شعارها در سالهای اخیر بیشتر توسط بعضی از رهبران کشمیر قوت گرفته و باکشته شدن برهان وانی یکی از اعضای حزب المجاهدین به اوج خود رسیده است امّا این شعارها تا چه حد می‌تواند مردم کشمیر را از وضعیت فعلی نجات دهد و آیا اکثریت مردم کشمیر اگر از حقوق اوّلیه خود بر خوردار شوند و مانند شهروندان دیگر هندی با آنان رفتار شود خواهان جدا شدن کشمیر از هند هستند ؟و آیا جدایی کشمیر از هند بصورت یک کشور مستقل و آزاد ممکن است ؟

1- ایالت کشمیر از
شمال شرقی باجمهوری خلق چین و از جنوب با ایالت هیماچال پرادش و پنجاب هند و از غرب و جنوب باکشمیر تحت سلطه پاکستان همسایه است. هر چند جمهوری خلق چین با در دست داشتن قسمتی از خاک کشمیر تاکنون در مناقشات کشمیر میان هند و پاکستان سکوت اختیار کرده امّا در آینده کشمیر مستقل چگونه رفتار خواهد کرد جای تأمل است. همچنین پاکستان که همیشه کشمیر را جزء لاینفک خود می‌داند و نفوذ آشکار در درگیریها و آتش افروزی‌های کشمیر در مقابل دولت هند را داشته اگر هند باکشمیری مستقل موافقت کند آیا پاکستان اجازه استقلال به کشمیر را خواهد داد و باکشمیری مستقل موافقت خواهد کرد؟
 

کشمیر آینده ای مبهم/ آیا جدایی کشمیر از هند بصورت یک کشور مستقل و آزاد ممکن است؟


2- ایا
لت کشمیر باجمعیتی حدود دوازده و نیم میلیون نفر دارای سه بخش مهم وادی کشمیر، جامو و لداخ است و دارای دو مرکز زمستانی جامو و تابستانی کشمیر است و چون بیشتر خاک این منطقه در کوه‌های هیمالیا قرار دارد بیشتر مردم در کوهپایه‌ها زندگی می‌کنند، اینان به زندگی روزمره و ساده خو گرفته اند و از تمامی تنش‌ها و در گیریهای مسائل سیاسی به دور هستند لذا در مسائل سیاسی نقشی را ایفا نمی‌کنند. امّا مردم جامو که دومین جمعیت کشمیر که اکثریت غیرمسلمان را تشکیل می‌دهند هیچگاه در درگیریهای سیاسی نقش اساسی نداشته اند و بیشتر ترجیح می‌دهند که تحت حمایت هم کیشان خود زندگی کنند و باسابقه ناخوش آیندی که از بیرون راندن پندیت‌ها از وادی کشمیر در سالهای گذشته صورت گرفته راضی به جدایی جامو و استقلال کشمیر از هند نیستند. با توجه باینکه حدود 5/68 درصد مردم ایالت جامو و کشمیر را مسلمانان تشکیل می‌دهند در صورت استقلال کشمیر غیر مسلمانان بعنوان اقلیت باید تحت سلطه اکثریت مسلمان در آیند و این امر برای آنان قابل قبول نیست. لذا در درگیریها و مناقشات مردم کشمیر بادولت شرکت نمی‌کنند. منطقه ی لداخ در شمال کشمیر به دو بخش عمده ی کارگیل با اکثریت مسلمان (شیعه دوازده امامی)و له با اکثریت بودایی تاکنون در درگیریهایی کشمیر شرکت نکرده اند
و تنها در چند هفته گذشته بااعلام بیانیه ای از دولت هند خواستند که از ظلم و تعدّی و قتل و غارت مردم بیگناه کشمیر توسط نظامیان جلوگیری کند از این رو بنظر نمی‌رسد که مردمان شمالی ترین منطقه کشمیر نیز خواستار جدایی کشمیر از هند باشند


3-
در پی نفود سلفی گری و موج وهابیت در منطقه کشمیر و فعال کردن لشکر طیبه و گروه تروریستی داعش و اعلام موجودیت در این منطقه و حمایت‌های حکّام سعودی باهمکاری اسرائیل در منطقه و اتفاقاتی که در چند سال اخیر در کشمیر صورت گرفته ندای استقلال و آزادی نه تنها مشکلی از مشکلات مردم کشمیر را حلّ نمی‌کند بلکه زمینه را برای مقاصد شوم دشمنان هموار می‌نماید، موانع حل مسئله کشمیر احتیاج به بررسی عمیق دارد. مسئله کشمیر یک مسئله انسانی است و درگیریها در این منطقه بعد شیعه و سنّی نداشته، زخمی است قدیمی که هر از چند گاهی سرباز می‌کند و با بی توجهی جامعه جهانی، و سازمانهای بین المللی حقوق بشر، رو برو می‌گردد موج گسترده ای از کشتارها و دستگیریها و شکنجه‌ها بر مردمانی که خواهان حق تعیین سر نوشت خود هستند. بارها برای مردم این منطقه اتفاق افتاده و پس از چندی سرکوب شده. لذا در مسئله کشمیر واکنش سریع و بدون بررسی جریانات و اتفاقاتی که زمینه‌های آن از چندین سال قبل برنامه ریزی شده مشکل کشمیر را حل نمی‌کند هر چند حمایت از مظلوم وظیفه انسانی و اسلامی هر فرد است امّا طرفداری از احزاب و گروهها بدون مطالعه مشکل مردمان کشمیر را بیشتر می کند. آنچه مسلّم است مسئله کشمیر باقدرت نظامی قابل حلّ نیست. رسیدن به حقوق اولیه شهروندی حق مسلّم هر فرد است که مردم کشمیر خواهان آن هستند لذا کشورهای اسلامی و مجامع بین المللی می‌توانند از طرق سیاسی دولت هند را وادار به مذاکره با مردم کشمیر کنند. در وضعیت فعلی منازعه کشمیر آتشی است زیر خاکستر که هزار چند گاهی شعله ور می‌شود. جمعی به خاک و خون کشیده می‌شوند و گروهی از آن استفاده می‌کنند بطور واضح مردم کشمیر وجه المصالحه احزاب و گروهها و قدرت‌ها پشت پرده هستند و بدین طریق اگر راه حلّ مناسب برای رسیدن مردم کشمیر به حقوقشان اتخاذ نگردد کشمیر بسوی آینده ای مبهم قدم بر می‌دارد.



  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 1:59 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


جریان اشغال همدان از این قرار بود که صبح جمعه ششم شهریور ماه 1320 هواپیماهای شوروی در
آسمان شهر همدان به پرواز درآمدند و اشیایی را رها کردند.


مقدمه؛ جنگ جهانی اول(1333ق) در حالی آغاز شد که دوران نیابت سلطنت میرزا ابوالقاسم خان ناصرالملک پایان یافته و احمدشاه قاجار تازه تاج گذاری کرده بود. دولت ایران از همان آغاز جنگ رسماً اعلام بی طرفی کرد.
 
وزارت داخله در 18 ذیحجه 1333 در تلگرافی به حکمران همدان از او خواست بی طرفی دولت ایران را به مأموران خارجی مقیم همدان از جمله کنسولگریهای انگلیس، روس و آلمان اعلام نماید.
 
با وجود بی طرفی ایران در جنگ جهانی اول، طرف های درگیر به خاک ایران تجاوز کردند؛ و کشوری که هزاران کیلومتر از میدان های اصلی جنگ دور بود، صحنه ی تاخت و تاز قوای روس و انگلیس و عثمانی شد؛ و از سه ناحیه مورد حمله نظامی قرار گرفت. روسیه از شمال، عثمانی از غرب و انگلیسی ها از جنوب وارد ایران شدند. نتیجه این تجاوزها برای مردم ایران، که هیچ نسبت و رابطه ای با جنگ نداشتند، قحطی و مرگ و ویرانی و خسارات فراوان بود. در این بین همدان به سبب موقعیت جغرافیایی و سوق الجیشی در غرب ایران، از این تهاجمات در امان نماند. در جنگ جهانی دوم نیز این واقعه تکرار شد. در این مقاله تلاش بر آن است که با تکیه بر اسناد و منابع معتبر به سئوالاتی همچون: علت اشغال همدان توسط انگلیسی ها در این دو جنگ چه بود؟ واکنش مردم، مبارزین و روحانیون در مقابل این اشغال چگونه بود؟ تبعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این حضور نیروی بیگانه در همدان چه بود و مردم به چه مشکلاتی دچار شدند؟ راه حل نیروهای انگلیسی برای ساکت کردن مردم و مبارزین چه بود؟ در نهایت طبقات مردم در این مبارزه چه نقشی داشتند، از چه راههایی به مقابله می پرداختند و واکنش دولت مرکزی و حکومت محلی چه بود؟ پاسخ داده شود.
 
فعالیت دولت متخاصم در همدان

شهر همدان در آستانه جنگ جهانی اول از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ثبات و امنیت کافی نداشت و مردم در مشکلات اولیه زندگی و کسب معیشت دست و پا می زدند. در سال 1331ق، مردم این شهر از رفتار و عملکرد حاکم وقت، مظفرالملک، به تهران شکایت نموده و بازار و دکان ها را تعطیل کردند. عبدالحسین میرزا فرمانفرما، به عنوان والی غرب کشور، عباس میرزا فرزندش را با حقوق ماهانه پانصد الی ششصد تومان با عنوان حاکم روانه همدان کرد.
 
انتصاب عباس میرزا سالار لشکر به حکمرانی همدان نیز نتوانست انتظام چندانی به شهر دهد؛ چرا که فعالیت کشورهای درگیر جنگ جهانی اول نظیر روس، انگلیس، عثمانی و آلمان در همدان به منظور جذب نیرو و تغییر شرایط به نفع خود، موجب اغتشاش، هیجان و گاه درگیری در سطح شهر می شد.
 
قبل از ورود به بحث درباره اشغال همدان توسط نیروهای انگلیسی، شایسته است به اعتبار و نفوذ هر کدام از دول متخاصم در جنگ جهانی اول در همدان پرداخته شود. روس و انگلیس در تلاش برای کنترل امور و اوضاع شهر همدان و منطقه، از مؤسسات وابسته خود، همانند کنسولگریهای دو کشور، بانک شاهنشاهی و استقراضی و میسیونرهای مذهبی بهره می گرفتند و سیاست های خود را از این راه اعمال می کردند. علاوه بر این مؤسسات می توان از طرفداران و هواداران این دو کشور در شهر همدان یاد کرد. این گروه شامل اتباع انگلیسی و روس مقیم شهر، اقلیت های مذهبی یهودی و ارامنه و برخی از تجار و بازرگانان و خوانین منطقه بود. درباره نفوذ هواداران روسیه باید به یک نیروی فعال و تأثیرگذار با تشکیلات گسترده و منظم، یعنی نیروی قزاق اشاره کرد. قزاق ها اگرچه حقوقشان را از دولت ایران می گرفتند وابستگی تام و تمام به روس ها داشته و توسط فرماندهی روسی رهبری می شدند.
 
کنسولگریهای دو کشور، به ویژه انگلستان، از رهگذر اعمال نفوذ و اطلاعاتی که توسط کارمندان بانک شاهنشاهی و استقراضی و اتباع خود، از ایلات و عشایر و وضعیت منطقه به دست می آوردند، سعی می کردند با تطمیع، سواران عشایر و ایلات را به نفع خود بسیج کنند و در عین حال از نفوذ رقبای خود در میان این نیروی کم هزینه و بومی جلوگیری کنند.
 
روس و انگلیس برخلاف اتباع کشورهای عثمانی و آلمانی دارای سابقه و نفوذ زیادی در مسائل سیاسی و اقتصادی شهر بودند.
 
بیشتر کارهای بازرگانی و تجارتی، آموزش در مدارس و امور بانکی و کار در مراکز درمانی همچون درمانگاه های همدان در اختیار آنان بود. علاوه بر اتباع روس و انگلیس، یهودیان و ارامنه شهر، که جمعیت زیادی را شامل می شدند و در امور اقتصادی و بازار فعالیت می کردند، به علت اینکه اکثراً طرف تجاری و بازرگانی روس و انگلیس بودند و کالاها و اجناس مصرفی و غیرمصرفی از سوی بازرگانان و شرکت های روسی و انگلیسی تأمین می شد، از جمله طرفداران و وابستگان روس و انگلیس در همدان محسوب می شدند. همین جمعیت نیز در جریان جنگ و دست به دست شدن شهر صدمات اقتصادی زیادی دیدند. البته هر وقت منافع و موقعیت این گروه به خطر می افتاد، کشورهای مذکور نیز به کمک آنان می شتافتند.
 
چنانکه در جریان شورش سال 1315ق و فتوای ملاعبدالله بروجردی درباره یهودیان، دولت انگلیس از یهودیان حمایت و به دولت ایران اعتراض نمود.
 
در جریان جنگ جهانی اول و خوانین و زمین داران بزرگ منطقه به روس و انگلیس گرایش داشتند.
 
اما روحانیان و طرفداران اتحاد اسلام و آزادیخواهان و دمکرات ها و نیروهای ملی، بیشتر به آلمان و عثمانی گرایش داشتند؛ این گرایش البته نه از سر وابستگی و روابط پنهانی بود؛ بلکه عامل اصلی این گرایش نفرت مردم ایران از روس و انگلیس بود.
 
در سال 1334ق پس از اشغال شهر از سوی روسها، در پی مذاکرات محرمانه ژنرال باراتف و امیرافخم، حسام الملک امیرافخم در 16 رجب 1334ق به حکمرانی همدان منصوب شد و در شورین خلعت حکمرانی پوشید.
 
حسین علی خان ضیاء الملک دوم قراگوزلو با کمک امیرافخم برای الحاق به قوای روس در سال 1334ق، اقدام به گردآوری سپاهی متشکل از مردم شهر و روستا و عشایر نمود و به دنبال تصرف شهر توسط قوای عثمانی و عقب نشینی روس ها، امیرافخم نیز به قوای روس پیوسته و همراه آنان از شهر خارج شد و شهر بدون حاکم ماند.(6)آلمان و عثمانی نیز همانند دول روس و انگلیس از دو طریق برنامه ها و اهداف خود را ساماندهی و اجرا می کردند. اول از طریق کنسولگریها و اتباع خود و دیگر از طریق طرفداران خود در شهر همدان که روز به روز بر تعداد آنها افزوده می شد.
 
حضور انگلیسی ها در همدان تا پیش از این منحصر به تعدادی اتباع انگلیسی ساکن همدان، کارکنان کنسولگری و بانک شاهی و تعدادی مأمور نظامی بود. پس از انقلاب روسیه و تخلیه ایران توسط قوای روس و صلح آنان با آلمان در اواخر جنگ، پای نیروهای نظامی انگلیس به همدان و منطقه غرب ایران باز شد. پس از خروج قوای روس، نیروی زیادی به منطقه غرب و شمال غرب ایران اعزام کردند تا این مناطق را که تاکنون در تصرف آنها نبود، به تصرف خود درآورند. جلوگیری از نفوذ کمونیسم در ایران، مبارزه با قیام جنگل و ممانعت از اتحاد و ارتباط آنان با بلشویک های انقلابی و سرکوب آنان، هدف اصلی انگلیس از اعزام نیرو به منطقه بود. نقشه آنان این بود که مسیر بغداد، قزوین، همدان و گیلان را در تصرف داشته باشند تا بتوانند از این راه در موقع لزوم به خاک روسیه حمله کنند؛ و یا به قوای ضدکمونیستی یاری رسانند. با توجه به همین سیاست، انگلیسی ها ژنرال دنسترویل را مأمور کردند تا با همراهان خود از بازماندگان سربازان گرسنه و سرگردان روسی در همدان سپاهی فراهم آورد، و ساکنان قفقاز را بر ضد روس ها برانگیزاند. او در 13 ربیع الاول 1336 از بغداد به سوی ایران حرکت کرد.
 
در گزارشی از حکومت کرمانشاه به وزارت امور خارجه در خصوص حرکت نیروهای انگلیسی به سوی همدان آمده:« امروز متجاوز از سیصد اتومبیل که [در] هر یکی سه یا چهار نفر نظامی انگلیسی[بود] از طرف بغداد وارد[شده] یکسر به طرف همدان رفتند.»در همدان صاحب منصبان انگلیسی در منزل رئیس بانک شاهنشاهی شعبه همدان با باراتف فرمانده نیروهای روسی، ملاقات کرده و هماهنگی های لازم را به عمل آوردند.دنسترویل در کمتر از یک ماه از مسیر کرمانشاه و همدان خود را به انزلی رسانید؛ ولی روسهای بلشویک که در انزلی با میرزاکوچک خان همکاری می کردند، راه را بر دنسترویل بستند و او به ناچار به همدان بازگشت. او در همدان با بیچرایف، فرمانده روس، که هنوز سربازانی را در همدان تحت فرمان خود داشت، رابطه دوستی برقرار کرد و با کمک مالی انگلستان او را حاضر به همکاری با خود نمود. انگلیسی ها بیچرایف را تطمیع کردند و با او قراردادی منعقد ساختند. ماده اول این قرارداد این بود که«بیچرایف قوای خود را از حدود ایران خارج نکند تا انگلیسی ها بتوانند مواضع او را با قوای خود اشغال نمایند.»
 
«توقف انگلیسی ها در اینجا موقتی خواهد بود و ابداً خیال ندارند در این ناحیه ایران مدت زیادی اقامت نمایند. اقامت موقتی انگلیسیها به جهت مراقبت عملیات قوای ترک ها است. در کلیه ممالک و نواحی، اولین وظیفه ما امداد و مساعدت با اهالی بوده و به هر کجا که بیرق انگلیسی وارد شود، به نام آزادی و صلح و رفاه عمومی به اهتزاز ‍[در]می آید.»
 
به دنبال اعلامیه دنسترویل، آزادی خواهان و دمکرات های همدان به رهبری محمدحسن خان فریدالدوله اعلامیه صادر و در شهر پخش کردند. در این اعلامیه ‌آمده بود:
ژنرال انگلیسی می گوید که برای صلح و رفاه عمومی به اینجا وارد شده است. آیا ما از ایشان خواهش کرده بودیم؟ بهتر است این صلح و رفاه را در مملکت خودشان برقرار نمایند. ما که تاکنون در این زمینه از آنها تمنایی ننموده ایم. ایران در یک موقعی متمدن بود که انگلیسی ها حتی معنای آن را نمی دانستند بفهمند به علاوه ما احتیاجی نداریم که از آ‌نها چیزی بیاموزیم.
 
از آنجایی که آزادی خواهان و دمکرات ها با نهضت جنگل و میرزاکوچک خان ارتباط داشتند، اخراج انگلیسی ها از همدان را یکی از وظایف عمده می دانستند.
 
 ملاقات بعدی آنها با امیرافخم قراگوزلو بود. امیرافخم در آن ملاقات گفت خیلی خوشوقت است از اینکه می تواند قشون انگلیسی را در این قسمت ایران مشاهده کند. همچنین اظهار داشت زیر بار هر اداره و سیستمی می رود، الا دمکرات ها. امیرافخم چشم دیدن دمکرات ها و سیاسیون و به ویژه حاکم را نداشت. کدورت بین او و حکومت از آنجا ناشی می شد که حکومت برحسب وظیفه خود مبالغ هنگفت بقایای مالیات امیر را مطالبه کرده بود. امیرمفخم طرفدار روسها و انگلیسیها بود و در زمان تسلط روسها بر همدان از سوی آنان حکمران همدان شد.
 
آزادی خواهان و دمکراتها که از طریق مطبوعات، از جمله روزنامه های اکباتان، اتحاد، افسانه و… به مبارزه با انگلیسی ها ادامه می دادند، در مقابل ترفند دید و بازدید انگلیسی ها آرام ننشستند و نامه هایی با جوهر قرمز( رنگ خون) در کاغذی با نقش اسلحه ی موزر برای افرادی که با انگلیسی ها مراوده داشتند ارسال کردند. به این مضمون که همه می دانند وی(مخاطب نامه)خود را به انگلیسی ها فروخته و پول گرفته، اگر به مراوده با انگلیسی ها ادامه دهد کشته خواهد شد.
 
از طرف دیگر انگلیسی ها برای اینکه بتوانند مردم همدان را در مقابل هم قرار دهند، سعی کردند از همان سیاست«تفرقه بینداز و حکومت کن» استفاده نمایند. بر این اساس شروع به تبلیغ و جذب افراد در کسوت نظامی گری کردند. حاکم همدان به وزارت داخله در این مورد چنین گزارش می دهد:« انگلیسها چند نفر از اهالی همدان را به اطراف فرستاده اند جهت گرفتن سوار و پیاده نظام در شهر هم تابلو زده اند بعنوان محل تقاضای خدمت نظامی».
 
  بدنبال تشدید فعالیت مردم به رهبری دمکراتها و روحانیون علیه انگلیسی ها، فرمانده آنان، دنسترویل، تنها چاره کار را دستگیری و تبعید آنان دید، او ابتدا فریدالدوله گلگون، رهبر دمکراتها را دستگیر و یکسره به هندوستان تبعید کرد. از روحانیون نیز شیخ علی ثقه الاسلام همدانی که طرفدار اتحاد اسلام بود، به همان سرنوشت دچار شد. انگلیس ها با این حرکت به زعم خود توانستند همدان را به مکانی امن برای خود تبدیل کنند.
 
حضور انگلیسی ها در همدان موجب ناامنی اقتصادی و اجتماعی و قحطی شدید در شهر شد؛ به طوری که قیمت گندم به خرواری 40 قران و نان لواش منی 9 الی 13 قران رسید و لپه و نخود از منی 1 قران به4 قران فروخته می شد. قحطی نان و مواد غذایی در همدان چندین علت داشت:‌1? هوای نامناسب و خشکسالی در غرب کشور در سال 1335ق؛ 2? خریدهای بیش از اندازه گندم و موادغذایی توسط قوای روس، عثمانی و سپس انگلیسی ها؛ 3? گرانی و بالا رفتن بی سابقه قیمت موادغذایی و احتکار آن توسط ملاکین، خوانین و سرمایه داران. در این وانفسا نیروهای انگلیسی با اعزام افراد به اطراف همدان به جمع آوری موادغذایی و گندم می پرداختند.
 
هر چند در برخی از منابع آمده:«… انگلستان در شهرهای شیراز و همدان برای نان، یارانه ای می پرداخت و آرد وارد می کرد تا هم موجب کاهش قیمت شود و هم مردم را آرام کند». اما واقعیت این است که نیروهای انگلیس از این آرد و نان برای نیروهای خودشان استفاده کرده و بین تعداد محدودی از مردم همدان که توسط نیروهای انگلیسی در جاده سازی در گردنه اسدآباد به همدان به کار گرفته شده بودند، توزیع می شد، آن هم به صورت جیره بندی و کوپنی و در قبال کار روزانه. خاطرات دنسترویل به خوبی این موضوع را تأیید می کند. این در حالی بود که انگلیسی ها برای دیگر نیروهای خود که در خارج از همدان بودند، اقدام به خریداری گندم می کردند و آن را به سایر جاها می فرستادند که اسناد به خوبی گواه این مطلب است به همین دلیل موجب نارضایتی مردم و شکایت حکومت همدان به مرکز شد. دنسترویل با صدور اعلامیه ای علت گرانی گندم را چنین بیان کرد:
 
آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال همدان

جنگ جهانی دوم روز اول سپتامبر 1939/ دهم شهریور 1318 با حمله نظامی قوای آلمان هیتلری به لهستان آغاز شد. ایران از همان روزهای آغاز جنگ 13 شهریور 1318 اعلام بی طرفی نمود و بی طرفی خود را از طریق وزارت امور خارجه و سفارتخانه هایش در خارج از کشور به اطلاع دول متخاصم رسانید.
 
متفقین برای رساندن اسلحه و مایحتاج به اتحاد شوروی راهی جز ایران نداشتند؛ بنابراین تصمیم به اشغال ایران گرفتند.
 
چرچیل در تلگرامی به استالین در خصوص اشغال ایران چنین نوشت:
 
هدف ما از اشغال ایران، حتی بیش از حراست نواحی نفت خیز، به دست آوردن راه ارتباطی تازه ای به کشور شما بود که به آسانی نتوانند آن را قطع کنند. برای این هدف باید راه آهن از خلیج فارس تا بحر خزر را گسترش دهیم و مطمئن شویم که به خوبی کار می کند… ما به پیشقراولان خود دستور داده ایم که به پیشروی ادامه دهند و در نقطه ای میان همدان و قزوین که از جانب فرماندهان نظامی معین خواهد شد، دست در دست نیروهای شما گذارند…
 
 پس از حمله هواپیماهای شوروی، انگلیسی ها دریافته بودند احتمال دارد شوروی ها پیش از آنها از طریق شمال و قزوین، همدان را تسخیر نمایند؛ به همین خاطر ژنرال آیزر دود را مأمور اشغال همدان کردند. او به سرعت وارد عمل شد و در ساعت هفت بعدازظهر روز 8 شهریور 1320 همدان به تصرف قوای انگلیس درآمده اهالی همدان با بهت و حیرت شاهد حضور خودروهای نظامی انگلیسی در میدان شهر بودند. آنان به خاطر سقوط دیکتاتوری رضاشاه شادمان و خوشحال بودند، اما حضور نیروهای بیگانه در شهر این شادی را در کام آنان تلخ و ناگوار می نمود؛ چرا که هنوز ظلم و ستم قوای بیگانه در جنگ جهانی اول در این شهر را به یاد داشتند و می دانستند حضور آنان در شهر چه مشکلات و مصائب عدیده را در پی دارد.
 
انگلیسی ها در همدان

انگلیسی ها در اوایل ورود به همدان- چنانکه دیده شد- سعی کردند کنترل کامل شهر را به دست بگیرند. کنسولگری آنها در این زمان در همدان توسط ساکس، فرزند سرپرسی ساکس افسر و سیاستمدار عالی رتبه انگلیسی در جنگ جهانی اول در ایران، اداره می شد. او از چندین سال قبل از شروع جنگ جهانی دوم شخصی به اسم سیمون را تحت عنوان نماینده شرکت فرش همدان مأمور جمع آوری اطلاعات و شناسایی و نفوذ در صاحبان قدرت کرده بود.
 
تا شدم تبعید از شهر و دیار ای آسمان*** روزگارم تیره شد چون شام تار ای آسمان
هرچه بر کار سیاست ها شدم نزدیک تر*** دور ماندم از وصال روی یار ای آسمان
سعد سلمان در حصار نای گر تبعید بود*** قریه سوزان مرا آمد حصار ای آسمان
من نگردیدم به خوان انگلستان کاسه لیس*** کردمی از سفره خود بر کنار ای آسمان
من نرفتم زیر بار انگلیس نابکار*** بایدم انداختن از کار و بار ای آسمان
من وطن خواهم وطن خواهم وطن خواه ای فلک***می کنم فریاد فاش و آشکار ای آسمان
من شدم تبعید تا راحت بماند این و آن*** بید را میزن که تا لرزد چنار ای آسمان
می شوم تبعید چون هستم به ضد انگلیس*** من از این تبعید دارم افتخار ای آسمان

سیمون بعد از جنگ جهانی دوم نیز در همدان ماند تا اینکه در سال 1330ش. از ایران اخراج شد.
 تأمین مواد غذایی موردنیاز ارتش اشغالگر یکصدهزار نفری و نیز گروه یکصد هزار نفری آوارگان جنگی لهستانی، که از زندانهای روسیه آزاد شده و به ایران اعزام شده بودند، از طریق واردات موادغذایی غیرممکن بود؛ زیرا گذشته از مشکلات حمل و نقل و فقدان تعداد کافی کشتیهای باری برای حمل خواروبار موردنیاز از اقصی نقاط دنیا به ایران، مسئله اساسی همانا عدم دسترسی متفقین به موادغذایی کافی برای صدور به ایران بود. به همین علت مقامات اشغالگر ارتشهای تجاوزکار به سرعت، تمامی غلات قابل دسترس را با زور سرنیزه و یا با پرداخت حداقل بهای ممکنه تصاحب کردند.
 مقامات انگلیسی از طریق کمپانی انگلیسی «یونایتد» غلات قابل دسترس را تقریباً مفت خریداری کرده و در اهواز(مرکز قوای انگلستان) انبار کردند.
 کمبود موادغذایی همراه با تورمی در حدود 1000 درصد که بر اثر اتخاذ سیاست پولی تحمیلی قوای اشغالگر به وجود آمده بود، قدرت خرید مردم را به شدت کاهش داد و در نتیجه میلیونها نفر در سراسر کشور دچار گرسنگی شدند.
 در این هنگامه فلاکت بار کنسول انگلیس و عوامل او در شهر به گرانی گندم و ایجاد قحطی مصنوعی دامن می زدند و اگر برخی نانواها به دستورهای وی عمل نمی کردند و در صحنه دروغین و ساختگی ایجاد قحطی نان شرکت نمی کردند، مانند فرهاد سرکانی، رئیس صنف خباز همدان، تبعید می شدند. وی بعد از چند سال تبعید در همان تبعیدگاه دارفانی را وداع گفت.
 در گزارش بازرس وزارت کشور در مورد شورش هیچ اسمی از افرادی که قبلاً به این بهانه دستگیر شده بودند( غلامحسین شریفی و…)، نیامده است. بدین ترتیب معلوم می گردد دستگیری آنان هیچ ربطی به گرانی و قحطی و شورش نداشته، بلکه تنها گناه آنان بیگانه ستیزی بوده است و بس.
از دیگر مشکلات حضور این میهمانان ناخوانده سلب امنیت و آسایش اولیه از مردم بود. در26 آبان 1320 یک گروه سیزده نفری از افسران و دژبان انگلیسی به مهمانخانه روشن، رفته و پس از کتک کاری مستخدم آنجا و مصرف موادغذایی و مقدار زیادی نوشیدنی الکلی و مست شدن، شیشه های میهمانخانه را شکسته و مستانه از آنجا خارج می شوند. جالب اینکه به جای توبیخ و تنبیه افسران مذکور، صاحب مهمانخانه برای مدت سه سال به عراق تبعید می شود.
بدیهی است مواردی از این نوع در همدان کوچک آن روز که اخبار به سرعت در همه شهر دهان به دهان می گشته چه ذهنیتی می توانسته درباره نیروهای خارجی در مردم شهر ایجاد کند و همین حوادث باعث انزجار و نفرت شدید مردم شد، به طوری که آنان برای انتقام گیری و به راه انداختن شورش لحظه شماری می کردند.
 
هنگام مراجعه نیروهای مذکور مسئول هیچ اداره ای قدرت نافرمانی و سرپیچی نداشت. چه در غیر این صورت با توبیخ و تبعید و از دست دادن شغلش مواجه می شد. هنگامی که یکی از نیروهای متفقین برای کاری به اداره فرهنگ مراجعه و مورد بی توجهی مهدوی، رئیس وقت فرهنگ قرار می گیرد، به فرماندار وقت همدان فخرالممالک اردلان، شکایت می کند که در نتیجه فرماندار مذکور، معزالدین مهدوی را مورد مؤاخذه قرار می دهد. نیروهای انگلیسی تا اواخر سال 1324شمسی در همدان و اطراف آن حضور داشتند.
 

نویسنده: ابوالفتح مومن


  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 1:0 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


رهبر انقلاب در دیدار فرماندهان پدافند هوایی:

فرمانده کل قوا بر هوشیاری، اقدام بهنگام و به‌کارگیری انواع روشهای متنوع و ابزارهای پیشرفته در پدافند هوایی تأکید و خاطرنشان کردند: دشمن باید بفهمد که اگر تهاجم کند، ضربه محکمی خواهد خورد.

 
رهبر معظم انقلاب 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری نوشت: حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا ظهر امروز (یکشنبه) در دیدار فرماندهان و مسئولان قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(صلی الله علیه و آله) ارتش جمهوری اسلامی ایران، با تأکید بر اهمیت پدافند به‌عنوان «خط مقدم مقابله با هر گونه تهاجم»، جبهه مقابل جمهوری اسلامی را جبهه‌ای «خبیث، خدعه‌گر و مخالف استقلال ملت» خواندند و خاطرنشان کردند: در مقابل این دشمن که به‌دنبال تضعیف توان دفاعی کشور است، باید آمادگی‌های نیروهای مسلح آنچنان افزایش یابد که دشمن حتی به خود اجازه فکر کردن درباره تجاوز را ندهد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، «عزم، اراده و توانایی نیروی انسانی» را عاملی مهم در برطرف کردن موانع و ضعفها برشمردند و افزودند: قرارگاه پدافند جزء خطوط مقدم و اصلی است و باید با قدر دانستنِ این موقعیت مهم، و با نشان دادن عزم، اراده و قاطعیت، عزم دشمن را در تهاجم تضعیف کنید.

رهبر انقلاب اسلامی مسئله دشمنی با ملت ایران و نظام اسلامی را فراتر از برخی دشمنی‌های رایج در دنیا دانستند و خاطرنشان کردند: جبهه مقابل ما که از آن با تعابیری همچون «نظام سلطه» یا «صهیونیسم جهانی» یاد می‌کنیم، جبهه‌ای خبیث و خدعه‌گر و با اندیشه‌های ظالمانه است که با اصل اعتقادات دینی، استقلال و زیر بار حرف زور نرفتن ملت ایران، دشمنی دارد.

ایشان با اشاره به بروز دشمنی این جبهه مستکبر در چهره‌های گوناگون، افزودند: این دشمنی یک روز در چهره رژیم ایالات متحده امریکا و روز دیگر در چهره رژیم ظالمی همچون صدام بروز می‌کند، اما مهم آن است که ما با استفاده از امکانات و ظرفیتهای فراوان کشور و با شناخت موقعیت و برنامه دشمن، موضع و تصمیم درست را اتخاذ، و به آن عمل کنیم.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، مخالفت و جنجال گسترده در خصوص سامانه موشکی اس300 و یا تأسیسات حفاظت‌شده فردو را نمونه‌هایی از خباثت دشمن ملت ایران خواندند و افزودند: سامانه اس300 ابزاری دفاعی است نه تهاجمی، اما امریکایی‌ها تمام تلاش خود را کردند که جمهوری اسلامی از این امکان برخوردار نشود.
ایشان افزودند: ما با چنین دشمنی مواجه هستیم که حق دفاع را نیز برای ملت ما قائل نیست و در واقع می‌گوید بدون دفاع بمانید تا هر زمان که خواستیم بتوانیم کشور را مورد تهاجم قرار دهیم.


فرمانده کل قوا همچنین بر هوشیاری، اقدام بهنگام و به‌کارگیری انواع روشهای متنوع و ابزارهای پیشرفته در پدافند هوایی تأکید و خاطرنشان کردند: دشمن باید بفهمد که اگر تهاجم کند، ضربه محکمی خواهد خورد و دفاع ما شامل پاسخگویی نیز خواهد بود.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، امیر سرتیپ فرزاد اسماعیلی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی
خاتم‌الانبیاء(ص) با گرامی‌داشت هشتمین سالروز تشکیل این قرارگاه گزارشی از مهمترین اقدامات قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) بیان کرد.



  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 12:58 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


  بعیدی‌نژاد سفیر ایران در لندن می‌شود!

حضور حمید بعیدی نژاد به عنوان سفیر ایران در انگلستان و اظهارات جدید روحانی در خصوص برجام، مهم ترین موضوعاتی بوده که کارشناسان و فعالان عرصه سیاست و رسانه به آن واکنش نشان دادند.


مهدی محمدیمهدی محمدی، کارشناس مسائل سیاسی نوشت: شنیدم دولت روند انتصاب آقای حمید بعیدی نژاد به عنوان سفیر ایران در لندن را نهایی کرده است. این روند در انگلستان هم با سرعت عجیبی نهایی شده است. متقابلا سفیر جدید انگلیس در ایران هم به زودی وارد تهران خواهد شد. فکر می کنم الان وقت مناسبی برای راهی کردن آقای بعیدی نژاد به ییلاقات بریتانیا نباشد. ایشان باید بمانند درباره مختصر سوال های جدیدی که درباره برجام اخیرا ایجاد شده پاسخ بدهند.  

واقعا برجام برای تاریخ ما بس است

رضا سراجرضا سراج، کارشناس مسائل سیاسی نوشت: «برجام برای تاریخ ما بس است» اتفاقا این حرف روحانی درست و مورد قبول آحاد مردم است. برجام به تجربه تاریخی ملت ایران تبدیل شده و خسارت محض را به بار آورده است. براین اساس واقعا برجام برای تاریخ ما بس است.  
اظهارات آقای روحانی در موضوع برجام را به سه بخش می‌توان تقسیم نمود. ‌
تصویرسازی کاذب از برجام: این ترفند دو سال از جامعه برای روحانی استمهال گرفت. مردم در شرایط سخت معیشتی، تحقق وعده‌ 100 روزه و 150 وعده اقتصادی روحانی را در پسا برجام به انتظار نشستند. 
برجسته‌سازی کاذب و بزک برجام : این تاکتیک برای مدیریت انتظارات جامعه از برجام و طفره رفتن از وعده‌های برجامی عملیاتی شد. در این مرحله بود که برجام را خدا آورد و خورشید تابان شد.
دستاورد‌سازی غیر واقعی برای برجام : با تقریبا هیچ شدن برجام، دستاوردسازی غیر واقعی برای برجام جهت پاک کردن حافظه مردم و دستکاری ادراک جامعه، در دستور کار قرار گزفته است. در این مرحله گفته شد برجام امنیت آورد و...
تاکتیک دستاوردسازی برای برجام، بی فایده است. اولا ادراک برجام تقریبا هیچ را جامعه در معیشت خود لمس می‌کند. ثانیا پس از انتخابات آمریکا با افزون طلبی برجامی از ایران مواجه خواهیم شد. بنابراین آقای روحانی باید دستاوردهای برجام را آخر پائیز برای مردم بشمارند.


یاسر جبرائیلیسیدیاسر جبرائیلی، مدیر آموزشی و پژوهشی خبرگزاری فارس نوشت: در حالی که دولتمردان تدبیر و امید پس از ناکامی اقتصادی برجام به دنبال جایگزینی وعده اقتصادی رفع تحریم با یک دستاورد خودساخته امنیتی هستند و مدام می‌گویند برجام سایه جنگ را از سر کشور جمع کرد، پی در پی از گوشه و کنار آمریکا خبر و تحلیل و استدلال می رسد که آمریکا توان رویارویی نظامی با ایران را ندارد.
چندی پیش موسسه رند در گزارشی که برای دفتر بازبینی دفاع چهارگانه پنتاگون تهیه کرده بود، صراحت داشت که به دلیل دست یابی ایران به تکنولوژی های تسلیحاتی جدید که می‌تواند تاسیسات و تسلیحات نظامی آمریکا را منهدم کند(بازدارندگی نامتقارن)، واشنگتن دیگر نمی‌تواند در مقابله با ایران روی گزینه نظامی حساب کند. روز گذشته نیز نشریه استراتژیک فوربس طی تحلیلی نوشته است "واشنگتن اشتیاق چندانی برای نبردهای جدید ندارد اما اگر ایران اراده خود را با کمک قوای نظامی بر کشورهای همسایه تحمیل کند، سران آمریکا گزینه‌های کمی در دست دارند." ترجمه این عبارت این است که اولا قدرت نظامی ایران به قدری است که اراده آن را در منطقه جاری می‌کند و ثانیا آمریکا حتی در شرایط درگیری قادر به دفاع از متحدان و نوچه‌های منطقه ای خود نیست.
برجام اما یک دستاورد برای آمریکایی‌ها دارد و این آنکه با برنامه دولت یازدهم برای ادغام در نظام اقتصاد جهانی به واسطه این توافق، ضریب آسیب پذیری ایران را در قبال پروژه های جدیدی که آمریکا در دستور کار دارد، افزایش خواهد داد. واشنگتن به دنبال بهره برداری از مزیت های خود در عرصه مالی و سایبری علیه ایران است و پروژه ادغام از کانال برجام، بدون اینکه دستاورد اقتصادی داشته باشد، به آمریکا کمک خواهد کرد ضربات خود را از فاصله‌ای نزدیک تر و با اشراف بیشتر وارد کند. جدا از برنامه دولت یازدهم برای استقراض انبوه خارجی تا واردات لبنیات از ایرلند تا واگذاری راه سازی به ترکیه تا تقدیم کترینگ قطار به اتریش،  توافق با FATF یکی از کلیدی‌ترین پروژه‌های ادغام است که اگر امروز جلو آن گرفته نشود، فردا دیر است.

فعلا به «دری اصفهانی» جاسوس نگویید

مهدی محمدیاستفاده از عنوان جاسوس در رسانه برای متهمانی که عرفا جاسوس نامیده می شوند، امری رایج است و این روزها هم تکرار می شود. 
برخی مفاهیم حقوقی اگرچه همان معنای «جاسوس» در افکار عمومی را می دهند، اما واژگان متفاوتی را به کار بسته اند. مثلا در حکم موسویان «اقدام علیه امنیت کشور از طریق دراختیار قرار دادن عمدی تصمیمات راجع به سیاست داخلی و خارجی کشور به افرادی که فاقد صلاحیت هستند و جمع آوری اطلاعات دارای طبقه بندی با پوشش مسئولین نظام یا به هر نحو دیگر با هدف اخلال در امنیت کشور» قید شده است اما جاسوس وجود ندارد. برای همین او رسانه هایی که به او جاسوس گفته بودند را یا مجبور به عذر خواهی کرد و یا از آنها شکایت کرد. 
حجت الاسلام محسنی اژه ای هم در کنفرانس خبری اخیر، در رابطه با سئوال خبرنگاری مبنی بر اینکه «اخیرا یکی از نمایندگان مجلس در رابطه با عامل نفوذی در تیم مذاکرات هسته‌ای که فرد جاسوس بوده و دو تابعیتی هم بوده اظهاراتی داشته، آخرین وضعیت این پرونده چیست؟» هوشمندانه چنین پاسخ داد: «اصل دستگیری درست است . اتهاماتی که شما مطرح کردید اینکه اثبات شود یا نشود مورد دیگری است، ولی اصل تحت تعقیب قرار دادن و با قرار وثیقه آزاد شدن این فرد صحیح است.»
اگر می خواهید دری اصفهانی فردا از شما شکایت نکند، علی الحساب و تا زمان تقریر حکم نهایی و مشخص شدن عنوان حقوقی جرم(البته در صورت اثبات)، به او «جاسوس» نگویید.


  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 12:53 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی



همه ما آرزوی داشتن یک خانه بزرگ با فضای باز را داریم. فضای بزرگ دست ما را برای چیدمان متنوع خانه باز می‌گذارد اما با گذر زمان و رشد جمعیت و هزار مساله‌ی تاثیرگذار دیگر، فضای خانه‌ها مدام کوچک و کوچک‌تر می‌شود. اما این همه ماجرا نیست، با دانستن چند نکته و رعایت آن‌ها می‌توان کاری کرد خانه کوچک‌مان بزرگ و دلباز به نظر بیاید. 
 
داوینچی می‌گوید: خانه کوچک ذهن آدم را خلاق و منظم می‌کند

چیدمان فضای کوچک

از آینه بزرگ استفاده کنید
یک کاری که می‌توانید کنید این است که در جای‌جای خانه‌تان از آیینه استفاده کنید. بسته به سلیقه‌تان از آیینه‌ها برای تزیین خانه ستفاده کنید. این موضوع به روشن‌تر شدن فضای خانه هم کمک زیادی می‌کند. 
 
اما یک کار موثرتر این است که آیینه بزرگی را به یکی از سطوح خانه نصب کنید، انعکاس نور مصنوعی یا نور طبیعی فرقی نمی‌کند هردو فضا را بازتر و بزرگ‌تر نشان می‌دهند.
 
همچنین نصب یک آیینه بزرگ در انتهای راهرو، طول مسیر را بیشتر نشان می‌دهد.
 
چیدمان فضای کوچک

به نورپردازی مناسب دقت کنید
حضور نور طبیعی در خانه به بزرگتر نشان‌دادن فضا و حس دلبازی کمک زیادی می‌کند. سعی کنید از پرده‌های حریر و پرچین استفاده کنید تا در روزها نور طبیعی فضا را روشن کند. اما اگر تعداد پنجره‌ها هم است یا به هر دلیل دیگری نمی‌توانید خیلی از نور طبیعی استفاده کنید پس به نورپردازی خانه‌تان دقت کنید. هرچه خانه پرنورتر باشد بزرگ‌تر به نظر می‌آید و دلبازتر است. حواستان به مصرف برق هم باشد البته، سعی کنید از نمونه‌های کم مصرف استفاده کنید. نورهای سفید و زرد را ترکیبی در خانه استفاده کنید؛ نور سفید (مهتابی) مطلق یا زرد (آفتابی) مطلق بودن فضا برای نورپردازی اشتباه است، بهتر این است که در هرفضا تاجای ممکن از هردو استفاده کرد. 

چیدمان فضای کوچک

استفاده از تضاد رنگ‌ها
در کل استفاده از رنگ‌ها روشن و کم‌رنگ باعث انعکاس نور می‌شود و فضا را بزرگ‌تر نشان می‌دهد. اما اگر در همین استفاده از رنگ‌ها خلاقیت و هوشمندی به خرج دهید می‌توانید به دل‌بازی فضا کمک زیادی کنید. 
 
برای مثال اگر تمام وسایل خانه را در راستا و  طیف رنگی، دیوارها و کف تهیه کنید و در کل همه چیز در یک تونالیته روشن باشد فضا بزرگ به نظر می‌رسد. حالا کافی‌ست با کمی خلاقیت یکی از وسایل را با رنگی کاملا متضاد در نقطه کانونی قرار دهید، باعث می‌شود اینطور به نظر آید که فاصله وسایل باهم بیش‌تر از حد واقعی آن است. این وسیله متضاد می‌تواند یک دراور، کاناپه تک، میز ناهارخوری یا هرچیزی در این حد و اندازه باشد.

چیدمان فضای کوچک

ساده‌ها را به شلوغ‌ترها ترجیح دهید
در انتخاب وسایل، فرش و کف‌پوش یا کاغذ دیواری این نکته اهمیت زیادی دارد که هرچه ساده‌تر باشد به بزرگ‌تر شدن خانه کمک بیشتری می‌کند. حالا اگر ساده ساده هم نمی‌پسندید، سعی کنید از طرح‌های کم و خلوت و با طرح‌های عمودی استفاده کنید. 
 
چیدمان فضای کوچک
وسایل چندکاره
وسایل زیادی این روزها وجود دارند که وظیفه‌های زیادی به عهده‌شان است و یکی از مهم‌ترین وظایف‌شان کمک به خلوت‌سازی خانه‌های کوچک ماست. 
 
مثلا روشور‌های کابینت‌دار برای داخل حمام یا توالت، که می‌توانند محل نگه‌داری دستمال‌ها، حوله‌ها، صابون و شامپو‌ها و ... خلاصه همه مایحتاج آن قسمت از خانه باشند.
چیدمان فضای کوچک

کتاب‌خانه بزرگ
با استفاده از یک کتاب‌خانه بزرگ و بلند که از کف تا سقف را پر کند و داخلش با انواع کتاب و مجسمه و دکوری‌جات پر شده باشد سقف خانه را بلند‌تر و فضا را بزرگ‌تر نشان می‌دهد.

چیدمان فضای کوچک

و در آخر نظم
شلختگی و بی‌نظمی یکی از عوامل کوچک‌تر نشان دادن فضاست. درواقع این یک چرخه بسته‌است، فضای کوچک باعث به هم ریختگی بیشتر فضا می‌شود و به هم ریختگی فضا باعث می‌شود فضا کوچک‌تر به نظر بیاید.
 
به زبان دیگر، سبک چیدمان مینیمال برای خانه‌های کوچک و فضاهای جمع‌وجورتر مناسب‌تر هستند.

چیدمان فضای کوچک



  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 12:48 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


پیشروی یمنی‌ها در تعز ادامه دارد؛

مقامات سعودی با به اسارت گرفتن خانواده‌ها در نجران آنها را سپر انسانی در برابر نیروهای یمنی گرفته‌اند
اما نیروهای یمنی هرگز مردم بی گناه را هدف نمی‌گیرند.


نظامیان سعودی

«علی الهمذانی»، فرمانده میدانی کمیته‌های انقلابی یمن در گفت‌وگو با فارس در صنعا با اشاره به ادامه درگیری‌های شدید رزمندگان یمنی با دشمن سعودی در دروازه نجران گفت: نیروهای یمنی مواضع نظامی سعودی در نجران را با سه فروند موشک کاتیوشا هدف گرفته و ده‌ها تن از مزدوران و نظامیان آل سعود را به هلاکت رساندند.

وی افزود: در همین حال ادامه بمباران جنگنده‌های سعودی علیه نیروهای یمنی با شهادت هشت نظامی یمن همراه بود.

الهمذانی خبر داد: ارتش عربستان در پی پیشروی  نیروهای یمنی با زره پوش‌های خود برای فرار از جبهه نبرد از یکدیگر سبقت گرفته به اندازه‌ای که با یکدیگر تصادف کردند و در این بین تک تیزاندازهای یمنی نقش مثبتی در هلاکت مزدوران سعودی داشتند.

این فرمانده یمنی همچنین خبر داد: مقامات سعودی با به اسارت گرفتن خانواده‌ها در نجران آنها را سپر انسانی در برابر نیروهای یمنی گرفته‌اند اما نیروهای یمنی هرگز مردم بی گناه را هدف نمی‌گیرند.

این منبع نظامی افزود: امیر منطقه نجران و برخی از فرماندهان نظامی این منطقه از بیم نیروهای امنیتی از این منطقه گریختند و نیروهای یمنی همچنان ورودی‌های نجران را تحت تسلط خود گرفته و پرچم یمن را بر فراز این منطقه به اهتزار درآوردند.

درگیری‌های شدید قبیله‌ای در مأرب

در عین حال در پی انفجار خط لوله نفت خام در مأرب درگیری‌های شدیدی بین 2 قبیله در وادی عبیده و اشراف در این استان شرق یمن صورت گرفت.

یک منبع محلی گفت: در پی اختلافات بین قبایل آل شبوان و آل راشد منیف خط لوله انتقال نفت خام در منطقه العرقین در وادی عبیده اشراف منفجر شد چرا که برخی قبایل با انتقال نفت و فروش آن در بازار سیاه مخالف هستند.

درگیری‌های شدید در تعز

شماری از شهروندان در حملات شدید جنگنده‌های سعودی به خانه‌های غرب شهر تعز به شهادت رسیدند و همزمان درگیری‌های شدیدی بین ارتش و کمیته‌های مردمی با مزدوران سعودی در این شهر با پیشروی نیروهای یمنی همراه بود.

یک منبع امنیتی گفت: حمله هواپیماهای سعودی به منزلی در منطقه فردوگاه قدیم تعز با تخریب کامل این منزل و منزل‌های مجاور آن و شهید و زخمی شدن شماری از شهروندان همراه شد.

وی افزود: جنگنده‌های سعودی در پانزده نوبت محله‌های فرودگاه، الربیعی، غرب تعز، جحملیه و صاله در شرق تعز را بمباران کردند.

این منبع امنیتی گفت: یگان‌های ارتش یمن و کمیته‌های مردمی با گروه‌های ائتلاف سعودی در پیرامون پادگان لشکر 35، الضباب و منطقه راهبردی جبل الهان وارد درگیری شدید شدند که با تبادل آتش توپخانه‌ای همراه بود.

وی افزود: یگان‌های ارتش و کمیته‌های مردمی با پیشروی در مناطق غراب، تپه الضنین و 2 خط سی ام و پنجاهم توانستند بسیاری از مواضع مهم این مناطق را بازپس گیرند.

درگیری‌های سبک‌تری هم در 2 منطقه حسنات، الجحملیه و صاله در شرق تعز جریان داشت.

در الوازعیه یگان‌های ارتش یمن و کمیته‌های مردمی یک بولدزور مزدوران سعودی را در حین پیشروی در منطقه راهبردی جبل نمان با آتش توپخانه ای منهدم کردند

این بولدزور با هدف باز کردن مسیر در ارتفاعات جبل نمان و امکان پیشروی تانک‌های مزدور سعودی بکار گرفته شده بود.

مناطق الظریفه، المنصوره و الشقیراء در مرکز شهر الوازغیه و جبهه راسن در شهر شمایتین هم شاهد تبادل آتش توپخانه‌ای بود.


  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 12:44 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


با این که در بحبوحه افزایش تهدیدات زیردریایی‌های پرتاب موشک بالستیک کره شمالی، سیاست‌مداران محافظه‌کار کره جنوبی توسعه زیردریایی‌های هسته‌ای این کشور را خواستار می‌شوند، ارتش کره جنوبی ظاهرا به دلیل نگرانی از واکنش احتمالی ایالات متحده موضع محتاطانه‌ای را اتخاذ می‌کند.


خبرگزاری ایسنا: به نقل از کره تایمز، اعضای حزب حاکم سائنوری و برخی کارشناسان می‌گویند تنها اقدام برای مقابله با تهدید زیردریایی پرتاب موشک بالستیک کره شمالی در اختیار داشتن زیردریایی‌های هسته‌ای است که بتواند در بالاترین سرعت برای یک دوره زمانی طولانی فعالیت کند اما منتقدان تصریح می‌کنند که این کشور در توسعه این زیردریایی‌ها با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد.

اولین پرسش این است که آیا ایالات متحده که عملا بازفرآوری سوخت هسته‌ای کره جنوبی را در اختیار دارد اجازه چنین بازفرآوری برای به کار انداختن یک زیردریایی هسته‌ای را می‌دهد یا خیر.

برخی افراد می‌گویند که بازنگری توافق همکاری هسته‌ای سئول – واشنگتن که سال گذشته امضا شد به سئول این اجازه را خواهد داد تا اورانیوم با غنای کم‌تر از 20 درصد را در زمانی که از ترکیبات موادی ایالات متحده استفاده می‌کند، تولید کند؛ اما منتقدان اظهار می‌کنند که این توافق، بازفرآوری سوخت هسته‌ای برای مقاصد نظامی را ممنوع می‌کند.

یانگ یوک، محقق ارشد فورم دفاع و امنیت کره به خبرنگاران گفت که پیش‌بینی این که واشنگتن به اقدام سئول در توسعه زیردریایی هسته‌ای واکنش منفی نشان خواهد داد، چندان دشوار نیست زیرا این کشور نسبت به این که اجازه دهد تا متحدانش به سلاح‌های استراتژیک دست یابند تمایلی ندارد. منتقدان اظهار کردند اگر چه یک زیردریایی هسته‌ای به تسلیحات هسته‌ای مجهز نمی‌شود و تنها از سوخت هسته‌ای به عنوان منبع  انرژی استفاده می‌کند، اما این توسعه زیردریایی‌ها می‌تواند هنوز مباحثی را بر سر این که آیا دولت کره جنوبی موضع خود در اعلامیه خلع سلاح هسته‌ای میان کره در سال 1992 را تغییر می‌دهد یا خیر بر می‌انگیزد. پیش از این اعلامیه کره جنوبی معاهده منع گسترش هسته‌ای را در سال 1975 تصویب کرد و از آن تاریخ تاکنون به طور رسمی به آن متعهد مانده است.

یک مقام نظامی که خواست نامش فاش نشود در این باره گفت:‌ این که یک زیردریایی هسته‌ای ساخته شود کاملا به اصول خلع سلاح هسته‌ای دولت ارتباط دارد. برای همین این سوال ساده‌ای نیست. پرسش‌های بعدی احتمالا اعتراضات کشورهای همسایه به ویژه چین است که در حال حاضر به طرح استقرار ناوگان سامانه دفاع موشکی مناطق ارتفاع بالا (تاد) در خاک کره جنوبی تا سال آینده اعتراض کرده است. چین اعتقاد دارد که ناوگان راداری AN/TPY-2 می‌تواند برای جاسوسی از فعالیت‌های نظامی و موشکی این کشور استفاده شود اگر چه سئول و واشنگتن این موضع که این سیستم برای دفاع علیه موشک‌های کره شمالی طراحی شده را حفظ می‌کنند.

کارشناسان می‌گویند توسعه زیردریایی هسته‌ای توسط سئول می‌تواند ژاپن را به سمت توسعه زیردریایی‌های خود سوق دهد و این کشور مصرانه به دنبال تجهیز هسته‌ای باشد که متعاقبا می‌تواند به یک رقابت تسلیحاتی در منطقه شمال شرق آسیا منجر شود.

پارک وون گون، پروفسور روابط بین‌الملل در دانشگاه هندونگ گلوبال در این باره گفت: از دیدگاه چین اگر توسعه زیردریایی‌های هسته‌ای در سئول و توکیو تشخیص داده شود می‌تواند بیش از سامانه تاد امنیت ملی پکن را مورد تهدید قرار دهد.

پس از این که کره شمالی به طور موفقیت‌آمیزی موشک بالستیک را از زیردریایی‌اش در 24 اوت پرتاب کرد مباحث مربوط به ضرورت توسعه یک زیردریایی هسته‌ای شدت گرفت.

چانگ جین سوک، رهبر حزب حاکم روز دوشنبه گفت:‌ ارتش باید دستیابی به زیردریایی هسته‌ای که بتواند با زیردریایی‌های پرتاب موشک بالستیک مقابله کند را بررسی کند.

یک زیردریایی هسته‌ای می‌تواند تا زمانی که سوخت و امکانات برای کارکنانش دارد و زیر آب پنهان بماند که در مقایسه با زیردریایی‌ها الکتریکی دیزلی رهگیری آن دشوارتر است.

حامیان این زیردریایی‌ها می‌گویند چنین زیردریایی‌ها می‌توانند برای گشت‌زنی در اطراف پایگاه‌های زیردریایی کره شمالی بدون این که شناسایی شوند ماموریت یابند.


  



نوشته شده در تاریخ 95/6/10 ساعت 12:38 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


افشاگری‌ها علیه نامزدهای انتخاباتی آمریکا ادامه دارد

رسوایی مالی بنیاد کلینتون که ترامپ از آن به «واترگیت جدید» نام برد، تازه ترین قسمت سریال اتهام‌زنی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است.


 
 
 رقابت‌ها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دیگر از اقداماتی چون ارائه برنامه‌های اقتصادی یا چانه‌زنی درباره مسائل مهم در سیاست خارجی فارغ شده است و عملاً دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون، تنها به باز کردن مشت یکدیگر و پرداختن به رسوایی‌ها و دفاع از حیثیت خود می‌پردازند. در هفته‌ای که گذشت، باز هم رسانه‌های آمریکایی از سوژه‌هایی انباشته شد، که هرکدام خبر از یک ماجرای جدید درباره دو نامزد اصلی انتخابات آمریکا می‌داد.  
 
 دردسرهای ایمیلی کلینتون ادامه دارد
 

چند روز قبل روزنامه واشنگتن پست در گزارشی، از تحقیقات جدید اداره تحقیقات فدرال (FBI) درباره سری جدید ایمیل‌های منتشر نشده هیلاری کلینتون خبر داد. در این تحقیقات مشخص شد، حدود 15 هزار ایمیل که از سرور شخصی هیلاری کلینتون فرستاده شده‌اند، هنوز به بایگانی وزارت خارجه آمریکا تحویل داده نشده است. نکته جالب توجه آن است که در میان این ایمیل‌ها که طبق برخی اخبار، به وسیله‌ی یک نهاد حقوقی محافظه کار منتشر شده اند، اسنادی مربوط به درخواست دیدار یکی از کارمندان بنیاد کلینتون با شاهزاده بحرین کشف شده است.

دو روز قبل هم خبرگزاری ap، در گزارشی عنوان کرد که بیش از نیمی از افرادی که مشاغل غیردولتی داشته‌اند در دوره چهارساله وزارت خارجه هیلاری کلینتون، با او دیدار کرده‌اند و به «بنیاد کلینتون» کمک مالی اهدا کرده‌اند. این حمایت‌های مالی یا شخصاً و یا از طریق برخی شرکت‌ها و سازمان‌ها انجام شده است.

 
 
 
فساد مالی تحت پوشش کارهای خیریه
 

«بنیاد کلینتون» توسط بیل کلینتون، رئیس جمهور اسبق آمریکا، در سال 1997 تاسیس شد. هدف (ظاهری) از تاسیس این بنیاد بالابردن امنیت بهداشتی و توان مالی برای مردم جهان بود. فعالیت‌های این بنیاد که دفاتر مرکزی آن در نیویورک، لیتل راک و آرکانزاس قرار دارد، از مدت‌ها قبل درباره نحوه کنش‌های مالی، شفافیت در ارائه گزارش‌های مالی از افراد و شرکت‌ها و حتی دولت‌هایی که از آنان کمک مالی دریافت شده است و همینطور در خصوص تضاد منافع  بین کمک‌های مالی به بنیاد کلینتون و اقدامات هیلاری کلینتون (هم در زمان تصدی وزارت خارجه و هم در زمان نامزدی انتخابات ریاست جمهوری) مورد ابهام قرار داشت.

 
بر اساس قانون جدید در آمریکا، همکاری حامیان خارجی با بنیادهای خیریه ممنوع اعلام شده است و در صورت اجرای این قانون، بیش از نیمی از حامیان اصلی بنیاد کلینتون از کمک به این خیریه منع خواهند شد. این در حالی است که تاکنون، هیلاری کلینتون به‌خاطر پذیرش مبالغ هنگفت کمک‌های مالی به بنیاد کلینتون در زمان تصدی مسئولیت وزارت خارجه در آمریکا، باید برای از بین بردن برچسب «عدم تعهد اخلاقی» و  شایعه «فساد مالی» تا زمان برگزاری انتخابات تلاش کند.
 
 
 
 
زد و بند پلیس و وزارت دادگستری با کلینتون
 

طبیعتا با انتشار این اخبار، دونالد ترامپ که بیش از هر شخص دیگری به دنبال طعمه‌های رسانه‌ای برای به دام انداختن رقیب دموکرات خود بود، با شنیدن این اخبار ساکت ننشست و در واکنش تند و تیز در جمع هوادارانش اعلام کرد: «اقدامات متعدد و گسترده که به وسیله بنیاد کلینتون و در جهت منافع حامیان مالی آن، در زمان مسئولیت هیلاری کلینتون در وزارت خارجه رخ داده است، باید در اسرع وقت توسط بازپرس ویژه، مورد تحقیق و تفحص و بازپرسی قرار بگیرد.»

البته ترامپ پا را فراتر از این گذاشت و با لکه دار کردن حیثیت پلیس فدرال و وزارت دادگستری آمریکا که به زعم ترامپ در جریان رسیدگی به ماجرای ایمیل‌های هیلاری کلینتون، درباره این پرونده کوتاهی کرده بودند، این دو نهاد نظارتی آمریکا را برای بررسی تخلفات بنیاد کلینتون فاقد صلاحیت دانست. ترامپ همچنین درباره ایمیل‌هایی که هیلاری کلینتون به بایگانی وزارت خارجه آمریکا تحویل نداده بود، گفت: «هیلاری کلینتون گفته بود که همه ایمیل های کاری را تحویل داده است و در برابر کنگره شهادت داد. این شهادت الزام آور بود، یعنی مشروط به مجازات در صورت شهادت دروغ.»

در این بین، بیل کلینتون، رئیس جمهور اسبق آمریکا هم برای فرافکنی درباره گزارش‌های مالی بنیاد کلینتون، از عملکرد بنیاد خود دفاع کرد و کمک به درمان ایدز و اشتغال‌زایی را بهانه‌ای برای سکوت افکار عمومی درباره نحوه جذب کمک‌های مالی به این بنیاد قرار داد.
 
اقدامات ترامپ در حمایت از پوتین
 
طبیعی است که در این جنجال انتخاباتی، کمپین انتخاباتی هیلاری کلینتون هم بیکار نبوده است. از چندی قبل، دموکرات‌ها با ایجاد فضاسازی رسانه‌ای، روابط ترامپ و تیم او با روسیه و علاقمندی ترامپ به اظهارات و مواضع ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را مورد حمله قرار داده بودند. از جمله افردای که شائبه وجود تمایلات ترامپ و تیم او به روسیه را در رسانه‌های دموکرات‌ها دامن می‌زد، پاول مانافورت، مدیر کمپین انتخاباتی ترامپ بود که سابقه فعالیت سیاسی گسترده در اوکراین را در کارنامه خود داشت، در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 2010 در اوکراین، اقدام به لابی‌گری برای رای آوردن «ویکتور یانوکوویچ»، رئیس جمهور طرفدار روسیه در اوکراین نمود. هرچند که مانافورت، ادعای روزنامه دموکرات نیویورک تایمز، مبنی بر پرداخت 12 میلیون دلار به خودش به عنوان دستمزد پیروزی یاناکویچ در انتخابات را رد کرد، اما همچنان به همکاری با برخی سازمان‌های امنیتی در روسیه متهم است و طبق گزارش خبرگزاری ap برای پیروزی یاناکوویچ در انتخابات اوکراین، در سال ،2010 بیش از دو میلیارد دلار به یک شرکت لابی‌گری در واشنگتن پرداخته است.

 
دونالد ترامپ و پاول مانافورت
 
با بالا رفتن امثال این نوع از تبلیغات کمپین هیلاری کلینتون، درباره «طرفدار روسیه» خواندن ترامپ، اعضای کمپین ترامپ، تصمیم به کنار گذاشتن مانافورت گرفتند، تا روحیه ضد روس برخی از مردم آمریکا بیش از این برای آنان دردسرسازی نکند.
 
 
احساسات ضد روس آمریکایی‌ها برگ برنده کمپین کلینتون
 

این خیال باطل، به عکس، موجب برافروختن آتش توپخانه ضد ترامپ، در کمپین هیلاری کلینتون شد و بلافاصله رابی موک، مدیر ستاد انتخاباتی کلینتون، در واکنش به این «استعفای مصلحتی» در بیانیه‌ای نوشت: «استعفای مانافورت پایان راه نیست و با خلاص شدن از مانافورت نمیتوان رابطه نزدیک و دوستانه ترامپ با ولادیمیر پوتین را به فراموشی سپرد ... زمان آن رسیده است که دونالد ترامپ در مورد روابط تجاری‌اش، که منافع روس‌ها را تامین می‌کند، شفاف سازی کند.»

در گذشته نیز حمایت ترامپ از سیاست‌های پوتین در قبال اوکراین و اشغال منطقه کریمه و نیز هم‌نوایی ترامپ با پوتین، درباره موضوع تاسیس داعش توسط اوباما و هیلاری کلینتون، مورد انتقاد شدید دموکرات‌ها و ایجاد فضاسازی رسانه‌ای گسترده علیه دونالد ترامپ، برای تحریک روحیات ضد روس مردم آمریکا شده بود.

رسوایی مالی بنیاد کلینتون که ترامپ از آن به «واترگیت جدید» نام برد و اتهام حمایت ترامپ از روسیه و شخص ولادیمیر پوتین، تازه ترین قسمت سریال اتهام‌زنی و رسوایی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است.



  




  پیام رسان 
+ هر کسی نام کسی گفت سرش بالا رفت ما که از لطف تو داریم سری در سر ها ازدحام است سر کوی شما اذن بده لااقل ما بنشینیم همین آخرها

+ سلیمانا از این خرمن فقط یک خوشه میخواهم ز گوشه گوشه دنیا فقط شش گوشه میخواهم برگ زردی با سماجت شاخه را چسبیده بود دستهای خویش و دامان توام آمد به یادم یا حسین

+ سلام دوستان عزیز

+ سال پر خیر وبرکتی داشته باشین دوستان پارسی بلاگ

+ سال نو به همه دوستلن عزیز مبارک

+ سال نو بغیر از تعویض لباس و کفش وغیره سالی برای تعویض رفتار ها وکردارهایمان باشد برایملن ابدی ومبارکتر خواهد بود

+ سال1397 برای همه دوستان عزیز مبارک باشد

+ پیشاپیش سال پر خیر وبرکتی را در پناه مهدی صاحب الزمان برایتان ارزومندم انشالله سال ظهور حضرت بقیه باشد

+ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

+ روز میلاد بانوی بزرگ اسلام، پرستار تمام نیکی ها پرستار تن رنجور ولایت، پرستار ارزش های مقدس عاشورا، زینب کبری(س) بر همه پرستاران و پیروانش مبارک باد.




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ