سفارش تبلیغ
صبا ویژن
03955809074 سید مهدی ملک الهدی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
نوشته شده در تاریخ 95/10/6 ساعت 12:25 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


هر چند هاشمی رفسنجانی تلاش کرده که با این بیانات منتقدان دلسوز توافق هسته‌ای را تخطئه نماید اما احتمالاً فراموش کرده است که متن برجام به علت تعجیل صورت گرفته در به اتمام رساندن کار! آن‌قدر دارای ایراد است که بسیاری از طرفداران دو آتیشه برجام  در دولت یازدهم اول از همه مخاطب این اظهارات خواهند بود.

اکبر هاشمی رفسنجانی اخیراً در نشست با فعالان اقتصادی، اجتماعی بوشهر در استانداری با بیان ادعاهایی درباره برجام گفته است:

 اینها که می گویند برجام اثری نداشته، ناحقی می کنند و نمی‌دانم چگونه می خواهند پاسخ خدا را بدهند.


اکبر هاشمی رفسنجانی

 هر چند هاشمی رفسنجانی تلاش کرده که با این بیانات منتقدان دلسوز توافق هسته‌ای را تخطئه نماید اما احتمالاً فراموش کرده است که متن برجام به علت تعجیل صورت گرفته در به اتمام رساندن کار! آن‌قدر دارای ایراد است که بسیاری از طرفداران دو آتیشه برجام  در دولت یازدهم اول از همه مخاطب این اظهارات خواهند بود.
 
برای روشن‌تر شدن هر چه بیشتر این مسئله به معرفی برخی از کسانی که از نظر هاشمی رفسنجانی باید پاسخ‌گوی خداوند باشد خواهیم پرداخت.
 
ولی‌الله سیف: تقریباً هیچ
 
ولی‌الله سیف رئیس بانک مرکزی در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی بلومبرگ با تقریباً هیچ خواندن ثمرات اقتصادی برجام اعتراف کرد که سه ماه بعد از اجرای شدن برجام، ایران کماکان توان دست‌یابی به 100 میلیارد دلار دارایی ضبط‌شده خود در خارج از کشور را نداشته و برای پرداخت صورت‌حساب‌هایش در مبادلات خارجی به دنبال راهی برای استفاده از دلار است.
 
علی اکبر ولایتی : آمریکا تحریم‌ها را برنداشته است
 
جمهوری اسلامی ایران به تبعیت از قواعد اسلامی به تعهداتش عمل کرد و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که اغلب هم مواضع یک‌طرفه داشت، آن را تایید کرد. اما در این فاصله آمریکایی‌ها به تعهدات‌شان که رفع تحریم ها و آثار آن، آزادی تجارت و ارتباطات علمی، فن‌آوری، تجاری و مالی میان ایران و دیگر کشورها و غرب است، عمل نکردند و علت آن هم مشکلاتی است که وجود دارد.
 
علی لاریجانی : اصل مسئله برداشتن تحریم ها بود که هنوز کامل نشده است
 
درست است که بعد از مذاکرات فروش نفت از 1 میلیون بشکه به 2 میلیون رسیده و این کمک به توسعه کشور است اما اصل مسئله برداشتن تحریم‌ها بود که هنوز کامل نشده است. طرف مقابل بانک‌های درجه 3 و 4 خود را برای همکاری با ایران آزاد گذاشته اما بانک‌های اصلی برای همکاری و سرمایه‌گذاری در ایران هراس دارند علاوه بر آن غربی‌ها هر روز شیطنت جدیدی نشان می‌دهند. تاکنون حدود 52 قطعنامه و طرح ضدایرانی در کنگره آمریکا مطرح شده که 3 طرح در این میان به نتیجه رسیده است، البته کاخ سفید اعلام کرده که این تحریم‌ها را وتو می‌کند اما اقدامات کنگره و سنای آمریکا در تصویب تحریم فشار روانی را بر کشورهای دنیا وارد می‌کند تا آن‌ها از سرمایه‌گذاری در کشورمان اجتناب کنند.
 
 
حسن روحانی: آمریکا سنگ اندازی می‌کند
 
 حسن روحانی نیز گفت‌وگوی زنده تلویزیونی خود با تاکید سنگ‌اندازی‌های آمریکا و با بیان این کنگره آمریکا هر روز بدنبال تصویب مصوبه ای جهت ایجاد مشکل برای ایران است خاطرنشان کرد:
 
امروز  برجام در برخی زمینه‌ها نیز با کندی اجرا شد که از جمله آنها می‌توان به عدم حضور و مشارکت بانک‌های بزرگ در ارتباط با ایران اشاره کرد که این به خاطر بهانه‌هایی است که می‌تراشند یا فشارهایی است که از پشت پرده به آنها وارد می‌شود.
 
علی اکبر صالحی: همه بانک‌های بزرگ هیچ همکاری با ما نمی‌کنند
 
من منتقد بدعهدی‌های طرف آمریکایی (در بخش غیرفنی) هستم. به عنوان یک «هموطن» می‌گویم که یکی از بدعهدی‌های آنها بحث ویزا بود که من به همتای آمریکایی خود در این موضوع فشار وارد کردم و آنها قول‌هایی دادند. ما انتظار داشتیم بعد از برجام، همکاری‌های بین‌المللی با ایران افزایش یابد و این موضوع مفروض گرفته شده بود، اما درست یکی دو روز پس از اجرایی شدن برجام آنها آمدند و مشکل ویزا را ایجاد کردند.....خود این موضوع یک مانع بر سر راه همکاری‌ها است که به نظرم اقدام خلاف انتظاری بود که از طرف مقابل بر خلاف گسترش همکاری در زمینه‌های علمی با ایران رخ داد. پیش از آن اساتید اروپایی به راحتی به ایران می‌آمدند و دانشگاه‌های ما و آنها ارتباطات خوبی داشتند، اما هم اکنون بسیاری از آنها یا نمی‌آیند و یا احتیاط می‌کنند. ما اعتراض کرده‌ایم و به همتای خود این موضوع را گفته‌ام و وی گفت که ما به شدت کار می‌کنیم تا بلکه جنبه‌های علمی را مستثنی کنیم....مورد دوم، بحث بانک‌ها بود که من در مصاحبه با یک خبرگزاری عربی گفتم «برخی بانک‌های بزرگ هنوز به طور کامل با ما همکاری نمی‌‌کنند»، در صورتیکه باید می‌گفتم «کل بانک‌های بزرگ هنوز هیچ همکاری با ما نکرده‌اند». این موضوع الان مشهود است و همه به این موضوع اعتراف دارند؛ تا بانک‌های بزرگ نیایند کارهای بزرگ انجام نمی‌گیرد.
 
ظریف در شورای روابط خارجی امریکا: آمریکا مانع تراشی می‌کند
 
اما تا آنجا که مسئله مربوط به اجرای واقعی این توافق است - چون تغییر دادن فضای بین‌المللی که از اقدامات وزیر خارجه ایران در توضیح بیشتر اضافه کرد که بانک‌های بین‌المللی قبلاً به دلیل نقض تحریم‌های ایران با رقم‌های سنگینی جریمه شده‌اند و اکنون به همین دلیل، از بازگشت به ایران هراس دارند. ..نتیجه این هراس این شده که هشت ماه بعد از اجرای توافق هسته‌ای، هیچ بانک بزرگ اروپایی، مبادله با ایران را آغاز نکرده است. اینها شرکت‌های خصوصی هستند که در حال انجام مبادلات خصوصی هستند ولی شش تا هفت ماه طول کشید که دولت آمریکا به شرکت ایرباس مجوز فروش 17 فروند هواپیما از بین صد هواپیمای مورد درخواست ایران را بدهد. ...این کنگره آمریکا است که مبادلات با ایران را ممنوع کرده و به همین دلیل هم اعتقاد ایران این بوده که رفع تحریم‌های اولیه علیه ایران غیرممکن است. ...باور ما این بود و هنوز هم همین است که ایالات متحده نباید در تعامل اقتصادی ما با سایر کشورهای جهان مانع‌تراشی کند... چیزی که ما می‌شنویم این است که وقتی ایالات متحده - هم دولت این کشور و هم سازمان‌های متعدد در آمریکا... - وقتی که به اروپا می‌روند، به جای اعتمادبخشی به شرکت‌ها مبنی بر اینکه تجارت با ایران مشکلی ندارد آنها را از این کار منصرف می‌کنند.


  



نوشته شده در تاریخ 95/10/6 ساعت 12:22 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


استکبار این است که یک عده در مقابل احکام خدا بایستند و به حقوق بندگان خدا تجاوز کنند

 

شهبازی: مکانیزم‌های آشکارتر هم دارد. مثلاً یک مکانیزم این است که وقتی به آنها می‌گوییم شما حقوق می‌گیرید، می‌گویند نه ما حقوق هیئت علمی می‌گیریم. در صورتی‌که حقوق هیئت علمی برای استادان تمام حداقل 15 میلیون تومان است.

بعد یک‌جوری ژست می‌گیرند که انگار دارند حقوق 4 میلیونی می‌گیرند. اینها باید اصلاح شود. امام ما می‌گفت استکبار این است که یک عده در مقابل احکام خدا بایستند و به حقوق بندگان خدا تجاوز کنند. هم آمریکا استکبار است هم بنده اگر اینجا به 4 نفر زیر دست خودم ظلم کنم این هم استکبار است. مردم چرا از شعار استکبار امام استقبال می‌کردند؟ چون می‌دیدند منظور امام هم استکبار داخلی است و هم خارجی. چرا بعضی‌ها وقتی شعار پیشرفت و استقلال می‌کنند مردم توجه نمی‌کنند؟ چون مردم می‌بینند این ظلم یک طرف است و می‌گویند که همه چیز که زیر سر آمریکا نیست. آن‌‌موقع که دور اول دعواهای هسته‌ای بود یک مثل زدم، قرار بود 4.2 میلیارد دلار در توافق ژنو بگیریم. آن را مقایسه کردم و گفتم رقم رسمی که آن‌موقع بانک مرکزی گفته بود برای معوقات بانکی 100 هزار میلیارد تومان است که اصل آن تا 300 هزار میلیارد تومان هم می‌رسد، چون همه بانک‌ها از این کارها بلدند و استمهال می‌کنند، هفت برابر این قیمت است. این همه خودمان را در داستان هسته‌ای درگیر کردیم و اطلاعات دادیم و سرانجام هم چیزی به‌دست نیاوردیم، اگر این معوقات بانکی را آزاد می‌کردیم هفت برابر آن پول کسب می‌کردیم.

 حاجی دلیگانی: یک پژوهشی در سال 2012 در بین 78 انجام گرفته است. از این بین 48 کشور دارای الزامات انتشار عمومی اموال و دارایی‌های مسئولین بودند.

از بین این 48 کشور، مسئولین 33 کشور به همراه همسر و فرزندان‌شان الزام داشتند اموال خود را منتشر کنند. البته پژوهشی که ما انجام دادیم 64 کشور است. در این بین هم دارایی‌های رئیس‌جمهور افغانستان در فضای مجازی منتشر شده است و هم سناتورهای آمریکایی. کشورهای متفاوتی این حرکت را انجام می‌دهند. ان‌شاءالله ما هم بتوانیم با این مصوبه در مجلس راه را برای چنین امری باز کنیم تا این شفاف‌سازی اتفاق بیفتد که می‌تواند از خیلی از اتفاقات آینده پیشگیری کند تا این حق مردم را که از حقوق مدیران خود اطلاع داشته باشند را به آنها اعطا کنیم.

 

شهبازی: برای سقف حقوق مسئولین که بین نهادها دعوا وجود دارد، پیشنهاد چند روز پیش خود را دو باره بازگو می‌کنم؛ رفراندوم برگزار شود تا مردم سقف حقوق مسئولین را مشخص کنند.

 

یامین‌پور: از کارشناسان برنامه ممنون هستیم. از نمایندگان دیگری که گرایش‌های سیاسی متفاوتی دارند در این برنامه دعوت شده بود که امکان حضور نداشتند. ممنوعیتی وجود ندارد. مسئولینی که این برنامه را دیدند اگر فکر می‌کنند نکته‌ای دارند با ما تماس بگیرند تا امکان حضورشان در این برنامه فراهم شود.



  



نوشته شده در تاریخ 95/10/6 ساعت 12:19 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


اتفاقا امروز اگر کسی صادقانه از شعارهای انقلاب سخن بگوید و عملکرد گذشته اش هم نشان دهد که می تواند به آنها عمل کند، و اگر کسی صادقانه از اسلام و مبانی اسلامی سخن بگوید، مردم بیشتر اقبال میکنند. بنده قبلا این را گفته بودم و هنوز هم معتقدم که وظیفه ما همین است، یعنی اگر همه شعارهای اسلام و انقلاب را فراموش کنند ما باید کاندیدایی معرفی‌کنیم که از ارزش های انقلابی حمایت کند، حالا چه این کاندیدا پیروزشود و چه نشود. در این مواقع، طرح مسائل انقلاب و دفاع از آنها خودش یکی از اهداف است.

    الان مثلاً‌ درباره روش با توجه به اتفاقاتی که در دوره های قبل افتاده است بعضی ها همچنان قائل به اصالت وحدت هستند و می‌گویند ما باید وحدت کنیم و اگر وحدت نباشد،  اینطور می‌شود یا آنطور می‌شود. حضرتعالی در مورد این موضوع در سالهای گذشته و مقاطع خودش، خیلی خوب تبیین کردید. آیا همچنان شما قائل به همان هستید که الزاما وحدت اینجا اصالت ندارد بلکه در یک رفتار سیاسی و تصمیم‌گیری جمعی، بستگی به شرایط و مبانی و نکات دیگری که فرمودید باید تصمیم گرفت یا قائل هستید در این دوره باید احتیاط کرد. می خواهیم نظر شما را بدانیم. به عبارت دیگر همچنان معتقدید که اول باید روی شاخصه ها و مبانی وحدت کرد نه مصداق.

 بنده البته هم چنان بر نظر قبلی هستم. فکر می کنم ما نباید به برد و باخت اصالت بدهیم. بلکه در درجه اول باید هدفمان حفاظت از یک سری ارزش ها باشد. در این منطق نه تنها احتمال پیروزی ظاهری بیشتر است بلکه اگر هم در ظاهر شکست خوردید، احساس خسران نمی کنید چون هدف اصلی احیای یک سری از ارزشها بود. مثال ساده‌اش داستان امام حسین(ع) است. آیا اباعبدالله علیه‌السلام در واقعه عاشورا شکست خورد؟ ایشان بزرگترین پیروزی را داشت و الان اگر از اسلام حرفی هست، به برکت خون ایشان است، و هرچند که در ظاهر شکست خورد، ولی یک مجموعه از ارزشها باقی ماند.

 اگر ما در انتخابات و فعالیت‌های سیاسی با نگاه اول وارد شویم آن وقت است که کم کم هدف هم وسیله را توجیه می کند و همه چیز برایمان می شود پیروزی ظاهری. ولی ما اینطور معتقد نیستیم، ما نمی خواهیم فقط برای برنده شدن ظاهری در انتخابات وارد کار سیاسی شویم، هدف اصلی ما پیروزی یک سری از ارزش‌ها و باورهای اسلامی است، که یکی از راه‌های رسیدن به این هدف این است که فرد اصلحی رئیس جمهور کشور شود. در انتخابات چهار سال قبل هم هدف ما احیای فرهنگ دینی بود و می خواستیم در مقابل تفکری که سازشکارانه و بر اساس منفعت طلبی شعار می داد، از اصولی حمایت کنیم. الان در باره آن شعارها چه قضاوتی می شود؟

 

اگر در انتخابات همه کاندیداها فقط از مسائل اقتصادی و تحریم بگویند، و کسی از شعارهای انقلاب و استکبارستیزی سخن نگوید، چه می شود؟ غیر از این است که خواهند گفت این انقلاب پایان یافته چون دیگر کسی از شعارهای اصیلش سخن نمی گوید؟ اتفاقا امروز اگر کسی صادقانه از شعارهای انقلاب سخن بگوید و عملکرد گذشته اش هم نشان دهد که می تواند به آنها عمل کند، و اگر کسی صادقانه از اسلام و مبانی اسلامی سخن بگوید، مردم بیشتر اقبال می‌کنند. بنده قبلا این را گفته بودم و هنوز هم معتقدم که وظیفه ما همین است، یعنی اگر همه شعارهای اسلام و انقلاب را فراموش کنند ما باید کاندیدایی معرفی‌کنیم که از ارزش های انقلابی حمایت کند، حالا چه این کاندیدا پیروزشود و چه نشود. در این مواقع، طرح مسائل انقلاب و دفاع از آنها خودش یکی از اهداف است. اگر هم کسی دنبال نتیجه است، وقتی همه شعارهای اصیل انقلاب و اسلام را در انتخابات فراموش کردند، طرح این شعارها و دفاع از آنها خودش می شود نتیجه ای که باید به آن رسید.

 

مقام معظم رهبری در جلسه ای با یکی از کسانی که به عنوان کاندیدا مطرح بودند، به ایشان توصیه کردند که برای پرهیز از ایجاد دوقطبی در انتخابات ، در انتخابات سال بعد وارد نشوند، سئوالی که پیش می آیداین است که مگر انتخابات تک قطبی هم می شود؟ هر انتخابی بطور طبیعی دوقطبی خواهد شد.به نظر شما مقصود ایشان از این دوقطبی چیست؟

 

اگر منظور شما این است که بنده از نظر واقعی و قلبی ایشان اطلاع دهیم، جوابش این است که بنده از آن خبر ندارم، اما اگر منظور شما این است که برداشت ما از فرمایش ایشان چیست، آنچه بنده می‌فهمم این است که ایشان پیش بینی می کردند که در یک شرایط خاصی روند انتخابات به سمتی خواهد رفت که فضای احساسات بر فضای تعقل در انتخابات غلبه پیدا خواهد کرد و این دو قطبی احساسی فضایی ایجاد خواهد کرد که در نهایت انتخاب مردم دائر مدار دو نفری می شود که هیچ کدام صلاحیت کافی را ندارند، و این به ضرر کشور است و مصلحت این است که زمینه باز باشد، افراد دیگری که صلاحیت دارند مطرح شوند تا به دور از فضای احساسی انتخاب نهایی صورت بگیرد.

 

فکر می کنم مصلحت کشور این است که امر دائر مدار بین دو نفری نشود که درست نقطه مقابل یک‌دیگر باشند، زیرا این وضعیت مفاسدش طبعاً‌ بیشتر است. ایشان می خواهند اگر مردم خواستند واقعاً‌ آن کس که اصلح هست را انتخاب کنند،زمینه با ایجاد یک فضای معقول فراهم باشد. فکر می‌کنم این دو قطبی بودن مضر و منفی،معنایش این نیست که رقابت نباشد، زیرا طبعاً و نهایتاً‌ و حتماً‌ باید فضا انتخاباتی باشد. طبعا در آخر میان دو نفر که اکثریت نسبی دارند، دوقطبی خواهد شد. مصلحت ایجاب می کند فضایی ایجاد شود که افراد دارای صلاحیت بتوانند خودشان را مطرح کنند و حرفشان در یک فضای منطقی و غیر احساسی شنیده شود. البته ایشان به خاطر رعایت مصالحی، عبارتهایی بکار گرفتند و از ادبیاتی استفاده کردند که حتی المقدور احترام اشخاص محفوظ باشد و بی جهت درباره کسی تعبیر سوئی به کار برده نشود.

 

سال 92 که ما خدمت حضرتعالی رسیدیم و این گفتگو را داشتیم، چون دولت فعلی تازه روی کار آمده بود و حدود 5 ماه از فعالیتش می گذشت و روند مذاکرات هسته ای و چرخش نسبت به غرب در این دولت مشهود بود، حضرتعالی در پاسخ به سئوال ما که آیا اعتقاد ایدئولوژیک این دولت به کدخداپرستی است، فرمودید که این بیشتر نتیجه محاسبه غلط در دولت مردان است تا از سرخیانت به آرمان های انقلاب. می‌خواهم بدانم الان که سه سال و نیم از عمر دولت گذشته و ما شاهد مواضع مختلف این دولت هستیم که گاهی در تقابل با مواضع رهبری هم هست، چگونه باید با این رفتارها مواجهه داشته باشیم؟

 

باید عین آن عبارات را دوباره ببینم تا دقیق بحث کنیم؛ اگر گفتم این گرایشها دلیل این نمی‌شود که طرف خائن است، فقط مقصودم این بود که این دلیل خیانت نیست؛ یعنی احتمال هست که خیانت باشد یا غیرخیانت هم ممکن است باشد. صرف اصرار بر برخی حرفها دلیل این نمی شود که فرد از روی خیانت می گوید؛ ممکن است از روی کج فهمی باشد یا تشخیص او غلط باشد. گاهی هم به خاطر مصالح اجتماعی است که طرف در جایگاه مدیریتی طوری موضع می گیرد که بتواند کارش را جلو ببرد. ما هم شرعا نمی توانیم قصاص قبل از جنایت کنیم. می بایست تعبیری به کار ببریم که ضمن اینکه متهم نمی‌کنیم احتمال آن را نفی نکنیم.

 

این یک واقعیت است که خطاهایی که به خصوص در امور اجتماعی واقع می‌شود و در تعبیر دینی فتنه نامیده می‌شود منشأ آن یا جهل است یا هوای نفس، و سومی هم ندارد. امیرالمومنین می فرمایند:  «إنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَن أهْوَاءٌ‌ تُتَّبَعْ وَ آرَاءٌ تُبْتَدَعْ یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللهِ وَ یَتَوَلَّی عَلَیْهَا رجالٌ رِجَالاً عَلَی غَیْرِ دِیْنِ اللهِ» (همانا آغاز پیدایش فتنه یا پیروی از هواهای نفسانی است یا بدعتهای در دین ....)؛ از این دو حالت خارج نیست. بنابراین بهترین خدمت به جامعه، مخصوصاً‌ برای فرهیختگان و خواص و کسانی که اهل فکر یا اهل قلم هستند، روشنگری است؛ آدم متفکر باید زمینه را فراهم کند که مردم بهتر بفهمند و اگر می خواهند هر راهی بروند آگاهانه راه را انتخاب کنند. کاری که همه انبیاء کردند همین بود؛ اما با چه ادبیاتی و با چه لحنی؟ شرایط فرق می کند، گویندگان و نویسندگان فرق می کنند، موقعیت افراد فرق می‌کند، چه زبانی باشد که بیشتر مورد قبول واقع شود و آدمهای بیطرف از آن زده نشوند. اگر آدم حرف خود را با یک فحش شروع کند، هرکس می بیند اول‌ آن فحش هست آن را کنار می گذارد؛ هیچ کس از فحش خوشش نمی‌آید. چرا آدم این کار را بکند؟ اما اگر آدم حرف را منصفانه شروع کند و بعد ایراد و اشکال را دقیق باز کند، به طوری که هر کس منطقاً بتواند بفهمد، احتمال تأثیر این بیشتر است. چرا آدم این کار را نکند؟ اگر قصد ما روشنگری است باید سعی کنیم به‌گونه ای که مردم بهتر روشن شوند سخن بگوییم. نه قصد ما انتقام گیری باشد و نه نفسانیت دیگری.

 

در میان کارهایی که احتمالاً‌ مرتبه ای از آن از ما ساخته باشد، مهمترین راه، بیان حقایق و روشنگری برای مردم است و باید سعی کنیم ادبیاتی انتخاب کنیم که این هدف را بهتر تحقق ببخشد؛ مردم بهتر بفهمند تا هر راهی را می خواهند انتخاب کنند. کاری که خدا می‌گوید کار خداست، «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» (انسان – 3)و «فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ» (کهف – 29)بنابراین هدف ما باید روشنگری باشد و کاری کنیم مردم بهتر بفهمند؛ سطح فکر آنها بالا بیاید و ارتقاء‌ فرهنگی پیدا کنند؛ به فرمایش آقا بصیرت آنها افزوده شود و خودشان بتوانند تشخیص دهند. اگر این خدمت را بکنیم با هیچ خدمتی قابل مقایسه نیست. بنابراین مواضع این افراد را که می شنویم الزاماً نمی شود گفت خیانت است؛ گاهی خیانت است و از روی تعمد است، و گاهی جهل و نفهمی و کژفهمی است.

 

یکی از مهمترین دغدغه های حضرت آقا بحث تحول در حوزه های علمیه است. در عرصه‌های دانشگاه که بحث علوم انسانی اسلامی محقق نشد و آن وضعیت سابق برقرار است. عده ای معتقدند که رهبری انقلاب، حوزه فعلی را حوزه انقلابی نمی دانند، شاخصه های حوزه انقلابی بر حوزه علمیه فعلی منطبق نیست. چرا این فرایند تحول در حوزه انقدر کند است یا حتی عقیم است و به سرانجام نمی‌رسد؟

 

اولاً به عقیده بنده تحولی که در حوزه پیدا شده، نسبت به خودش و با توجه به شرایط در این مدت زمان، خیلی بیش از آن چیزی است که انتظار داشتیم. حوزه‌ای که امروز ما داریم و فعالیت‌هایی که انجام می‌گیرد و موضع گیری‌هایی که در آن انجام می‌شود، اصلاً قابل مقایسه با حوزه قبل از انقلاب نیست؛ تحول در نوشته ها و آثار علما و طلاب، و در فعالیت های اجتماعی حوزویان، و حتی همین کسانی که در برنامه های رادیویی و تلویزیونی شرکت می کنند، نسبت به خودش از جاهای دیگر بهتر و عمیق تر بوده است.

 

 نکته دوم اینکه اصولاً‌ تحولات فرهنگی دیربازده است و تغییر دادن فعالیت های فرهنگی، عادات فرهنگی و سنتهای فرهنگی، خیلی دیریاب است. تحول حوزه هم از این قاعده مستثنا نیست و زمان می برد.

 

یعنی در امور آموزشی هم این تحول زمان بر است؟

 

بله هرجا سنتی باشد تغییر آن مشکل است، و باز نسبت به همین جهت باید گفت تحول حوزه و تغییر سنت حوزه قم خیلی خوب بوده و نسبت به جاهای دیگر خوب بوده، ولی بالاخره آن مقدمه ای را که من عرض کردم اینجا هم صادق است؛ بعضی فکر می کنند اگر برنامه صحیح باشد و مجری صحیح، نتیجه صددرصد خواهد بود، آن مقدمه غلط است. حوزه هم همینگونه هست؛ اینطور نیست اگر راه صحیح برای تحول در حوزه ابداع شد و کسانی هم در صدد برآمدند و صادقانه هم کار کردند، نتیجه صددرصد باشد؛ چنین چیزی نمی شود. حوزه هم یک فعالیت انسانی است، و طلاب هم در آن موثرند. ضلع سوم آن تغییرات، توده های حوزوی، طلاب و دانش‌پژوهان هستند، که در کنار سایر دست اندرکاران هستند. آنها هم مثل سایر انسانها هستند و همان عواملی که موجب انحراف انسانها می شود اینجا هم وجود دارد. ضمن آنکه اینجا خطر بیش از جاهای دیگر است. الحمدلله بعد از انقلاب این انحرافات برای حوزه ها چشمگیر نبوده و اگر یک مواردی اتفاق افتاده، بحمدلله خنثی شده، ولی آن طوری هم که ایده آل باشد هنوز نشده است؛ ولی معنای آن این نیست که باید ناامید بود، بلکه باید بر فعالیت ها افزود و امیدوارانه تر باید کار کرد و انشاءالله نتایج آن سریعتر (البته سریعتر نسبی) تحقق خواهد یافت. تحقق منویات و خواسته های رهبر معظم انقلاب و مراجع تقلید زمان می برد و باید تلاش ها را بیشتر کرد.

 

 



  



نوشته شده در تاریخ 95/10/6 ساعت 11:57 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی


طی سه دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی دولتهای مختلفی روی کار آمده اند که عملکرد 8 ساله هر یک از آنها تاثیرات آشکار و نهانی بر عرصه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور داشته است.


دولت موقت مهدی بازرگان علیرغم عمر یک ساله خود، حواشی زیادی داشت تا آنجا که روحیه سازشکارانه و محافظه کارانه آن در برابر دشمنان انقلاب باعث شد، در نهایت خود استعفا دهد.


دولت ابوالحسن بنی صدر نیز سرنوشت چندان متفاوتی با دولت بازرگان نداشت و به علت تعارض ماهوی با ماهیت انقلاب اسلامی، نتوانست چندان دوام بیاورد و بعد از یک سال و اندی کشمش با جناح خط امام و نیروهای انقلابی، با فرار از کشور کار خود را به اتمام رساند.


محمد علی رجایی انتخاب مردم بعد از ابوالحسن بنی صدر بود. مردی که کوتاه ترین دوره ریاست جمهوری ایران و در عین حال خوش خاطره ترین دوران به نام او ثبت شده است. وی با حضور کم خود در راس قوه مجریه، توانست گفتمان خدمت و مردمی بودن یک رییس جمهور را به بهترین نحو ممکن در میان مردم بسط دهد، اما منطق دشمنان نظام اسلامی ایچاب می کرد که وی بیش از یک ماه رییس جمهور ایران نباشد و خیلی زود با شهادت او، کشور از وجود خدمتگزاری مانند وی محروم ماند.


اما تثبیت نظام سیاسی ایران منجر شد تا رییس جمهور بعدی اولین کسی باشد که تا انتهای دوران 4 ساله اش در قدرت باقی بماند و از همین رو در دور دوم ریاست جمهوری نیز با اقبال معنادار مردم مواجه شود.


آیت الله سید علی خامنه ای نخستین فردی است که مردم دو دوره پیاپی به عنوان رییس جمهور به وی اعتماد کردند. هر چند ساختار حقوقی نظام جمهوری اسلامی در آن برهه به گونه ای بود که نخست وزیر عملا اداره کشور را به دست داشت و در این میان سیاست های کلان اقتصادی- اجتماعی بکار گرفته شده در این دوره نیز عمدتا محل مناقشه رییس جمهور و نخست وزیر بوده است.


اما دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی از سال 68، فصل جدیدی از ارائه اراده منتخب ملت بر جامعه است چرا که از این برهه به بعد با تغییر بخش هایی از قانون اساسی، رییس جمهور بعد از رهبر انقلاب دومین چهره موثر در اداره کشور به شمار می رود و از این رو سالهای دوران سازندگی برای ملت، پر از خاطرات منفی و تلخی است که برخی از مبانی انحراف از خط اصیل انقلاب در آن برهه کلید خورد.


ترویج اشرافی گری به جای ساده زیستی مسئولین، کلید خوردن دیدگاه های فرهنگی لیبرال در کشور، پیاده سازی برنامه های اقتصادی شبه لیبرال و خفقان سیاسی کم سابقه در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بیشترین تصاویری است که از آن دوران در ذهن ملت باقی مانده است، هر چند در این میان حجم قابل توجه سازندگی های خرابی های بعد از جنگ را نباید از خاطر برد.


دوران محمد خاتمی نیز با یک سوءتفاهم بزرگ آغاز شد و ملتی که در ظاهر برای نشان دادن تقابل خود با هاشمی رفسنجانی،‌ در روز دوم خرداد 76 بر روی برگه های خود نام "محمد خاتمی" را نوشتند در عمل دیدند تفاوت ماهوی میان وی و دولت پیشین وجود ندارد و در همین راستا سوم تیر 84 در بستر تاریخی متفاوتی شکل گرفت و محمود احمدی نژاد با گفتمانی متفاوت از 16 سال گذشته موفق به کسب آرای ملت شد.


وی در طول دولت نهم توانست طراز موفقی از یک دولت انقلابی،‌ عدالتخواه، پرکار، پرنشاط، فعال و کارآمد را از خود به جای بگذارد، شاهد مثال این ادعا حجم بالای تخریب های دشمنان خارجی و وورزشکستگان سیاسی داخلی بود که در "نه به احمدی ن‍ژاد" اجماع کرده بودند اما آغاز دولت دهم حاکی از تغییر گفتمان احمدی نژاد در برخی عرصه ها بود که عملا منجر به نگرانی بسیاری از دلسوزان انقلاب شد.


حال که 34 سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد و بسیاری از تجارب مهم و ارزشمند این سالها در پیشگاه ملت است، انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به عنوان یکی از مهم ترین عرصه های سیاسی کشور محل مداقه و تامل بسیاری از ناظران داخلی و خارجی است.


تجربه نشان داده هر آنجا که گفتمان عمومی دولت های بعد از انقلاب در راستای مبانی اصیل انقلاب اسلامی و بازگشت به روح انقلاب بوده است،‌ خط خدمت و پیشرفت کشور تسریع شده و هر آنجا که اختلافات داخلی، حواشی زائد و انحرافات از گفتمان انقلاب اسلامی بیشتر بوده است،‌ روند کارآمدی و خدمت رسانی دولتها نیز تحت تاثیر قرار گرفته و مردم هم نارضایتی خود را اعلام کرده اند.


با این تفاسیر، رجانیوز در سلسه گزارشهایی اقدام به انتشار معیارهای رییس جمهور اصلح از منظر رهبر معظم انقلاب می نماید. معیارهایی که می تواند برای عموم مردم راهگشا و مفید باشد تا بار دیگر به دور از دعواهای روزمره سیاسی و آزار دهنده، راه انتخاب رییس جمهوری در طراز پیچ تاریخی پیش رو توسط ملت راحت تر باشد.


در دومین سلسله از این گزارش ها، ویژگی های « دوری از فساد، تجمل، اسراف و اشرافی گری» رییس جمهور به همراه «لزوم توجه وی به مستضعفین و طبقات محروم جامعه»  مورد توجه است:

 

مستضعفین بیشتر باید مورد توجه مسئولان باشند

وقتى مى‌گوییم «مردم»، منظور همه طبقات مردمند؛ لیکن بدیهى است کسانى از مردم باید بیشتر مورد توجّه قرار گیرند که بیشتر مورد محرومیت قرار گرفته‌اند؛ لذا امام دائماً روى طبقات محروم و پابرهنگان کشور تکیه مى‌کردند. این فریب است که کسى ادعا کند براى مردم کار مى‌کند؛ اما در عمل، کار او براى طبقات مرفّه باشد، نه براى طبقات مستضعف و محروم. نه این‌که نباید براى طبقات مرفّه کار کرد؛ آنها هم از حقوق عمومى کشور باید بهره‌مند شوند؛ اما به آن کسى که محرومیت دارد و دستش از حقوق خود خالى مانده است، باید بیشترِ توجّه و همّت و تلاش را اختصاص داد. لذا امام به طور دائم بر حقوق مستضعفان و محرومان و پابرهنگان تکیه مى‌کرد. عملاً هم در تمام مدت پیروزى انقلاب تا امروز و قبل از آن، کسانى که بیش از همه سینه سپر کردند، از نظام دفاع کردند، سختیهاى نظام را به جان خریدند و در مقابل دشمنان ایستادند، طبقات محروم و پابرهنه و مستضعفان جامعه بوده‌اند. اینها باید بیش از دیگران مورد توجّه قرار گیرند.

بیانات در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره).  14 خرداد 80

 اصلح یعنی کسی که برای ریشه کنی فقر و فساد عزم جدی داشته باشد

اصلح یعنى چه کسى؟ یعنى کسى که همین هدف‌ها را دنبال کند؛ یعنى کسى که همین دردها را بداند و حس کند؛ یعنى کسى که براى ریشه‌کنى فقر و فساد عزم جدى داشته باشد؛ یعنى کسى که به حال قشرهاى محروم و مستضعف دل بسوزاند. اصلح کسى است که هم به ترقى و پیشرفت کشور و توسعه‌ى اقتصادى و غیراقتصادى بیندیشد؛ هم زیر توهمات مربوط به توسعه، آن‌چنان محو و مات نشود که از یاد قشرهاى مظلوم و ضعیف غافل بماند. اصلح کسى است که به فکر معیشت مردم، دین مردم، فرهنگ مردم و دنیا و آخرت مردم باشد. اصلح کسى است که بتواند این بارِ عظیم را بر دوش بگیرد؛ هر کسى نمى‌تواند این بار را بر دوش بگیرد؛ نشاط و حوصله و همت و قدرتِ لازم و هوشمندى لازم دارد. البته هر کس صلاحیتش در مراکز قانونى تأیید شود، صالح است؛ اما باید در بین صالح‌ها گشت و صالح‌تر را پیدا و او را انتخاب کرد. این، هنر شما مردم است.

 بیانات در دیدار مردم شهرستان جیرفت   17 اردیبهشت 84

  مردم از دعواهاى سیاسى و من خوبم و تو بدى خسته‌اند/ به مستضعفین توجه شود

مردم از دعواهاى سیاسى و اختلافات سیاسى و من خوبم و تو بدى خسته‌اند؛ مردم این چیزها را دوست نمى‌دارند. در کشور کارهاى زیادى هست که باید انجام بگیرد؛ کارهاى زیادى هم انجام گرفته است. مشکلات فراوانى وجود دارد که باید برطرف شود؛ گره‌هایى هست که باید باز شود. در کشور باید فساد ریشه‌کن شود؛ تبعیض نباشد؛ به طبقه‌ى مستضعف و محروم - بخصوص مستضعفینِ بى‌دست و پا - به‌طور ویژه توجه شود؛ اینها وظایف اسلامى ماست؛ وظایفى است که قانون اساسى بر دوش همه‌ى مسئولان کشور گذاشته است؛ هیچ‌کس نمى‌تواند خود را از این کارها برکنار بدارد. دعواهاى لفظى، شعارهاى لفاظى‌گونه، اسم از مفاهیم مبهم و بى‌سروته آوردن، مشکل مردم را حل نمى‌کند؛ مردم احتیاج دارند به این‌که در میدان عمل و کار، با لجن‌هایى که نمى‌گذارد این دریاچه‌ى مصفا طراوت لازم را داشته باشد، مبارزه شود. کسى که سر کار مى‌آید - هر کس باشد، هر شعارى داده باشد، هر حرفى در مقام ادعا به مردم زده باشد - اولین وظیفه‌اش این است که براى گره‌گشایى مشکلات مردم آستین همت بالا بزند؛ همکاران خودش را از کسانى که مؤمن به حق مردم و مؤمن به کارآیى نظام جمهورى اسلامى هستند، انتخاب کند؛ وارد میدان عمل شود و براى مردم کار کند

بیانات‌ در دیدار اقشار مختلف مردم‌   25 خرداد 84

 رییس جمهور دور از فساد ، اسراف، اشرافی گری و تجمل باشد 

من نسبت به شخص، هیچ‌گونه نظرى ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهائى وجود دارد. بهترین، آن کسى است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگرى خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگرى و تجمل‌پرستى است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافیگرى باشد، مردم را به سمت اشرافیگرى و به سمت اسراف سوق خواهد داد... یکى از اساسى‌ترین کارها براى اینکه ما جلوى اسراف را بگیریم این است که مسئولین کشور، خودشان، کسانشان، نزدیکانشان و وابستگانشان، اهل اسراف و اهل اشرافیگرى نباشند. ..  اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادى انتخاب کنیم که مردمى باشند، ساده‌زیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند. این هم به نظر من شاخص مهمى است. آگاهانه بگردید؛ برسید؛ و به آنچه که رسیدید و تشخیص دادید، با قصد قربت اقدام کنید؛ با قصد قربت پاى صندوق انتخابات بروید و خداى متعال اجر خواهد داد.



  



نوشته شده در تاریخ 95/10/6 ساعت 11:54 ص توسط سیدمهدی ملک الهدی


رهبر معظم انقلاب در همه انتخابات ریاست جمهوری، ملاکهایی را برای تشخیص اصلح بیان می فرمایند. اگر کمی بیشتر دقت نماییم می فهمیم بسیاری از این ملاکها در هر دوره ای مشترک است. اما برخی ملاک ها در هر دوره ای متناسب با شرایط، اقتضائات و نیازهای آن دوره متفاوت می شود و معیار خاص و ویژه به شمار می آید. البته گاهی اوقات برخی معیارها در دوره های گوناگونی نیز مطرح می گردد اما هم از حیث فراوانی واژه کمتر بیان شده و هم تأکید کمتری به آن شده است. اما همان معیار در دوره های دیگر بیشترین واژه ها و تأکیدها را همراه داشته است.

این نکته از این رو اهمیت دارد که اولا نیاز اصلی و هدف را با بصیرت بیشتری پیدا می کنیم و در مقابل، هدف اصلی دشمن را نیز متوجه می شویم. لذا در هر دوره ای که معظم له معیار جدید و خاصی را بیان فرموده اند متوجه می شویم که هدف کنونی دشمن در حال حاضر چیست و متقابلا هدف و برنامه خود را نیز متوجه می شویم. ثانیا همانطور که ایشان تصریح نموده اند: «گاهى اوقات دولتها کارهائى میکنند که تأثیرات آن تا سالها باقى میماند؛ ... تأثیر آن در کوتاه‌مدت، در چهار سال، و در بلندمدت، گاهى در چهل سال باقى میماند.» 1392/02/25

نیاز آینده کشور را حتی تا چهل سال دیگر کشف می کنیم. همان نکته ای که ایشان دائما تأکید می فرمایند برنامه ها و اهداف نامزدها باید در راستا و چارچوب سند چشم انداز باشد.

بدیهی است که تشخیص اصلح باید طبق نیازهای کنونی همان زمان باشد. و به عبارتی اصلح نسبی است. نسبی در برابر زمان و مکان و نیازهاو... . این نکته را رهبر انقلاب فرموده اند که: «اصلح کسى است که با نیازى که شما براى جامعه مى‌فهمید، تطبیق کند و بتواند نیازهاى جامعه را برآورده سازد.» 1384/03/03 و به یقین بهترین کسی که نیاز جامعه را تشخیص می دهد امام و رهبر جامعه است که از یک نگرش کلی و مجموعی برخوردار است.

حال باید ببینیم در این دوره چه نیازهایی وجود دارد و ایشان چه ملاکهای خاصی را مطابق این نیاز مورد تأکید قرار داده اند. با بررسی فراوانی کلیدواژه های ایشان در این دوره از انتخابات و مقایسه آن با دوره های گذشته به راحتی می توان فهمید کدام ویژگی در این دوره مؤکد یا جدید، خاص و نیاز اصلی است.

رهبر حکیم انقلاب در این دوره، دو واژه «مقاومت» و «تدبیر» را مورد توجه و تأکید بیشتری قرار داده اند. و هر کدام را با انواع واژهای متفاوت بیان نموده اند. واژه هایی مانند: «ایستادگی در برابر دشمن»، «اهل استقامت»، «عقب ننشستن از اهداف انقلاب»، «مقاوم»، «با عزت»، «عدم وابستگی»، «استقلال»، «با تدبیر»، «اهل خرد جمعی»، «با برنامه بلند مدت»، «با حکمت» و... مهمترین کلیدواژه هایی است که ایشان در این دوره تأکید فراوانی نموده اند. و همه بیانگر یک هدف خاص هستند.

همچنین با نگاهی به واژه «اقتصاد مقاومتی» که ایشان سال گذشته مطرح نمودند و آن را مقابله با هدف دشمن دانستند، و نگاهی به معیار «رئیس جمهور مقاوم و مدبر» به راحتی می توانیم نیاز کنونی و آتی کشور را تشخیص دهیم.

به نظر می رسد نیاز کنونی و آتی کشور به رئیس جمهوری «مقاوم و مدبر» است تا دشمن را ناامید نموده و عزت کشور را روز افزون نماید.

لذا رهبر فرزانه انقلاب در بعد اقتصادی به نامزدها فرمودند: «سیاستهاى اقتصاد باید سیاستهاى «اقتصاد مقاومتى» باشد - یک اقتصاد مقاوم - باید اقتصادى باشد که در ساخت درونىِ خود مقاوم باشد، بتواند ایستادگى کند.» 1392/02/07

همچنین با اشاره به هدف اصلی کنونی به نامزدها توصیه نمودند: «آنچه که به افزایش قدرت درونى ملت مى‌انجامد، آنها را در شعارهایشان بگنجانند؛» 1392/02/25

توجه به سخن زیر می تواند این برداشت از بیانات رهبری را تأیید نماید. ایشان می فرمایند: «براى انتخابِ خوب باید فکر کرد، باید معیارها را شناخت. من ان‌شاءاللّه در آینده مطالبى عرض خواهم کرد؛ اما اجمالاً معیار اصلى این است که کسانى سر کار بیایند که همتشان بر حفظ عزت و حرکت کشور در جهت هدفهاى انقلاب باشد... مصداق: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا» باشند؛ اهل استقامت، اهل ایستادگى باشند.» 1392/02/25

بنابراین، علاوه بر معیارهای همیشگی که رهبر معظم انقلاب بیان می فرمایند، دو معیار «مقاوم و مدبر» از اهمیت بیشتری در این دوره برخوردار است. و البته معیار «مقاومت» نیز مهمتر است. لذا در انتخاب کاندیدای اصلح، در کنار معیار تعهد، تقوا، انقلابی، کارآمدی، درد مردم دانستن و... به این دو معیار توجه ویژه ای نماییم. رئیس جمهوری با روحیه مقاومت در برابر استکبار.



  



نوشته شده در تاریخ 95/10/5 ساعت 7:18 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


گزینشی عمل کردن بی‌بی‌سی در حذف نظرات کاربران + عکس
شبکه دولتی انگلیس ابراز نگرانی کرد در صورتی که جامعه ایران دوقطبی نشود، روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 شکست می‌خورد.
 
 بی‌بی‌سی در تحلیلی مدعی شد: جامعه ایران دچار انسداد سیاسی شده به طوری که تلاش‌ها برای آزادی‌های سیاسی بیشتر می‌شود اما نتایج بالعکس است.

بی‌بی‌سی افزود: در انتخابات 94 مردم لیبرال، لائیک و سیاسی تهران به لیست اعتدال رأی دادند اما در بدترین نتیجه آقای جنتی، رئیس مجلس خبرگان شد. در این شرایط شهامت روشنفکری از بین می‌رود و توقعات مردم کاهش می‌یابد.
بی‌بی‌سی می‌نویسد: اگر انتخابات ریاست جمهوری دوقطبی شود، روحانی پیروز می‌شود اما اگر انتخابات دوقطبی نشود او شکست می‌خورد.


  



نوشته شده در تاریخ 95/10/5 ساعت 7:11 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


قرآن کریم در کنار توصیه‌ها و پندهایی که به انسان‌ها می‌دهد سرگذشت برخی  پیامبران الهی را نیز متذکر شده است که از جمله آن‌ها سرنوشت حضرت عیسی(ع) را می‌توان نام برد.

حضرت عیسی(ع) یکی از پیامبران اولوالعزم و از انبیاء بنی‌اسرائیل است که 5 هزار و 585 سال بعد از هبوط حضرت آدم(ع) و 500 سال قبل از ولادت پیامبر اسلام(ص) در سرزمین کوفه در کنار رود فرات بدون داشتن پدر به دنیا آمد.

در آیات الهی 25 بار حضرت عیسی(ع) و 13 بار لقب ایشان یعنی «مسیح» به معنای مبارک آمده است. مادرش حضرت مریم(س) از زنان با فضیلتی است، که نام مبارکش در 12 سوره قرآن و در 34 آیه به صراحت ذکر شده و جایگاه حضرت مریم(س) آنقدر رفیع است که در قرآن یک سوره با نام ایشان داریم.

حضرت عیسی(ع) بدون داشتن پدر به دنیا آمد؛ حضرت مریم(س) در منطقه شرقی به کناری شتافت «وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَانًا شَرْقِیًّا» (مریم/ 16) و در برابر مردم پرده‏‌اى بر خود گرفت پس خداوند روح خود را بر ایشان دمید تا بشری خوش‌اندام بر او نمایان شد و گفت من فقط فرستاده پروردگار توام براى اینکه به تو پسرى پاکیزه ببخشم «فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا * قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَامًا زَکِیًّا» (مریم/ 17 و 19) 

حضرت مریم(س)، عیسی را آبستن شد و به مکانی دور افتاده پناه جست «فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا» (مریم/ 22) تا درد زایمان او را به سوى تنه درخت‏ خرمایى کشانید گفت اى کاش پیش از این مرده بودم و یکسر فراموش‏ شده بودم «فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا (مریم/ 23) پس از زیر [پاى] او فرشته ندا داد که غم مدار پروردگارت زیر پاى تو چشمه آبى پدید آورده است و تنه درخت‏ خرما را به طرف خود [بگیر و] بتکان بر تو خرماى تازه مى‌‏ریزد «فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا * وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا» (مریم/ 24 و 25)

زمانی که عیسی(ع) متولد شد حضرت مریم(س) ایشان را در آغوش گرفت و نزد قومش رفت و برای اینکه از نادانی قومش در امان باشد به دستور خداوند متعال روزه سکوت گرفت و به حضرت عیسی(ع) اشاره کرد تا مردم با او سخن بگویند که پس از آن حضرت فرمود: «منم بنده خدا به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است؛ و هر جا که باشم مرا با برکت‏ ساخته و تا زنده‏‌ام به نماز و زکات سفارش کرده است؛ و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است؛ و درود بر من روزى که زاده شدم و روزى که مى‏‌میرم و روزى که زنده برانگیخته مى ‌شوم». 

یکی از معجزات حضرت عیسی(ع) همین سخن گفتن در نوزادی بود که در آیه 46 سوره مبارکه «آل عمران» آمده است: «وَیُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِینَ؛ و در گهواره [به اعجاز] و در میانسالى [به وحى] با مردم سخن مى‏‌گوید و از شایستگان است». حضرت عیسی(ع) به اذن خداوند مرده را زنده می‌کرد، کور مادرزاد و بیماری برص را شفا می‌داد.

ایشان در 30 سالگی به پیامبری مبعوث شد و پیوسته مردم بنی‌اسرائیل را به پرستش خدای یگانه دعوت می‌کرد. حضرت مسیح یکی از پنج پیامبری است که دارای شریعت و کتابی با نام «انجیل» است که سرانجام پس از 35 سال زندگی، یهودیان تصمیم به قتل ایشان گرفتند اما به اراده خداوند حضرت مسیح(ع) به آسمان‌ها رفت تا همراه با قیام حضرت مهدی(عج) رجعت کند.

خداوند متعال در آیه 253 سوره مبارکه «بقره» درباره برتری حضرت مسیح(ع) آورده است «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَلَکِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن کَفَرَ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ؛ برخى از آن پیامبران را بر برخى دیگر برترى بخشیدیم از آنان کسى بود که خدا با او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد و به عیسى پسر مریم دلایل آشکار دادیم و او را به وسیله روح القدس تأیید کردیم و اگر خدا مى‏‌خواست کسانى که پس از آنان بودند بعد از آن [همه] دلایل روشن که برایشان آمد به کشتار یکدیگر نمى‌‏پرداختند ولى با هم اختلاف کردند پس بعضى از آنان کسانى بودند که ایمان آوردند و بعضى از آنان کسانى بودند که کفر ورزیدند و اگر خدا مى‏‌خواست با یکدیگر جنگ نمى‏‌کردند ولى خداوند آنچه را مى‌‏خواهد، انجام مى‌‏دهد».

حضرت عیسی(ع) حدوداً 30 ساله بود که از نزد خدا وحی دریافت کرد و خدای متعال تورات و انجیل را به او آموخت. مسیح(ع) رسماً رسالت خود را در میان مردم اعلام کرد و آن‌ها را به پیروی خود فرا خواند و همانطور که در آیاتی از سوره‌های مبارکه «زخرف و نساء» آمده است، حضرت مسیح(ع) تلاش کرد تا از انحراف یهودیان جلوگیری کند و آن‌ها را از گمراهی باز دارد و حلال و حرام مورد اختلاف آن‌ها را بیان و برخی از چیزهای حرام را برایشان حلال کند.

حضرت عیسى(ع) مردم را به شریعت جدید خود که همان تصدیق شریعت موسى(ع) بود، دعوت مى‌کرد و بارها فرمود: من با حکمت به سوى شما گسیل شده‌ام تا برایتان بیان کنم آنچه را که مورد اختلاف شما است. اى بنى‌اسرائیل من فرستاده خدا به سوى شمایم در حالى که تورات را که کتاب آسمانى قبل از من بوده قبول دارم، در حالى که بشارت مى‌دهم به رسولى که بعد از من مى‌آید و نامش احمد است.

ولی یهودیانی که عیسی(ع) میان آنان برانگیخته شده بود، افرادی سخت دل بودند، لذا به مخالفت با او برخاستند و مردم را از شنیدن دعوت و رسالتش بازداشته و بر ضد او به توطئه‌گری می‌پرداختند.

برخی از یهودیان که دشمنی حضرت مسیح را در دل داشتند، کمر به کشتن او بستند. با خیانت یکی از حواریون به نام یهودای اسخریوطی که قلباً به او ایمان نیاورده بود و منافق محسوب می‌شد، محل اختفای حضرت عیسی(ع) افشا شد و دشمنان به آن‌جا رفته و شخصی که در ظاهر شبیه به حضرت عیسی بود را دستگیر کردند.

در قرآن کریم درباره سرانجام حضرت عیسی(ع) آمده است: «وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـکِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا» و گفته ایشان که ما مسیح عیسى بن مریم پیامبر خدا را کشتیم و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانى که درباره او اختلاف کردند قطعا در مورد آن دچار شک شده‌‏اند و هیچ علمى بدان ندارند جز آنکه از گمان پیروى مى‏‌کنند و یقینا او را نکشتند.

این امر در حالی است که مسیحیان غالباً عیسی را پسر خدا می‌دانند (که معمولاً این طور تعبیر می‌شود که او خدای پسر، رکن دوم تثلیث است). مسیح(ع) در شرایطی متولد شد که یهودیان آن زمان در جست‌وجوی مسیحا بودند تا قوای شیطانی را شکست دهد  و روز جمعه متحمل مرگ جانکاه بر صلیب شد تا پیروانش را به رستگاری برساند اما پس از گذشت سه روز از مرگ حضرت عیسی، روز یکشنبه او دوباره زنده شده و به آسمان رفت؛ اما کتاب آسمانی قرآن، کشته شدن و به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح را رد می‌کند و  عیسی را یکی از پیامبران اوالعزم خداوند می‌داند که انجیل را به همراه خود آورده البته این امر به معنی خداگونه بودن او نیست و همانطور که در قرآن آمده مسیح(ع) نه به دار آویخته شد و نه مرگ را درک کرد بلکه همراه با مهدی موعود(عج) ظهور خواهد کرد.

در آیه 31 سوره مبارکه «توبه» داریم: «اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِیَعْبُدُواْ إِلَهًا وَاحِدًا لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ؛ اینان دانشمندان و راهبان خود و مسیح پسر مریم را به جاى خدا به الوهیت گرفتند با آنکه مامور نبودند جز اینکه خدایى یگانه را بپرستند که هیچ معبودى جز او نیست منزه است او از آنچه [با وى] شریک مى‏‌گردانند».

 

منبع: فارس

 



  



نوشته شده در تاریخ 95/10/5 ساعت 7:7 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


«ریچارد دالتون» سفیر پیشین انگلستان در ایران از جامعه جهانی خواست به عنوان بخشی از توافق هسته‌ای، به ایران دسترسی کامل‌تری به سیستم اقتصادی و بانک‌داری بین‌المللی داده شود.

دالتون طی یادداشتی در شماره ماه نوامبر ژورنال «روابط آسیا» چاپ انتشارات «تیلور اند فرانسیس» تاکید کرد برنامه جامع اقدام مشترک، که در جولای 2015 میان ایران و شش قدرت جهانی به دست آمد، در صورت تداوم رشد آهسته فعالیت‌های اقتصادی و سرمایه گذاری غربی در ایران، با تهدید جدی مواجه خواهد بود.

بر این اساس، بازیابی ایران از تحریم‌های اقتصادی وضع شده بخاطر برنامه هسته‌ای، به دلیل عدم ارائه دسترسی مناسب به شرکت‌های تجاری برای معامله با ایران از سوی قدرت‌های غربی، با دشواری روبه‌رو شده است.

وی تصریح کرد بندهایی در برجام وجود دارد که جامعه بین‌الملل را ملزم می‌کند دسترسی ایران به سیستم اقتصادی جهانی را تسهیل کند و اگر قدرت‌های غربی نتوانند اقدام موثری در این جهت تا پایان سال جاری میلادی انجام دهند، «برای آمریکا و شرکایش ادعای پایبندی به برجام و عدم نقض آن غیرممکن خواهد شد.»

سفیر سابق انگلیس در ایران همچنین به دولت‌های غربی هشدار داد در صورتی که اقدامی برای بهبود وضعیت اقتصادی ایران در راستای توافق هسته‌ای انجام نگیرد، «حسن روحانی» احتمالا در انتخابات سال 1396 شکست خواهد خورد.

دالتون با تاکید بر اینکه پایبندی ایران به برجام به شدت به نفع این کشور است و طرف اولی که از توافق عقب نشینی می‌کند نخواهد بود، پیش‌بینی کرد توافق هسته‌ای فقط در زمانی که تمام طرفین اراده سیاسی کافی برای حفظ آن داشته باشند، دوام خواهد آورد.


منب
ع: فارس



  



نوشته شده در تاریخ 95/10/5 ساعت 7:3 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


SNN

عزت‌الله ضرغامی رئیس اسبق رسانه ملی در صفحه شخصی اش نوشت: آقای روحانی در ماه‌های پایانی دوره‌ی اول ریاست جمهوری خود قرار دارد.

 در رقابت‌های سال 92، او یک مهاجم تمام عیار بود که با تکیه بر قدرت بیان و برخورداری از مهارت در صنعت خطابه و منبر توانست از تفرقه‌ی میان نامزدهای رقیب که تقریباً در یک طیف سیاسی قرار داشتند بهره‌برداری کند و با اختلاف کمی در همان دوره اول کار را تمام کند.

مزیت نسبی روحانی در حوزه دیپلماسی خارجی است. هر چند برجام به فرجام نرسید ولی او تلاش می‌کند همچنان از این مزیت شخصی خود بهره ببرد.

 البته حماسه‌ی آزادی حلب نشان داد، آنچه که مایه قوت مذاکره و گفتگوست، ایستادگی و مقاومت در برابر زیاده‌خواهی است والا جهان استکبار به راحتی ما را در معادلات خود هضم می‌کند.

 واقع‌نگری ایجاب می‌کند که آقای روحانی این متغیر مهم را در ادبیات آینده خود دخالت دهد .

 اما نکته مهم و تعیین کننده، توقف چرخ زندگی مردم، علیرغم توقف چرخ فعالیت هسته‌ای کشور است . چراکه مشکل فقر؛ بیکاری و رکود اقتصادی در ابعاد وسیع‌تری تداوم داشته است.

 با فروش اوراق قرضه و افزایش جهشی بودجه جاری دولت؛ به نظر می‌رسد طرح‌های ضربتی برای رضایتمندی عمومی در حال اجراست. هر چند این اقدامات؛ روبنائی و قدری پوپولیستی است.

 مبارزه با بوروکراسی ویرانگر در چرخه اقتصاد و تولید ، اعتماد و اطمینان به نیروهای جوان ، تقویت شرکت‌های دانش بنیان؛ سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال در بخش فناوری اطلاعات، تسهیل در امر صادرات، مقابله با اژدهای هفت سر رانت و انحصار و تحول در نظام پولی و بانکی از جمله اقدامات اساسی است که باید در اولویت قرار گیرد.

 روحانی نباید فراموش کند که در سال 96، یک مدافع است و نه یک مهاجم!



  



نوشته شده در تاریخ 95/10/5 ساعت 6:56 ع توسط سیدمهدی ملک الهدی


SNN

210 چهره ملی کشور اعم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، فرهنگیان و چهره‌های شاخص مذهبی و اقشار مردم اعلامیه اعلام موجودیت "جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی" را امضا و از تشکیل این جبهه حمایت کردند.

اعضای مؤسس این جبهه مردمی عصر امروز با حضور در مجموعه سرچشمه تهران و در جمع خبرنگاران با قرائت بیانیه‌ای رسماً اعلام موجودیت کردند.

 هیئت مؤسس «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» به‌ریاست حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسین رحیمیان تشکیل شده و اعضای آن آقایان یحیی آل‌اسحاق، مهدی چمران، حمیدرضا حاجی‌بابایی، رضا روستاآزاد، محمود خسروی وفا، مهدی محمدی، علیرضا مرندی، نادر طالب‌زاده و خانم مرضیه وحید دستجردی هستند.

 



  




  پیام رسان 
+ هر کسی نام کسی گفت سرش بالا رفت ما که از لطف تو داریم سری در سر ها ازدحام است سر کوی شما اذن بده لااقل ما بنشینیم همین آخرها

+ سلیمانا از این خرمن فقط یک خوشه میخواهم ز گوشه گوشه دنیا فقط شش گوشه میخواهم برگ زردی با سماجت شاخه را چسبیده بود دستهای خویش و دامان توام آمد به یادم یا حسین

+ سلام دوستان عزیز

+ سال پر خیر وبرکتی داشته باشین دوستان پارسی بلاگ

+ سال نو به همه دوستلن عزیز مبارک

+ سال نو بغیر از تعویض لباس و کفش وغیره سالی برای تعویض رفتار ها وکردارهایمان باشد برایملن ابدی ومبارکتر خواهد بود

+ سال1397 برای همه دوستان عزیز مبارک باشد

+ پیشاپیش سال پر خیر وبرکتی را در پناه مهدی صاحب الزمان برایتان ارزومندم انشالله سال ظهور حضرت بقیه باشد

+ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

+ روز میلاد بانوی بزرگ اسلام، پرستار تمام نیکی ها پرستار تن رنجور ولایت، پرستار ارزش های مقدس عاشورا، زینب کبری(س) بر همه پرستاران و پیروانش مبارک باد.




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ