بازدید امروز : 30
بازدید دیروز : 89
کل بازدید : 370554
کل یادداشتها ها : 1747
خوب! قرآن میفرماید که فقر بد است. «أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتیماً فَآوى * وَ وَجَدَکَ ضَالاًّ فَهَدى *وَ وَجَدَکَ عائِلاً فَأَغْنى» (ضحی/6- 8) «عائِل» یعنی محتاج! «اَغْنى» یعنی تو را غنی کردیم. پیغمبر یادت میآید که تو فقیر بودی، من وضع مالیات را سر و سامان دادم، این پیداست که آدم وضعش خوب باشد، یک نعمتی است. خدا در نعمتهایی که به پیغمبرش داده است، میگوید: 1- «أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتیماً فَآوى» یتیم بودی، به تو سرپناه دادیم. «وَ وَجَدَکَ ضَالاًّ فَهَدى» متحیر بودی، از تحیّر بیرون آوردیم. فقیر بودی، زندگیات را سر و سامان دادیم. پس مال خوب است، فقر هم بد است.
امام صادق(ع) میفرماید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکُفْرِ وَ الْفَقْر» (الکافی/ج4/ص402) پناه میبرم به تو از اینکه کافر باشم، پناه میبرم به تو از اینکه فقیر باشم. فقر چیز خوبی نیست. البته یک فقر خوب است.
ما دو رقم فقر داریم، فقر دو رقم است. یکی فقر تحمیلی است، یکی فقر انتخابی است. فقر انتخابی خوب است. یعنی درآمد هست، اما چون حرام است، من روی گونی مینشینم و روی قالی حرام نمینشینم. من این گونی را انتخاب میکنم. این فقر خوب است. فقر تحمیلی یعنی چه؟ یعنی دیگران حقت را بخورند، فقیر نگهت دارند. فقر تحمیلی یعنی چه؟ یعنی به خاطر بیسوادی فقیر شدهای! به خاطر بیهمتی فقیر شدهای! به خاطر تن پروری فقیر شدهای! به خاطر استثمار دیگران فقیر شدهای! دیگران تو را استثمار کردهاند. این فقرها تحمیلی است. اما فقر انتخابی! قرآن راجع به فقر انتخابی میفرماید: «لِلْفُقَراءِ الَّذینَ أُحْصِرُوا فی سَبیلِ اللَّه» (بقره/273) اینها میتوانستند پول دار باشند. خودشان! یک دانشجو میتواند مثلاً برود دنبال یک کاری و پول هم پیدا کند، اما تشخیص میدهد که علم بهتر از پول است. با حداقل هزینه، زندگی میکند که با سواد شود. یک طلبه همینطور طلبه که بیل به کمرش نخورده است، بستگان همین طلبه تجارت میکنند، کار میکنند، کشاورزی میکنند، پولدار هستند. این چون رفته است که با فقه آشنا شود، این انتخاب کرده است. پس فقر دو نوع است. فقر انتخابی کمال است، فقر تحمیلی بد است.
پس مال دنیا خوب است. زینت است، خیر است، قوام است، فضل الهی است، حسنه است، مدد الهی است. اینها خوب است. اما معنای خوب این نیست که ما سرگرم جمع مال بشویم. قرآن میفرماید که «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» ای کسانی که ایمان آوردهاید، «لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ» (منافقون/9) اموال و سرمایه شما را غافل نکند. غافل نکند. دنیا خوب است، اما به چه اندازه خوب است؟ به اندازهای که شما غافل نشوید.
خدا هم از ما خواسته است که زمین را آباد کنیم. میفرماید: «أَنْشَأَکُمْ» هر چه عربی میخوانم قرآن است. «أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ» یعنی خدا شما را از زمین آفرید. «وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها» (هود/61) از شما خواست زمین را آباد کنید. پس هم دنیا خوب است، یک. هم خدا از ما خواسته است که دنیا را آباد کنیم.
ولی با همهی خوبیهایی که دارد اسلام اینها را دلیل بر کمال، مقام، حق بیشتر، احترام زیاد نمیداند. نگفتهاند که اگر کسی مال دارد، سلامش کنید. پست به او بدهید. شرط رهبری پول باشد، ابداً! رئیس جمهوری، ابداً! قاضی، ابداً! امام جمعه، ابداً! هیچ پستی بر اساس پول داده نمیشود. این یک مورد. هیچ مقامی بر اساس پول داده نمیشود که مثلاً کسی که پولش بیشتر است بیاید صف اول، آن کسی که پولش بیشتر است مرخصی بیشتری بگیرد. هیچ! هیچ امتیازی نیست. پول و دنیا خوب است، اما هیچ امتیازی در اسلام بر اساس پول به هیچ کس داده نمیشود. این هم دو!
سوم! در تربیت اقتصادی اسلام، میگوید: هر کس دارد، دلیل بر خرج کردنش نیست. اکسیژن زیاد است، اما همه را تو میخواهی در ریهات کنی؟ گندم هم زیاد است، همه گندمها باید در معدهی ما برود؟ یعنی حتی آن کسی هم که داراست و مالک است و صد در صد حلال است، حق اسراف ندارد. محدودیت دارد. این هم مورد سوم!
چهار! اینها همه سرفصلها است و هر کدام کلی حرف دارد. منتهی من چون خیلی حرف است، چه کنم، باید خیلی فشرده بگویم. در مالکیت جنسیت مطرح نیست، مذهب هم مطرح نیست. این زن است یا مرد؟ زن میتواند میلیاردر باشد. یهودی است یا مسیحی؟ میتواند میلیاردر باشد. مذهب مطرح نیست، نژاد مطرح نیست، سرخ پوست است و سفید پوست است، جنسیت هم مطرح نیست.
1- «زینةٌ»! «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا» (کهف/46) میگوید: مال زینت است. زینت هم چیز خوبی است.
2- مال در اسلام خیر است. میگوید اگر کسی مرد و خیری گذاشت، وصیت کند. خیر یعنی مال! «إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّة» (بقره/180) یعنی «إِنْ تَرَکَ مالاً» یعنی به دنیا خیر گفته است.
3- مال قوام است. یعنی سبب روی پا ایستادن است. اگر مال نباشد انسان فرو میریزد. قرآن میفرماید: «أَمْوالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاما» (نساء/5)
4- مال فضل است. فضیلت است. قرآن میگوید: نماز جمعه که تمام شد، بروید و مغازهها را باز کنید، «وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّه» (جمعه/10) از فضل خدا درآمد داشته باشید.
5- مال نیکی است، نیکو است. «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَة» (بقره/201) «حَسَنَة» یعنی نیکو!
این لقبهایی است که قرآن به مال داده است.
6- مال مدد الهی است. قرآن میفرماید که: «وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ» (اسراء/6) «أَمْدَدْ» یعنی مدد! کمکتان کردم. امداد. حالا! پس مال دنیا بد نیست. آقای قرائتی! تا حالا میگفتی: دنیا خوب نیست! چه وقت من گفتم خوب نیست؟ علاقهی به مال خوب نیست. مال خوب است. علاقهی به دنیا خوب نیست. بدون مال که نمیشود زندگی کرد. مثلاً بدون کفش نمیشود راه رفت. اما عشق به کفش ارزش ندارد.
علاقهی به دنیا! علاقهی مفرطش خوب نیست. آنجا که خدا انتقاد میکند، میفرماید: «وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا» (فجر/20) «حُبًّا جَمًّا» یعنی علاقهی مفرط دارد. این بد است. که انسان دیگر به فقراء کمک نمیکند، هیچ وقف و ایثار و خدمتی به جامعه نمیکند، مرتب پول جمع میکند، پول جمع میکند، و یک گاوصندوق گوشتی میشود. گاوصندوق آهنی در بانکها هست در مغازهها هم هست. بعضیها گاوصندوق گوشتی هستند. یعنی هیچ نم پس نمیدهند. این بد است. بخل بد است. وگرنه دنیا خوب است.
امیرالمؤمنین(ع) یک نماینده در ری داشت، ایشان باید زکات را میگرفت و تحویل میداد. مثلاً وقتی میگفتند: دو ریال زکات بگیر، ایشان سه ریال میگرفت، یک ریالش را برمیداشت، دو ریالش را برای حضرت امیر(ع) میفرستاد.
تا حضرت امیر(ع) دید این نمایندهاش خیانت میکند، عزلش کرد. گفت: او را بگیرید و یک نفر هم مثلاً او را دست بسته تحویل من بدهد. چون حضرت امیر(ع) با نمایندگانش که بد بودند، برخورد خیلی انقلابی میکرد. پس او را عزل کرد! یک. یک مراقب گذاشت که او را تحویل بدهند، این مراقب در یک لحظه خوابش برد، غافل شد، این نماینده فرار کرد، فرار کرد و رفت و به معاویه متصل شد. آنجا هم بر ضرر علی بن ابیطالب شعر گفت.
حضرت امیر(ع) فرمود که: مردم! وضو بگیرید و جمع شوید، بعد از نماز همه دستها بالا، بگویید: مرگ بر فلانی! فلان والی که زکات اضافه گرفته و فرار کرده است.
اگر کسی چند کیلو گندم از بیت المال بدزدد، امیرالمؤمنین(ع) به مردم دستور میدهد که وضو بگیرید، در مسجد نماز بخوانید و دست جمعی بر او نفرین کنید. حالا اینهایی که ما بعد از نماز، به آنها نفرین میکنیم، به اندازهی چند کیلو گندم ندزدیدهاند؟ بنابراین بر همهی کسانی که خون مظلومین را ریختهاند باید لعنت کنیم و این جزء دینمان است.
در اینجا به ذکر مسائلی که لازم است والدین به آن ها توجه داشته باشند اکتفا می شود:
گاه والدین علائم مصرف مواد مخدر و اعتیاد را نمی دانند. این موضوع می تواند باعث برچسب زدن بی مورد و گمانه زنی های نابجا و حتی برخوردهای ناجور شود. برعکس امکان دارد مدتهاست فرزند ما معتاد بوده، ولی از علائم آن آگاهی نداریم. لذا بهتر است به منظور پیشگیری از عواقب احتمالی، بعضی از علائم اعتیاد به مواد مخدر را بشناسیم.
1- اعتیاد نوجوانان و تغییرات آنها در مدرسه:
– افت تحصیلی
– غیبت های مکرر
– انجام کارهای بزهکارانه در مدرسه
– دیرآمدگی
2- علائم جسمانی اعتیاد نوجوانان
– کاهش وزن و اشتها
– بی توجهی به شکل ظاهری و زیبایی (البته گاه به منظور سرپوش گذاشتن این مورد مشاهده نمی شود)
– سرما خوردگی مکرر و خون دماغ به ویژه در مصرف کوکایین
– بیش فعالی مخصوصا در مصرف اکستازی و کوکایین
– سیاه شدن دور چشم ها
– قرمز شدن چشم، و خشک شدن دهان به ویژه از علائم مصرف حشیش است.
– تغییر در رنگ چهره
3- اعتیاد نوجوانان و تغییرات رفتاری آنها
– زیاد شدن بیماری های جسمی
– کاهش ارتباط با اعضای خانواده و دعوا با آنها
– تغییر در خلق و خوی
– پر حرفی یا تمایل به گوشه گیری
– رفتارهای ضد اجتماعی از جمله دزدی و دروغ
– مطالبه مکرر پول از پدر و مادر
– زود رنجی و علائم افسردگی
4- علائم فیزیکی اعتیاد نوجوانان
– بسته بودن مکرر درب اتاق
– شلخته شدن
– سوختگی در لباس
– استفاده افراطی از عطر و ادکلن
5- اعتیاد نوجوانان و تغییر روابط اجتماعی آنها
– کاهش روابط با فامیل و دوستان قدیمی
– تغییر دادن دوستان
– رابطه با افراد مسن تر
– رابطه با افرادی که سابقه مصرف یا در حال حاضر مصرف کننده هستند
– بی نظمی در ساعات ورود و خروج منزل
امیدواریم که هیچ پدر و مادری شاهد این رفتارها از فرزندش نباشد و این طاعون وحشتناک به زودی از مملکت ما دور شود.
امروزه مبارزه با نفوذ فرهنگی امریکا بی شک یکی از ابعاد اصلی استکبار ستیزی و شاید مهمترین بُعد آن محسوب می شود و قطعا یافتن راه بستن این خط نفوذ، در مانایی و نیز گسترش آرمان های انقلاب اسلامی بیشترین نقش را خواهد داشت. اما راهکارهای اصلی کدامند؟
رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی در طی سخنانی اشاراتی به برخی از مهمترین این راهکارها داشته اند: «اگرچنانچه ما بیدار باشیم، امید آنها ناامید خواهد شد. آنها منتظر نشستهاند که یک روزی ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران خوابش ببرد؛ منتظر این هستند. وعده میدهند که ده سال بعد، ایران آن ایران نیست و دیگران هم که دیگر کاری نمیکنند! تصوّرشان این است. نباید گذاشت این فکر و این امید شیطانی در دل دشمن پا بگیرد؛ باید آنچنان پایههای انقلاب و فکر انقلابی در اینجا مستحکم باشد که مُردن و زنده بودن این و آن و زید و عمرو، تأثیری در حرکت انقلابی این کشور نگذارد؛ این وظیفهی اساسی نخبگان سپاه و همهی نخبگان انقلابی این کشور است. 25/6/94خب، در مقابل اینها کارهایی دارد انجام میگیرد؛ بچّههای حزباللّهی، مردمان مؤمن، مسئولان باتعهّد کارهای خوبی دارند انجام میدهند لکن بیش از اینها باید در کشور کار بشود. یکی از قلمهای مهم، همین است که این مفاهیم باارزش مثل مفهوم جهاد، مفهوم شهادت، مفهوم شهید، مفهوم خانوادهی شهید، مفهوم صبر برای خدا، احتساب لله باید زنده بماند. 13/7/94»
منبع : پایگاه اطلاع رسانی دانا
فاطمه زنگنه
فرزاد فتحی از شاعران جوان لنده ای است که جدید ترین سروده خود را تقدیم شهدای آتش نشانی کرد که امروز در نبرد با آتش به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
به یاد آتش نشان های فداکار
برگشته ام حالا، بدون ادعا هستم
برگشته ام اما نمی دانم کجا هستم
بر پیکرم آوار آتش ریخت، می سوزم
آواره ام من! بر فراز دست ها هستم
برگشته ام از همنشینی های زخمی با
فولاد داغ و آتش و آوار و ویرانی
ای خاک ایران پس نگهبان حریمت کو
می بازمت در یک نبرد کامل ایرانی
برگشته ام از خود عقب، در خود جلو رفتم
برگشته ام از زخم هایی سخت و جان فرسا
برگشته ام در قاب عکسی دست مادرها
برگشته ام در ناله ها و ضجه ی بابا
بر نه نخواهم گشت! خواهم رفت، خواهم مرد
چون بم گسل های بدت ویرانه ام کردند
آتش بسوزد جد و آبادت، نداری دین
این شعله های گرم تو دیوانه ام کردند
می خواستم از شعله هایت در امان باشم
می خواهم از آوارهای آخرین دیوار
می نالم از پنجشنبه های تلخ تهرانی
می میرم از بیغوله های تنگ این آوار
*فرزاد فتحی 30دیماه 1395 –شهرستان لنده